برخی جریانهای سیاسی نیز، با توجه به هدفگذاری برای فتح مجلس خبرگان، دوقطبی کردن این انتخابات را بهترین راه برای موفقیت خود قلمداد میکنند.
پایگاه بصیرت،مهدی سعیدی/انتخابات مجلس خبرگان رهبری در حالی در اسفندماه امسال برگزار میشود که برای اولینبار با انتخابات مجلس شورای اسلامی همزمان شده است. این همزمانی بر حساسیتهای انتخابات افزوده و شرایط متفاوتی را برای آن به همراه داشته است. تجمیع این دو میتواند بر میزان مشارکت در انتخابات مجلس خبرگان نیز بیفزاید؛ انتخاباتی که در ادوار گذشته خود معمولاً با میزان شرکتکننده متوسطی همراه بوده است. همچنین، سیاستهای تبلیغاتی و رسانهای این دو انتخابات نیز میتواند بر یکدیگر تأثیرگذار باشد؛ بهویژه انتخابات مجلس شورای اسلامی که از رقابت جدیتر، پرشورتر و پیچیدهتری برخوردار است. همین امر ظرفیت آن را دارد که برای اولینبار و متفاوت از گذشته شاهد سیاسی، رقابتی و دوقطبی شدن فضای انتخابات خبرگان باشیم. این مسئله میتواند به آفتی برای انتخابات خبرگان بدل شود. انتخابات خبرگان بین رقیبانی برگزار میشود که جملگی آنها از مجتهدان و علمای صاحبنام دیار خود بهشمار میآیند؛ بزرگانی که یا صاحب کرسی تدریس در حوزه و دانشگاه بوده، یا امامت جمعه و جماعت را برعهده دارند و یا عالم اخلاقی هستند که منبر ایشان راهنمای بخشی از جامعه است؛ لذا دوقطبیسازی و سیاسی کردن فضای حضور این بزرگان در عرصه انتخابات و تقلیل آن به رقابت برای کسب قدرت، ضربه جبرانناپذیری به جایگاه معتبر مجلس خبرگان خواهد زد.
برخی جریانهای سیاسی نیز، با توجه به هدفگذاری برای فتح مجلس خبرگان، دوقطبی کردن این انتخابات را بهترین راه برای موفقیت خود قلمداد میکنند. سناریوپردازان این جریان معتقدند، این فضا خواهد توانست هم در تخریب رقیب به کار آید و هم میتواند در بسیج نیروها و هوادارانی که اغلب میل چندانی برای به صحنه آمدن و رأی دادن در انتخابات خبرگان را ندارند، مؤثر افتد؛ لذا به نظر میرسد، این مسئله در قالب دوقطبی اعتدالیون ـ افراطیون، یا تعابیری از این قبیل از سوی این جریان صورتبندی شود.
سناریوی دیگری که برخی جریانهای سیاسی برای تکمیل سناریوی فوق و موفقیت در انتخابات خبرگان در حال پیگیری آن هستند، به میدان آوردن چهرههایی است که نامشان از اعتبار لازم برای رأیآوری برخوردار است؛ چهرههایی که از آنها انتظار میرود به واسطه انتصابشان به بزرگان انقلاب اسلامی، در جایگاهی فراجناحی قرار داشته باشند. این جریانهای سیاسی بدون توجه به هزینههایی که این اقدام میتواند برای چهرههای وجیه داشته باشد، تنها با نگاهی منفعتطلبانه زودگذر در تلاشند تا با بازی نامها، اهداف سیاسی خود را دنبال کنند.
در همین راستا، میتوان به تلاش برای به میدان آوردن حجتالاسلام سیدحسن خمینی اشاره کرد که در دستور کار اصلاحطلبان قرار گرفته است تا با بهرهبرداری از نام و محبوبیت بیت حضرت امام(ره) موفقیت خود در انتخابات را حاصل کنند. کافی است این روزها صفحات روزنامهها و پایگاههای سیاسی مختلف را مرور کنید تا اخبار متعددی از تلاش اصلاحطلبان را برای راضی کردن ایشان برای ورود به صحنه سیاست مشاهده کنید. برای نمونه، آقای غرویان از نزدیکان جریان آقای هاشمی از مذاکرات خود با سیدحسن چنین سخن میگوید: «در مورد حساسیتهای امسال درباره انتخابات مجلس و خبرگان هم صحبتهایی مطرح شد. وقتی من در خصوص ورود ایشان به انتخابات مجلس خبرگان سؤال کردم، فرمودند که در حال ارزیابی فضای جامعه هستند.»
مرتضی حاجی از فعالان اصلاحطلب نیز گفته است: «حسنآقا شخصی فاضل، خوشفکر، جوان و بانشاط است و حضور ایشان در هر سمتی چه خبرگان، چه مجلس و هر جای دیگری برای کشور بسیار مفید است و اگر این اتفاق بیفتد خیلی خوشحال میشوم.»
این مواضع به خوبی نشان میدهد، اصلاحطلبان تلاش همهجانبهای را برای دستیابی به قدرت در مجلس خبرگان آغاز کردهاند و در این مسیر از دوقطبی کردن فضای انتخابات خبرگان و سیاسی کردن آن از طریق نامهای آشنا بهره خواهند جست؛ اما در این میان باید به این نکته نیز توجه کرد که سناریوی درپیش گرفتهشده، تبعات و آثار سوئی برای مجلس خبرگان به همراه خواهد داشت که بررسی همهجانبه موضوع بر نادرست بودن این سبک از فعالیت سیاسی شهادت خواهد داد؛ لذا ضروری است بزرگان عرصه اجتهاد و نامزدهای محترم مجلس خبرگان رهبری با هوشیاری کافی با این سناریو روبهرو شوند و اجازه ندهند بازی یک جریان سیاسی برای کسب قدرت، جایگاه رفیع و عالیقدر مجلس خبرگان را تضعیف کند.