انقلاب اسلامی از همان ابتدای پیروزی خود چالشی بزرگ برای نظام بینالملل و کشورهای منطقه به حساب میآمد؛ زیرا نظم مطلوب آنان را بر هم ریخته بود. این چالش وقتی بیشتر شد که روز به روز ماهیت اسلامی آن در نفی مکاتب شرقی و غربی از یک سو و تقابل با تفکرات التقاطی و واپسگرایانه از سوی دیگر آشکار شد و به الگویی موفق برای مقابله با استعمار و استبداد نزد ملتهای منطقه بدل شد. این امر موجب شد تا دشمنان این ملت با همه توان برای سرنگونی این انقلاب وارد میدان شوند و هر روز شاهد فتنهای جدید برای تضعیف و براندازی این انقلاب نوپا باشیم. در این میان، سؤالی مطرح بود که با توجه به این سطح از تهاجم گسترده، انقلاب اسلامی چگونه خواهد توانست در برابر دشمنان ایستادگی کرده و فتنهها را مهار کند؟ پاسخ حضرت امام (ره) به این پرسش، اتخاذ دکترین «مقاومت مردمپایه» بود.
امام (ره) معتقد بودند، همان عواملی که موجب پیروزی انقلاب اسلامی شده، خواهد توانست به رمز موفقیت و تداوم انقلاب هم بدل شود. یکی از مهمترین آن حضور گسترده و متحد مردم در پای کار انقلاب بود. این حضور متحد پس از انقلاب نیز باید دوام مییافت و مردم نباید کار انقلاب را تمام شده دانسته و امور را رها کرده و به زندگی روزمره خود مشغول میشدند؛ بلکه باید سازکاری طراحی میشد که مردم هوشمندانه و سازمانیافته پای کار انقلاب بمانند. این نگاه برآمده از نگاه هستیشناسانه و انسانشناسانه و آن باور تمام عیار امام (ره) به ملت بود که با همه وجود به سالار بودن آنان در اداره جامعه اعتقاد داشتند. تجلی کامل و عینی این دکترین را میتوان در تشکیل بسیج مستضعفین مشاهده کرد.
ماجرای تسخیر لانه جاسوسی به دست دانشجویان پیرو خط امام (ره) و آشکار شدن تبدیل این سفارتخانه به پایگاهی برای جاسوسی و توطئهافکنی علیه نظام جمهوری اسلامی، انقلاب اسلامی را در شرایط ویژه «رویارویی مستقیم با آمریکا» قرار داد. تهدید آمریکاییها برای حمله نظامی به ایران به قصد آزادی جاسوسان، موضوعی بود که ضرورت وجود نیروی منسجم، آموزشدیده، نظامی، انقلابی و مردمی برای دفاع همهجانبه از انقلاب اسلامی را بیش از گذشته فراهم آورد. در چنین وضعیتی، بسیج مستضعفین به فرمان حضرت امام خمینی (ره) در پنجم آذر ۱۳۵۸ تشکیل شد.
حضرت امام (ره) در همان ایام در دیدار با جمعی از پاسداران درباره ضرورت دفاع از کشور فرمودند: «مملکت اسلامی باید همهاش نظامی باشد. تعلیمات نظامی داشته باشد... یک مملکت بعد از یک چند سالی بشود یک کشوری با ۲۰ میلیون جوان که دارد بیست میلیون تفنگدار داشته باشد. بیست میلیون ارتش داشته باشد؛ و این یک همچه مملکتی آسیببردار نیست.» همین سخنان کافی بود تا نهالی نوپا به نام بسیج در گلستان انقلاب اسلامی شکل گفته و در رأس نهادهای انقلابی حافظ نظام اسلامی قرار گیرد و آن چنان در مسیر تکاملی حرکت کند که بعدها به شجرهای طیبه و درخت تناوری تبدیل شود که به فرموده حضرت روحالله «شکوفههای آن بوی بهار وصل و طراوت یقین و حدیث عشق میدهد.»
حضرت امام (ره) در اول اسفندماه در حالی که در بیمارستان قلب تهران بستری بودند، با صدور پیامی از استقبال جوانان از بسیج عمومی ابراز رضایت کردند و تأکید داشتند: «بر تمام قشرها و گروهها واجب است در این موقع حساس که ملت با دشمنان سرسخت و ابرقدرتها خصوصاً آمریکا که با مداخله جنایتکارانه خودش در طول سلطنت غاصبانه محمدرضا پهلوی، ملت ما را از رشد سیاسی و فرهنگی و اقتصادی بازداشت، و ذخایر این ملت فقیر را به یغما برد، مواجه است، اگر غفلت شود و با قدرت و پشتکار در مقابل دشمنان بشریت خود را مهیا نکند، و با بسیج عمومی که به خواست خداوند متعال هیچ قدرتی نمیتواند با آن مقابله کند مهیای دفاع از کشور اسلام نشود، خود را و کشور خود را با دست خود به تباهی کشانده است.» ایشان اظهار امیدواری کردند که این بسیج عمومی اسلامی، الگویی برای همه مستضعفان جهان و ملتهای مسلمان عالم باشد.
حضرت امام (ره) در فروردین ماه ۱۳۵۹، پس از قطع رابطه ایران و آمریکا، اعضای ستاد بسیج شهرستانها را به حضور میطلبند و در این دیدار اعلام میدارند: «در حال دفاع، بسیج باید عمومی باشد. یعنی قضیه جهاد یک قضیه است، قضیه دفاع قضیه دیگر. قضیه جهاد یک شرایطی دارد. برای اشخاص خاصی هست. برای گروه معینی هست با شرایطی. لکن قضیه دفاع، عمومی است. مرد، زن، بزرگ، کوچک، پیر، جوان ... حال دفاع فرق دارد با حال جهاد. حال جهاد شرایط دارد، حال دفاع شرطی ندارد. باید دفاع بکنند. حتی یک پیرمردی هم که خیلی کار از او نمیآید باید شرکت کند در دفاع. آنقدر که میتواند دفاع کند؛ و ما امروز که مواجه هستیم با قدرتهای بزرگ و شیطنتهای بزرگ باید مهیا بشویم برای دفاع.»
نکته تأملبرانگیز آنکه این باور، باوری نبود که پس از پیروزی انقلاب اسلامی شکل گرفته باشد. امام (ره) از همان ابتدای مبارزه نهضت مبارزاتی خود را بر این اساس شکل داده بودند و محور مقاومت را مردم میدانستند. «حجتالاسلام محمدعلی رحمانی» نقل میکند: «هنگامی که ما در عراق در تبعید به سر میبردیم، در مجموعه ما که روحانیون مبارز خارج از کشور را تشکیل میدادیم، شهید محمد منتظری هم حضور داشت. در آن زمان بحثی میان ما مطرح بود که اگر انقلاب پیروز شود برای پاسداری از آن به کجا باید متکی بود. آیا نیروی نظامی و انتظامی جدیدی باید به وجود آید؟ و اصولاً مسئولیت حفظ انقلاب به چه کسی واگذار میشود؟ شهید منتظری گفتند، من از امام میپرسم. ایشان وقتی پرسیدند، امام فرمودند: «ما اشتباهات گذشته را تکرار نمیکنیم؛ بلکه انقلاب مردمی را به دست خود مردم میسپاریم، منتهی با در نظر گرفتن تشکیلات و سازماندهی منسجم». ایشان فرموده بودند: «ما مردم را آموزش میدهیم، مسلح میکنیم و آنها را پاسدار انقلاب خودشان میسازیم.»»