در حالی که این دیدگاه وجود دارد که کشورهای عرب با این وضع هژمونیک ایران مخالفت خواهند کرد، تیم اوباما بر این باور است که به ایران برای برقراری ثبات در منطقه بیشتر از مصر، عربستان سعودی، کویت و اردن می توان اتکا کرد.
پایگاه اینترنتی نیوزمکس نوشت باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا به اشتباه به ایران به عنوان راهی برای فرار از منطقه خاورمیانه می نگرد.
به گزارش بصیرت، این پایگاه اینترنتی در گزارشی به قلم هربرت لندن نوشت: حتی با آن که حامیان رئیس جمهور آمریکا در حال حاضر در حال زیر سوال بردن توافق هسته ای با ایران هستند و فاش شده است که ایران توافقی جانبی با آژانس بین المللی انرژی اتمی امضا کرده است و در نظر گرفتن این موضوع که آمریکا از تیم بازرسی کنار گذاشته شده است و مقامات ایران شعار «مرگ بر آمریکا» سر می دهند و رهبر معظم انقلاب اعلام کرده است که اسرائیل باید «نابود» شود، چرا باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بر این توافق تأکید دارد؟
از نقطه نظر چشم اندازی که در حال قرار گرفتن در کانون توجهات است، باراک اوباما و همکارانش خود را در شرایطی همانند موافقت نامه سایکس-پیکو می بینند.
می توان گفت رئیس جمهور آمریکا همانند مقامات فرانسوی و انگلیسی در سال هزار و نهصد و شانزده که در تلاش برای مرزبندی و تعیین مناطق تحت نفوذ خود پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی بودند، توافق هسته ای با ایران را راهی برای تدوین دوباره جغرافیای خاورمیانه (غرب آسیا) همزمان با خروج آمریکا از منطقه می داند.
در حالی که این دیدگاه وجود دارد که کشورهای عرب با این وضع هژمونیک ایران مخالفت خواهند کرد، تیم اوباما بر این باور است که به ایران برای برقراری ثبات در منطقه بیشتر از مصر، عربستان سعودی، کویت و اردن می توان اتکا کرد.
پاسخ این سوال در این دیدگاه نهفته است که شیعیان ایران آماده تر و با ثبات تر از همتایان سنی خود هستند، فرضیه ای که مستلزم توضیح بیشتر است.
از آنجایی که مصر اخیرا طی سه سال دو انقلاب را تجربه کرده است، حتی حضور عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور محبوب در این کشور اطمینان بخش نیست. فراتر از همه آن که، او رویکردی منفی در قبال اخوان المسلمین دارد.
خاندان آل سعود نیز دچار آشفتگی است. ملک سلمان سالخورده و بیمار است. موضوع جانشینی او خود یک معضل محسوب می شود. علاوه بر این، نفوذ فزاینده سکولارها در این کشور می تواند سبب بر هم خوردن تعادل ظاهری در عربستان سعودی شود.
حساب کردن بر روی عربستان سعودی با توجه به تحولات این کشور کار عاقلانه ای نیست.
اردن کشوری است که جمعیت زیادی از فلسطینیان را در خود جای داده است که با ملک عبدالله مشکل دارند. خاندان هاشمیان - که ادعا می کنند از نسل حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام هستند- از سال هزار و نهصد و چهل و شش بر اردن حکومت می کنند. اردن -در حالی که شورشیان داعش در مرزهایش حضور دارند و این کشور در داخل نیز با تروریسم رو به روست- در شرایط سیاسی شکننده ای قرار دارد که می تواند به انقلابی خشونت آمیز تبدیل شود.
این که سه کشور پیشرو عرب با بی ثباتی مواجه هستندوآمریکا توجیهاتی برای خروج خود از خاورمیانه دارد. رئیس جمهور آمریکا می تواند طرح خود را بر گسترش نفوذ دولت در داخل متمرکز کند و از طریق سازمان ملل متحد به اجرای سیاست های خارجی خود بپردازد.
در همین حال اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل در گزارشی به قلم دکتر موشه افرات از مسئولان سابق وزارت اطلاعات این رژیم و از پژوهشگران ارشد سابق دانشکده اقتصاد لندن با بیان اینکه اقتصاد ایران تحریم ها را هضم کرده است به عوامل درونی قدرت ایران در مقابله با تحریم ها پرداخت و نوشت:
در عمل مشخص شده است که اقتصاد ایران از دیدگاه اقتصادی ـ راهبردی تاکنون توانسته است نه تنها تحریم ها را هضم کند بلکه حتی از شدت پیامدهای برخی از مشکلات سخت و دشوار که گریبان‌گیر لایه‌های مختلف اقتصاد و مردم شده بودند بکاهد ـ این مسئله با تصویر پیشگویانه‌ای که مقامات آمریکایی و روحانی و حامیانش از اقتصاد ایران ترسیم کرده‌اند در تضاد است.
این اندیشکده می نویسد:اقدامات اساسی در بخش‌های مختلف اقتصادی (به‌جز بخش نفت) نه تنها از وارد آمدن خسارات بیشتر به اقتصاد ایران ممانعت به عمل آوردند بلکه از بروز ناآرامی‌های اجتماعی در میان توده‌های مردم جلوگیری کردند.
به گزارش بصیرت، این پایگاه اینترنتی در گزارشی به قلم هربرت لندن نوشت: حتی با آن که حامیان رئیس جمهور آمریکا در حال حاضر در حال زیر سوال بردن توافق هسته ای با ایران هستند و فاش شده است که ایران توافقی جانبی با آژانس بین المللی انرژی اتمی امضا کرده است و در نظر گرفتن این موضوع که آمریکا از تیم بازرسی کنار گذاشته شده است و مقامات ایران شعار «مرگ بر آمریکا» سر می دهند و رهبر معظم انقلاب اعلام کرده است که اسرائیل باید «نابود» شود، چرا باراک اوباما رئیس جمهور آمریکا بر این توافق تأکید دارد؟
از نقطه نظر چشم اندازی که در حال قرار گرفتن در کانون توجهات است، باراک اوباما و همکارانش خود را در شرایطی همانند موافقت نامه سایکس-پیکو می بینند.
می توان گفت رئیس جمهور آمریکا همانند مقامات فرانسوی و انگلیسی در سال هزار و نهصد و شانزده که در تلاش برای مرزبندی و تعیین مناطق تحت نفوذ خود پس از فروپاشی امپراطوری عثمانی بودند، توافق هسته ای با ایران را راهی برای تدوین دوباره جغرافیای خاورمیانه (غرب آسیا) همزمان با خروج آمریکا از منطقه می داند.
در حالی که این دیدگاه وجود دارد که کشورهای عرب با این وضع هژمونیک ایران مخالفت خواهند کرد، تیم اوباما بر این باور است که به ایران برای برقراری ثبات در منطقه بیشتر از مصر، عربستان سعودی، کویت و اردن می توان اتکا کرد.
پاسخ این سوال در این دیدگاه نهفته است که شیعیان ایران آماده تر و با ثبات تر از همتایان سنی خود هستند، فرضیه ای که مستلزم توضیح بیشتر است.
از آنجایی که مصر اخیرا طی سه سال دو انقلاب را تجربه کرده است، حتی حضور عبدالفتاح السیسی رئیس جمهور محبوب در این کشور اطمینان بخش نیست. فراتر از همه آن که، او رویکردی منفی در قبال اخوان المسلمین دارد.
خاندان آل سعود نیز دچار آشفتگی است. ملک سلمان سالخورده و بیمار است. موضوع جانشینی او خود یک معضل محسوب می شود. علاوه بر این، نفوذ فزاینده سکولارها در این کشور می تواند سبب بر هم خوردن تعادل ظاهری در عربستان سعودی شود.
حساب کردن بر روی عربستان سعودی با توجه به تحولات این کشور کار عاقلانه ای نیست.
اردن کشوری است که جمعیت زیادی از فلسطینیان را در خود جای داده است که با ملک عبدالله مشکل دارند. خاندان هاشمیان - که ادعا می کنند از نسل حضرت محمد (ص) پیامبر اسلام هستند- از سال هزار و نهصد و چهل و شش بر اردن حکومت می کنند. اردن -در حالی که شورشیان داعش در مرزهایش حضور دارند و این کشور در داخل نیز با تروریسم رو به روست- در شرایط سیاسی شکننده ای قرار دارد که می تواند به انقلابی خشونت آمیز تبدیل شود.
این که سه کشور پیشرو عرب با بی ثباتی مواجه هستندوآمریکا توجیهاتی برای خروج خود از خاورمیانه دارد. رئیس جمهور آمریکا می تواند طرح خود را بر گسترش نفوذ دولت در داخل متمرکز کند و از طریق سازمان ملل متحد به اجرای سیاست های خارجی خود بپردازد.
در همین حال اندیشکده مطالعات امنیت ملی اسرائیل در گزارشی به قلم دکتر موشه افرات از مسئولان سابق وزارت اطلاعات این رژیم و از پژوهشگران ارشد سابق دانشکده اقتصاد لندن با بیان اینکه اقتصاد ایران تحریم ها را هضم کرده است به عوامل درونی قدرت ایران در مقابله با تحریم ها پرداخت و نوشت:
در عمل مشخص شده است که اقتصاد ایران از دیدگاه اقتصادی ـ راهبردی تاکنون توانسته است نه تنها تحریم ها را هضم کند بلکه حتی از شدت پیامدهای برخی از مشکلات سخت و دشوار که گریبان‌گیر لایه‌های مختلف اقتصاد و مردم شده بودند بکاهد ـ این مسئله با تصویر پیشگویانه‌ای که مقامات آمریکایی و روحانی و حامیانش از اقتصاد ایران ترسیم کرده‌اند در تضاد است.
این اندیشکده می نویسد:اقدامات اساسی در بخش‌های مختلف اقتصادی (به‌جز بخش نفت) نه تنها از وارد آمدن خسارات بیشتر به اقتصاد ایران ممانعت به عمل آوردند بلکه از بروز ناآرامی‌های اجتماعی در میان توده‌های مردم جلوگیری کردند.
منبع: سایت بصیرت
نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۰
عموزاده
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۴/۰۹/۰۴