مادر «شهید علی شفیعی» تعریف میکرد: «علی که بزرگ شد، جنگ شد. میرفت در کارهای پشت جبهه کمک میکرد. به چشم حاج قاسم که فرمانده لشکر کرمان بود، آمد و او را با خودش به جبهه برد و جزء فرماندهان محوری لشکر ثارالله شد و شهید شد. بعد شهادت علی کسی را نداشتم. حاج قاسم برایش پسر شد، از سوریه زنگ میزد و میگفت صدایت را شنیدم، خستگیم رفع شد مادر! حاج قاسم همیشه میگفت: ما افتخار میکنیم بی بی سکینه از ماست. مادری که در عالم یک فرزند داشت و هیچ قوم و اقوامی نداشت و ندارد.»