اقتصادی >>  اقتصادی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۰ فروردين ۱۴۰۲ - ۱۲:۴۹  ، 
شناسه خبر : ۳۴۵۷۵۶

محمدرضا فرزین درباره سیاست اصلی خود در بانک مرکزی در گفتگویی، اعلام کرد: سیاست ارزی جدید در چارچوب سیاستی تحت عنوان سیاست تثبیت شروع شد. سیاست تثبیت هم منطقش این است که در حال حاضر به دلیل شرایط خاص اقتصادی و مسائل سیاسی که به وجود آمده، متغیر‌های اقتصاد کلان ناآرام است و ما باید ثبات را به بازار برگردانیم. در این وضعیت ترس و التهاب حاکم بر بازار مدیریت آن را بسیار سخت کرده، چرا؟ چون با فضای انتظاراتی به هم می‌رسند. این در حالی است که اقتصاد ما حتی در همین شرایط ناآرام، وضعیت قابل قبولی دارد.

زیر و بم ماجرای ارز از زبان فرزین/ نرخ دلار آزاد را قبول نداریم

او تأکید کرد: من از گزارش‌های رسمی بانک مرکزی استفاده می‌کنم. ما در شش ماهه دوم سال گذشته نرخ رشد 3 درصدی داشتیم و مصرف نهایی مردم هم حدودا 6 درصد رشد داشته است. از طرف دیگر، تراز تجاری شش ماهه ما در آن برهه حدود سیزده و خرده‌ای میلیارد دلار مثبت بود. صادرات نفتی ما هم 40 درصد رشد داشت. خب این‌ها همه متغیر‌های کف اقتصاد ماست، ولی از سوی دیگر، بازار ارزی ما ملتهب است، به همین دلیل لازم بود سیاست تثبیت اتخاذ شود تا بتوانیم به اصطلاح متغیر‌ها را آرام کنیم، اما شروع باید از ارز می‌بود، چون ارز متغیر اساسی است.

فرزین ادامه داد: در اقتصاد چه بخواهیم و نخواهیم نرخ ارز به تمام کالا‌ها علامت می‌دهد، قیمت تمام کالا‌ها براساس آن شکل می‌گیرد و افزایش و کاهش پیدا می‌کند. از طرف دیگر، در دهه 90 شوک‌های تورمی ما بیش از اینکه شوک‌های سمت تقاضا باشد، شوک‌های سمت عرضه و هزینه بوده است. به عبارت دیگر، اتفاقی که می‌افتد به این شکل است که با عوامل انتظاری، نرخ ارز ما افزایش پیدا می‌کند و نرخ که بالا رفت باعث افزایش تقاضای نقدینگی می‌شود، افزایش تقاضای نقدینگی نیز باعث عرضه نقدینگی و تورم می‌شود و به همین صورت ما در یک چرخه ارز و تورم گیر می‌کنیم. ارز افزایش پیدا می‌کند و تورم بالا می‌رود. ما 10 سال است در این چرخه گیر کرده‌ایم و نتوانسته‌ایم خارج شویم. به همین دلیل لازم بود که به‌گونه‌ای با سیاست ارزی جدید خودمان را از این چرخه خارج کنیم.

* چرا دلار 28500 به سرنوشت 4200 ختم نمی شود؟

وی در پاسخ به این سوال که سیاست تثبیت دلار روی 28500 آیا منجر به همان معضل ارز ترجیحی 4200 نمی‌شود؟ گفت: من در تلویزیون از این سیاست دفاع کردم. نرخ 1226 تومان هم زمانی که در دولت احمدی‌نژاد اتفاق افتاد، ما پشت‌سر آن بازار مبادله را راه انداختیم و نرخ ارز حتی با تحریم بانک مرکزی حدود 2400 تا 2500 تثبیت شد، اما 4200 که اعلام شد در مورد همه کالا‌ها بود. نرخ 28500 اینطور نیست.

رئیس کل بانک مرکزی درباره اینکه چرا 28500 انتخاب شد؟ تصریح کرد:‌ یک نرخ ارز بهینه، چه نرخی است؟ مشخصه‌های یک نرخ ارز بهینه چیست و باید چه کار کند؟ اولا نرخ ارزی که ما تعریف می‌کنیم باید بتواند بودجه دولت را به تعادل برساند. مشکل نرخ 4200 این بود که بودجه دولت با آن به تعادل نمی‌رسید. اما الان بین نرخی که در بودجه امسال آمده تا نرخی که ما اعلام کردیم، همچنان فاصله هست. پس 28500 بودجه دولت را به تعادل می‌رساند و دولت دچار مشکل نخواهد شد.

وی افزود: تعادل بعدی، تعادل مصرف‌کننده است. نرخ ارز باید به گونه‌ای باشد که شوکی در قیمت کالا‌های مردم مجددا ایجاد نکند. ما قبلا نرخ ارز نیما را وصل کرده بودیم به نرخ ارز بازار آزاد و آن را هم نمی‌توانستیم کنترل کنیم و در حال افزایش بود. نرخ نیما و نرخ بازار متشکل هم رو به افزایش بود و قیمت کالا‌های اساسی مردم و قیمت تمام خدمات افزایش پیدا می‌کرد. ما 28500 را که انتخاب کردیم، روز قبل آن ای‌تی‌اس بازار حدود 29000 بود. اما تعادل سومی که باید برقرار کند، تعادل تولیدکننده است. نقدی که به این سیاست می‌شود بیشتر از این سمت است.

بخش عمده‌ای از ارزی که در سامانه نیما عرضه می‌شود، ارز دولت است و آن هم خودش 23000 گفته و ما 28500 می‌گوییم، پس خیلی مشکلی ندارد. می‌ماند یک‌سری صادرکنندگانی که معتقدند با این ارز دچار مشکل می‌شوند. این‌ها یک بخشی پتروشیمی‌ها هستند که آن‌ها هم قیمت خوراک و ارز را دولت تعیین می‌کند و می‌شود یک تعادلی برقرار کرد، ولی یک بخشی مثلا صادرکنندگان پسته و ... هستند که مشکل دارند. در این مورد هم ما گفته‌ایم که میانگین، 28500، یعنی می‌توانیم آن‌ها را قیمت بالاتری بگیریم و ارز دولت را با قیمت پایین‌تر و اینطوری این کانال را حفظ کنیم.

فرزین درباره روش تأمین سایر نیاز‌های ارزی مردم گفت: در بازار نیما ما فقط حواله‌های کالایی را می‌دهیم. بقیه نیاز‌های مردم ارز‌های خدماتی هستند که در بازار مبادله ارز تامین می‌شوند. ما حدود 40 نوع نیاز ارزی مردم را داریم که در بازار نیما تامین نمی‌شود. مثل یک دانشجوی خارج از کشور، فدراسیون‌های ورزشی، افرادی که مریض در خارج از کشور دارند، کشتیرانی‌ها، هواپیمایی‌ها و… این‌ها همه ارز‌های خدماتی و غیرتجاری است. ما گفتیم همه را در بازار مبادله می‌آوریم و نرخ در آنجا تعیین می‌شود. مشکلی که در ارز داریم این است که ما از بازار آزاد تبعیت می‌کنیم و این غلط است. ما باید نرخ‌مان به اندازه‌ای محکم و تاثیرگذار شود که بازار آزاد از ما تبعیت کند، چراکه ما انحصارگر ارز هستیم.

* آیا فرزین بازار آزاد ارز را قبول ندارد؟

وی در پاسخ به این سوال که شما بازار آزاد را قبول ندارید؟ تصریح کرد: نرخ بازار آزاد را قبول نداریم. این نرخ صرفا براساس انتظارات تورمی ناشی از اخبار منفی شکل می‌گیرد و به هیچ وجه با واقعیات اقتصاد ما همخوانی ندارد.

او درباره اینکه چرا همخوانی ندارد؟ گفت: سوای گشایش‌های ارزی که ایجاد شده، همانطور که گفتم ما تراز تجاری مثبت در کشور داریم، به معنای آن‌که برای رفع نیاز‌های کشور ارز به اندازه کافی وجود دارد. ما الان تقریبا صادرات غیرنفتی‌مان به اندازه واردات می‌شود. حتی اگر نفت نفروشیم بازهم با صادرات غیرنفتی می‌توانیم دخل‌وخرج‌مان را هماهنگ کنیم. در سال گذشته تا بهمن‌ماه کل صادرات‌مان حدود 50 میلیارد دلار بود و کل واردات ما 34 میلیارد دلار. از این مقدار حساب کالا بیش از 16 میلیارد دلار مثبت بوده و حساب خدمات حدود 4 میلیارد دلار منفی. چون حساب خدمات ایران به‌طور تاریخی منفی است. ما صادرات خدمات‌مان کمتر از واردات خدمات است، دلیل اصلی هم حوزه گردشگری است، چون گردشگر‌هایی که از ایران می‌روند، بیشتر پول خرج می‌کنند تا آن‌ها که وارد می‌شوند. اگر این دو عدد مثبت و منفی را کنار هم بگذاریم، حساب جاری ما تا آن زمان 13.3 مثبت می‌شود.

* آینده اقتصادی ایران آینده مطمئنی است ولی تمام افراد چنین برداشتی ندارند!

واقعیات اقتصادی ایران این است، اما در جامعه چیز دیگری تصور می‌کنند و ما مشکل‌مان همین تصویری است که ارائه می‌شود. به عبارتی دیگر، آینده اقتصادی کشور، آینده مطمئنی است، ولی تمام افراد چنین برداشتی ندارند و فکر می‌کنند در آینده وضع اقتصادی بدتر است و این تصویر باعث فرار سرمایه می‌شود.

در مبانی اقتصادی، فرار سرمایه ناشی از هراس و استرس است. فرار سرمایه لزوما این نیست که پول را ببری در ترکیه خانه بخری. شما اگر در ایران هم پولت را تبدیل به دلار می‌کنی و در صندوق امانات می‌گذاری، این هم فرار سرمایه است.

وی درباره اینکه چرا این فضای روانی کنترل نمی‌شود؟ تصریح کرد:‌بخش عمده‌ای از این جوسازی‌ها از خارج هدایت می‌شود. مثلا من می‌روم عراق و ممکن است گشایش‌هایی حاصل شود. بلافاصله خبر می‌آید که تبادلات ارزی ایران با عراق با دلار محدود شد. این خبر سوخت‌شده سه ماه قبل از آن است که بازنشر می‌شود. یک خبر مبهم را پخش می‌کنند. ما که اصلا تبادل دلاری نداشتیم که محدود شود، ولی مردم که نمی‌دانند. این‌گونه خبرسازی علیه ما می‌شود.

در فضای مجازی و رسانه‌ای، ما را می‌زنند و متاسفانه در داخل هم بعضی‌ها همین خط را دنبال می‌کنند. وقتی مردم پول‌شان را به دلار تبدیل می‌کنند، دلیلی جز ترس و اضطراب ندارد. این را دشمنان ما به‌خوبی فهمیده‌اند و با رسانه‌هایشان ترس و اضطراب و دلهره را تولید می‌کنند و این هم روی نرخ و رفتار اقتصادی تاثیر می‌گذارد. این درحالی است که ما بازار کالا را کنترل کرده‌ایم. 28500 نرخی است که روی آن می‌ایستیم و به‌خوبی هم جواب می‌دهد. اختیارات لازم را هم گرفته‌ایم. کمیته مدیریت تخصیص ارز تشکیل داده‌ایم، ثبت سفارش‌ها را بررسی خواهیم کرد و مدیریت می‌کنیم.

به سیاست 28500 اطمینان داشته باشید که جواب می‌دهد و بازار کالا را آرام می‌کند. امیدواریم در مرکز مبادله هم بتوانیم به همین شکل بازار ارز‌های غیرکالایی را آرام کنیم. اقداماتی هم باید در فضای رسانه‌ای انجام شود که باید کل حاکمیت در آن ورود کند تا ان‌شاءالله انتظارات آرام شود.

وی ادامه داد: در این زمینه همیشه مشکلات نظارتی داشته‌ایم. برخی‌ها ارز می‌گیرند، اما صرف کالای مورد نظر نمی‌کنند یا اصولا بیشتر ثبت سفارش می‌کنند و… ما برای کنترل و نظارت بر این بازار همه اختیارات قانونی لازم را از دولت گرفته‌ایم. سفت و سخت همه کنترل‌های لازم انجام می‌شود. الان ما به واردات ارز 28500 می‌دهیم و می‌گوییم صادرات را هم به ما بفروش. صادرات را کنترل می‌کنیم، برای آن گواهی صادراتی صادر می‌کنیم، ضمانت‌نامه می‌گیریم و از مرحله ثبت سفارش تا مرحله ورود کالا را کنترل خواهیم کرد.

الان داریم سامانه جامع تجارت را توسعه می‌دهیم و همه چیز را شفاف می‌کنیم. گفتیم هر کس ثبت سفارش کند، اگر دفعه اول است 5 درصد پولش را بگذارد، اما دفعه دوم و سوم 10 و 15 درصد پول را بگذارد. همین اقدام، درخواست‌ها را واقعی‌تر کرد، بنابراین دیگر کسی نمی‌تواند الکی ثبت سفارش کند یا حجم سفارش خود را بی‌دلیل زیاد کند.

او اضافه کرد: در هر صورت ما در شرایط تحریم چاره‌ای نداریم که سروته ارز را به هم گره بزنیم. باید هم ورود ارز و هم خروج را کنترل کنیم. اما شرط موفقیت این طرح دو چیز است؛ یکی اینکه منابع ارزی لازم را داشته باشیم که داریم و عامل دوم این است که بتوانیم نقدینگی را هم کنترل کنیم. نقدینگی یکی از عوامل بنیادین تعیین‌کننده نرخ ارز است. نرخ ارز یک متغیر درون‌زاست، نه برون‌زا، ما باید پشت‌سرش بتوانیم نقدینگی را کنترل کنیم که در بانک مرکزی این موضوع را هم در دستور کار قرار داده‌ایم.

* تا تحریم هستیم نمی شود ارز را تک نرخی کرد

فرزین درباره اینکه آیا ارز تک نرخی شدنی است؟ گفت:  تا تحریم هستیم ارز را نمی‌شود تک‌نرخی کرد. آن‌ها که می‌گویند، شناخت کافی ندارند. من 20 سال است مبحث ارز را درس می‌دهم و در فعالیت‌ها به‌عنوان یک سیاست‌گذار حضور دارم. ما اول باید محدودیت‌هایمان را بشناسیم، بعد ایده‌آل‌هایمان را تعریف کنیم.

هر وقت تحریم را برداشتیم، باید برویم سراغ تک‌نرخی کردن ارز و تا زمانی که تحریم هستیم نمی‌شود، چون ارز در ایران کالای همگن نیست. الان در فارکس که بازار ارز جهانی است، روزی نزدیک 6 هزار میلیارد دلار معامله می‌شود. در فارکس، هر کشوری یا ارز می‌فروشد یا می‌خرد. ارز هم برای آن یک نرخ دارد، چرا؟ چون برای آن‌ها فرق نمی‌کند که این ارز در کره است یا آمریکا یا انگلستان.

اما برای ما چنین نیست، برای ما در چین یک نرخ است، در اروپا یک نرخ، در دوبی هم یک نرخ. هر کدام نرخی دارد، چون اجزای نقل و انتقال ما بسیار پرهزینه است. ما تجارت‌مان یک‌جاست و مبادلات ارزی جای دیگر. این ناهمگنی در تجارت و در ارز باعث مسائل و مشکلاتی شده که این هم خاص ایران به دلیل تحریم است. ما اگر بخواهیم ارزمان را جابه‌جا کنیم، مشکل و پرهزینه است، بنابراین اینکه فکر کنیم یک نرخ ارز می‌توانیم داشته باشیم و در کشور حاکم باشد، من به شما می‌گویم تا تحریم هستیم، امکان‌پذیر نیست. یک چیزی بگویید که بتوانیم انجام دهیم.

* چرا نمی‌شود بازار ارز را رها کرد؟/ ارز مساله حاکمیتی است

او درباره اینکه "برخی‌ها می‌گویند اجازه بدهید بازار آزاد باشد و دولت دخالت نکند" گفت: ارز مسأله حاکمیتی است. کدام کشور در کجای دنیا اجازه می‌دهد که ارز هر نرخی می‌خواهد بشود؟ شما در همین اروپا ببینید چطور ارز را کنترل می‌کنند. به راحتی می‌توانید پول جابه‌جا کنید؟ این رسم و رسومات را ما در ایران راه انداخته‌ایم. در تمام دنیا در ارز بانک مرکزی هست که تعیین می‌کند. مگر در آمریکا کسی اجازه دارد که هر نرخی اعلام کند؟ مگر در چین که کاملا دولتی است، چنین اجازه‌ای را می‌دهند؟ من کتابی را ترجمه کردم به اسم بهای نابرابری که یک فصلش در مورد سیاست‌های ارزی است که خود آمریکا را نقد می‌کند. اصلا اینجوری نیست. دولت و بانک مرکزی در همه جای دنیا در قیمت‌گذاری ورود می‌کنند. ما این بازاری که شما فکر می‌کنید نداریم؛ ما یک نابازار داریم و نمی‌توانیم اختیار ارز را به نابازار بدهیم.

وی درباره اینکه چرا نمی‌شود این نابازار را جمع کرد؟ تصریح کرد:  چون مدام تغذیه می‌شود. ما کالا‌های قاچاقی داریم که دائما از این بازار به اصطلاح آزاد تغذیه می‌کند و تقاضا برایش ایجاد می‌شود وگرنه اصولا همه چیز باید شفاف و در مبادی قانونی انجام شود. مضافا همانطور که گفتم انتظارات تورمی ناشی از ترس و اضطراب به ایجاد تقاضا دامن می‌زند و باعث فرار سرمایه و تبدیل ارز به یک کالای سرمایه‌ای می‌شود.

سوال: یعنی ترس و اضطراب به همین راحتی می‌تواند شاکله‌های ارزی ما را به هم بریزد؟

فرزین گفت: ما در کشور سه تا شوک ارزی داشته‌ایم. سال 90 من خودم در دولت بودم. یادم هست ارز حدود 950 تومان بود. آقای کوهن به امارات رفت و به آن‌ها گفت درهم را محدود به ایران بدهید. آن موقع شروع تحریم‌ها بود. از مهر 1390 ارز شروع به افزایش کرد. بعد بانک مرکزی را تحریم کردند و ریال تحریم شد. شما فکر می‌کنید چرا سال 90 ارز ما ارزشش یک‌سوم شد؟ ما در سال 90 حدود 54 میلیارد دلار ذخایر ارزی داشتیم. چه دلیل داشت که ارز تا 3000 تومان هم رسید؟ بله، با ترس ایجاد می‌شود.

بقیه دنیا هم همین تجربه‌ها را دارند. خود انگلیس کاهش ارزی شدید را به همین دلیل تجربه کرد. در سال 90، نفت 120 دلار بود و در طول 50 سال گذشته هیچ سالی به اندازه سال 90 تراز تجاری ما مثبت نبود، ولی با ایجاد ترس و التهاب نرخ ارز را افزایش دادند.

علاوه بر این، شما مبانی نرخ ارز را بررسی کنید. نرخ ارز دو گونه عامل موثر دارد، یکی بلندمدت، دیگری کوتاه‌مدت. در ادبیات اقتصادی عوامل موثر کوتاه‌مدت بر نرخ ارز، یکی نرخ بهره است و دیگری انتظارات، اما در بلندمدت عوامل زیادی مثل نقدینگی و منابع ارزی موثرند. این را تئوری‌های اقتصادی می‌گوید که انتظارات موثر است. به همین علت هم تولید انتظارات منفی در کشور تاثیرات مخربی در اقتصاد ایران گذاشته. کتابی هست به اسم اقتصاد روایی اثر شیلر که رئیس انجمن اقتصاددانان آمریکا و برنده جایزه نوبل است. دو سه سال است این کتاب ترجمه شده. او در این کتاب از اقتصاد روایی حرف می‌زند و درمورد این است که روایت‌ها چگونه بر اقتصاد تاثیر می‌گذارند.

تمرکز دشمن بر تولید روایت‌های تضعیف‌ اقتصاد ایران/ فرزین: همه چیز در گرو انتظارات منفی است 

بر اساس آموزه‌های این کتاب اگر الان من بتوانم به‌عنوان رئیس بانک مرکزی روایتی را در جامعه حاکم کنم که ارز 28500 است و همه بپذیرند، قیمت ارز روی همین نرخ تثبیت می‌شود، بنابراین روایت‌ها خیلی اهمیت دارد و این چیزی که خارجی‌ها و دشمنان ما روی آن سرمایه‌گذاری کرده‌اند، همین تولید روایت‌هاست. وقتی روایت تضعیف اقتصادی ایران را قالب می‌کنند و در ذهن فعالان اقتصادی می‌نشیند، بعد از آن مدیریت اقتصادی کشور سخت می‌شود.

رئیس کل بانک مرکزی تأکید کرد: نمی‌خواهم مشکلات اقتصادی ایران را نفی کنم و بگویم هیچ‌کدام وجود ندارد و همه چیز در گرو انتظارات منفی است. ما مسائل و مشکلات بسیار زیادی داریم و حتی اگر تحریم برداشته شود، این مسائل حل نمی‌شود. در دهه‌های 70 و 80 اشکالات اقتصادی ما ناشی از سیاست‌گذاری‌های غلط بود. حالا فرض کنیم تحریم برداشته شد، آیا ما به آن اهداف بزرگ‌مان در اقتصاد می‌رسیم؟ اگر همین طور مدیریت کنیم، قطعا نه.

من هم در این حوزه منتقد هستم، اما می‌خواهم بگویم که الان این انگاره‌های منفی و چارچوب‌بندی‌های غلطی که به‌وجود آورده‌اند، تمام بازار‌های ما را ملتهب کرده، بنابراین تا ما این موضوع را مدیریت نکنیم، بقیه کار‌ها را نمی‌توانیم انجام دهیم، به همین دلیل هم سیاست تثبیت را انتخاب کردیم تا آرامش بازگردد.

* ذخایر ارزی ما مطمئن است/ علت شایعه سازی ها چیست؟

سوال: گفتید در بلندمدت یکی از عوامل موثر ذخایر است. در حال حاضر ما به اندازه کافی ذخیره داریم؟ چون همانگونه که می‌دانید مدام در این‌باره شایعه تولید می‌شود.

فرزین گفت: ذخایر ارزی ما مطمئن است، چه ارز و اسکناس و چه طلا. ما محدودیتی نداریم، ولی محدودیت تصنعی در افکار عمومی ایجاد می‌کنند که این کار را سخت می‌کند. مثلا در سامانه نیما برای اینکه مصرف را مدیریت کنیم آمدیم 800 میلیون دلار ثبت سفارش فیک را حذف کردیم. بخشی از آن مربوط به کالایی بود که اصلا به آن میزان در کشور احتیاج نداشتیم. با همین موضوع کلی شایعه درست کردند که به دلیل کمبود منابع ارزی به این کالا‌ها ارز تخصیص پیدا نکرده. به هرحال، الان تراز تجاری ما مثبت است، یعنی ارز به اندازه کافی وجود دارد. در حال حاضر تقریبا صادرات غیرنفتی ما به اندازه واردات‌مان است. در سال 1383 من مدیرکل برنامه‌ریزی وزارت بازرگانی بودم، در آن زمان تحقق 5 میلیارد دلار صادرات غیرنفتی آرزوی ما بود. صادرات غیرنفتی‌مان در اواخر سال گذشته 40 میلیارد دلار را رد کرد که اتفاق بزرگی است.

 

منبع: تسنيم

نام:
ایمیل:
نظر: