صفحه نخست >>  عمومی >> ویژه ها
تاریخ انتشار : ۰۱ تير ۱۴۰۴ - ۰۸:۲۴  ، 
کد خبر : ۳۷۷۸۰۹
مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

«آتش‌بس» نه، «آتش» هست!

در حالی که آتش سنگین و پرحجم رزمندگان اسلام، عرصه را بر صهیونیست‌های وحشی و کودک‌کش تنگ کرده است، همه باید مراقب باشند که اظهارات و نوشته‌هایشان به گونه‌ای نباشد که از جانب دشمن، «نشانه ضعف»! تلقی شود. دشمن برای نجات خود به این ‌گونه نشانه‌ها نیاز مبرم دارد.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

«آتش‌بس» نه، «آتش» هست !

حسین شریعتمداری

۱- علی‌رغم سانسور شدید اخبار جنگ از سوی رژیم صهیونیستی، شواهد فراوانی از استیصال صهیونیست‌ها و پشیمانی آنها از حمله به ایران حکایت می‌کند. ‌ها‌آرتص با نگرانی می‌نویسد: «پدافند اسرائيل شکست خورده است. فوراً جنگ را متوقف کنید‌». یوسی ملمن، روزنامه‌نگار معروف اسرائیلی که به‌شدت ضدایرانی است با اشاره به آسیب‌ها و تلفات گسترده رژیم صهیونیستی می‌نویسد: «‌شادی ما دوام نیاورد. تا دیر نشده درخواست آتش‌بس کنید‌». اسکات ریتر، افسر سابق پنتاگون در مصاحبه با CNN می‌گوید: «سامانه آمریکایی تاو هم شکست خورد. اسرائیل در مقابل موشک‌های ایران بی‌دفاع است. ایران درحال نابود کردن مراکز حیاتی اسرائيل است». شبکه تلویزیونی فاکس‌نیوز در گزارشی آورده است: «‌تل‌آویو به یک ویرانه تبدیل شده است‌». خبرنگار اسرائیل‌هیوم می‌گوید: «ایران، تل‌آویو را به غزه تبدیل کرده است‌». یکی از ساکنان مناطق اشغالی توئیت کرده است که: «‌آسمان با ابرهای غلیظی از دود سیاه پوشیده شده و دید تقریباً صفر است. وضعیت روی زمین فاجعه‌بار است. زبانه‌های آتش در مناطق وسیعی شعله‌ورند. واقعاً چه اتفاقی دارد می‌افتد؟ آنچه اکنون در حال وقوع است، فراتر از تمام انتظارات است». پیتر اریکسون، کارشناس برجسته آمریکائي می‌گوید: «‌اسرائیل تاکنون با یک کشور دارای ارتش مجهز رو‌به‌رو نشده بود که توان پاسخگوئی پشیمان‌کننده داشته باشد. اسرائیل تمام‌شدنی به نظر می‌رسد‌». اسموتریچ، وزیر دارائی رژیم صهیونیستی که به تندروی‌های وحشیانه علیه ایران معروف است، می‌گوید: «‌ادامه جنگ با ایران برای اسرائیل بسیار دشوار و خطرناک خواهد بود». روزنامه آمریکائي واشنگتن‌پست، توان موشکی اسرائیل را فروریخته می‌داند و می‌نویسد: «‌اسرائیل از رگبار موشک‌های ایران فلج شده است‌». وال‌استریت‌ژورنال: «‌اگر ایران سطح کنونی حملات موشکی خود را حفظ کند، توانایی دفاع موشکی اسرائیل تنها ۱۰ تا ۱۲ روز دیگر دوام خواهد آورد‌». این تحلیل که در برخی دیگر از رسانه‌های آمریکایی نیز آمده است، بعید نیست که برای گدائی کمک بیشتر از آمریکا و سه کشور اروپایی انگلیس و فرانسه و آلمان باشد(!) در این صورت نیز نشانه شکست غیرمنتظره اسرائيل در مقابل حملات ویرانگر ایران خواهد بود و...
۲- علاوه‌ بر صدها گزارشی که رسانه‌های غربی همه‌روزه از موج وحشت در میان صهیونیست‌های ساکن فلسطین اشغالی مخابره می‌کنند، رسانه‌های رژیم صهیونیستی نیز با وجود سانسور شدید، از گسترش ترس و وحشت در سراسر کشور خبر می‌دهند. سیل فرار صهیونیست‌ها تا آنجا بود که رژیم صهیونیستی عبور از منطقه‌ای به منطقه دیگر را ممنوع اعلام کرد. دیروز ساکنان فلسطین اشغالی در حالی که شمار آنها به انبوه رسیده بود، در تل‌آویو دست به تظاهرات زده و شعار «‌ایران متأسفیم IRAN SORY» (بخوانید ایران! غلط کردیم) سر داده بودند... و اما، در این سوی ماجرا، در ایران، همه گروه‌ها، احزاب سیاسی، توده‌های میلیونی مردم، هنرمندان، ورزشکاران و... تمامی اقشار مختلف مردم، همه تفاوت دیدگاه‌ها و اختلاف سلیقه‌ها را رها کرده و حماسه ماندگار و بی‌نظیری از اتحاد و یکپارچگی را به نمایش گذاشتند. نماز جمعه‌های این هفته در سراسر کشور با عنوان«‌جمعه خشم و نصر‌» در تاریخ انقلاب کم‌نظیر بود و نماز‌ جمعه تهران را با جرأت می‌توان گفت که بی‌نظیر بود و محل برگزاری نماز‌ جمعه تهران تا دیروز این همه جمعیت متراکم و به‌هم‌فشرده را به خود ندیده بود. مردم از زن و مرد و پیر و جوان یک‌صدا خواستار ادامه جنگ تا نابودی کامل رژیم صهیونیستی بودند. همدلی و همیاری مردم اشک شوق بر دیده‌ها می‌نشاند. ماجرا به آنجا کشید که برخی از رسانه‌های رژیم صهیونیستی با تأسف! از این که واقعیات ایران با پیش‌بینی آنها تفاوت ۱۸۰ درجه‌ای داشته است، یاد کرده‌اند. از جمله روزنامه جرو‌زالم‌پست نوشته است: «‌حمله نظامی اسرائيل مردم ایران را برخلاف آنچه انتظار می‌رفت، متحد و یکپارچه کرده است. آن هم با وجود نارضایتی‌های احتمالی از حکومت، در برابر تهدید خارجی متحد شده‌اند و خشم و کینه خود را متوجه اسرائیل کرده‌اند».
۳- شواهد یاد ‌شده و ده‌ها و صدها نمونه دیگر از این دست به وضوح از حرکت رو به افول و شکست رژیم صهیونیستی حکایت می‌کند.
به بیان دیگر، اسرائیل با حماقتی که در حمله به ایران اسلامی مرتکب شد، سازوکار محو خود از جغرافیای جهان را کلید زده است و طبیعی است که نجات خود از مهلکه‌ای که پدید آورده را در پایان جنگ ببیند. دقیقاً به همین علت است که برخی از رسانه‌های صهیونیستی و شمار فراوانی از رسانه‌ها و مقامات غربی در پوشش فریبنده صلح و دوستی(!) ضرورت آتش‌بس را پیش کشیده‌اند. در این حالت هر سخنی از مسئولان نظام و یا حتی از رسانه‌ها که در آن کمترین نشانه‌ای از آتش‌بس و پایان دادن به جنگ باشد، کمک به رهائی رژیم صهیونیستی از مرداب مرگ‌آوری است که در آن افتاده و هر روز به مرگ خود نزدیک‌تر می‌شود. 
۴- هفته قبل، رهبر معظم انقلاب در پیام قاطع و راهگشای خود تأکید فرمودند: «‌دشمن صهیونی باید مجازات شود و در حال مجازات شدن است و مجازاتی که ملت ایران و نیروهای مسلح برای این دشمن خبیث انجام دادند و در حال انجام آن هستند و برای آینده نیز برنامه دارند، مجازات سختی است و او را دچار ضعف کرده است... همین که دوستان آمریکایی آنها وارد صحنه می‌شوند، نشانه ضعف و ناتوانی رژیم صهیونیستی است... ملت ایران در مقابل جنگ تحمیلی محکم می‌ایستد همان‌گونه که در مقابل صلح تحمیلی نیز محکم خواهد ایستاد و این ملت در مقابل تحمیل، تسلیم هیچ‌کس نخواهد شد‌». حضرت ایشان تأکید کردند: «نگذارید دشمن احساس کند که شما در مقابل او می‌ترسید. اگر دشمن احساس کند که شما از او می‌ترسید، دیگر ‌گریبان شما را رها نخواهد کرد. همین رفتار را که تا امروز داشتید، این رفتار را با قوت ادامه بدهید‌».
۵- در حالی که آتش سنگین و پرحجم رزمندگان اسلام، عرصه را بر صهیونیست‌های وحشی و کودک‌کش تنگ کرده است، همه باید مراقب باشند که اظهارات و نوشته‌هایشان به گونه‌ای نباشد که از جانب دشمن، «نشانه ضعف»! تلقی شود. دشمن برای نجات خود به این ‌گونه نشانه‌ها نیاز مبرم دارد.
 مسئولان محترم نظام اگرچه از این نکته باخبرند ولی متأسفانه گاه دیده می‌شود که برخی از مسئولان دست‌اندرکار فرمول خاتمه جنگ را در توقف حملات از سوی رژیم صهیونیستی ترسیم کرده و اعلام می‌کنند که اگر صهیونیست‌ها حملات خود را متوقف کنند، ما نیز به حملات خود خاتمه خواهیم داد‌(!) و یا این سخن که: «‌اگر آمریکا برای دیپلماسی جدی است، با اسرائیل تماس بگیرد تا تجاوزاتش را متوقف کند‌»! ترجمه دیگر این دیدگاه- که به یقین اعلام‌کننده آن متوجه نبوده است- چشم‌پوشی از جنایات وحشیانه‌ای است که رژیم صهیونیستی علیه ایران اسلامی مرتکب شده است و نادیده گرفتن خون به ناحق ریخته فرماندهان والا‌مقام نظامی، دانشمندان برجسته و مردان و زنان و کودکانی است که مظلومانه به شهادت رسیده‌اند! کجای این فرمول عزتمندانه و حتی منصفانه است؟! با عرض پوزش باید خطاب به آنان گفت؛ «‌لطفاً سکوت را رعایت فرمائيد! و به دشمن خونخوار‌ی که این روزها به نفس‌نفس افتاده است، اجازه فرار و تجدید قوا ندهید!
۶- در این کلام حکیمانه امیرالمؤمنین علیه‌السلام(نهج‌البلاغه،نامه ۵۳) دقت کنید! می‌فرمایند: «‌وَ لَکِنِ الْحَذَرَ کُلَّ الْحَذَرِ مِنْ عَدُوِّکَ بَعْدَ صُلْحِهِ فَإِنَّ الْعَدُوَّ رُبَّمَا قَارَبَ لِیَتَغَفَّلَ فَخُذْ بِالْحَزْمِ وَ اتَّهِمْ فِی ذَلِکَ حُسْنَ الظَّنِّ... زنهار!، از دشمن پس از آشتی کردن [آتش‌بس] بر‌حذر باش‌، زیرا دشمن چه‌بسا تظاهر به آشتی می‌کند و نمایش صلح می‌دهد تا طرف مقابل را غافلگیر کند، بنابراین جانب احتیاط و دور‌اندیشی را رها مکن و در این‌باره خوش‌گمانی خود نسبت به دشمن را متهم کن! (به دشمن حسن‌ظن نداشته باش‌)... آن هم رژیم خونخواری که نشان داده است به هیچ عهد و قانون و خط قرمزی پایبند نیست. آیا فراموش‌شدنی است که سید مقاومت را بعد از آتش‌بس شهید کردند و لبنان را در حالی بمباران کرده و می‌کنند که قرار بر آتش‌بس بوده است.


مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

انسجام ملی، پشتوانه اقتدار نیرو‌های مسلح

رسول سنائی‌راد

بی تردید یکی از عوامل مؤثر در اشتباه محاسباتی رژیم صهیونیستی برای حمله به ایران اسلامی و تخریب دارایی‌های راهبردی کشور، حساب روی شکاف‌ها و اختلافات و گرفتار شدن کشور به هرج و مرج داخلی پس از شوک سنگین ترور فرماندهان عالی نظامی و نخبگان علمی و همچنین وحشت ناشی از شهادت غیرنظامیان به ویژه کودکان در حمله به مناطق مسکونی بوده است. 
نشانگانی که وزن بالای این عامل را در برآورد صهیونیست‌ها برای جنایت ددمنشانه علیه ایران برملا می‌سازد، عبارت‌اند از: 
۱- تلاش تبلیغاتی و رسانه‌ای برای معرفی جنگ علیه نظام سیاسی ایران و نه ملت ایران. 
۲- فعال‌سازی عناصر خائن و وطن فروش و گروهک‌های مفلوک برانداز به پادویی و مشارکت در حملات پهپادی به برخی مراکز و تأسیسات دولتی و غیر دولتی و شعارنویسی‌های شبانه. 
۳- فراخوان گروهک‌های برانداز و تجزیه طلب به آنچه قیام می‌خوانند، یعنی آشوب داخلی. 
نگاه دشمن به اختلاف و بی‌انسجامی در داخل به عنوان پایه دوم و مکمل حمله ددمنشانه نظامی برای فروپاشی نظام یا برهم زدن تمرکز قوای نظامی و دفاعی کشور از روی رژیم و تضعیف قدرت پاسخ از سوی ایران که برای پیشبرد آن از تمامی ظرفیت‌های خود بهره گرفته است. 
لیکن برخلاف چنین تصور و برآوردی، به جز اقدامات ایذایی عوامل خائن، جاسوس و خود فروخته و با وجود اینکه بخشی از مردم با برخی مسائل ناشی از شروع جنگ و شوک ناشی از آن با سختی‌ها و اذیت‌هایی هم مواجه شدند، اما شاهد وحدت و انسجام ملی در برابر دشمن و موج حمایت و همراهی مردم با رزمندگان اسلام در پاسخ جانانه به شرارت‌های دشمن هستیم که از تجمعات خودجوش تا شرکت پرشکوه در نماز جمعه و راهپیمایی‌های حمایتی پس از آن و همچنین راه اندازی ستاد‌های مردمی برای کمک به نیرو‌های مسلح، شبیه دوران دفاع مقدس را شامل می‌شود. 
علاوه بر این مشارکت مردم در شناسایی و معرفی عناصر خائن و ستون پنجم دشمن که منجر به دستگیری تعداد زیادی از آنهاگردید، نشان دهنده حمایت مردم از مدافعان نظام در عرصه نظامی و امنیتی و حفظ وحدت و یکپارچگی آنان در برابر تهدید و حمله به کشور عزیز و سربلندمان می‌باشد. 
حمایت تمامی جناح‌ها و فعالین سیاسی از نیرو‌های مسلح در گرفتن انتقام سخت از دشمن و همچنین ورود چهره‌های مشهور اجتماعی به تحسین حملات کوبنده رزمندگان اسلام علیه صهیونیست‌ها و تقبیح هرگونه همسویی با دشمن، بعد دیگری از انسجام و وحدت ملی در حمایت از نیرو‌های مسلح به حساب می‌آید. 
در حالی که دشمن تصور کرده بود حمله به خاک ایران مقدمه بی‌انسجامی و بی‌ثباتی در داخل خواهد شد و مردم با دیدن شدت حملات موضع بی‌تفاوتی یا همراهی با رژیم را خواهند گرفت، ملت بزرگ ایران به وحدت و انسجام بیشتر گرایش یافته و با کنار گذاشتن برخی اختلافات هم اکنون پشتیبان راهبردی اقتدار نیرو‌های مسلح و حامی حملات کوبنده فرزندان خود علیه رژیم سفاک و متجاوز صهیونی هستند. 
آنچه به چنین انسجامی انجامیده و غافلگیری برای دشمن را رقم زده عبارت‌اند از: 
ماهیت دشمن ستیز و غیرت ملی ایرانیان در دفاع از کیان و موجودیت کشور در برابر دشمنان. 
آشکار بودن ماهیت تروریستی، تجاوزکارانه و توسعه طلبانه رژیم صهیونیستی و نفرت و خشم عمومی از سابقه این رژیم که در سالیان اخیر به ویژه پس از قضایای غزه شدت نیز گرفته است. 
آگاهی مردم از اهداف پلید رژیم صهیونیستی و متحدان داخلی و خارجی آن که به کمتر از تکرار سرنوشت لیبی و سوریه برای ایران رضایت نداشته و هرگونه ضعف در برابر آنها به معنای نابودی کشور خواهد بود. 
مغایرت خواسته‌های دشمن با عزت و غرور ملی که در واقع تسلیم ذلیلانه و واگذاری و انهدام دارایی‌های راهبردی را طلب کرده و البته حد یقف و محدوده پایانی هم نخواهد داشت. 
لو رفتن دام راهبردی دشمن در دوگانه جنگ یا مذاکره با اقدام تهاجمی ددمنشانه دشمن صهیونیستی همزمان با مذاکره که در واقع به معنای انسداد هر راه حل دیگر و ضرورت قطعی تاب‌آوری و ایستادگی در برابر دشمن غدار و درنده‌خو می‌باشد. 
ملت بزرگ و فهیم ایران که سابقه تمدنی و حافظه تاریخی دفاع از عزت در برابر متجاوز و خسارت سنگین از دست رفتن انسجام و کوتاه آمدن از ایستادگی را دارد، با نگاه به حوادث سالیان اخیر، منطق مقاومت را تنها گزینه عبور از شرایط پیش آمده یافته که مسئولیت آن بر عهده نیرو‌های مسلح می‌بینند و برای پیشبرد آن ید واحده هستند. 
مردمی که به ظرفیت‌ها و توانمندی‌های نیرو‌های مسلح نیز اعتماد داشته و آنچه در روز‌های گذشته از عملکرد میدانی نیرو‌های مسلح نیز دیده‌اند، این امید و اعتماد را افزایش داشته و اطمینان به پیروزی و ثبت سند افتخار ایستادگی در برابر صلح تحمیلی به معنای سازش و تسلیم را رقم زده است.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

 

مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

اسرائیل چرخه بی‌پایان خشونت

اردوان امیراصلانی
در شب دوازدهم به سیزدهم ژوئن، هم‌زمان با ادامه گفت‌و‌گوهای هسته‌ای میان واشنگتن و تهران، نیروی هوایی اسرائیل با نقض آشکار حقوق بین‌الملل، به مواضعی در خاک ایران حمله کرد. در‌حالی‌که بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل، با حکم بازداشت دیوان کیفری بین‌المللی به اتهام ارتکاب جنایات جنگی و جنایت علیه بشریت روبه‌رو است، این کشور وارد جنگی تهاجمی با ایران شده و با این اقدام توجه رسانه‌ها را از بحران انسانی در نوار غزه منحرف کرده است.

ایران، به‌عنوان یکی از امضا‌کنندگان معاهده منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای (NPT)، برخلاف اسرائیل که از پذیرش بازرسی‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی خودداری می‌کند، تا پیش از خروج یک‌جانبه آمریکا در ماه می ‌۲۰۱۸، به مفاد توافق هسته‌ای ۲۰۱۵ (برجام) پایبند بود؛ مسئله‌ای که بارها از سوی آژانس تأیید شده بود.

پس از لغو یک‌‌جانبه توافق از سوی واشنگتن، ایران نیز تعهدات خود را کاهش داد و سطح غنی‌سازی اورانیوم را تا حدود ۶۰ درصد افزایش داد. کارشناسان نظامی بر این باورند که با تصمیمی سیاسی و تنها در چند هفته، تهران می‌تواند به سطح ۹۰ درصد مورد نیاز برای تولید سلاح هسته‌ای دست یابد. البته تبدیل این توانمندی به سلاح واقعی، دست‌کم به یک سال و نیم زمان فنی نیاز دارد.

در هفته‌های اخیر، گفت‌‌و‌گوهای ایران و آمریکا بر سر تعیین سقف غنی‌سازی با بن‌بست مواجه شده بود؛ در‌حالی‌که واشنگتن خواستار توقف کامل غنی‌سازی بود، تهران حفظ سطحی از غنی‌سازی را برای تأمین نیازهای صلح‌آمیز و در چارچوب حقوق خود طبق NPT ضروری می‌دانست. در چنین شرایطی، اسرائیل با بهره‌گیری از ناکامی نیروهای نیابتی در منطقه، حملات خود را ترتیب داد تا مذاکراتی را که قرار بود یکشنبه گذشته در مسقط برگزار شود، به شکست بکشاند. اهداف اسرائیل از این حملات مبهم است؛ با‌این‌حال، تجربه‌های تلخ مداخلات خارجی در عراق (۲۰۰۳) و لیبی (۲۰۱۱) نشان داده‌اند که چنین اقداماتی تنها به ویرانی و هرج‌‌و‌مرج گسترده منتهی شده‌اند.

در این حملات، مراکز هسته‌ای و نظامی ایران هدف قرار گرفتند و شمار قربانیان غیرنظامی افزایش یافته است. زیرساخت‌های انرژی نیز مورد حمله واقع شده‌اند تا با ایجاد کمبود برق و سوخت، نارضایتی عمومی علیه حاکمیت تحریک شود. اما مردم ایران با وجود تمام مشکلات داخلی، مداخله خارجی را برنمی‌تابند.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

۷۷ سال در همسایگی پر مهر  حضرت خورشید 

حسین سعیدی

روزنامه خراسان ۷۷ ساله شد؛ البته پیشینه‌ خراسان به عنوان یک رسانه چاپی بسیار بیشتر از این هاست. «خراسان» نشان و عنوان بلندی است که از دوران مشروطیت همچون ستاره‌ای در سپهر مطبوعات ایران درخشیدن گرفته و همواره با آزادی خواهی، آرمانگرایی، مبارزات حق طلبانه، مطالبات مردمی و روشنگری اجتماعی آمیخته بوده است.
 اما از آغاز انتشار پیوسته آن یعنی از سال ۱۳۲۸ به عنوان یک روزنامه تا امروز ۷۷ سال می‌گذرد. ۷۷ سالِ تمام در همسایگی پر مهر حضرت شمس‌الشموس(علیه‌السلام)، زبان مردم آزاده این سرزمین بودن افتخار کمی نیست. در تمام این سال ها به ویژه در سال های پس از انقلاب شکوهمند اسلامی، در فراز و نشیب ها، کشاکش ها و تلاطم های اجتماعی، خراسان کوشیده است که همچون رسانه‌ای وابسته به مردم، فرمان الهی را نصب العین داشته باشد، بسان «و قولو قولا سدیدا»(احزاب، ۷۰) و «الذین یبلغون رسالات الله و یخشونه و لایخشون احدا الا الله»( احزاب، ۳۹). این راه و رویکرد سبب شده که به عنوان یکی از اثر گذارترین روزنامه‌های کشور، همواره جایگاهی شایسته نیز در رتبه بندی مطبوعات کشور نصیب خود نماید. خراسان ۴۹ سال به عنوان روزنامه سرزمین خورشید و بزرگ ترین استان کشور فعالیت می‌کرد و از بهمنِ ۱۳۷۷ به عنوان روزنامه ملی در پیشبرد آرمان های بزرگ ملت ایران قلم زده است. و امروز خراسان در شرایطی ۷۷ ساله شد که میهن عزیز ما درگیر جنگ تحمیلی با نیروی نیابتی آمریکای جهانخوار یعنی رژیم جنایتکار صهیونیستی است. هنگامی که این سطور را می‌نگاشتم به این می اندیشیدم که عمر این رسانه مردمی یعنی «خراسان» از عمر این رژیم جعلی بیشتر است؛ راستی که دشمن چه خرد و حقیر است‌! 
از این ها که بگذریم، در آغاز ۷۷ سالگی خانه تکانی کردیم. لباس تازه پوشیدیم، فرم و شکل صفحات را تغییر دادیم که امیدواریم در نظر و نگاه تان مقبول افتد. در این میان اما با توجه به اقتضائات و شرایط نیز برای افزایش تمرکز و سرعت تصمیم‌گیری، فعلا صفحات روزنامه را کاهش دادیم‌ و در عین حال تلاش می کنیم باوجود کاهش صفحات، کیفیت و جذابیت را افزایش دهیم. امیدواریم در آینده دوباره با صفحات بیشتری به دیدارتان بشتابیم. از مخاطبان وفادار، قدیمی و فرهیخته روزنامه می خواهیم ما را از راهنمایی ها و پیشنهادهایتان بهره مند سازید که بی شک، این همراهی و همدلی تان سبب ساز رشد و بالندگی افزون این رسانه قدیمی خواهد بود.

مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

 

مروری بر یادداشت روزنامه‌های یکشنبه اول تیرماه ۱۴۰۴

زندگی معمولی به مثابه مقاومت

مهرداد احمدی

مدت‌هاست می‌شنویم حمکرانی باید به کار زندگی و رفاه بیاید. حتی برخی نظریه‌پردازان با الهام از ارسطو پا را فراتر گذاشته و می‌گویند غایت سیاست چیزی جز زندگی نیست. از یک نظر این سخن چندان هم بیراه نیست؛ قدرت سیاسی باید بتواند روند عمومی و عادی زندگی شهروندان را به نحوی سامان دهد که اساساً متوجه دولت نباشند. دولت مسؤول تدبیر اموری است که چون در پس‌زمینه کارهای روزمره ما می‌ماند، اغلب اصلاً به چشم نمی‌آید. مثلاً مردم گرچه با دسترنج شخصی، مایحتاج زندگی را تامین می‌کنند یا سفر می‌روند اما نوعا ملتفت این نیستند که برنج و نان و جاده و بنزینی باید وجود داشته باشد تا شهروندان آنها را خریداری کنند و سفر بروند. گرچه این وظیفه دولت است اما به سبب آنکه ما وجود بنزین در پمپ بنزین را مسلم می‌دانیم، اصلاً در حساب‌ و کتاب روزانه خود آن‌ را وارد نمی‌کنیم. این همان وظیفه‌ دولت برای تامین زیرساخت یک زندگی معمولی است. زندگی معمولی اصول ثابتی دارد و هر دولتی بتواند این اصول را رعایت و آن زیرساخت‌ها را تامین کند، غایت سیاست را به انجام رسانده است. اگر به وضعیت امروز ایران در میانه یک جنگ تمام‌عیار نگاه کنیم، واقعیتی بر ما آشکار می‌شود: زیرساخت‌های زندگی معمولی و روند عادی امور در کشور تامین است. نه تنها نان و بنزین به وفور موجود است که حق ایرانیان برای ترک شهر یا حتی کشور هم محفوظ است. حتی در خبرها آمده بود فعالیت‌های فرهنگی و سینمایی نیز قرار است از همین شنبه - دیروز - از سر گرفته شود. مساله فقط این نیست که دولت در معنای اعم، توانسته از تشتت روانی مردم جلوگیری کند، بلکه با توصیه امید‌آفرین رهبر انقلاب به تداوم روال زندگیِ معمولی، از انسجام هویتی و تمدنی خود نیز رونمایی کرده است. ملت‌‌های اصیل؛ آنها که سرزمین‌شان را با قطعنامه و خط‌کش دیگران معین نکرده‌اند، نه تنها حافظ زمینِ تاریخی خود هستند بلکه به واسطه باور قلبی و یقین قاطع به تداومِ تاریخی خودشان در مقام یک ملت، زندگی را ادامه می‌دهند. ایرانیان برخلاف دشمنِ جعلی‌شان، مستاجر نیستند که زندگی را با این فرضِ مسلم که روزی باید خانه را به مالک تحویل دهند، در وضعیت اضطراری ادامه دهند. همین معنا می‌تواند توضیح دهد چرا باند صهیونی مرزها را بسته‌اند. از دید آنها، ساکنان اسرائیل همینکه پای‌شان به خارج از آن پادگان برسد، دیگر سرِ برگشت نخواهند داشت. 
آنها  می‌دانند موج گسترده بازگشتِ مهاجران به کشورهای‌شان‌، روندی که از ۷ اکتبر آغاز و با موج حملات ایران به اوج رسیده، یک معنا بیشتر ندارد: فروپاشی موجودیتِ مجعول از درون. آن نانوای ایرانی، آن موزیسین که کارش را در استودیو ادامه می‌دهد، معلمان و حتی هم‌وطنانی که در شمال کشور جوجه و نوشابه می‌زنند، هر یک سربازی هستند که با زنده نگه داشتنِ زندگی و امید، با شهرک‌نشینانی که از پناهگاه بیرون نمی‌آیند در حال انجام یک مبارزه تمدنی‌اند. مبارزه‌ای که در سایه‌ انسجامِ ملی، بدل به پدافندِ مستحکمِ تمدنی ما در پیش جهانیان شده است.
امید دشمنان صهیونیست به اختلال جدی در نظام تصمیم‌گیران نظامی با ترور سرداران ما پس از پاسخ کوبنده در همان روز نخست جنگ به یاسِ دردناکی برای‌شان بدل شد. اما در گام بعد این روحِ ایرانی بود که با قیام به زندگی،  تیر آنها را به سنگ زد. امروز نه فقط راهپیمایی غرورآفرین جمعه در سراسر کشور که آکنده از نماز جمعه اولی‌ها بود، بلکه حتی کافه‌نشینی، سینما رفتن و برگزاری مراسم عروسی در این ایّام، بزرگترین جلوه شجاعت است. نه تنها مردم با اطمینان قلبی به سربازان خود که ذیلِ یقین به تداوم تاریخی ایران است، پیوند دولت-ملت را به مثایه یک امر هویتی ثابت کرده‌اند، بلکه اوج مقاومت را با همین افعال و کارهای همیشگی به منصه ظهور رسانده‌اند.
زندگی به مثابه‌ مقاومت حالا دیگر نه شعاری ایدئولوژیک یا یک بهانه برای برهم زدنِ سازمان زندگی، بلکه جوهره‌ خودِ زندگی و مایه قوام آن است. شهروندی که پیش از این درک متفاوتی از کنش سیاسی داشت و گمانِ غالبش این بود هر شکلی از کنشِ سیاسی لزوماً در تعلیقِ زیستِ روزانه تعریف می‌شود، حالا با همین زیستِ روزانه نه تنها کنش سیاسی دارد؛ بلکه این کنش، رنگ و بویی ملی نیز به خود گرفته است. مطلب قابل ذکر دیگر این است که حفظ سازمان زندگی و استحکام سد روانی قاطبه مردم در برابر جنگ و اخبارش، نوعی رجز تحقیرآمیز در برابر دشمن نیز هست. ملت ایران گرچه شجاع است ولی متهور نیست. ایستادگی با عدم تحفظِ نابخردانه فرق دارد. ایستادگی ملت و طنازیِ ملیحِ او، نه از سرِ تهور یا بی‌تفاوتی که از قیاسِ میان ۲ حریفِ نامتناسب است. ایران آن‌چنان وسیع است که با چند ماه حمله هم از ریخت نیفتد؛ در مقابل اراضی اشغالی همین‌ حالا هم رو به خرابی است.
از این رو نه تنها زندگی معمول و مقاومتِ زنده، وطن را سر پا نگاه داشته، بلکه دامنِ وسیعِ وطن هم مثل مادری است که به فرزندش اطمینان و امنیت زندگی را بخشیده است؛ دیالکتیکِ پیچیده‌ای که فقط مختصِ ملتی متمدن چون ایران است.

نظرات بینندگان
آخرین مطلب
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات