تاریخ انتشار : ۲۱ مهر ۱۴۰۴ - ۰۰:۴۰  ، 
کد خبر : ۳۸۲۶۰۰
مروری بر ناتوانی غرب در حفظ دیکتاتور پهلوی

سقوط شاه!

سرعت تحولات انقلاب اسلامی در ماه‌های پایانی سال ۱۳۵۷ آنقدر پرسرعت و طوفانی بود که همه کارشناسان غربی را متحیر کرده بود و آنها برای کند کردن سرعت انقلاب کاری از دست‌شان بر نمی‌آمد. در آستانه پیروزی انقلاب اسلامی ایران، «آنتونی پارسونز» سفیر انگلیس در تهران، در خاطرات خود موضع رسمی لندن را تشریح می‌کند. وی با تأکید بر «حمایت بی‌قید و شرط از شاه»، ایران را متحدی حیاتی برای غرب می‌دانست. پارسونز که اطلاعات کمی درباره مخالفان داشت، شعار‌های ضدآمریکایی آنان را دلیل کافی برای ادامه پشتیبانی از رژیم پهلوی قلمداد می‌کرد. وی در کتاب «غرور و سقوط» می‌نویسد: 
«در هر حال برای من تردیدی باقی نمانده بود که ما باید بدون هیچ گونه قید و شرطی از شاه پشتیبانی کنیم. او طی چندین دهه گذشته یکی از وفادارترین متحدین ایالات متحده آمریکا به شمار می‌رفت و ما فکر می‌کردیم که ایجاد دولت ثابت و استواری در ایران بدون نوعی مشارکت وی امکان‌پذیر نیست.
ما درباره مخالفان شاه اطلاعات کمی داشتیم، ولی بیانیه‌ها و شعار‌های ضدآمریکایی آنها برای قانع ساختن ما در این مورد کافی بود که برای حفظ منافع خود باید به حمایت از رژیم شاه ادامه بدهیم و هرگونه کمکی را که از ما ساخته است برای موفقیت او در مبارزه مأیوسانه‌اش به خاطر حفظ تاج و تخت خود، در اختیار وی قرار بدهیم.
در اوایل ماه نوامبر سفیر ما «سولیوان» معتقد شده بود که به گروه‌های مخالف امتیازات و اختیاراتی بیش از آنچه شاه پذیرفته است، باید تفویض گردد. من می‌بایست بین رویه گذشته، یعنی حمایت بدون قید و شرط از شاه یا آنطور که سولیوان مصرانه پیشنهاد می‌کرد: «محدود ساختن پشتیبانی خود و وادار ساختن او به قبول راه حل‌هایی که سفیر ما توصیه می‌نمود» یکی را انتخاب کنم.
شاه در وضع بسیار متزلزلی قرار گرفته است. من از «سایروس ونس» خواستم به کارکنان وزارت خارجه تأکید نماید که کاملاً خود را با موضع من منطبق سازند شاه باید بداند که ما با او هستیم.»

نظرات بینندگان
ارسال خبرنامه
برای عضویت در خبرنامه سایت ایمیل خود را وارد نمایید.
نشریات