صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صدای انقلاب >>  عمومی >> خبر ویژه
تاریخ انتشار : ۱۶ ارديبهشت ۱۴۰۲ - ۱۳:۲۳  ، 
شناسه خبر : ۳۴۶۵۶۱
صدای انقلاب شماره 695
نفیسه محمدی - دبیر گروه جوان / صلیب را روبه‌روی او گرفت و گفت: «بلند شو ماری مهمان داریم!» ماریا از جا بلند شد. خیلی وقت بود که خواب مادربزرگ را ندیده بود. تسبیح سبز توی دستانش و صلیبی که همیشه در عکس عمو دیده بود. چشمان مادربزرگ از شادی برق می‌زد. این خواب روشن و زیبا نمی‌توانست یک خواب عادی باشد، حتماً باید چیزی مثل کیک شب عید می‌خرید و بین بچه‌های بی‌سرپرست پخش می‌کرد. دوست داشت مادربزرگ را در آن دنیا خوشحال ببیند، مثل خواب امروزش. دیدن مادربزرگ حتی در خواب، توان دیگری در صبح زمستانی به او داد...
پایگاه بصیرت / صدای انقلاب شماره 695
نام:
ایمیل:
نظر: