اما امروز پس از آن دعوت قدرتمند مجلس انقلابی از جناب رئیسی که بیاید و سکان هدایت قوه مجریه را به دست بگیرد و پس از تکمیل حلقه یکپارچکی اداره کشور و حذف گسترده تمام آنهایی که بر سر راه قطار پیشرفت مانع ایجاد میکردند، کار بهجایی رسیده که همین مجلس انقلابی که برای بهبود وضعیت اقتصاد کشور از آقای رئیسی دعوت کرده بود تا کاندیدای ریاستجمهوری شود، کلیات لایحه بودجه تقدیمی ایشان به مجلس را رد میکند. نمیدانم آیا تاکنون چنین اتفاقی در تاریخ 45ساله جمهوری اسلامی رخ داده یا نه، ولی تا آنجایی که به یاد دارم، حتی در مجالسی که از نظر سیاسی در جبهه مقابل دولت وقت بودهاند (مانند مجلس هفتم و دولت اصلاحات آقای خاتمی یا حتی همین مجلس و دولت جناب روحانی) چنین برخوردی با لایحه بودجه نشده. حال ببینید که بهقول آن ضربالمثل، آش چقدر شور شده که مجلس انقلابی و همجهت با دولت انقلابی نه در جزئیات که کل لایحه بودجه را رد میکند و یکی از نمایندگان عضو کمیسیون برنامهوبودجه از تورم 44درصدی سال 1402 میگوید و آنطورکه از مفاد بودجه برمیآید، این تورم نهتنها در سال آینده کم نخواهد شد که به احتمال بسیار، با این حرکتی که از قطار پیشرفت میبینیم، بر آن افزوده خواهد شد. با وجود این و با آنچه در تنظیمات انجامشده برای انتخابات مجلس پیشرو مشاهده میشود، به نظر میرسد این قطار قرار است به همین شکل به حرکت خود ادامه دهد.
اما موضوع فقط این نیست که در ساختار حاکمیت یکدست، کسی آنچه اتفاق افتاده را گردن نمیگیرد و با وجود آنکه وضعیت حاصل از یکدستی سه قوه، برای نمونه خود را در «یک استکان چای دبش» نشان داده، قرار است همین روند ادامه پیدا کند که در طرف مقابل هم گویا در بر همان پاشنه که در این پنج سال و بهخصوص در انتخابات ریاستجمهوری قبل چرخیده، بچرخد. موضوع این است که سیاستورزی یعنی تلاش برای بهبود وضعیت زندگی مردم حتی به اندازه یک سر سوزن یا حداقل جلوگیری از بدترشدن اوضاع. به من خرده میگیرند که اصرار تو برای شرکت در انتخابات در این سالها وقتی که حضور یا عدم حضور تأثیری ندارد، اصرار بیجایی است. بسیار خب، اصرار من بیجاست ولی این عدم حضور باید یک جایی در زندگی مردم اثری داشته باشد یا خیر؟ اینکه بگوییم کاری نمیشود کرد که معنای سیاستورزی نیست. این عین عدم سیاستورزی است. بالاخره بعد از پنج سال از انتخابات مجلس سیزده هم نه، بعد از همین سه سال و تشکیل این دولت و قطار پیشرفتی که به آن مباهات میکند، نتیجه مثبت این عدم حضور در انتخابات بر زندگی جاری مردم چه بوده؟ لوایح اصل هشتادوپنجی؟ آیا جز این است که گویا همین مجلس و همین ساختار نیز قرار است یکدستتر بشود؟ آیا باید هیچ کاری نکنیم تا از درونش چند استکان چای دیگر بیرون بیاید؟ حاکمیت یکدست به کنار، آنهایی که معتقدند این میهمانی چای عصرانه، حاصلش میشود همین بودجهای که کسی قبولش ندارد، هدفشان از سیاستورزی چیست؟ آیا «ادامه هیچکاری نکردن» و هیچ برنامهای نداشتن و امید بستن به اینکه خودش یکجوری درست بشود؟
مهدی پازوکی
تحلیلهای بسیاری در خصوص لایحه بودجه سال 1403 و رد آن از سوی مجلس شورای اسلامی مطرح میشود که اخیرا آنچه در فضای مجازی شایع شده است که گویی آقای قالیباف گفته آقای منظور رئیس سازمان برنامه و بودجه به شورای نگهبان نامه زده که در برنامه هفتم برای اصلاح حقوق بازنشستگان اعتبار نداریم و از طرف دیگر در مجلس موقع تحویل لایحه بودجه گفته شده که این مورد را در بودجه دیدهایم و طبیعتا برای آن بودجه هم داریم.
آقای قالیباف هم گفته که این نمیشود شما از سویی به شورای نگهبان نامه بزنید که برای بازنشستگان اعتبار نداریم و از طرف دیگر خلاف آن را میگویید و همین مساله نیز باعث شده تا کلیات لایحه بودجه در مجلس رای نیاورد. بنابر این برای اینکه جامعه نیز از مساله و ریز جزئیات آن باخبر شوند قوا باید به طور شفاف تر همه چیز را ارائه و به مردم گزارش دهند. از طرفی آنطور که طبق گزارش مرکز پژوهشهای مجلس آمده بودجه ارائه شده 400 همت کسری دارد و اگر این گزارش حقیقی را مفروض بگیریم باید اذعان داشت بودجه ای که با کسری مواجهه است ایراد دارد و باید دولت مخارج غیر ضرور را کاهش دهد و یک بودجه متوازن ارائه دهد تا مورد تایید مجلس نیز قرار گیرد. اگر بودجه متوازن باشد میتواند انضباط مالی برقرار کند و جلوی تورم را بگیرد. عدم توازن دربودجه به معنای کسری در بودجه است. جالب است که مجلس مطرح میکند دولت با 400 همت کسری بودجه مواجه است، اما خود دولتی ها میگویند هیچ کسری بودجه ای برای سال آینده نداریم. در حالی که باید ریز مخارج و درآمدهای دولت مشخص شود و ببیند که این توازن وجود دارد یا خیر. از طرفی اینکه اخیرا بسیار در مورد رشد اقتصادی و کاهش نرخ بیکاری و ... صحبت میشود باید گفت که اساسا افزایش نرخ رشد با افزایش نرخ بودجه به دست نمیآید و این رشد در فضای مناسب کسب و کار برای تولید ملی به دست میآید. برای اینکه فضای کسب و کار مناسب باشد باید شفافیت به اقتصاد ایران بازگردد و به عبارتی رانت و فساد اقتصادی نباشد. دوم اینکه رقابت سالمی بین بنگاههای اقتصادی صورت بگیرد و دیگر اینکه هر گونه انحصاری از بین برود. چرا که انحصار موحب فساد ، پایین آمدن کارایی و مانع رشد تولید ملی خواهد بود.
فراجا از نقاط مرزی تا عمق کشور، در تمامی شهرها و روستاهای کشور ایران مسئولیت و مأموریت ایجاد آرامش و امنیت را عهدهدار است و همین موضوع را میتوان نشانی از عظمت کار و رسالت این دستگاه مهم کشور دانست که در هر بخشی از کشور حضور داشته و حافظ جان، مال و امنیت مردم ایران است و مردم هم در بسیاری از مقاطع چشم به این نیرو دارند.
باید گفت به لطف خداوند، این نیروی مقتدر با تلاش و تکاپویی که در سالیان اخیر با وجود سختیها و مشقات فراوان از خود نشان داده است، توانسته در کشور امنیت و آسایش را برای مردم عزیز فراهم کند. اما ضدانقلاب وابسته و نیروهای بیگانه دشمن، چشم دیدن این امنیت برقرارشده در کشور را ندارند؛ امنیتی که بخش قابلتوجهی از آن ثمره تلاشها و اقداماتی است که نیروی انتظامی انجام داده است.
بنابراین نیروهای ضدانقلاب با حمایتهای کشورهای متخاصم که در رأس آن صهیونیسم و استکبار جهانی قرار دارد، در برهههایی برای برهمزدن آرامش و ضربهزدن به عاملان ایجاد امنیت که بخش مهم آن فراجاست، خرابکاریها و ترورهایی را انجام میدهند که نمونه اخیر آن را میتوان در اقدامی دانست که اخیرا تروریستهای مسلح در سیستان و بلوچستان انجام دادند؛ به یکی از مراکز فراجا حمله کردند و تعدادی از عزیزان ما در نیروی انتظامی را به شهادت رساندند.
اما باید دانست که قطعا و یقینا این نیروهای خرابکار از سوی نهادهای امنیتی کشور و خود فراجا رها نخواهند شد؛ چراکه بزرگتر از این تروریستها و خرابکارها که در کشور عزیزمان ایران دست به اقدامات خرابکارانه زدند، توسط حافظان امنیت کشور و فراجا دستگیر شده و در نهایت در دادگاههای ایران مجازات شدند.
بسیاری از این خرابکاران، فریبخوردههایی هستند که برای پول بسیار کمی خود را در اختیار بیگانگان قرار میدهند تا بیایند و امنیت این کشور را بر هم بزنند و مخل آسایش مردم شوند اما مردم و سایرین باید خوب بدانند که در برابر اینها ایستادگی خواهد شد و آنان را کنار خواهیم زد؛ چراکه از این گروهها بزرگتر و خطرناکتر، در اوایل انقلاب که هنوز خبری از فراجا، سپاه، ارتش کنونی و دستگاههای امنیتی مثل وزارت اطلاعات نبود، در برابر نیروهای ما شکست خوردند و به حاشیه رفتند.
بر همین اساس ابدا نباید شک کرد که این گروهها هم توسط نهادهای ما و در رأس آنان خود فراجا ضربه سهمگینی در آینده دریافت میکنند و تکتک این خرابکاران دستگیر و به سزای اعمال جنایتکارانه خود خواهند رسید؛ امید و آرزوی برهمزدن آرامش و امنیت کشور توسط دشمن از بین خواهد رفت و با کمک خدا آنان به این هدف نخواهند رسید.