سپاه و حرف آخر در خلیجفارس
«سپاه حرف آخر را در ماجرای تفنگداران آمریکایی زد.» این جمله بخشی از گزارش روزنامه صهیونیستی «یدیعوت آحارونوت» پس از بازداشت ۱۰ تفنگدار دریایی آمریکا از سوی سپاه پاسداران و در نهایت رهاسازی آنان در آبهای بینالمللی است. این رویداد که در صدر اخبار جهان قرار گرفت، به طور قطع یک رویداد تاریخی و یک نقطه عطف در تحولات خلیجفارس، منطقه و جهان به شمار خواهد آمد. این رویداد، نشانی از یک پایان و علامتی برای یک شروع است.مدعی قدرتی چون ایالات متحده، هرگز تصور نمیکرد ۱۰ تفنگدارش اینگونه بازداشت شده و در برابر نیروهای دریادل سپاه در خلیجفارس، با دستهای پشت سر قرار داده، زانو زنند و بابت اشتباهشان عذرخواهی کنند. اما این موضوع رنگ واقعیت به خود گرفت. البته، پیش از این هم، انگلیسیها تصور نمیکردند روزی سپاه پاسداران تعدادی از تفنگداران دریایی بریتانیای کبیر را بازداشت کند، اما آنها هم با چشمان خود در بیداری مشاهده کردند که چگونه یگانهای دریایی سپاه، در راستای دفاع از حاکمیت سرزمینی جمهوری اسلامی، نسبت به بازداشت تفنگداران دریایی انگلیس بدون هیچ ملاحظه و نگرانی از عواقب آن، این کار را انجام دادند.اهمیت این رخداد تاریخی را، در اظهارنظرهای برخی از مقامات آمریکایی، برخورد و چگونگی بازتاب آن در رسانههای جهان میتوان جستوجو کرد؛ اظهارنظرهایی چون:ـ اکثر جمهوریخواهان آمریکا گفتند: ایران با این اقدام، واشنگتن را تحقیر کرده است.ـ «جب بوش» برادر بوش با اشاره به موضوع بازداشت تفنگداران دریایی آمریکا در خلیجفارس گفت: «دیگر دشمنان ما از ما نمیترسند.»ـ شبکه سیانان گفت: ایران با پخش تصاویر عذرخواهی نظامیان آمریکایی، کاخ سفید را شرمنده کرد. ـ سناتور «تدکروز» از نامزدهای جمهوریخواهان برای ریاستجمهوری: «از دیدن ۱۰ ملوان آمریکایی که دستشان را پشت سرشان گرفتهاند و زانو زدهاند، وحشتزده شده است.»اما نکته مهم در این میان، جابهجایی قدرت بهعنوان یک تحول راهبردی و تاریخی در خلیجفارس است؛ جابهجایی قدرتی که نشان میدهد، دورهای در حال پایان یافتن و دورهای جدید در حال شکلگیری است.خلیجفارس به دلیل اهمیت راهبردی همواره مورد توجه کشورهای منطقه و قدرتهای فرامنطقهای بوده و به همین دلیل در هر دورهای تحت نفوذ یک قدرت قرار داشته است. حاکمیت تاریخی ایرانیان بر خلیجفارس برای یک دوره بسیار طولانی در تمامی اسناد تاریخی ثبت شده است. در دوره ایران پس از اسلام نیز، ایرانیها قدرت برتر خلیجفارس بودند. در دوره امویان و عباسیان که صنعت کشتیسازی و دریانوردی رشد خوبی پیدا کرد، ایرانیان ادارهکننده اصلی امور دریانوردی بین خلیجفارس و چین بودند و در همین دوران بود که اسلام از راه آبی و عمدتاً از طریق ایرانیها به چین راه یافت و در این مسیر گروهی در کشورهای هند، مالزی، اندونزی، تایلند و سرانجام بندر کانتون چین به اسلام گرویدند.اما به دلایل متعدد، با ورود پرتغالیها به خلیجفارس در سال ۱۵۰۶ میلادی، هلندیها در سال ۱۶۰۷ میلادی، فرانسویها از سال ۱۶۲۳ میلادی، آلمانیها و مهمتر از همه انگلیسیها از سال ۱۶۱۹ میلادی، با یک جابهجایی قدرت، این بیگانگان بودند که بر خلیجفارس مسلط شدند.«پالمرسون» وزیر امور خارجه انگلیس در سال ۱۸۳۸ میلادی میگوید: «ما وظیفه داریم خلیجفارس را زیر سلطه نیروی دریایی خود درآوریم، بهطوری که هیچ قدرتی نتواند با ما به رقابت برخیزد و در این راه باید روشی را اتخاذ کنیم که از لحاظ مالی گران نباشد.»بر اساس چنین سیاستی، انگلیسیها برای یک دوره طولانی، قدرت مسلط در خلیجفارس بودند و سپس جای خود را به آمریکاییها دادند.با انقلاب اسلامی و استقرار جمهوری اسلامی در ایران، یک قدرت منطقهای پدید آمد و این داعیه را داشت که خلیجفارس متعلق به ملتهای منطقه است و قدرتهای خارجی و فرامنطقهای باید از این منطقه خارج شوند، بدیهی است که هیچ کشوری مانند ایران به دلایل گوناگون تاریخی و ژئوپلیتیکی، نمیتواند به یک قدرت منطقهای و مسلط در خلیجفارس تبدیل شود. اکنون این اتفاق رخ داده و ایران قدرت منطقهای و قدرت بلامنازع در خلیجفارس است. البته این قدرت، در مقابل بیگانگان و پایانبخشی به مداخلات آنان در منطقه از یک طرف و در کنار تأمین حقوق و امنیت ملتهای منطقه از طرف دیگر، در حال حرکت و گسترش است. بر همین اساس و نگاه راهبردی و کلان است که رهبر فرزانه انقلاب اسلامی میفرمایند: «این منطقه از جهان یکی از حساسترین مناطق دنیا و جزیی از عالم اسلام است که ذخایر خدادادی آن باید به بهترین وجهی مورد استفاده امت اسلام قرار گیرد و برای نیل به این مقصود، باید به دخالت نیروهای خارجی در این منطقه خاتمه داده شود و امنیت این منطقه با همیاری و همکاری ملتهای منطقه بر پایه اخوت اسلامی برقرار شود. ما بارها اعلام کردهایم که دست دوستی همسایگان خود را به گرمی خواهیم فشرد و همواره خواهان همبستگی بر اساس اخوت اسلامی بوده و هستیم.»آری اکنون در خلیجفارس، تاریخ در حال ورق خوردن است. نیروی راهبردی دریایی جمهوری اسلامی اعم از سپاه و ارتش، نیروی مسلط بر خلیجفارس و دریای عمان بود، این واقعیتی است که همگان باید آن را بپذیرند. بیگانگان باید از این منطقه خارج شوند و ملتهای منطقه میتوانند بر روی دوستی با جمهوری اسلامی حساب کنند. بدون تردید دوره جدیدی در منطقه آغاز شده است. دورهای که از مختصات آن، این است که در خلیجفارس، حرف اول و آخر را نیروی دریایی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی بهمثابه بازوی قدرتمند ملت ایران خواهد زد.