«اکنون که با عنایات و الطاف بیکران الهی دوره دکتری پزشکی را با موفقیت به پایان رساندهام و مسئولیت خدمت به خلق را برعهده گرفتهام، در پیشگاه قرآن کریم به خداوند قادر [...]
یادداشت: «اکنون که با
عنایات و الطاف بیکران الهی دوره دکتری پزشکی را با موفقیت به پایان
رساندهام و مسئولیت خدمت به خلق را برعهده گرفتهام، در پیشگاه قرآن کریم
به خداوند قادر متعال که دانای آشکار و نهان است و نامش آرامش دلهای
خردمندان و یادش شفای آلام دردمندان، سوگند یاد میکنم که همواره حدود الهی
و احکام مقدس دینی را محترم شمارم، از تضییع حقوق بیماران بپرهیزم و سلامت
و بهبود آنان را بر منافع مادی و امیال نفسانی خود مقدم بدارم.» این
عبارات بخشی از سوگندنامهای است که همه پزشکان در پایان دوران تحصیل خود
بر زبان میآورند؛ همه دانشجویان پزشکی قسم میخورند که سلامت بیماران را
ارجح از کسب درآمد برای خود بدانند! اما چه میشود که در یک بیمارستان
دولتی، اتفاقی میافتد که جامعه را متأثر میکند؟!
در خمینیشهر اصفهان
به دلیل ناتوانی مالی خانوادهای در پرداخت مبلغی حدود ۱۰۰ تا ۱۵۰ هزار
تومان برای بخیه زدن صورت کودک پنج سالهشان، کادر بیمارستان بخیههایی را
که زده بودند، میکشند! اگرچه مسئولان وزارت بهداشت و همچنین مسئولان
دادگستری اصفهان بلافاصله با مطلع شدن از ماوقع دست به کار شدند و مسئولان
آن بیمارستان و کادری را که در این اتفاق نقش داشتند، اخراج و برکنار
کردند؛ ولی نباید به همین سادگی از این موضوع گذشت و آن را به چند اخراج و
توبیخ محدود کرد. اتفاق دردآوری که از یک سو همه مردم را متأثر کرده است و
از سوی دیگر میتواند سبب کاهش اعتماد مردم شود. و افزون بر این، تصویر
زنندهای از ایران را به جهان ارائه میدهد؛ لذا این موضوع باید ریشهیابی
شود و این ریشهیابی را میتوان از این مسئله آغاز کرد که جامعه پزشکی کشور
در سالهای اخیر هرگونه انتقاد به خود را تحمل نکرده و صنف پزشکان را مصون
از اشتباه قلمداد کردهاند!