هوشمند سفیدی
“برنامه توسعه”؛ سند سیاستگذاری و در برگیرنده برنامه حاکمیتی برای پیشرفت کمی و کیفی یک جامعه در یک دوره معین است، اینک در مقطعی هستیم که به زودی مجلس شورای اسلامی، برنامه هفتم توسعه را بررسی می کند و با اصلاحات لازم، آن را تصویب خواهد کرد.
علی رغم گذشت هشت دهه از تدوین برنامه های توسعه در کشور ما، بررسی برنامه های مختلف توسعه که هم قبل و هم پس از انقلاب اسلامی در کشور اجرا شده، حاکی است که برنامه های توسعه، بیشتر دولت محور بوده و جامعه و مردم، هیچگاه نتوانسته اند اولویت نخست باشند؛ به گونه ای که با یک نگاه کوچک می بینیم که “سیاست داخلی” در بین ۷ محور اصلی برنامه هفتم توسعه، غایب است و موضوعاتی مثل حقوق شهروندی، حقوق ملت، آزادی های سیاسی، و مهمتر از همه و در یک کلام، غایب مهم برنامه هفتم توسعه، – مثل برنامه های قبلی – “توسعه سیاسی” است؛ بی تردید، توسعه مفهومی کلی و ترکیبی است و باید به همه جنبه ها و ابعاد یک نظام سیاسی توجه کند و هرگونه بی توجهی به یک بعد از ابعاد توسعه می تواند آن تک بعدی شدن و نقصان منجر شود.
برکنار از اهمیت توسعه سیاسی به عنوان یک بعد مهم از ابعاد توسعه، آنچه که این بعد را اهمیتی دوچندان می بخشد، توجه به این نکته است که سیاست داخلی، بسترساز و قوام بخش توسعه یک کشور است، زیرا توسعه اولاً برای ملت است و ثانیاً بدون مشارکت ملت نمی تواند محقق شود، لذا تأمین حقوق ملت و تقویت مشارکت آنان در همه ابعاد توسعه، نقطه عزیمت و مرکز ثقل یک برنامه توسعه بوده و بررسی برنامه هفتم توسعه، گویای کم توجهی این به بعد ضروری توسعه سیاسی است.
یک نکته دیگر آنکه چرا نهادهای مدنی سیاسی و اقتصادی در تهیه و تدوین این برنامه، نقش آفرینی لازم را نداشته اند، چرا باید اتاق بازرگانی ایران، از این موضوع گلایه مند باشد که از آنها، نظری دریافت شده است؟ آیا احزاب سیاسی و جریان های سیاسی، مجال اظهارنظر مستقیم را در این زمینه یافتند؟
گرچه توجه به توسعه سیاسی در کل، در برنامه های سوم و چهارم، پنجم و ششم به ترتیب ۳۱ درصد، ۵۰ درصد، ۲۹ درصد و ۴۳ درصد بوده است؛ بررسی برنامه های توسعه در ایران، حاکی است که در همه آن ها رویکرد دولت گرایانه بر رویکرد جامعه محوری حاکم بوده و میزان توجه به مقوله “دولت و جامعه” و “جامعه مدنی” به طور میانگین حدود ۶ درصد بوده و در نتیجه، شکاف عمیقی بین دولت و دو مقوله دیگر شکل گرفته است؛ به بیان دیگر، برنامه های توسعه در ایران، اقتدارگرایانه و دارای نگاه از بالا به پایین هستند.
چنین رویکردی در یک برنامه توسعه، دقیقاً گویای ماهیت “دستوری” بودن آن را نشان می دهد، برنامه ای که دولت به معنای عام، آن را تصویب و برای ملت و جامعه ترسیم می کند؛ در چنین وضعیتی است که توفیق آن و تأمین اهداف ۱۰۰ درصدی ناممکن می شود، نتیجه ای که تاکنون به دست آمده و به طور میانگین، میزان توفیق کل برنامه های تاکنون، زیر ۳۰ درصد است.
بنابراین، انتظار می رود نمایندگان ملت با دقت کافی، نسبت به بررسی و تصویب برنامه هفتم اقدام کنند، تا نارسایی ها و کم توجهی ها برطرف شده و برنامه ای یکپارچه که همه ابعاد توسعه را در بر بگیرد، تدوین شود.
هوش مصنوعی از جمله فناوریهایی است که در سالهای اخیر با شتاب سریعی بسیاری از ابعاد زندگی بشر را تحت تأثیر خود قرار داده است. دامنه تحولات مربوط به هوش مصنوعی آنقدر گسترده و سریع است که از مدتها پیش مباحث عمیق و پیچیدهای میان کارشناسان مختلف نسبت به پیامدهای مثبت و منفی در جریان است. بر همین اساس دور از ذهن نیست که سیاست، امنیت، امور نظامی و سیاست خارجی هم به عنوان پیچیدهترین امور مربوط به هر جامعه نیز دیر یا زود تحت تأثیر این فناوری جدید دگرگون میشود و دارندگان هوش مصنوعی از این ابزار جدید در خدمت اهداف و منافع خود بهره خواهند گرفت.
با درک اهمیت این موضوع، پوتین، رئیسجمهور روسیه سال ۱۳۹۶ تأکید کرد: «هوش مصنوعی آینده دنیا را شکل خواهد داد و هر کس زودتر کنترل این اسب چموش را در دست بگیرد، آینده جهان را کنترل خواهد کرد.»
در همان مقطع اظهارات مشابهی هم از سوی مقامات ارشد امریکایی بیان شد که معتقد بودند عقبماندگی امریکا در حوزه هوش مصنوعی میتواند استقلال این کشور را مخدوش کند. در همین حال پروژههای عظیمی نیز در اتحادیه اروپا، چین و رژیمصهیونیستی در زمینه کارکردهای نظامی- امنیتی هوش مصنوعی در جریان است و به نظر میرسد با ادامه روند فعلی در آینده نزدیک شاهد وقوع جنگ سرد جدیدی با محوریت هوش مصنوعی خواهیم بود و هوش مصنوعی به پیشران رقابت میان ابرقدرتها بدل میشود، بنابراین تمامی کشورهایی که سودای نقشآفرینی گسترده در آینده جهان را دارند، ناگزیر باید بر هوش مصنوعی مسلط باشند. اما به راستی هوش مصنوعی چیست که اینچنین بر سر تصاحب آن رقابت میشود و در حوزه سیاست و روابط بینالملل چگونه میتوان از آن بهره برد؟
هوش مصنوعی بیانگر سیستمهایی است که هدف آنها شبیهسازی و تقلید رفتار ماشین از هوش انسانی است و در گستردهترین حالت خود بیانگر محاسباتی است که امکان درک، استدلال و اقدام یا به طور کلی اتوماتیککردن رفتار هوشمند را فراهم میسازد.
مبنای عملکرد هوش مصنوعی دسترسی و تحلیل حجم وسیعی از دادهها، بررسی و پیشنهاد سناریوها و احتمالات مختلف و نهایتاً تسهیل تصمیمگیری در سریعترین زمان ممکن است. امروزه از دادهها به عنوان نفت جدید یاد میشود، به همین دلیل مدلهای قدیمی روابط بینالملل و سیاست خارجی هم که عمدتاً مبتنی بر روابط انسانی و تعاملات میان آنها بود، تغییر کرده و هنجارهای جدیدی مبتنی بر محوریت روابط انسان با ماشین یا ماشین با ماشین شکل خواهد گرفت که هزاران بار سریعتر و دقیقتر تحولات مختلف بینالمللی را محاسبه و پیشبینی میکند. برای مثال به زودی دیپلماتها با استفاده از لنزها یا عینکهای (گوگل گلس) یا حتی تراشههای ایمپلنت قابل کشت در مغز به سرعت میتوانند حجم وسیعی از اطلاعات مربوط به رویدادها یا معاهدات مربوط به موضوع مذاکره یا حتی اطلاعات و ویژگیهای شخصیتی و روانشناسی یا اطلاعات خصوصی فرد را تحلیل و از آنها در جهت سوق دادن به مسیر مذاکرات برای نتیجه مطلوب بهره بگیرند. همچنین در حوزه دیپلماسی عمومی با بهرهگیری از پلتفرمهای خودکار یا نیمهخودکار میتوان با سرعت بالا به رویدادها و تحولات بینالمللی و مسائل مرتبط با امنیت و منافع کشور واکنش نشان داد و از آنها برای تأثیرگذاری بر مخاطب بهره برد.
با توجه به موارد فوق به نظر میرسد هوش مصنوعی به نماد انقلاب چهارم صنعتی و اولویت شماره یک کشورها و شرکتهای پیشرو جهان بدل شده و هر روز بیشازپیش پیامدهای این فناوری در شئون مختلف زندگی بشر آشکار خواهد شد. از طرف دیگر با توجه به برتری تکنولوژیک قدرتهای بزرگ در این زمینه، گسترش استفاده از هوش مصنوعی ضعف و آسیبپذیری کشورهای دیگر در مقابل سلطهطلبی کشورهای پیشرو را تشدید خواهد کرد، بنابراین همانطور که سپاهیان شجاع ایران در برههای از تاریخ این سرزمین با وجود رشادتهای بسیار تنها به دلیل نداشتن توپ و تفنگ در چالدران شکست خوردند، در موقعیت فعلی هم مجهزنشدن به سلاح هوش مصنوعی ممکن است کشور را در برابر قدرتهای برخوردار از این سلاحهای مدرن آسیبپذیر کند.
از «مفاتیح الحیات» تا حجاب
بهروز بيهقي
این روزها لایحه عفاف و حجاب و نقش و میزان تاثیرگذاری هرکدام از قوای سه گانه در تدوین آن، اذهان و اخبار را به خود معطوف کرده است؛ لایحه ای که در مقام پاسخ به این پرسش خطیر است که در برابر کشف حجاب کنندگان، چگونه باید سد سدیدی پی افکند که رفتار خلاف شرع و قانونشان سودای گسترش در سر نپرورد و به رویه ای فراگیر بدل نشود؟ در این موضع، مجوز و مجال تشکیک نمی یابم که اجرای احکام دین در زمره نخستین کارکردهای یک حکومت سامان یافته براساس نصوص دینی است اما اگر به شیوه هوشمندانه اصولیان از اصطلاح «تنقیح محل نزاع» سخن به میان آورده و اهتمام بلیغ مصروف آن داشته باشیم که کشف حجاب کنندگان به رغم تعداد اندکشان بر کمیت خویش نیفزایند، آیا لایحه عفاف و حجاب را می توان به تنهایی، وافی به مقصود دانست؟
پاسخ به این نکته که درنگ وتاملی دو چندان در قیاس با تمهید راهکارهای سلبی و جزایی می طلبد، می تواند ما را به تدوین نظامواره ای رهنمون شود که مبانی و ساز و کارهای مقابله با مخاطرات نوین فراروی «سبک زندگی اسلامی» را در خویش نهفته دارد. به دیگر سخن، نباید به این تصور دل خوش داشت که توفیق در زدودن ناهنجاری کشف حجاب، آینده کشور را در مواجهه با موج های سهمگینتر علیه «سبک زندگی اسلامی» رویین تن میکند. راقم این سطور، لحاظ حداقل 2 نکته را در شکل دادن به راهبرد مذکور، مهم و بلکه ضروری می داند: خنثی سازی دوگانه اسلام یا جمهوری اسلامی در بحبوحه اعتراضات خیابانی سال گذشته، تلاش گسترده رسانه های معاند و افراد و جریان های هم پیمان آنها بر این نقطه متمرکز بود که اولا: گویا حجاب، مقوله ای ساخته و پرداخته نظام جمهوری اسلامی و به مثابه شعاری سیاسی است و ثانیا: به تبع فروکاستن حجاب در کالبد یک شعار سیاسی صرف، می توان در صورت بروز هرگونه نارضایتی از نظام سیاسی، گریبان حجاب را گرفت و با کشف حجاب، شعار سیاسی متقابلی را به سمع و نظر حاکمیت رساند. در صورت توفیق نامبارک چنین رویکردی، نه تنها حجاب بلکه سایر زوایای «سبک زندگی اسلامی» دستخوش اقبال و ادبارهایی می شوند که در نوسانات سیاسی، اقتصادی و ... نقاب از چهره برخواهند کشید.
دقیقا با ملاحظه این زمین بازی مکارانه است که باید بر خاستگاه قرآنی حجاب تاکید اکید ورزید و با ادله جهان بینی اسلامی به ادعای نقض آزادی بانوان در انتخاب پوشش، جواب جامع و درخور داد و «پیوست معرفتی» حجاب را بر کرسی قبول نشاند. اسلام پژوهان در این رویارویی نظری که بر آن آثار اجتماعی مترتب می شود، قرار نیست دست از دامان نظام سیاسی بشویند بلکه باید توفیق محتمل در اجرای احکام اسلام را از افتخارات این نظام سیاسی و رهبران اسلام شناس آن برشمارند. ممکن است خواننده گرامی نکته سنجانه بپرسد که با یقین به خاستگاه قرآنی حجاب، آیا منصوصات دینی بر الزام به رعایت حجاب توسط حکومت نیز، دلالت دارند؟ صادقانه باید گفت که مفتوح بودن باب اجتهاد یکی از شاخصه های ممتاز فقه شیعه و اتخاذ رای و نظری بر خلاف قول مشهور فقهای عظام، امری کاملا ممکن است.اما صلاحیت و اهلیت دستیابی به مرتبه ای در اجتهاد که مجوز مخالفت ورزیدن با آرای عموم فقیهان باشد، یک امر تخصصی کامل عیار است که نمی توان حتی نزدیک شدن امثال مسیح یا یهودای علی نژاد به آن را تصور کرد. نهضت بازگشت به منابع اصیل دین متکلمان مسلمان بر این قول، اتفاق نظر دارند که قرآن کریم خصلتی فرازمانی و فرامکانی دارد. با این حال، اشتغالات زندگی روزمره این بهانه را در کف اکثریت جامعه اسلامی نهاده که حداکثر به تلاوت کلام خداوند و نه فهم و تدبر در آن بسنده کنند. مزاحی تلخ است اگر در جامعه ای، تفسیر و فهم وحی الهی مهجور افتد و آن گاه از اجرا نشدن برخی احکام اسلامی مانند حجاب، آزردگی خاطر مستولی شود.
همچنین است اگر بین عموم مردم با تدبر در نهج البلاغه و صحیفه سجادیه فراق افتد. کدام جوان را می شناسید که نیایش های عارفانه سید ساجدین، بند بند دلش را نلرزاند و او را سرسپرده خاندان عصمت و طهارت نکند؟ خوشبختانه در روزگار ما، اثری مانند «مفاتیح الحیات» چنان اقبال بلندی داشت که بتواند پیر و جوان را در جذبه ناب آموزه های اهل بیت(ع) مستغرق کند. این تجربه کامیاب به وضوح عیان می کند که خریداران «سبک زندگی اسلامی» پرشمارند و اگر متخلق شدن به «اخلاق اسلامی» که ستون فقرات «سبک زندگی اسلامی» است، آرام آرام بسط و گسترش یابد، به طور طبیعی زمینه را برای فراگیری تام و تمام حجاب که خود یکی از ضلع های کثیرالاضلاع «سبک زندگی اسلامی» است، مهیاتر از همیشه خواهد کرد.
خرداد؛ بیمها و امیدها
احسان عسکری
۱. حاج آقا روحالله خمینی (ره) امام خوبیها و بنیانگذار انقلاب شکوهمند ایران اسلامی در ساعت ۲۲ و ۲۰ دقیقه ۱۳ خرداد ۱۳۶۸ به علت سکته قلبی درگذشت و ایران و جهان تشیع در بهت و غم فرورفت. با مشاهده غم و نگرانی عمیق مردم و مسئولان، عمق فاجعه و عظمت یک درد و اتفاق شوکه کننده را تا مغز استخوان میچشیدیم. غمی که هیچگاه از خاطر بیرون نخواهد رفت.
امام برای ما همهچیز بود. مظهر استقامت و مقاومت و افتخار و عزت و پناهی امن و مطمئن در فراز و نشیبهای انقلاب و جنگ و با رفتن جسم ایشان گویی بهیکباره دلها از همه اینها خالیشده بود. این اضطراب وقتی عمیقتر شد که همین حس از دیگران نیز در عمق جان احساس میشد و طبیعی هم بود؛ چراکه تکیهگاه مطمئن و مأمن بزرگی با این فقدان از دست رفت.خبر ارتحال امام (ره) ساعت ۷ صبح ۱۴ خرداد در اولین بخش خبری رادیو سراسری ایران به اعلام عمومی رسید. «بسم الله الرحمن الرحیم، انا لله و انا الیه راجعون، روح بلند پیشوای مسلمانان و رهبر آزادگان جهان حضرت امام خمینی به ملکوت اعلی پیوست.» ایران تب کرده بود و همه به فراخور سن و سال و مسئولیتهایشان و درک این فقدان عظیم در این تب سوزان میسوختند و ناباورانه به آیندهای پر از ابهام چشم داشتند.
امام چندین نفر را با تعیین اولویت جهت خواندن وصیتنامه خود برای مردم مشخص کرده بود، مرحوم سید احمد آقا، رئیسجمهور، رئیس مجلس، رئیس دیوان عالی کشور، یکی از فقهای شورای نگهبان قانون اساسی. اما در روز ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ وصیتنامه امام توسط سیدعلی خامنهای، رئیسجمهور وقت در مجلس خبرگان رهبری خوانده شد و بعد از چندین ساعت بحث، مجلس خبرگان ایشان را بهعنوان رهبر جمهوری اسلامی ایران برگزید.
چشمان مردم از فقدان امامشان اشکآلود و در بیم و نگرانی و قلبشان از انتخاب حضرت آقا در آرامش بود. مشارکت و مقاومت در هشت سال جنگ تحمیلی و تحمل سالها رنج و محدودیت و تنگناهای متنوع و متعدد، مردم را خسته کرده بود و فقدان امامشان جز با انتخاب آقا التیام نمییافت.
چهاردهم خرداد روز بیم و امید بود. بیم از چشمانداز غیرقابلتصور فردای بعد امام و امید از بابت سکانداری فرزند معنوی و کارآزموده امام. گذر زمان بیمها را به امیدها و اطمینان از آینده مبدل کرد و جمهوری اسلامی از این رهگذر در مسیر عزت و سربلندی ادامه حیات داد و به حول و قوه الهی این راه همچنان با درایت مقام معظم رهبری با بالندگی و اقتدار ادامه خواهد یافت.
۲. نگاه حضرت امام به مجلس بسیار قابلتوجه و حائز اهمیت بود. ایشان مجلس را در رأس امور میدانستند و نسبت به رأی و نظر مردم اعتماد و پذیرش قابلتوجهی داشتند. اهمیت مجلس شورای اسلامی در نگاه امام را میتوان از لابهلای بیاناتشان دریافت. جایگاه ویژهای که مجلس شورای اسلامی بهعنوان عصاره فضائل یک ملت از آن برخوردار است و نقش مهم این نهاد در انعکاس خواستها و مطالبات مردم موجب شده بود تا بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران در سخنان و سفارشاتشان بهصورت مکرر بر این جایگاه پای فشارند. فرازهایی از توصیههای امام به مجلس را مرور میکنم:
تأکید بر معنویت در مجلس؛ امیدوارم که آقایان بدون اینکه جهات نفسیت را در نظر داشته باشند، و بدون اینکه اغراض خودشان را و مخالفتهای شخصی که با اشخاص دارند در نظر داشته باشند، به آن چیزی که وکیل او، به آن چیزی که در آن چیز وکیل هستند، اندیشه کنند و مباحثه کنند و شور کنند. (صحیفه امام، جلد ۱۲، ص۳۴۵)
نمایندگان مردم باید قانونگرا باشند؛ روی قانون عمل بکنند. این قانونی که ملت برایش رأی داده است. همین رأی نداده است که توی طاقچه بگذارید و کاری به آن نداشته باشید، بروید مشغول کار خودتان بشوید. قانون برای مجلس حدود معین کرده است، تخلف از این حدود نشود. برای رئیسجمهور تحدید کرده، حدود قرار داده، او هم تخلف نکند. (صحیفه امام، ج ۱۲، ص: ۳۴۹)
سادهزیستی و رسیدگی به مظلومان؛ طرحها و پیشنهادهایی که مربوط به عمران و رفاه حال ملت خصوصاً مستضعفین است انقلابی و با سرعت تصویب کنید، و از نکتهسنجیها و تغییر عبارات غیرلازم که موجب تعویق امر است اجتناب کنید، و از وزارتخانهها و مأموران اجرا بخواهید که از کاغذبازیها و غلطکاریهای زمان طاغوت اجتناب کنند و رفاه ملت مظلوم و عقبافتادگیهای آنها را بهطور ضربتی تحصیل و ترمیم کنند. (صحیفه امام ، ج ۱۲، ص: ۳۶۴)
مجلس محل مباحثه نه مبارزه و جبههبندی؛ اگر خداینخواسته، انحرافی در مجلس پیدا بشود، چون منعکس میشود به همهجا، ممکن است که انحراف در سطح گستردهای پیدا بشود و مسئولیت بزرگ باشد. چنانچه انحرافاتی را شما بهواسطه اعمال و افعالتان از ملت سلب کنید، اجر بسیار بزرگی را دارید، اجر انبیا را دارید. (صحیفه امام، جلد ۱۲، ص۳۴۶)
لزوم تقویت مجلس؛ برای خاطر خدا توجه داشته باشید که یک مجلس شورا که مجلس شورای اسلامی است و میخواهد برای ایران خدمت کند و باید قوه داشته باشد، تنها مرکزی است که تمام قوا باید تبع آن باشند. (صحیفه امام ، ج ۱۲، ص: ۱۹۹)
مجلس نمونه؛ از نمایندگان متوقع است که مراعات آداب اسلامی در محاورات بشود؛ و انگیزه آن یافتن حق و راهحل باشد و این امور در محیط دوستی و صفا چون بحثهای علمی در محیط مدارس فقاهتی که مقصود، یافتن واقعیت نه تحمیل عقیده است، آقایان را بهتر و آسانتر به حقیقت میرساند و مجادلات با حال غضب و عصبانیت انسان را از واقع دور میکند و چون مقصود از بحثها یافتن طریق هرچه بهتر برای خدمت به اسلام و کشور و ملت است و از عبادات و مقربات الهی محسوب است، حقاً لازم است ازآنچه مخالف رضای خداوند متعال است اجتناب شود و محیط مجلس طوری باشد که علاوه بر یافتن راه صحیح برای شنوندگان، آموزنده اخلاق اسلامی و آداب انسانی باشد، که این خود یک عبادت دیگر است. (صحیفه امام، ج ۱۸، ص: ۴۶۵)
وظایف مجلس؛ مجلس شورای اسلامی مجلس مشورت است، مجلسی است که باید متفکرین، آقایان، مسائلی که مایحتاج ملت است و کشور است در میان بگذارند و باهم مشورت کنند. مباحثه کنند فقط آن چیزهایی که مربوط به ملت است و به اسلام. مجلس شورای اسلامی که شما آقایان وکیل هستید از طرف ملت برای خدمت در آن بنگاه، باید آنکه دلخواه ملت است در آنجا طرح بشود. و آنچه دلخواه اسلام است بحث و مشورت بشود. و به ترتیبی که مقرر است تصویب بشود و همهچیزش اسلامی باشد. (صحیفه امام ، ج ۱۲، ص: ۳۴۵)
در رأس بودن مجلس نسبت به همه ارگانها؛ من هیچ تردیدی ندارم و در این معنا هم که مجلس در رأس همه ارگانها واقع است و مجلس، ملت است که متبلور شده است و تحقق پیداکرده است در یک جای محدود، این هم بیاشکال است. (صحیفه امام ، ج ۱۷، ص: ۲۴۶)
مجلس معلم؛ مجلس یک معلم باشد از برای همه کشور، و برای مجلسهای بعد و نسلهای آینده، که کیفیت مشاوره وکلا باید این نحو باشد. (صحیفه امام، ج ۱۴، ص: ۳۶۵)
اهمیت مجلس و مصوّبات آن؛ من تکرار میکنم مجلس بالاترین مقام است در این مملکت. مجلس اگر رأی داد و شورای نگهبان هم آن رأی را پذیرفت، هیچکس حق ندارد یک کلمه راجع به این بگوید. این مجلس ماحصل خون یک جمعیتی است که وفادار به اسلام بودند؛ و این مجلس عصاره زحمتهای طاقتفرسای این ملت مسلمان بوده است؛ این مجلس فراهم آمده از
«الله اکبر»های مردم است؛ اگر بنا باشد که این مجلس فراهم آمده از «الله اکبر» مردم قدمی برخلاف اسلام بگذارد، این مجلس مجلسی خواهد بود که برخلاف مسیر مسلمین عمل کرده. با تمام قدرت، بدون اینکه ملاحظه از احدی و از مقامی بشود، مجلس باید مسائل را طرح بکند. و ردوبدل و انتقاد صحیح، بدون جاروجنجال، بدون هیاهو، مسائل را بگویند. کسی که مخالف است مخالفت خودش را بدون هیاهو بگوید. آنکه موافق است موافقت خودش را بدون جاروجنجال بگوید. (صحیفه امام ، ج ۱۴، ص: ۳۷۱)
مجلس خانه مردم؛ مجلس خانه همه مردم و امید مستضعفین است، در شرایط کنونی نباید کسی انتظار داشته باشد که حتماً نمایندگان باید از گروه و صنف خاصی باشند. باید توجه داشت که هنوز خیلی از مسائل وجود دارد که بهنفع محرومین باید حلوفصل شود. و تمییز بین کسانی که در تفکر خود خدمت به اسلام و محرومان را اصل قرار دادهاند، با دیگران کار مشکلی نیست. (صحیفه امام، ج ۲۱، ص: ۱۱)
لزوم دوستی باوجود اختلافسلیقه؛ اگر در یک ملتی اختلافسلیقه نباشد، این ناقص است. اگر در یک مجلسی اختلاف نباشد، این مجلس ناقصی است. اختلاف باید باشد، اختلافسلیقه، اختلاف رأی، مباحثه، جاروجنجال اینها باید باشد، لیکن نتیجه این نباشد که ما دودسته، بشویم دشمن هم. باید دودسته باشیم درعینحالی که اختلاف داریم، دوست هم باشیم. (صحیفه امام، ج ۲۱، ص: ۴۷)
لزوم تأیید مجلس؛ من تأیید میکنم مجلس را و همیشه سفارش میکنم به ملت که مجلس را باید تأیید کنند. و مجلس از ارگانهایی است که لازم است بر همه ما که او را تأیید کنیم. و هیچکس حق ندارد که راجع به مجلس جسارتی بکند، و مجلس حقش است که موافق و مخالف داشته باشد و ممتنع، و یک مسئلهای است که همیشه باید در مجلس باشد و این امری است که گذشت و در او هیچ صحبتی نیست. (صحیفه امام، ج ۱۹، ص: ۳۹۷)
۳. اندیشهها و آرمانهای امام خمینی (ره) و رهبری معظم انقلاب بهعنوان نقشه راه مجلس یازدهم در صدر همه برنامهها و مصوبات مجلس بوده و نمایندگان این مجلس که مدال انقلابی بودن را بارها از مقام معظم رهبری دریافت نمودهاند، با سرلوحه قرار دادن توصیههای امامشان و رهبرشان علاوه بر توجه به مهمترین مسائل و مشکلات مردم، تلاش دارند تا در قامت یک مجلس در تراز انقلاب، گامهای اساسی برای رفع نقصها و ایجاد امید و آرامش در ملت بردارند. انشاءالله آیندگان از مجلس یازدهم به نیکی یاد خواهند کرد.