همچون درخت که ریشه در زمین دوانده و تاریخ از سر گذرانده و گذر نسلها و جنگ قومها را به چشم دیده، در این نقطه از تاریخ ایستادهام؛ ظالمان با چهرهای معصوم چشم باز میکردند، بزرگ میشدند، شمشیر بهدست میگرفتند و جنگ به راه میانداختند؛ صالحان و نیکان عالم چشم از دنیا میبستند، تنها خدا را میدیدند، بزرگ میشدند، شمشیر به دست میگرفتند و از مظلومان دفاع میکردند؛ زندگی قصه ادامهدار همین چند خط است.
امروز دنیا بهگونهای روشن است که هیچکس نمیتواند پشت پردههای ظلم پنهان شود! امروز هیچ رسانهای نمیتواند نقاب زیبا برای انسانهای خونخوار و کودککش خلق کند! امروز پرچمهای حق و باطل چنان بلند افراشته شدهاند که دیگر هیچ توجیهی برای انحراف نیست. پس کسی که منتظر است مگر میتواند در میانه میدان بایستد؟
یا صاحبالزمان (عج) این روزها هرکسی که میخواهد بهدنبال عطر حضور شما باشد، همچون پرندهای است که زیر پرچم حق ایستاده است؛ و چقدر این پرندهها شبیه «طَیْراً أَبابِیلَ»ها هستند که بر سر ظالمان عالم سجیلها میافکنند.
آقاجان قصه مشترک همه نسلها، قصه انتظار توست. بیا که یک جهان بهدنبال شیرینی پایان این قصه است و آن چیزی نیست جز حضور تو.