«کوچکسازی دولت» موضوع بسیار مهمی است که در آثار و دستاوردهای مثبت آن هیچ شک و تردیدی وجود ندارد، اما اینکه این سخن و این خواسته چگونه اجرایی و عملیاتی شود، اهمیت بسیاری دارد. وقتی دولتها طی دهههای گذشته نشان دادهاند کمترین علاقهای به کاهش تصدیگریهای خود ندارند و این مسئله جای شک و تردیدی بزرگ باقی میگذارد.
شواهد امر نشان میدهد ساختارهای لازم برای کوچکسازی و کاهش تصدیگری دولت در ایران تعریف نشده و اساساً زیربنای آن گذاشته نشده است. حجم بالای مداخلات دولتها در اقتصاد عامل بسیار مهمی در از دست رفتن بسیاری از فرصتهای اقتصادی برای بخش خصوصی و مردمی است؛ فرصتهایی که میتوانند زمینههای لازم را برای رشد و توسعه تولید و در نهایت صادرات و ارزآوری برای اقتصاد کشور فراهم کنند.
در ساختار اقتصاد ایران بسیاری از بخشهای دولتی با ثروت ملی ساخته و پرداخته شده و به مردم خدمترسانی میکنند؛ برای نمونه کلیه خطوط انتقال نیرو متعلق به وزارت نیرو و توانیر است؛ به دلیل وجود این ساختار است که دولتها زمینهای را برای حضور شرکتهای خصوصی به منظور عرضه و فروش آب و برق و مخابرات و... به مردم فراهم نکردهاند؛ یعنی وجود انحصار دولتی موجب شده است فضای فعالیت برای بخش خصوصی وجود نداشته باشد. در حالی که اگر زمینهای برای انجام این فرآیند فراهم بود و بخش خصوصی فرصت کار مییافت، رقابتی شدن فعالیتها به نفع مردم بود و موجب کاهش قیمتها خواهد شد.
در این موضوع شکی نیست که در طول زمان باید به سمت کوچکسازی دولت و تعدیل نیرو برویم. نیرویی که با صرف هزینههای کمتر خدمات بیشتری به جامعه ارائه دهد، اما نباید فراموش کنیم که ما در صورتی در زمینه کوچکسازی دولت و تعدیل نیروهای دولتی موفق میشویم که این مدل را در فرآیندهای بسیار حساب شده انجام دهیم؛ زیرا کوچکسازی دولت در ایران در سخن کار سادهای است، اما در عمل بسیار زمانبر و سخت است و نباید گمان کنیم که به سهولت میتوانیم دولت را کوچک کنیم.
برای کوچکسازی دولت نباید بدون تأمین زیر ساختهای اساسی در دام مانورهای خبری افتاد، زیرا این روند مانع بزرگی در برابر کوچکسازی واقعی دولت است. در صورتی کوچکسازی دولت به درستی محقق میشود که زیرساختهای آن آماده باشد. در این صورت در عرصه اقتصادی و در ساحت اجتماعی، کوچکسازی دولت با کمترین آسیب انجام میشود و عواید اقتصادی آن جامعه را برخوردار میکند.