صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۷ بهمن ۱۳۹۴ - ۰۹:۱۶  ، 
شناسه خبر : ۲۸۶۹۹۰
معاون ستاد کل نیروهای مسلح با بیان اینکه نفوذ یکی از روش‌های براندازی از درون است، گفت که در دوران کنونی و به ویژه با استناد به الگوی برجام، راهبرد دشمن به "نفوذ از طریق تعامل" تغییر کرده است.
"نفوذ" کلیدواژه‌‌ای است که از گذشته تاکنون در ادبیات سیاسی کشورمان وجود داشته، اما این روز‌ها بار معنایی متفاوت‌تری به خود گرفته است. رهبر معظم انقلاب اسلامی اگرچه در سالیان گذشته بارها نسبت به مسئله "نفوذ" و "رخنه" دشمن در ابعاد گوناگون هشدار داده‌اند، اما از دوران ماقبل برجام و به‌ویژه پسابرجام و در آستانه انتخابات مجالس شورای اسلامی و خبرگان رهبری هشدارهای معظم‌له در این زمینه بیشتر شده تا جایی که ایشان خود به تبیین ابعاد و اشکال مختلف موضوع "نفوذ" پرداختند. ایشان در این زمینه می‌فرمایند: "به‌نظر من مسئله بعد از برجام از مسئله برجام مهم‌تر است... آنها در  اظهاراتشان حرف‌هایی می‌زنند که به‌کلی خارج از مقوله هسته‌ای و مانند این حرف‌ها است ... از جمله حرف‌هایی که می‌زنند و ما را حساس می‌کند این است که می‌گویند برجام فرصت‌هایی را ــ هم در داخل ایران و هم در بیرون از ایران و در منطقه در اختیار آمریکا ــ قرار داده است."و یا در سخنان دیگری تأکید می‌کنند: "کسانی که به اطلاعات دسترسی دارند می‌دانند که چه دام‌هایی برای کشور گسترده شده یا در حال گسترده شدن است تا در حصار اراده و تصمیمات ملت نفوذ کنند. اگر بر فرض، عنصری نفوذی در مجلس خبرگان و یا مجلس شورای اسلامی یا دیگر ارکان نظام وارد شود مانند موریانه از داخل پایه‌ها را می‌جود و سست می‌کند." اهمیت موضوع "نفوذ" ما را بر آن داشت تا برای بررسی و تحلیل این موضوع از بعد سیاسی - امنیتی با سردار سید مسعود جزایری معاون امور بسیج و فرهنگ دفاعی ستاد کل نیروهای مسلح  به گفت‌وگو بنشینیم.
** نفوذ یکی از روش‌های براندازی از درون است

تعریف شما از مسئله "نفوذ" که رهبر معظم انقلاب در ماه‌های اخیر بارها بر آن تأکید کرده‌اند، چیست؟ در فرایند نفوذ، دشمن می‌خواهد از چه ساز و کارهایی برای ضربه زدن به انقلاب اسلامی استفاده کند؟

نفوذ یعنی حضور بیگانه در سرزمین خودی، خواه در بخش‌های مادی و یا غیرمادی اعم از استقرار فیزیکی و یا استقرار به منظور تأثیرگذاری در مغز و دل و روح تصمیم‌سازان و تصمیم‌گیران کشور، نفوذ یکی از روش‌های "براندازی از درون" است که می‌تواند در ابعاد "نفوذ انسانی" یا "شخصیت‌پردازی" یا "یارگیری در درون حاکمیت" و یا "واگذاری مأموریت جهت ایجاد اختلال در اراده تصمیم‌گیران" متجلی  شود. براین اساس نفوذ با خدشه به استقلال و وابسته شدن نیز ارتباط دارد. خاصیت نفوذ از نگاه نفوذ کننده، اثرگذاری زیاد، کم هزینه بودن مواجهه و غیرعلنی بودن دشمنی و عدم تحریک آنی طرف مقابل است. 

نفوذ روشی است که انسجام ملت یا جامعه هدف را مختل می‌کند، اما چون چندان عینیت بیرونی ندارد، باعث حساسیت و توجه و طراحی مقابله و ضد نفوذ نمی‌شود، چرا که رخنه در درون و یارگیری در جبهه خودی گاهی برای مدت‌های طولانی در لایه‌های گوناگون پنهان باقی می‌ماند.

عاملان نفوذ چه کسانی هستند؟

عوامل نفوذ طیف متنوعی از افراد و موضوعات مختلف را شامل می‌شود که به برخی از آنها اشاره می‌‌کنم.

- همسویی برخی شخصیت‌‌ها و چهره‌هایی که به خاطر جاه‌طلبی و مسائل نفسانی  مواضع ضد منافع ملی و مصالح انقلاب و کشور اتخاذ می‌کنند و اینها منزوی شده‌اند و با استحاله شخصیتی، گرایش به بیرون پیدا کرده‌اند.

- برخی مسئولان غیر انقلابی، بریده و خسته از گفتمان مقاومت.

- احزاب و گروه‌های تحت تأثیر آموزه‌های بیگانه.

- انفعال علمی دانشگاه‌ها و سایر مراکز علمی و عناصر شیفته علوم غربی.

- دستگاه‌ها، سازمان‌ها و شخصیت‌هایی که باور یا اراده لازم در برخورد با نفوذ را ندارند.

- نگاه به بیرون بجای نگاه به قابلیت‌های درونی و ایجاد کنندگان زمینه برای حضور خارجی‌ها در عرصه‌های مختلف ارکان کشور و جامعه.

فرایندها، اشکال، شیوه‌ها، روش‌ها و انواع نفوذ از سوی آمریکایی‌ها با نگاه به تجارب تاریخی چگونه است؟

 موضوع رخنه دشمن در ارکان جامعه و حاکمیت یک کشور، تنها مسأله امروز نیست، بلکه از دوران‌های پیشین و از زمان شکل‌گیری رابطه بین سلطه‌گر و سلطه‌پذیر وجود داشته است. نفوذ در زمان استعمار نیز به شکل آشکار، از سوی غربی‌ها بر کشورهای ضعیف به صورت نظامی و تسلط سیاسی صورت می‌پذیرفت و در کنار آن، گروه‌ها و هیئت‌های تبشیری نیز با هجوم تبلیغاتی خود ضلع فرهنگی آن را کامل می‌کردند. در دوره‌ استعمار هم اشکالی از نفوذ در جوامع دیگر به شکل نظام‌مند انجام می‌گرفت. در  این نوع رابطه، محصولات کشورهای جهان اول به دیگر کشورها و جوامع سرازیر می‌شد، از کالاهای مصرفی تا محصولات فکری و فرهنگی کشورهای وابسته، از دنیای استکباری و غرب تأمین می‌شد که هم‌اکنون نیز این وضعیت با روش‌های مختلف ادامه دارد.

ضعف زیرساخت‌های سیاسی و نهادی جوامع وابسته، عامل وابستگی آنها را شکل می‌داد. درگیری‌های سیاسی، نظامی و کودتاهای متعدد در کشورهای ضعیف نگه داشته شده با نفوذ و رخنه بیگانگان صورت می‌گرفت و قدرت نفوذ آنها را بیش از پیش افزایش می‌داد. شکل دیگری از نفوذ در عرصه‌ بین‌المللی به شکل غربی – شرقی وجود داشت که میان اتحاد جماهیر شوروی سابق و دنیای غرب به ویژه آمریکا بود. نفوذ غربی – شرقی بیشتر جنبه‌ اطلاعاتی و جاسوسی داشت و از روش‌های تبلیغاتی ضد هم استفاده می‌کردند.

سابقه نفوذ در کشور ما نیز بسیار طولانی است. در دوره معاصر مسأله نفوذ در دوران قاجار از گستردگی زیادی برخوردار بود. این امر در دوران پهلوی‌ها به اوج خود رسید. بعد از انقلاب اسلامی نیز دشمن تلاش کرد با استفاده از نفوذ، روند انقلاب را تحت تأثیر قرار دهد. همچنین یکی از راه‌های براندازی "نفوذ" است که بارزترین آن در دو شکل "یارگیری" و "نفوذ امنیتی" و خرابکاری شکل گرفت. طراحی کودتای نوژه، غائله تجزیه طلبی، حضور نفوذی‌ها در اطراف و حاشیه امن بین شخصیت‌ها، و تلاش برای نفوذ در سیستم‌های امنیتی و نظامی که بعضاً کشف و خنثی گردیده در هم راستا قرار دارند.

علاوه بر این حضرت امام خمینی (ره) نفوذ در روحانیت را در دو قرن اخیر از مهم‌ترین اولویت‌های غرب در جهان اسلام می‌دانستند و معتقد بودند استکبار وقتی از نابودی روحانیت و حوزه‌ها مأیوس شد، دو راه را برای ضربه زدن انتخاب کرد. یکی راه ارعاب و زور و دیگری راه خدعه و نفوذ بود. وقتی حربه ارعاب و تهدید چندان کارگر نشد، راه‌های نفوذ تقویت گردید که از جمله به القای جدایی دین از سیاست و یا ایجاد اختلاف و نزاع میان مذاهب گوناگون می‌توان اشاره کرد.

اشکال و ابزارهای نفوذ بطور کلی متعدد و متنوع است. در این میان می‌توان به استفاده از دیپلماسی رسمی اشاره کرد. مثلا احساس آمریکایی این است که از طریق تعاملات رسمی و حضور در محیط داخلی جمهوری اسلامی ایران می‌توانند منافع نامشروع خود را تأمین ‌کنند. دیپلماسی رسمی صرفاً مذاکرات دو دولت نیست و ابعاد دیگری همچون دیپلماسی گردشگری، دیپلماسی هنر و موسیقی، دیپلماسی اقتصاد، دیپلماسی رسانه، تعامل نخبگان و دیپلماسی علمی و ... را نیز پوشش می‌دهد. آمریکا و نظام سلطه پروسه نفوذ را در شرایط فعلی بصورت موردی و جریانی در عرصه‌ها و اشکال فرهنگی، اقتصادی و سیاسی دنبال می‌کنند.

** بزک کردن چهره آمریکا به عنوان فرشته نجات یکی از راههای نفوذ است

نفوذ در ابعاد گوناگون آن چگونه اتفاق می‌افتد؟

نفوذ فرهنگی از طریق ایجاد خلل در باورها و معرفت‌های دینی و انقلابی، نفوذ اقتصادی از راه ایجاد تزلزل پایه‌های اقتصاد و وادار ساختن کشور به تنظیم تصمیمات و برنامه‌های اقتصادی در جهت اقتصاد غربی و سرمایه‌داری و نفوذ سیاسی نیز از رهگذر رخنه در مراکز تصمیم‌سازی و تصمیم‌گیری نظام و عمل مسئولین طبق خواست و اراده دشمن هدف‌گذاری شده است. با رصد و بررسی رویکردها و رفتارهای دشمن در این مسأله درمی‌یابیم که آنها با بهره‌گیری از ابزارها و فرصت‌های اختصاصی و نیز زمینه‌های داخلی درصددند با بزک کردن چهره آمریکا به عنوان فرشته نجات کشور، سست کردن اعتقاد سیاسی و اعتقاد دینی مردم، تقویت نارضایتی در جامعه، حذف جوانان به ویژه جوانان فعال و  اثرگذار در سطوح مختلف مقاصد شوم خود را عملی سازند و با اجرایی کردن برنامه‌ها و سناریوهای نفوذ، بسترهای اخلال در قوه محاسباتی و اتخاذ تصمیم‌های راهبردی غلط، نظام را با چالش‌ها و بحران‌های جدی روبرو سازند به گونه‌ای که یا فروپاشی آنرا رقم زنند و یا نظام را به جزیره‌ای از توابع بلوک سلطه تبدیل و با اهداف شیطانی خود همراه سازند.

** نباید انتظار داشت آمریکا با توافق هسته‌ای به روند دشمنی با نظام خاتمه دهد/برجام از دید آمریکایی‌ها مقدمه‌ای برای نفوذ در ایران  است

نسبت نفوذ با برجام چیست؟

نباید انتظار داشت که با توافق هسته‌ای و اجرای برجام، آمریکا به روند دشمنی و سیاست‌های مبتنی بر مهار، نفوذ، تغییر رفتار و براندازی نظام جمهوری اسلامی خاتمه دهد، بلکه به عکس، شواهد نشان می‌دهد که نظام سلطه مترصد فرصتی است تا از فضای سیاسی و اقتصادی ناشی از برجام حداکثر استفاده را ببرد و طرح‌های خود را علیه جمهوری اسلامی ایران تعمیق بخشد. به همین دلیل رهبری حکیم و دوراندیش انقلاب با اشاره به نیت شوم دشمنان سلطه‌گر برای بازگشت و نفوذ در ایران اسلامی فرمودند: "در زمینه‌ی سیاسی نیز بیگانگان به دنبال نفوذ در مراکز تصمیم‌گیری و اگر نشد، نفوذ در مراکز تصمیم‌سازی هستند که در صورت تحقق این توطئه، جهت‌گیری‌ها، تصمیمات و حرکت عمومی کشور، براساس خواست و اراده‌ بیگانگان، تنظیم و اجرایی خواهد شد."

رصد و تحلیل اظهارات علنی مقامات آمریکایی در مدت اخیر نشان می‌دهد که آنها به شدت روی فضای پسا برجام تمرکز کرده‌اند تا برجام مقدمه‌ای برای نفوذ و پیشبرد مقاصد سوء آنها باشد. در واقع برجام و افزایش تعامل با ایران از دید آنها بیش از آنکه به معنای راه یافتن به جامعه‌ بین‌المللی باشد، به معنای راه یافتن آمریکا به درون ایران است و گام‌های راهبردی خود برای نفوذ در ایران را "تغییر در دستگاه محاسباتی کشور"، "تقویت شبکه حامیان غرب در داخل" و "تغییر ذائقه فرهنگی جامعه" تعریف کرده‌اند. 

** راهبرد دشمن در دوران پسابرجام به نفوذ از طریق تعامل تغییر کرده است

نحوه نفوذ آمریکا در ایران در دوره پسابرجام چگونه است؟

برای فهم بهتر چیستی، چرایی و چگونگی نفوذ در ایران در دوره پس از برجام، فهم راهبرد دشمن قبل از توافق هسته‌ای در سال‌های گذشته مؤثر است بدین معنی که تفاوت قبل و بعد از آن را باید درک کرد تا تمایز و تغییرات جنگ احتمالی ملموس گردد و متناسب با آن پاسخ داده و راهبردی اتخاذ شود. آمریکایی‌ها بعد از پایان جنگ و  ارتحال امام (ره) و ناکامی در براندازی نظام جمهوری اسلامی، راهبرد خود را "استحاله از درون" با هدف براندازی و از طریق تقابل و به وسیله "فشار" طراحی و به اجرا درآورده بودند که البته در این مسیر هم، به رغم تحمیل هزینه‌های سنگین بر مردم ایران و به ویژه در فتنه‌های 78 و 88 ناکام ماندند. در دوران کنونی و به ویژه با استناد به الگوی برجام، راهبرد آنها به "نفوذ از طریق تعامل" تغییر کرد.

** تلاش رسانه‌های اصلاح‌طلب برای القای عقب‌ماندگی و لزوم توسعه در پسابرجام بسیار خطرناک و نقشه دشمن است  

القای عقب‌ماندگی کشور و لزوم توسعه پس از برجام مسئله‌ای است به ظاهر موجه، که به طور هدفمند توسط برخی جریان‌ها و رسانه‌های اصلاح طلب که نگاه غربی دارند، ترویج می‌شود در واقع باز شدن دروازه‌های کشور برای توسعه، القای خطرناکی است که تلاش می‌کنند به سطح اجتماع کشیده شود و اعلام آمادگی آمریکایی‌ها برای کمک در این مسئله، به "باور" بخشی از جامعه تبدیل گردد و از آنجا که این موضوع نیازمند رابطه است و این مسأله‌ای است که در کلام برخی مسئولین داخلی و مقامات آمریکایی به صورت مشترک بیان می‌شود، ضروری است که با حساسیت به آن نگاه شود.هرچند در اهداف کلان دشمن نسبت به انقلاب اسلامی و نظام جمهوری اسلامی هیچ تغییری حاصل نشده است، اما آنها راه رسیدن به اهداف خود را ملایم‌تر طی می‌کنند. استفاده از الگوی "گفتگوی انتقادی" اروپا با ایران از طرف آمریکا مورد دقت قرار دارد به این مفهوم که می‌توان از طریق گفت‌وگو به موضوعاتی که "تقابل" در آن وجود ندارد، وارد شد و مسائل منطقه‌ای و حقوق بشر دو اولویتی است که آنها در این راهبرد دنبال می‌کنند.

تمرکز بر گزینه‌ "صبر استراتژیک" به خاطر شرایط خاص آینده کشور، تلاش برای قابل پیش‌بینی کردن رفتار ایران در منطقه از طریق مشارکت‌خواهی و تأکید بر مسئولیت مشترک در مبارزه با تروریسم و بیان اینکه ایران در حال گذار است و با اثرگذاری روی محاسبه دولتمردان و افکار عمومی می‌توان در آینده، ایران را با خود همسو و در آن "نفوذ" کرد.

** راهکارهای مقابه با نفوذ دشمن

روش‌های مقابله با نفوذ دشمن چگونه است؟

 افشای راهبردها و سناریوهای آمریکا در برهه‌ کنونی که به منظور فروپاشی و استحاله‌ درونی نظام در دستور کار قرار داده است بایستی بطور جدی مورد اهتمام همه دلسوزان و جریان‌های معتقد به انقلاب و نظام قرار گیرد تا با ایجاد حساسیت‌های لازم در گروه‌های مرجع، نخبگان و مراکز علمی آنان را با موضوع فتنه نفوذ درگیر ساخت تا به نقش‌های مورد انتظار بپردازند. تقویت گفتمان انقلاب اسلامی و روحیه انقلابی‌گری و استکبارستیزی، برجسته‌سازی دشمنی‌های آمریکا با ملت ایران، فعال‌سازی و میدان دادن به نیروهای حزب‌اللهی و جوانان مؤمن و انقلابی و بکارگیری ظرفیت‌های جبهه‌ی انقلاب اسلامی برای ایجاد حساسیت در افکار عمومی در مورد خط نفوذ و ابعاد آن با استفاده از ابزارهای مختلف، در مقابله با نفوذ لازم است.

بصیرت‌افزایی و ناامیدسازی دشمن، زنده نگه داشتن مفاهیم ارزشی مانند جهاد، شهادت و مقاومت، حفظ وحدت و یکپارچگی مدیریت کشور و جامعه ایران در مقابل دشمن و پرهیز از قطب‌بندی‌های سیاسی از دیگر مؤلفه‌های مهم است که بایستی با بکارگیری آن به مقابله با نفوذ دشمن پرداخت. البته در  این میان نقش دستگاه‌های اطلاعاتی، فرهنگی، علمی و اقتصاد بسیار مهم  است و کمترین تردید و یا غفلت در این زمینه خسارت‌های جبران‌ناپذیر ایجاد خواهد کرد.

راهبردهای مقام معظم رهبری در مقابله با نفوذ را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

 مقام معظم رهبری در فرصت‌های مختلف در سال جاری به تفصیل و با منطق خاصی به بحث نفوذ و ضرورت مقابله‌ی هوشمندانه با آن پرداخته‌اند. تلاش نظام سلطه برای نفوذ در سطوح تصمیم‌گیری و تصمیم‌سازی کشورها و مفهوم‌سازی متناسب با منافع و خواست خود از جمله در فضا و محیط داخلی ایران از موضوعاتی است که در دوره‌ جدید تاریخی کانون توجه نظام سلطه و به طور مشخص دولت آمریکا قرار دارد که در مقابل معظم‌له ضمن توجه دادن به تطور و تحول در شیوه‌های دشمنی دشمنان جمهوری اسلامی، لزوم مقابله با شیوه‌ها و ابزارهای جدید دشمن، صراحت در مواضع انقلابی و حفظ یکپارچگی در رویارویی جدی با موضوع نفوذ را مورد تأکید قرار دادند و در این رهگذر اولویت‌های دهه‌ پیش رو برای مقابله با نفوذ را "حفظ شتاب علمی"، "توجه به بخش فرهنگ" و "اهتمام به مسائل اقتصادی با تمرکز به اقتصاد مقاومتی" دانسته‌اند.

مقام معظم رهبری هوشیاری و هوشمندی مسئولین در برابر توطئه نفوذ و حرکت آنان به سمت ناامید کردن دشمنان از نفوذ به کشورمان را در کنار سد مستحکم اعتماد مردم به نظام و وحدت و همدلی آنان با مسئولین در این رویارویی را از مؤلفه‌های جدی و مؤثر در خنثی‌سازی رخنه دشمن می‌دانند.

تردیدی نیست اگر به تأکیدات رهبری حکیم و فرزانه انقلاب و راهبرد مقابله با نفوذ یعنی ایجاد روشنگری نسبت به طرح‌ها و نقشه‌های دشمن و افشای راهبردها، شیوه‌ها و ابزارهای آن برای نفوذ و رخنه به داخل توسط آحاد جامعه اهتمام عملی ورزیده شود، خدعه‌ها و نیرنگ‌های دشمن در پروسه نفوذ کارساز واقع نخواهد شد و فراگیری حرکت روشنگری و شفاف‌سازی چهره و ماهیت دشمن و ترفندهای آن نزد شخصیت‌ها، گروه‌ها و نهادهای مختلف و تبدیل آن به یک مطالبه و خواست ملی خواهد توانست انقلاب اسلامی و جامعه ایران را از گزند این خطر بزرگ عبور دهد و به جبهه دشمن نیز تفهیم کرد که دست آنها در پروسه نفوذ برای ملت ایران رو شده است.

می‌توان نفوذ فرهنگی را زمینه‌ساز نفوذ در دیگر بخش‌های جامعه به حساب آورد؟

شکی نیست که جبهه دشمن در عرصه رخنه و نفوذ فرهنگی در تلاش است پایه‌ها و ستون‌های ارزشی و اعتقادی که شالوده فکری، رفتاری و ساختاری، فردی، گروهی و همگانی را تشکیل می‌دهد به تسخیر درآورده و در راستای اهداف، منافع و راهبردهای خود دگرگون یا دستکاری کند. بدیهی است وقتی چنین شد سرمایه اصلی نظام که همان نیروی انسانی مؤمن، انقلابی و متعهد در سطوح مختلف از سطوح مسئولین و کارگزاران و نخبگان جامعه گرفته تا افراد عادی جامعه، به عنوان آماج نفوذ تحت تأثیر اقدام دشمن آسیب‌های جدی دیده و حتی در شرایطی به عنوان پیاده نظام دشمن در زمین خودی عمل کند.

**‌ جهانی‌سازی ارزش‌های غربی مرکز ثقل راهبرد کلان نظام سلطه است

هویت زدایی ایران از فرهنگ و باورهای اسلامی و ترویج فرهنگ و سبک زندگی غربی موضوعی است که در دایره فرهنگ در نفوذ فرهنگی دشمن به گونه‌ای جدی دنبال می‌شود اما تبعات و پیامدهای آن سایر عرصه‌های سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... را تحت تأثیر جدی قرار داده و زمینه‌های نفوذ در آن عرصه‌ها را نیز تسهیل و تسریع می‌کند. جهانی‌سازی فرهنگ و ارزش‌های غربی مرکز ثقل راهبردهای کلان نظام سلطه و به طور مشخص آمریکایی‌ها است که در چارچوب یک طرح کلان در عرصه سیاسی، ایجاد بی‌ثباتی و ناپایداری سیاسی، در عرصه‌ اجتماعی، ایجاد گسست‌های اجتماعی و تضعیف وحدت ملی، در عرصه اقتصادی  تضعیف زیرساخت‌های اقتصادی و دورسازی کشور از پرداختن به اقتصاد مقاومتی و در عرصه مدیریتی ناکارآمدسازی مدیران و نظام مدیریت در کشور را به گونه‌ای که قادر به ایفای مسئولیت‌های بایسته در اداره جامعه نباشند مورد پیگیری قرار می‌گیرد. بر این اساس بایستی با مراقبت‌های جدی، تلاش‌های دشمن برای نفوذ به عرصه فرهنگی به عنوان عرصه مادر را مسدود کرد، هرچند بتوانیم برای مقابله با اقدامات دشمن در این عرصه موفق ظاهر شویم توانسته‌ایم راهها و زمینه‌های نفوذ دشمن در زمینه‌های دیگر را مسدود و با مختل کردن نقشه و برنامه‌های دشمن، آنها را در دست‌یابی به اهداف خود ناامید سازیم.
منبع: مشرق
نام:
ایمیل:
نظر: