اخیراْ وزیران خارجه کشورهای گروه «بریکس» در نشست مقدماتی خود در آفریقای جنوبی خواستار بازنگری در نظم جهانی و فاصله گرفتن از کشورهای غربی شدهاند. نالدی پاندور، وزیر امور خارجه آفریقای جنوبی گفت که هدف این گروه برعهده گرفتن رهبری در جهانی است که به به دلیل تنش ژئوپلتیک، نابرابری و ناامنی دستخوش پراکندگی و شکاف شده است. نام بریکس از حروف اول نام کشورهای عضو به زبان انگلیسی گرفته شده است. گروه بریکس شامل برزیل، روسیه، هند، چین و آفریقای جنوبی است. نشست وزیران خارجه، مقدمه اجلاس رهبران کشورهای بریکس است که قرار است در ماه اوت امسال در آفریقای جنوبی تشکیل شود. برخی از ناظران بریکس را جایگزینی برای گروه هفت کشور توسعه یافته جهان میدانند که سران آن ماه گذشته نشست سالانه خود را در هیروشیما، ژاپن، برگزار کردند. رهبران برزیل و هند نیز به آن نشست دعوت شدند. در نشست هیروشیما، رهبران شرکتکننده به شدت از روسیه و چین انتقاد کردند. اما لولا داسیلوا، رئیسجمهور برزیل اتهامات وارد شده علیه روسیه در جنگ اوکراین را صرفاْ زمانی معتبر دانست که بر ریشه اصلی وقوع جنگ اوکراین، یعنی اصرار ناتو بر گسترش پیمان آتلانتیک شمالی به شرق و مداخلهگرایی غرب در امور داخلی اوکراین تمرکز شود! موضوعی که مقامات و رسانههای غربی اساساْ از تمرکز افکار عمومی دنیا بر روی آن گریزان هستند!
با گذار بشریت به هزاره سوم و تضعیف هژمونی آمریکا در نظام بینالملل و حرکت جهان به سوی ایجاد قطببندیها و مجامع جدید و حتی اصرار بازیگران بر ایجاد مناسبات راهبردی (و نه صرفاْ تاکتیکی) با یکدیگر، متوجه اهمیت حوزه بریکس و اهداف افتصادی و فرااقتصادی سران این حوزه خواهیم بود. جمعیت کشورهای بریکس مجموعاْ بیش از ۳.۲ میلیارد نفر یعنی حدود ۴۰ درصد جمعیت تقریبا ۸ میلیارد نفری جهان است.
در اولین روز از نشست دو روزه وزیران خارجه بریکس در کیپ تاون، سوبرهمانیام جایشانکار، وزیر خارجه هند گفت که این گردهمایی باید «این پیام قوی را ارسال کند که جهان چندقطبی، در حال یافتن توازنی مجدد است و روشهای قدیمی توانایی پاسخگویی به چالشهای جدید را ندارد.» او گفت: «تمرکزگرایی اقتصادی در قلب مشکلاتی قرار دارد که ما با آنها مواجه هستیم و همین تمرکز اقتصادی است که کشورهای متعددی را نیازمند حمایت معدودی از کشورها کرده است.»
واقعیت امر این است که در دوران ریاست جمهوری ترامپ، رسماْ چندجانبهگرایی اقتصادی ادعایی غرب (با مشارکت آمریکا-اروپا) به چالش کشیده شد و با شیوع ویروس کرونا، بیش از پیش ناکارآمدی نظم اقتصادی برآمده از ساز و کارهای اجباری و القایی غرب به دیگر بازیگران جهانی عیان گردید. در چنین شرایطی، افکار عمومی دنیا نسبت به لزوم گذار از بایستهها و لوازم "تجارت جهانی به سبک غربی" متفقالقول بودند، اما راه مواجهه با این روند، شکلگیری یک شکل هندسی منظم، ملموس با نگاهی آیندهنگرانه در دنیاست. نگاهی که در سایه آن، بتوان استقلال اقتصادی کشورها را در عین همگرایی آنها با بازیگران دیگر تضمین کرد.
مائورو ویرا، وزیر امور خارجه برزیل، بریکس را سازوکاری ضروری برای ایجاد نظم جهانی چندقطبی توصیف کرد و گفت که «چنین نظمی منعکسکننده ابزار و نیازهای کشورهای در حال توسعه است.»
ما ژئوسو، معاون وزیر خارجه چین، گفت که گروه بریکس میتواند گسترش یابد تا به کشورهای در حال توسعه و اقتصادهای بازار نوظهور کمک کند.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه گفت که «بیش از دهها» کشور از جمله عربستان سعودی برای پیوستن به این گروه ابراز تمایل کردهاند.
بریکس، مجموعه منظم و هدفمندی است که کشورهای در حال توسعه میتوانند حول آن با یکدیگر اتحادی راهبردی و منظم پیدا کنند. این همان قاعدهایست که منجر به ترس آمریکا و متحدانش در جهان امروز شده است. اکنون باید در این خصوص، هدفگذاری مدون، زمانبندی شده و مستمری از سوی کشورمان وجود داشته باشد که خوشبختانه، شواهد موجود بیانگر عزم نظام جمهوری اسلامی در رسیدن به این هدف محسوب میشود. عضویت دائم ایران در سازمان همکاری شانگهای، بریکس، اتحادیه اقتصادی اوراسیا و دستاوردهایی بزرگ میباشد که علاوه بر رفع تحریمهای ظالمانه وضع شده علیه کشور یک ظرفیت بزرگ اقتصادی هم محسوب میشود.
جمهوری اسلامی ایران از یک سو عضویت دائم در حوزه بریکس را مدنظر قرار داده و آن را تقویت میکند و همچنین درصدد عضویت فعالتر در اتحادیه اقتصادی اوراسیا و شانگهای میباشد. با هم افزایی این ظرفیتها و چینش موارد مذکور در کنار هم، میتوانیم به یک بازیگر خلاق اقتصادی در منطقه و نظام بینالملل تبدیل شویم و نیز در قالب برگزاری نشستهای بریکس، اوراسیا شانگهای و در قالب این مجامع میتوانیم با هریک از اعضای آن روابط دو جانبه اقتصادی و سیاسی خاصی را تعریف کنیم که آن هم مبتنی بر دفع تهدیدات و تعریف فرصتهای جدید است.
عضویت ایران در بریکس، مصداق دیگری از در هم شکستن پروژه شکست انزوای ایران محسوب میشود. این ظرفیت سازیهای جدید به مثابه استراتژی تکثیر زمینهای بازی است یعنی درحال خلق زمینهای بازی متعددی در نظام بین الملل هستیم که برای ما فرصت ساز است و به طور طبیعی فشارها و اقدامات یک جانبهگرایانه طرف غربی را در تقابل با کشور ما خنثی یا به عقب خواهد راند. بنابراین، ماهیت سازمان همکاریهای شانگهای یا حوزه بریکس از یک سو اقتصادی و از سوی دیگر، امنیتی -سیاسی بوده و قدرت دشمنان را در ابعاد و حوزههای گوناگون راهبردی، تاکتیکی و رفتاری محدود خواهد ساخت.