صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۶ دی ۱۳۹۴ - ۱۱:۴۳  ، 
شناسه خبر : ۲۸۵۶۷۵
یادداشت مهمان؛ الکساندر کنیازف
به نظر می‌رسد در راستای اجرای سناریوی فشار بر ایران و تخریب فضای سیاسی خاورمیانه، یک نقش مهم و کلیدی به عربستان سعودی واگذار شده است.
پایگاه بصیرت: «الکساندر کنیازف» کارشناس و تحلیلگر سیاسی روس گفت: رژیم آل سعود مسئول آغاز مرحله جدیدی از تشنج اوضاع در خاورمیانه  است.

به اعتقاد وی، ریاض با اقدام به تشدید اوضاع خاورمیانه و دامن زدن به اختلافات مذهبی در منطقه می‌خواهد ناکامی های روزافزون سیاست داخلی و خارجی خود را جبران کند.

در این یادداشت آمده است: اعدام شیخ «نمر باقر النمر» توسط آل‌سعود و اعلام قطع روابط دیپلماتیک با جمهوری اسلامی ایران در پی تظاهرات مقابل نمایندگی های سیاسی «ریاض» در  تهران و مشهد بخش‌های از برنامه تحریک آمیزی است که هدف از آن آغاز جنگ علیه ایران می‌باشد.

باید به این نکته توجه داشت که چند روز پیش نیز «واشنگتن» از وضع تحریم‌های جدید علیه ایران خبر داد که این موضوعات اتفاقی نخواهد بود.

از نگاه تاریخی جایگاه ریاض در نظام ارزش‌های جهان عرب در قیاس با قاهره، بغداد و دمشق در درجه دوم قرار دارد. با تشکیل دولت عربستان در شکل فعلی (سال 1926) برای بازیگران خارجی این امکان فراهم شد تا همواره سیاست استفاده از این کشور در راستای منافع خود را به کار گیرند.

در ابتدا در یک بازه زمانی نسبتا طولانی انگلیسی‌ها بر امور این کشور مدیریت کردند و سپس برای یک زمان کوتاه نفوذ آلمان تعیین کننده شد؛ بعد از جنگ جهانی دوم نقش رهبری در امور عربستان سعودی در اختیار آمریکا قرار گرفت. البته به این نکته نیز باید اشاره شود که رژیم صهیونیستی در شکل گیری سیاست خارجی عربستان سعودی و به خصوص تعیین نوع نگاه ریاض نسبت به ایران، فلسطین و سوریه نقش مهمی دارد.

با توجه به این شرایط، کاملا روشن است که ریاض از راه دامن زدن به مسائلی که می‌تواند باعث بروز اختلافات مذهبی شود، می‌خواهد به ایجاد ائتلاف حکام همسوی با خود دست یابد. این رویکرد ریاض در رابطه با یمن و تشکیل ائتلاف ضد مردم این کشور به صراحت قابل مشاهده بود.

بنابراین عربستان سعودی از راه اقدامات جدید ضد ایرانی خود قطعا به دنبال آن است تا علیه تهران ائتلافی از کشورهای منطقه را شکل دهد که البته فهرست آن نیز از قبل قابل پیش بینی است: قطر، بحرین، امارات متحده عربی، عمان…

رفتارهای تحریک آمیز عربستان سعودی علیه ایران نه تنها وجود مخالفت های جهانی در منطقه را بازگو می‌کند بلکه جاه طلبی های منطقه‌ای ریاض را نیز به نمایش می‌گذارد. تا این اواخر نقش رو به رشد منطقه‌ای ایران تا حدودی از راه افزایش نفوذ ترکیه در منطقه و جهان اسلام جبران می شد (هرچند جایگاه ترکیه در کشورهای عربی چندان برجسته نبوده است).

«آنکارا» تا قبل از ورود خود به رویارویی مستقیم در سوریه می‌توانست مدعی اشغال مقام در میان سه‌گانه اول منطقه‌ای (3 مرکز اول قدرت منطقه ای) باشد. اما محدود شدن امکانات ترکیه در چند ماه اخیر قبل از همه به معنای بالا رفتن سریع نقش و جایگاه ایران است. از این نظر رفتار فعلی رژیم آل سعود را می‌توان تا جایی تلاش برای انتقام تلقی کرد.

انتقامی که طبق نظر ریاض در صورت به نتیجه رسیدن، می‌تواند بسیاری از مشکلات و خطراتی ایجاد شده را کاهش دهد. در رابطه با مشکلات و خطرات پیش روی رژیم آل سعود می‌توان به وضعیت کنونی سوریه، ناکامی در جنگ علیه یمن و در این رابطه افزایش تهدیدات برای ثبات و امنیت خود عربستان سعودی، رقابت نه چندان موفق با قطر، کاهش نفوذ در افغانستان و پاکستان و باز موارد متعدد دیگری نیز اشاره کرد.

البته عربستان سعودی در سطح تاکتیکی به برخی از نتایج مثبت نیز دست یافته است. به عنوان مثال بروز اختلاف بین تاجیکستان و ایران در رابطه با دعوت «محی الدین کبیری» رئیس حزب نهضت اسلامی تاجیکستان جهت شرکت در کنفرانس بین المللی وحدت اسلامی در تهران و تقدیم یادداشت اعتراضی وزارت امور خارجه تاجیکستان به سفیر ایران، دامن زدن به پدیده ایران هراسی و سفر «امامعلی رحمان» به ریاض را به نوعی می‌توان موفقیت سیاست خارجی عربستان سعودی دانست.

ولی طبیعتا این موفقیت ابعاد بسیار محدودی داشته و تاکنون روشن نیست که دوشنبه و ریاض پیامدهای احتمالی چنین یک حرکتی را تا کجا حساب کرده‌اند.

در این رابطه به یک نکته دیگر نیز باید توجه کرد. قطع نظر از آنکه ریاض از این موضوع استقبال کند یا نه، اما واشنگتن قطعا از این موضوع استقبال می‌کند، اما با سفر رئیس جمهور تاجیکستان به عربستان سعودی به طور غیر مستقیم پای مسکو نیز به این اختلافات کشیده خواهد شد.

بسیار بعید است که مسکو نسبت به چنین چرخش تند شریک استراتژیک منطقه‌ای خود بی‌تفاوت بماند به خصوص اینکه طی دهه‌های اخیر طرف روسی در رابطه با نفوذ ایران در تاجیکستان احساس نگرانی نداشته است.

بنابراین در رابطه به چگونگی دورنمای تحولات منطقه، موضع روسیه (که تاکنون به هیچ شکلی بیان نشده است) بسیار مهم خواهد بود. در صورت تشدید بیشتر اختلاف بین ایران و عربستان سعودی و سمت و سوی رویارویی نظامی گرفتن آن (حتی در قلمرو کشورهای ثالث) مسکو وادار به تعیین موضع خود خواهد شد.

بدون تردید چنانچه این اقدام هرچه زودتر صورت گیرد به نفع مسکو و موضع گیری‌های منطقه‌ای آن خواهد بود. به خصوص اینکه اعمال فشارهای جدید بر ایران فقط محدود به جمهوری اسلامی نبوده بلکه همه شرکای جبهه مقاومت را هدف قرار داده است.

به نظر می‌رسد که در راستای اجرای این پروژه یک نقش مهم به عربستان سعودی واگذار شده است. ادامه این روند، قطبی شدن بیشتر فضای سیاسی خاورمیانه را در پی خواهد داشت.
منبع: فارس
نام:
ایمیل:
نظر: