مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای (هر دو در دولت دونالد ترامپ) یکی از ایرانستیزترین سیاستمداران آمریکاست. پمپئو پس از خروج زودهنگام از دولت آمریکا با تکدورهای شدن ریاستجمهوری ترامپ، اقدام به انتشار کتابی تحت عنوان «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم[۱]» کرد که به تجربیاتش در دوران خدمت در دولت آمریکا پرداخته است. مشرق قصد دارد طی یک مجموعه گزارش بخشهای مربوط به ایران در این کتاب را خدمت مخاطبان محترم ارائه کند. آنچه در ادامه میخوانید قسمت پنجم از این مجموعه گزارش است. برای خواندن قسمتهای قبلی میتوانید از لینکهای انتهای همین گزارش استفاده کنید.
جلد کتاب «هرگز کوتاه نیا: جنگیدن برای آمریکایی که عاشقش هستم» نوشتهی «مایک پمپئو» وزیر خارجهی سابق آمریکا و مدیر سابق سیآیای
قسمت پنجم/ فصل ۳: «دنیای پست و کثیفی است»
طی سالهایی که برجام داشت تدوین میشد، من در [مجلس نمایندگان] کنگره خدمت میکردم. آن زمان با تمام توانم روی میز میکوبیدم تا توجه همه را به این اشتباه بزرگ جلب کنم: در صحن علنی سخنرانی میکردم؛ [در نشریهها] یادداشت مینوشتم؛ و تابستان ۲۰۱۴ به تکتک همکارانم در مجلس نمایندگان (هر ۴۳۴ نفرشان) زنگ زدم و به آنها گفتم این توافق، به این شکلی که انجام شده، باعث میشود ایران علاوه بر قابلیتهای موشکی واقعی، ظرفیت [نظامی] هستهای و پول هنگفتی برای توسعهی هر دوی این برنامهها به دست بیاورد.
«مایک پمپئو» نمایندهی وقت ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگره، در جریان نشست تأیید صلاحیتش به عنوان نامزد پیشنهادی «دونالد ترامپ» رئیسجمهور وقت آمریکا، برای تصدی ریاست سیآیای، در ماه ژانویهی سال ۲۰۱۷. پمپئو اعا میکند زمانی که نمایندهی کنگره بوده به تکتک همکارانش در مجلس نمایندگان زنگ زده و دربارهی توافق هستهای با ایران به آنها هشدار داده است.
تا همین امروز هم افتخار میکنم که وزارت خارجه را مجبور کردم اعتراف کند که این «توافق» در واقع یک معاهده یا حتی یک فرمان اجرایی نیست، بلکه یک بیانیهی مطبوعاتی است که توسط آمریکا و سایر کشورها تهیه شده است. چنانکه «جولیا فریفیلد» دستیار وزیر خارجه در امور قانونگذاری، در قالب یک پاسخ رسمی، با چندین ماه تأخیر، به من نوشت: «برنامهی جامع اقدام مشترک یک معاهده یا توافقنامهی اجرایی، و یک سند امضاشده نیست، بلکه منعکسکنندهی تعهدات سیاسی ایران، ۱+۵ (آمریکا، بریتانیا، فرانسه، آلمان، روسیه، و چین) و اتحادیهی اروپاست.»
«مارتین شافر» مسئول روابط عمومی وزارت خارجهی آلمان، ماه جولای سال ۲۰۱۵، نسخهای امضاشده از برجام را در دست دارد. «مایک پمپئو» مینویسد وزارت خارجهی دولت اوباما به او گفته برجام نه یک معاهدهی رسمی و دستور اجرایی است و نه حتی یک سند امضاشده است.
نامهی مذکور همچنین حاوی این ادعا بود که دولت اوباما هیچ «توافق سریای» با ایران نکرده است. دولت داشت دروغ میگفت. تابستان ۲۰۱۵، فقط چند روز پس از رونمایی از برجام، من به همراه «تام کاتن» همکارم در مجلس نمایندگان، به وین سفر کردیم تا با مقامات آژانس بینالمللی انرژی اتمی (سازمانی که مسئول انجام بازرسیهای تعیینشده از تأسیسات هستهای ایران است) ملاقات کنیم. توقع زیادی نداشتیم. اولاً شگفتزده شدیم که مقامات آژانس اصلاً قبول کردهاند با دو نفر از سرسختترین مخالفان توافق هستهای ایران دیدار کنند. کاملاً انتظار داشتیم وزارت خارجهی دولت اوباما این دیدار را لغو کند.
«مایک پمپئو» (چپ) وزیر خارجهی سابق آمریکا، رئیس سابق سیآیای و نمایندهی سابق ایالت کانزاس در مجلس نمایندگان کنگرهی آمریکا، در کنار «تام کاتن» (راست) نمایندهی سابق ایالت آرکانزاس (آرکانسا) در مجلس نمایندگان و سناتور فعلی این ایالت در کنگره. پمپئو و کاتن جولای ۲۰۱۵ ادعا کردند به وجود توافقهای جانبی محرمانه میان ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی در حاشیهی توافق بر سر برجام پی بردهاند. دولت اوباما وجود این توافقها را تأیید کرد، اما آنها را بخشی از روند عادی توافقهای کنترل تسلیحاتی دانست، نه «توافقهای جانبی محرمانه».
وقتی رسیدیم، یکی از اعضای تیم تشریفات آژانس، با عذرخواهی شروع کرد: «متأسفم، مدیرکلْ «[یوکیا] آمانو» نمیتواند امروز با شما ملاقات کند.» من و تام، اخمهایمان در هم رفت و سر تکان دادیم؛ فکر میکردیم بیهوده ۷۰۰۰ کیلومتر پرواز کردهایم. اما بعد فهمیدیم چرا آمانو نمیتواند با ما دیدار کند؛ کارمند آژانس ادامه داد: «هنگام دوچرخهسواری زمین خورده و در بیمارستان است. به معاونان خود دستور داده به شما گزارش بدهند.» در طول این نشست دو ساعته، به این واقعیت پی بردیم که آژانس و دولت اوباما تمام حقیقت را دربارهی توافق به دنیا نگفتهاند.
آژانس و ایران بر سر دو الحاقیهی محرمانه دربارهی اقدامات راستیآزمایی در یکی از مجموعههای نظامی ایران توافق کرده بودند. امکان بررسی این الحاقیهها به صورت عمومی وجود نداشت. این حرف کارمندان آژانس یک اعتراف خیرهکننده بود. پرسیدم: «کدام مقامات آمریکایی این توافقنامههای جانبی را دیدهاند؟» پاسخشان گویای همهچیز بود: «ما اجازه نداریم به این سؤال پاسخ بدهیم.» هماهنگکنندهی وزارت خارجه، که همراه ما بود، با وحشت از اتاق بیرون دوید؛ احتمالاً رفت به مافوقهایش خبر بدهد که ما از این بندهای الحاقی خبردار شدهایم.
«مایک پمپئو» (راست) وزیر خارجهی وقت آمریکا، طی ملاقات با «یوکیا آمانو» (چپ) رئیس وقت آژانس بینالمللی انرژی اتمی، در ساختمان وزارت خارجهی آمریکا در واشینگتن در اوایل آوریل سال ۲۰۱۹.
به یکی از رئیسدفترهای سیآیای متوسل شویم تا شاید بتواند کمکمان کند این اسناد را ببینیم. اما فقط شانه بالا انداخت: «این کار خیلی بالاتر از سطح من است. باید به وزارت خارجه بگویید.» در واقعیت، نه وزارت خارجه و نه هیچ آمریکایی دیگری اجازهی مشاهدهی این توافقنامههای جانبی محرمانه را نداشت. دولت اوباما این تصمیم وحشتناک را گرفته بود که بدون اینکه بداند برخی از عناصر پایبندی ایران چگونه راستیآزمایی میشوند، پای توافقنامه را امضا کند. میتوانید من را دیوانه صدا کنید، اما من حاضر نیستم بر اساس قابلاعتماد بودن آیتالله، خطر جنگ هستهای را به جان بخرم.
یکی از ناظران آژانس بینالمللی انرژی اتمی فرآیند غنیسازی اورانیوم در تأسیسات هستهای نطنز در ایران را بررسی میکند. با وجود تن دادن ایران به نظارتهای گستردهی آژانس انرژی اتمی در قالب توافق هستهای، «مایک پمپئو» ادعا میکند این نظارتها کافی نبودهاند.
فقط چند روز بعد، من و تام اعلام کردیم به توافقنامههای جانبی مخفیانهی ایرانیها پی بردهایم، هرچند نگذاشتهاند آنها را بخوانیم. بهمحض اجرایی شدن توافق، تقلبها هم شروع شد. علیرغم ادعای اهالی برجام مبنی بر اینکه ایرانیها مدتها قبل برنامهی [نظامی] هستهایشان را تعطیل کردهاند، ایران مخفیانه این برنامه را ادامه داده بود. سایتهای هستهایشان را در سراسر کشور پخش کرده بودند؛ تونلهای عمیقتری در کوههای سختتر ساخته بودند؛ دانشمندان هستهایشان را در دانشکدهها و برنامههای نظامیشان قایم کرده بودند؛ برنامهی «فضایی» شان را برای توسعهی ظرفیتهای موشکی گسترش داده بودند؛ و «محسن فخریزاده مهابادی» عالیرتبهترین دانشمند هستهایشان، را در رأس کار نگه داشتند. وزارت اطلاعات ایران همچنین برجام را طوری تنظیم کرده بود که به این کشور اجازه میداد از ظرفیتهای هستهای غیرنظامی «دوکاربردی» [دارای کاربردهای مشترک نظامی و غیرنظامی] خود استفاده کند و بیسروصدا به سمت یک سلاح هستهای بخزد، بدون اینکه از خط قرمز قانونی [توافق] عبور کند.
شهید «محسن فخریزاده» دانشمند هستهای ایران بود که سال ۱۳۹۹ در یک عملیات تروریستی توسط موساد به شهادت رسید.
خوشبختانه، من تنها کسی نبودم که میدانستم ایرانیها دارند تقلب میکنند. دوستم «یوسی کوهن» مدیر موساد، نیز این را میدانست. تیم او در نهایت موفق شد یک عملیات محرمانهی شگفتانگیز انجام دهد: مجموعهای از اسناد حیاتی را از آرشیو هستهای ایران، که در یک مرکز فوقالعاده امن نگهداری میشد، به سرقت بردند. تاریخ، یک روز جزئیات سرگیجهآور نحوهی اجرای این یورش حیرتانگیز را افشا خواهد کرد.
اما نکتهی مهمتر این بود که آوریل ۲۰۱۸، نتانیاهو، نخستوزیر اسرائیل، اطلاعات بهدستآمده از آن شاهکار جسورانه را با جهانیان در میان گذاشت. اسناد بهدستآمده نشان دادند که ایران هرگز برنامهی تسلیحات هستهایش را آنطور که طبق برجام ملزم شده بود، رها نکرده است. کل توافق هستهای بر اساس یک دروغ بنا شده بود. من ادعایش را کردم؛ یوسی اثباتش کرد؛ و اکنون جهان این را میداند.
«یوسی کوهن» رئیس موساد بین سالهای ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۱. «مایک پمپئو» مدعی است موساد توانسته در زمان ریاست کوهن بخشی از آرشیو هستهای ایران را به سرقت ببرد.
تصویر رسمی «مایک پمپئو» در سال ۲۰۱۷ به عنوان مدیر سیآیای. پمپئو از ژانویهی ۲۰۱۷ تا آوریل ۲۰۱۸ در دورهی ریاستجمهوری دونالد ترامپ، مدیر «آژانس مرکزی اطلاعات» اصلیترین نهاد جاسوسی دولت آمریکا بود. وی مینویسد از زمانی که ریاست سیآیای را به عهده گرفته برای خروج آمریکا از برجام لحظهشماری میکرده است.
با این حال، بیرون آوردن آمریکا از این توافق احمقانه، در حرف آسانتر از عمل بود. اولاً، باید با باد مخالف در داخل سیآیای میجنگیدم. تقریباً کل تیم تحلیل امور ایران، دو سالِ قبل از آغاز ریاست من را صرف تلاش برای توجیه برجام کرده بودند. این تیم ادعانامهی مفصلی طراحی کرده بود (که بعداً در یک جلسهی توجیهی عمومی منتشر شد) مبنی بر اینکه رژیم راستیآزمایی برجام، بازرسیها را افزایش داده، درک ما از فعالیتهای ایران را بهبود بخشیده، و از افزایش ظرفیت سانتریفیوژهای ایران جلوگیری کرده است. اما آنچه در آن تحلیل، هرگز به اندازهی کافی به آن پرداخته نشده بود، دروغهایی بودند که برجام بر اساس آنها تدوین شده بود، یا سابقهی ایران در تقلب که دست «لنس آرمسترانگ» [دوچرخهسوار سرشناس آمریکایی و قهرمان هفت دورهی پشت سر مسابقات «تور دو فرانس» که بعدها اثبات شد از مواد نیروزا استفاده کرده و تمامی عناوین خود را از دست داد] را از پشت بسته بود.
تأسیسات هستهای بوشهر در سال ۲۰۱۰. بخش زیادی از اطلاعات هستهای ایران پس از امضای برجام و تشدید بازرسیهای آژانس در اختیار کشورهای مختلف و حتی رژیم صهیونیستی قرار گرفت. این در حالی است که چنین اطلاعاتی دربارهی برنامهی هستهای کشورهای دیگر هرگز در اختیار جامعهی بینالمللی قرار نمیگیرد. تصور میشود افزایش حملات علیه دانشمندان و تأسیسات هستهای ایران نیز دستکم تا اندازهای نتیجهی افشای همین اطلاعات بوده باشد.
[۱] Never Give an Inch: Fighting for the America I Love