۱- معنویت با سیاست در هم تنیده است
در مکتب سیاسی امام، معنویت از سیاست جدا نیست؛ همه رفتارها و همه مواضع امام حول محور خدا و معنویت دور میزد. امام به اراده تشریعی پروردگار اعتقاد و به اراده تکوینیِ او اعتماد داشت و میدانست کسی که در راه تحقق شریعت الهی حرکت میکند، قوانین و سنتهای آفرینش کمک کار اوست.
۲- اعتقاد راسخ و صادقانه به نقش مردم
در مکتب سیاسی امام، هویت انسانی، هم ارزشمند و دارای کرامت است، هم قدرتمند و کارساز است. نتیجه ارزشمندی و کرامت داشتن این است که در اداره سرنوشت بشر و یک جامعه، آرای مردم باید نقش اساسی ایفا کند؛ لذا مردمسالاری در مکتب سیاسی امام بزرگوار ما - که از متن اسلام گرفته شده است - مردمسالاریِ حقیقی است.
۳- نگاه بینالمللی و جهانی
مخاطب امام در سخن و ایده سیاسی خود، بشریت است؛ نه فقط ملت ایران. ملت ایران این پیام را به گوش جان شنید، پایش ایستاد، برایش مبارزه کرد و توانست عزت و استقلال خود را به دست آورد. مکتب سیاسی امام این خیر و استقلال و عزت و ایمان را برای همه امت اسلامی و همه بشریت میخواهد؛ این رسالتی است بر دوش یک انسان مسلمان. البته تفاوت امام با کسانی که برای خود رسالت جهانی قائلند، این است که مکتب سیاسی امام با توپ و تانک و اسلحه و شکنجه نمیخواهد ملتی را به فکر و راه خود معتقد کند.
۴- پاسداری از ارزشها
مظهر این ارزشها را امام بزرگوار در تبیین مسأله ولایت فقیه روشن کردند. از اول انقلاب اسلامی و پیروزی انقلاب و تشکیل نظام اسلامی، بسیاری سعی کردهاند مسأله ولایت فقیه را نادرست، بد و برخلاف واقع معرفی کنند؛ برداشتهای خلاف واقع و دروغ و خواستهها و توقعات غیرمنطبق با متن نظام سیاسی اسلام و فکر سیاسی امام بزرگوار. اینکه گاهی میشنوید تبلیغاتچیهای مجذوب دشمنان این حرفها را میپراکنند، مربوط به امروز نیست.
۵- عدالت اجتماعی
عدالت اجتماعی یکی از مهمترین و اصلیترین خطوط در مکتب سیاسی امام بزرگوار ماست. در همه برنامههای حکومت – در قانونگذاری و در اجرا و در قضا - باید عدالت اجتماعی و پرکردن شکافهای طبقاتی - مورد نظر و هدف باشد.
وظیفه آحاد مسلمین و مدعیان پیروی از خط امام، تبعیت عملی از مکتب سیاسی پیر جماران است، که اگر این امر محقق شود بسیاری از مصائب بشریت و مسلمانان برطرف خواهد شد.