تاریخ انتشار : ۲۸ مرداد ۱۴۰۴ - ۰۰:۳۱  ، 
کد خبر : ۳۸۰۲۲۷
چگونه ملت ایران در جنگ ۱۲ روزه متحد ماند؟

روز شکست

در سال‌های اخیر، ایران با مجموعه‌ای پیچیده از تهدیدات مواجه بوده است؛ از جنگ‌های نیابتی و فشار‌های اقتصادی گرفته تا انواع حملات رسانه‌ای و روانی دشمنان. اما کمتر لحظه‌ای مانند جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل، توانست هم‌زمان ابعاد مختلف قدرت و آسیب‌پذیری کشور را به‌صورت واضح نشان دهد. در این نبرد کوتاه، اما پرچالش، چیزی بیش از تاکتیک‌های نظامی به نمایش درآمد: اتحاد بی‌سابقه‌ای که فراتر از تقسیم‌بندی‌های سیاسی و اجتماعی، ملت ایران را پشت یک هدف واحد گرد آورد. این انسجام ملی، نه صرفاً یک واکنش احساسی به بحران، بلکه نتیجه‌ی سال‌ها مقاومت فرهنگی، تاریخی و سیاسی بود که در سخت‌ترین شرایط نیز مردم را در کنار هم نگه داشت. در سخنرانی اخیر رهبر معظم انقلاب، این اتفاق به‌عنوان یک الگوی موفق برای آینده کشور مطرح شد؛ الگویی که مبتنی است بر ترکیب دانش، ایمان و اتحاد و می‌تواند سکوی پرتابی برای پیشرفت و توسعه ملی باشد. با توجه به اهمیت این موضوع، در گزارش حاضر به تحلیل ریشه‌های شکل‌گیری این وحدت و عوامل مقاومت جامعه در برابر فشار‌ها و القائات دشمن می‌پردازیم و نشان می‌دهیم چرا این تجربه می‌تواند چراغ راه فردای ایران باشد.

انسجام ملی در برابر جنگ ترکیبی
در سال‌های گذشته، ایران آماج یکی از بی‌سابقه‌ترین جنگ‌های ترکیبی رسانه‌ای، روانی و تحریمی بوده است. دشمنان کشور، خصوصاً رسانه‌های وابسته به جریان غربی و عبری، سال‌ها تلاش کردند هویت ملی و اعتماد عمومی را تضعیف کنند. اما در بزنگاه جنگ ۱۲ روزه، همه معادلات آنها فرو ریخت. مردم در برابر جنگ روانی رسانه‌های خارجی ایستادند؛ رسانه‌هایی که در شب حمله ایران به سرزمین‌های اشغالی، سعی در ایجاد ترس عمومی، تردید در توان نظامی کشور، و سیاه‌نمایی درباره آینده امنیت ملی داشتند.
 اما برخلاف این تبلیغات، مردم به روایت رسمی جمهوری اسلامی اعتماد کردند. آنها از دل دهه‌ها تجربه، فهمیده بودند که امنیت ایران، در سایه سازش یا عقب‌نشینی به‌دست نمی‌آید.
این واکنش نشان داد که سرمایه اجتماعی نظام، علی‌رغم فراز و فرودها، هنوز زنده و پویاست؛ سرمایه‌ای که در لحظه خطر، فعال می‌شود و میان مردم و حاکمیت، نوعی هم‌سرنوشتی به وجود می‌آورد.

فرمانده واحد در لحظه بحران
یکی از مهم‌ترین عوامل انسجام مردم، مرجعیت بی‌واسطه و معتبر رهبری نظام بود.
در طول این جنگ، مردم به جای رجوع به روایت‌های متناقض خارجی، چشم‌به‌راه بیانات رهبر انقلاب ماندند و در بزنگاه‌ها با سخنان ایشان آرامش گرفتند، معنا یافتند و موضع خود را تنظیم کردند.
سخنان رهبر انقلاب، هم‌زمان تبیین‌گر، آرامش‌بخش و جهت‌دهنده بود.
ایشان نه‌تنها راهبرد نظام را به‌روشنی ترسیم کردند، بلکه پیامی واضح به ملت دادند: «ما در موضع قدرتیم، و این قدرت را با تردید و تفرقه از دست نخواهیم داد.»
در جهانی که مرجعیت فکری عمومی دچار فروپاشی شده، وجود فرمانده واحد با صدایی واحد یکی از نقاط تمایز ایران بود؛ مسئله‌ای که حتی تحلیل‌گران غربی نیز به آن اذعان کردند.

وحدت بر بستر هویت ملی و دینی
ملت ایران همواره وقتی احساس کرده‌اند حمله به ارزش‌های اساسی آنها صورت گرفته، اختلافات را کنار گذاشته و به صف واحد تبدیل شده‌اند.
در جنگ اخیر، این ارزش‌ها ترکیبی از هویت ملی، عزت دینی و حمایت از مظلوم بود.
مردم دریافتند که ماجرا فقط تقابل ایران و اسرائیل نیست؛ بلکه رویارویی دو گفتمان است:
- گفتمان مقاومت و عدالت‌خواهی
- در برابر گفتمان زور و نسل‌کشی و دروغ رسانه‌ای
همین ادراک مشترک، حتی کسانی که معمولاً منتقد سیاست‌های رسمی‌اند را نیز به سمت وفاداری به اصل کشور و ملت کشاند.
همه فهمیدند که در این میدان، دوگانه اصلاح‌طلب/اصولگرا یا مخالف/موافق نظام بی‌معناست؛ مسئله، ایران است.

شکست پروژه بی‌اعتمادی
یکی از پروژه‌های اصلی دشمن در سال‌های اخیر، ایجاد «شکاف بی‌اعتمادی» میان مردم و نظام بود. از ماجرای بنزین تا رخداد‌های پاییز ۱۴۰۱، همواره تلاش شد تا مردم نسبت به صداقت، کارآمدی و اراده حکومت، دچار تردید شوند.
اما در جنگ اخیر، مردم دیدند که نظام اهل عمل است. وعده انتقام سخت، بدون هیاهو و بیانیه‌سازی، با دقتی حیرت‌انگیز محقق شد. سامانه‌های پدافند دشمن از کار افتاد، و ایران نشان داد که در برابر جنایت، فقط سخن نمی‌گوید؛ اقدام می‌کند. این تجربه عملی، موجب شد که اعتماد، ولو نسبی، بازسازی شود. بسیاری از مردم گفتند: «وقتی نظام در وعده امنیتی و راهبردی‌اش صادق است، می‌توان در دیگر عرصه‌ها نیز به آن فرصت داد.»

تجربه‌ای برای آینده، نه فقط یک حادثه
سخنرانی اخیر رهبر انقلاب، به‌درستی این تجربه را به‌عنوان الگوی آینده‌نگر اتحاد ملی برجسته کرد.
ایشان به‌جای آنکه صرفاً به تحسین وحدت مردم در جنگ بپردازند، از آن به‌عنوان نمونه‌ای از «آنچه می‌توان بود» یاد کردند.
محور‌هایی مانند:
- دانش به‌مثابه قدرت
- ایمان به‌مثابه پشتوانه ملی
- اتحاد به‌مثابه سلاح راهبردی
- ایستادگی در برابر دشمن
- تمرکز بر پیشرفت
- عبور از اختلافات کم‌اهمیت
اتحاد ملی که در جریان جنگ ۱۲ روزه ایران و اسرائیل شکل گرفت، فراتر از یک حادثه تاریخی گذرا، یک فرصت راهبردی برای کشور است. این تجربه نشان داد که ملت ایران در مواجهه با تهدید‌های جدی، قادر است اختلافات عمیق و سیاسی را کنار گذاشته و حول محور امنیت، عزت و آینده مشترک بسیج شود. اما نکته حیاتی آن است که این وحدت نباید تنها در روز‌های بحران به‌کار آید، بلکه باید به یک فرهنگ دائمی و زیربنایی در ساختار اجتماعی و سیاسی کشور تبدیل شود.
رهبر انقلاب با ترسیم شش محور کلیدی، نه تنها شرایط لازم برای حفظ این انسجام را نشان دادند، بلکه راهکار‌های عملی برای عبور از اختلافات و حرکت به سمت پیشرفت را نیز مشخص کردند. تحقق این نسخه، مستلزم تلاش همگانی از نخبگان، مسئولان و مردم است؛ تلاشی که باید بر پایه احترام متقابل، صداقت، و فهم مشترک از منافع ملی صورت گیرد.
بنابراین، پرونده اتحاد ملی، صرفاً یک بازخوانی تاریخی نیست، بلکه دعوتی است به مسئولیت‌پذیری فردی و جمعی، تا با حفظ و تعمیق این انسجام، آینده‌ای روشن‌تر و مقتدرتر برای ایران رقم زده شود.

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات