حضرت آيتالله خامنهاي رهبر معظم انقلاب اسلامي صبح روز چهارشنبه در ديدار پرشور هزاران نفر از مردم نجفآباد، در سخنان مهمي، ضمن تبيين دقيق دو واژهي «ميانهرو و تندرو» و دعوت همهي مردم بهويژه مسئولان و سياسيون به هوشياري در قبال ترفند دشمن براي ايجاد دوقطبيهاي دروغين و القايي در فضاي انتخاباتي، انتخابات را «عرصهي قد برافراشتن ملي» و تجلي وفاداري و ايستادگي ملي و حمايت از عزت و استقلال کشور دانستند و تأکيد کردند: همهي کساني که به عزت ايران اسلامي علاقهمندند بايد در انتخابات روز جمعه شرکت کنند و دنيا در روز هفتم اسفند خواهد ديد که مردم ايران، چگونه مشتاقانه در پاي صندوقهاي رأي حاضر خواهند شد.
متن محوربندي شده اين بيانات بدين شرح است:
***
بسماللهالرّحمنالرّحيم(۱)
و الحمد لله ربّ العالمين و الصّلاة و السّلام علي سيدنا محمّد و آله الطّاهرين و لعنة الله علي اعدائهم اجمعين.
به همهي برادران و خواهران عزيز نجفآبادي که حقيقتاً، بيملاحظه و بيتعارف نمونهاي از مردان و زنان انقلابي، مؤمن، باوفا در تمام دورانهاي انقلاب بودهايد و هستيد خوشامد عرض ميکنم، بخصوص به خانوادههاي معظّم شهيدان و علماي محترم و اقشار مختلف عزيزي که تشريف داريد.
حماسه آفريني مردم نجف آباد
آنچه جناب آقاي حَسناتي دربارهي نجفآباد گفتند، بهطور کامل مورد تصديق و تأييد اينجانب است؛ بنده هم حقيقتاً شهادت ميدهم که مردم نجفآباد امتيازي بر بسياري از مناطق کشور دارند؛ در صداقتشان، در وفاداريشان، در سابقهشان نسبت به انقلاب. آنوقتي که مبارزات اسلامي و نهضت اسلامي در غربت بود، نجفآباد محلّ شکوفايي تفکّرات اين مبارزات بود. بنده در همان دوران -سالهاي پيش از انقلاب- آمدم و از نزديک نجفآباد را ديدم و شور مردم، شعور مردم، حضور مردم و فهمشان از مسائل انقلاب را؛ همهي قشرها؛ نهفقط قشر جوانِ آن روز يا قشر روشنفکرِ آن روز؛ با بعضي افراد روستايي و عامي هم انسان وقتي در[بارهي] مسائل انقلاب حرف ميزد، ميديد روشنند، آگاهند، پايبندند. رحمت خدا بر آن کساني که در اين راه زحمت کشيدند، تلاش کردند، مردم را آگاه کردند.
و انقلاب که پيروز شد، نجفآباد باز هم در صفوف مقدّم قرار داشت. اشاره کردند به لشکر نجف، شهيد کاظمي(۲) و ديگر شهداي اين لشکر؛ آن فرماندهان صادق، مؤمن، وفادار، غيور، کارآمد. بنده رفتم لشکر را در منطقهي عمليات در خودِ جبهه بازديد کردم -بيش از يکبار- نشانههاي همين خصوصيات بارز را انسان در آنجا هم ميديد. ايستاديد، ايستادگي کرديد، صدق و وفا بهخرج داديد، شهيد داديد، جانباز داديد؛ اجر شما پيش خداوند محفوظ است؛ نام شما در لوحهي زرّين تاريخ انقلاب درخشنده است. راه را بايد ادامه بدهيد؛ هنوز به آخر منزل نرسيدهايم؛ بايد همچنان پيش برويم، بايد همچنان تلاش کنيم، بايد همچنان جهاد کنيم؛ ميدانها تفاوت کرده است امّا اصل جهاد برقرار است. اگر بتوانيم اين امانت را به نسل بعد تحويل بدهيم وظيفهمان را انجام دادهايم. بحمدالله جوانهاي شما فعّالند، پُرتلاشند، آگاهند؛ کشور هم مال جوانها است. اميدواريم انشاءالله خداوند متعال برکات شهداي شما، بزرگان شما، علماي بزرگي را که اين شهر تحويل داده است -چه آنهايي که در نجفآباد بودند، چه آنهايي که در اصفهان بودند، چه آنهايي که در مشهد بودند، چه آنهايي که در قم بودند، [يعني] صادرات عالِم و صادرات مجتهد از اين شهر پُربرکت- براي شما محفوظ بدارد و نتايج اين برکات را در کلّ کشور ببينيم.
صبوري اميرالمومنين در فراغ حضرت زهرا(س)
من اشارهاي هم بکنم به ايام شهادتِ دُردانهي اهلبيت، فاطمهي زهرا، صدّيقهي طاهره (سلاماللهعليها) که اين روزها بنا بر روايت ۷۵ روز، ايام شهادت آن بزرگوار است. اميرالمؤمنين اين روزها با دل شکسته، با سينهي پُر از غم، با عزيزهي خود وداع ميکند و وديعهي گرانبهاي پيغمبر را به او برميگرداند؛ دل اميرالمؤمنين پُر از غم است امّا ارادهي او و همّت او مطلقاً کاستي نگرفته است؛ اين درس است براي من و شما. گاهي دل از غم مالامال ميشود -از اين قبيل قضايا در زندگي انسان هست؛ چه زندگي فردي، چه زندگي اجتماعي- امّا عزم و اراده بايد راسخ بماند، گام بايد محکم برداشته بشود؛ غمهايي هست که کوهها را ميشکند، [ولي] انسانِ مؤمن را نميتواند بشکند؛ راه را بايد ادامه داد.
ملاحظاتي در باب انتخابات
من امروز بهمناسبت اينکه در آستانهي انتخابات هستيم و انتخابات، بسيار مهم است، چند نکته را مايلم در باب انتخابات عرض بکنم.
اهميت انتخابات
نکتهي اوّل اهمّيت خود اين انتخابات است؛ صرفاً اين نيست که ما ميرويم پاي صندوق رأي و يک برگهي رأيي به نام کسي و کساني مياندازيم در صندوق؛ مسئله اين است که انتخابات در کشور ما قد برافراشتن ملّي است؛ ملّت با انتخابات در مقابل دشمن سينه سپر ميکند، عرضِ اندام ميکند؛ اهمّيت انتخابات اين است. وقتي دشمن مشاهده ميکند که بعد از ۳۷ سال با اينهمه فشار، با اين تحريمهاي ظالمانه، با اين تبليغات غرضآلود و خباثتبار نتوانسته است مانع مردم از بيعت با نظام بشود، عظمت اين انقلاب در چشم او هيبت پيدا ميکند، ملّت ايران عظمت پيدا ميکند؛ انقلاب او عظمت پيدا ميکند؛ انتخابات اين است. انتخابات بهمعناي حمايت از عزّت ملّي و استقلال ملّي و بهمعناي ايستادگي ملّت ايران است.
ببينيد، الان آقاي حَسناتي دربارهي وفاداري و ايستادگي مردم نجفآباد گفتند؛ هم شما در دلتان احساس افتخار کرديد، هم اين حقير در دلم احساس افتخار کردم؛ وقتيکه وفاداري يک مجموعه و ايستادگي و قدرت عزم و ارادهي آنها ظاهر ميشود، هر بينندهاي، هر شنوندهاي احساس افتخار ميکند؛ انتخابات، نشان دادنِ وفاداري ملّت ايران است. يک ملّتِ قريب به هشتاد ميليوني در اين ميدان پُر از دشمن، ميدان مين، ميدان مقابلهها و مبارزههاي غرضآلود و خباثتآلود اينجور شجاعانه، اينجور دليرانه حضور خودش را اعلام ميکند؛ انتخابات اين است. ببينيد چقدر مهم است! هر که به عزّت ايران اسلامي علاقهمند است، در اين انتخابات بايد شرکت کند و ميکند؛ حالا انشاءالله خواهيد ديد. دنيا روز جمعه خواهد ديد که مردم ايران چطور مشتاقانه بهسمت انجام وظيفه و احقاق حق -که هم وظيفه است، هم حق است- حرکت ميکند. به نظر من اين نکته مهمترين نکتهاي است که در باب انتخابات بايد گفت و بنده مکرّر عرض کردهام و عرض ميکنم؛ اصل انتخابات.
فعاليت بدخواهان انقلاب براي تخريب انتخابات
نکتهي دوّم اين است که همچنانکه ما ملّت ايران در مقابل اين انتخابات و در مقابل انتخاباتها در طول اين ۳۷ سال حسّاس بوديم، بدخواهان ملّت ايران هم همينجور حسّاس بودند؛ آنها هم با ترفندهاي مختلف ميخواستند يک ايرادي بر اين انتخاباتها وارد کنند؛ انواعواقسام ترفندها: يک مدّتي سعي ميکردند بگويند انتخابات دروغ است، اصلاً انتخابات در ايران نيست؛ که خب، جلوي چشم همه، انتخابات بود؛ تبليغات آن سالهاي اوّل اينجوري بود.
1- ترغيب مردم به تحريم انتخابات
يک مدّتي سعي کردند که با تبليغات، صريحاً مردم را از رفتن پاي صندوق بازبدارند؛ حتّي در يک دورهاي از انتخابات، رئيسجمهور آمريکا دو سه روز به انتخابات، صريحاً خطاب به ملّت ايران گفت نرويد رأي بدهيد! مردم چهکار کردند؟ لج کردند، آندفعه بيشتر از هميشه رأي دادند؛ اين هم يک ترفند بود که مردم را با انواع حيل و با تبليغات مختلف، از رفتن پاي صندوق بازبدارند.
2- القاء بيفايده بودن انتخابات
يک ترفند ديگر اين بود که به مردم تفهيم بکنند که انتخاب شما فايدهاي ندارد؛ شما اسم زيد را مينويسيد، اسم عمرو درميآيد؛ اينها را ميگفتند، يادتان هست؛ حالا شايد جوانترها يادشان نباشد، نديده باشند آن روزها را، امّا اغلب يادشان هست؛ اين را بهصورت شعار درميآوردند و ميگفتند؛ متأسّفانه يک عدّه غافل هم در داخل کشور با آنها همنوايي ميکردند؛ يک مدّتي هم اينجوري ميگفتند. هيچکدام از اينها فايده نکرد؛ اين ترفندها نتوانست مردم را سست کند؛ فهم مردم و درک مردم از اهمّيت قضيه را نتوانست تحتالشّعاع قرار بدهد؛ حالا راههاي ديگري را هم دارند تجربه ميکنند.
سکوت آمريکاييها در اين دوره از انتخابات
البتّه دولتمردان آمريکايي به تجربه دريافتهاند که بايد اظهارنظر نکنند؛ هرچه اظهارنظر کنند، مردم عکسش عمل ميکنند، لذا اين دفعه آنها ساکتند؛ دولتمردهاي آمريکايي سکوت کردهاند، از ترس، هيچ حرف نميزنند که نبادا يک چيزي بگويند، مردم عکسش عمل کنند، امّا ريزهخواران خوان استکبار که رفتهاند آنجا و شدهاند نانخور دولت آمريکا و دولت انگليس، اينها مشغولند؛ در راديوها، در رسانههاي گوناگون، رسانههاي دنياي مجازي و اينترنت و امثال اينها شب و روز مشغولند. يکي از کارها اين است که نظرسنجيهاي دروغين پخش کنند و از اين نظرسنجيها نتيجه بگيرند که مردم علاقهاي به انتخابات ندارند.
3- ترفند دشمن براي دوقطبي جلوه دادن انتخابات ايران
يکي از اين ترفندهايي که اخيراً ياد گرفتهاند و دارند اعمال ميکنند، ايجاد دوقطبيهاي کاذب است؛ دوقطبيهاي دروغين. اين نکته، نکتهي مهمّي است؛ من يکقدري دربارهي اين بيشتر صحبت کنم با شما برادران و خواهران عزيز: دوقطبي دروغين.
خب، انتخابات مسابقه است؛ معلوم است در مسابقه همه تلاش ميکنند برنده بشوند، همه تلاش ميکنند جلو بيفتند؛ طبيعت مسابقه، شور و نشاط و دوندگي و مانند اينها است؛ انتخابات مسابقه است؛ يکي جلو ميافتد، يکي عقب ميماند؛ اين دشمني نيست، اين عناد نيست، اين دوقطبي شدن نيست. مرتّباً در راديوها و در تلويزيونها و در رسانههاي گوناگونشان خبر از دوقطبي شدن ملّت ايران -يعني دودستگياي که با همديگر دشمنند و عليه هم تلاش ميکنند- ميدهند.
دوقطبي واقعي در ايران: دوقطبي انقلاب و استکبار
بله، در ايران اسلامي يک دوقطبياي وجود دارد؛ دوقطبي انقلاب و استکبار. آن کساني که تفالههاي بازماندهي از دوران غلبهي استکبارند و هرکسي که دنبال آنها است، همفکر آنها است، بله، اينها با انقلاب بدند؛ اين دوقطبي هست امّا قاطبهي ملّت ايران، قاطبهي انقلابي، علاقهمند به نظام اسلامي، عاشق امام و خاطرات امام -آنهايي که امام را حتّي يک لحظه هم نديدند و بعد از رحلت امام به دنيا آمدند- و فرمايشات امام، صداي امام، توصيههاي امام و اصولي که امام پايهگذاري کرده [هستند]؛ قاطبهي ملّت ايران به اينها علاقهمندند؛ بله، [بين] آن کساني که به امام علاقهمندند، به انقلاب علاقهمندند، با کساني که اصل انقلاب را قبول ندارند، اصل نظام را قبول ندارند، البتّه يک دوقطبي اينجوري هست. من البتّه به آنهايي که حتّي نظام را هم قبول ندارند، گفتم ايران را که قبول داريد؛ [پس] براي عزّت ايران بياييد؛ حالا بعضي گوش ميکنند و بعضي هم گوش نميکنند.
القاء دو قطبي مجلس دولتي – مجلس ضد دولتي
الان در اين انتخابات، دو قطبي القا ميکنند؛ دوقطبيهاي القائي؛ اصلش آنجا است، اينجا هم گاهي تکرار ميشود؛ امّا کسانيکه اطّلاع دارند از تبليغات بيگانه، گوش ميکنند، خبر ميشوند، ميدانند که اين مال آنها است. دوقطبي مجلس دولتي و مجلس ضدّ دولتي؛ کأنّه در ايران يک عدّه طرفدار مجلس دولتياند، يک عدّه طرفدار مجلس ضدّ دولتياند؛ نه، ملّت ايران نه مجلس دولتي ميخواهند، نه مجلس ضدّ دولتي ميخواهند؛
ويژگي مجلس و نماينده مطلوب
ملّت ايران مجلسي ميخواهند که به وظايف خودش آشنا باشد؛ بداند که چه بر عهدهي او است در قانون اساسي؛ متعهّد باشد، متدين باشد، شجاع باشد، مرعوب آمريکا نباشد؛ علاقهمند واقعي به پيشرفت کشور باشد، پيشرفت کشور را در تربيتِ علمي جوانانِ بااستعدادِ اين کشور و اين ملّت بداند. اينجور مجلسي را ميخواهند؛ مجلسي که درد مردم را بشناسد، درد کشور را بشناسد، درصدد درمان و علاج آن دردها باشد -قانونگذاري يعني اين- مردم اينجور مجلسي را ميخواهند.
مجلس دولتي و مجلس ضدّ دولتي يعني چه! اينها دوقطبيهاي کاذب است. شما با يکايک ملّت ايران تماس بگيريد و بگوييد آيا شما مجلسي ميخواهيد که دردهاي کشور را، مشکلات کشور را، مشکلات مردم را بشناسد و بخواهد آن را حل کند يا مجلسي که طرفدار زيد يا عمرو باشد. جواب چيست از طرف مردم؟ معلوم است که مردم آن اوّلي را ميخواهند؛ براي مردم اين مهم است؛ مجلس متدين، مجلس متعهّد، مجلس شجاع، مجلس فريبنخور که فريب ترفند دشمن را نخورد؛ مجلسي که به عزّت ملّي و استقلال ملّي اهمّيت بدهد و عزّت ملّي را پايمال نکند، استقلال ملّي را پايمال نکند؛ بِايستد در مقابل طمعورزي و زيادهخواهي استکبار، در مقابل طمعورزي قدرتهايي که دستشان از ايران کوتاه شده و دارند تلاش ميکنند که دوباره برگردند و زمام قدرت را در اين کشور در دست بگيرند؛ اينجور مجلسي.
مسئلهي اقتصاد درونزا را ما مطرح کرديم؛ مردم مجلسي ميخواهند که براي اقتصاد درونزا، به معناي واقعي کلمه وقتگذاري کند، ريلگذاري کند و دولت موظّف بشود بر اساس اين حرکت بکند؛ آنچه مردم ميخواهند اينها است.
خطر نفوذ دشمن
يک نکتهي ديگر اين است که بنده از چندي پيش گفتم مراقب نفوذيها باشيد؛ بعضيها بيخود، برآشفته شدند؛ برآشفتگي ندارد. آمريکاييها براي بعد از دوران مذاکرات هستهاي، يک نقشه براي داخل ايران داشتند، يک نقشه براي منطقه. اين براي ما روشن بود و روشن شد. نقشه براي ايران داشتند، هنوز هم دارند؛ نقشه براي منطقه داشتند، هنوز هم دارند؛ دارند تلاش هم ميکنند؛ ميدانند که در مقابل اهداف پليد آنها در منطقه چه کسي محکم ايستاده؛ اين را هم ميدانند و متوجّهند. خب، وقتيکه دشمن براي داخل کشور برنامه دارد، چهکار ميکند؟ از نفوذي استفاده ميکند.
معناي نفوذ
معناي نفوذي اين نيست که حتماً رفته باشد پول گرفته باشد براي اينکه بيايد در فلان دستگاه نفوذ کند و خودش هم بداند چهکار دارد ميکند؛ نه، گاهي نفوذي، نفوذي است، خودش هم نميداند! امام (رضواناللهعليه) فرمودند گاهي حرف دشمن با چند واسطه از دهان مردمان موجّه شنيده ميشود. امام هوشيار بود، امام مجرّب بود. دشمن يک چيزي ميگويد، يک چيزي ميخواهد، اين را با وسايل گوناگوني، با چند واسطه کاري ميکند که از زبان فلان آدم موجّه که نه پولي از دشمن گرفته، نه تعهّدي به دشمن داده، بيرون بيايد. مگر نديديم اينها را؟ مگر تجربه نکرديم اينها را؟ در همين مجلس شوراي اسلامي مگر نديديم که يک نمايندهاي آمد نظام را متّهم کرد به دروغگويي! گفت ما ده سال است، سيزده سال است داريم به دنيا دروغ ميگوييم، در تريبون مجلس شوراي اسلامي! در اين منبر عمومي! خب، او حرف دشمن را دارد ميزند؛ دشمن به ما ميگفت شما دروغ ميگوييد! حالا يکي از خود ما پيدا ميشود ميگويد نظام دارد دروغ ميگويد! اين نفوذي نيست؟ احياناً خودش هم خبر ندارد و نميداند.
نفوذ دشمن در مجلس ششم
مجلسي داشتيم که در حال مذاکرات گرم دشوار هستهاي در دوراني که رئيسجمهور محترم فعلي ما رئيس مذاکرات هستهاي بود و داشتند با زحمت، با شدّت حرف ميزدند، با طرفهاي مقابل مجادله ميکردند و درواقع مبارزه ميکردند براي اينکه حرف ايران را سبز کنند، در مجلس طرح سهفوريتي آوردند براي اينکه حرف طرف مقابل سبز بشود! همانوقت رئيس هيئت مذاکره که رئيسجمهور محترم فعلي ما است، گلايه کرد و گفت ما داريم آنجا مبارزه ميکنيم، اينجا آقايان دارند طرح به نفع دشمن طرّاحي ميکنند؛ خب، اينها نفوذ است؛ اينها چيست؟ [مگر] نفوذ شاخودم دارد که بعضي تا گفته ميشود نفوذ، برآشفته ميشوند که آقا، گفتيد نفوذ، گفتيد نفوذ؟ بله، بايد مراقب بود.
مراقبت مردم و مسئولين در برابر نفوذ دشمن
خب، پس دشمن در فکر نفوذ است؛ چه کسي بايد مراقبت بکند؟ هم مردم بايد آگاهانه مراقبت بکنند، هم مسئولان، سياسيون، شخصيتهاي سياسي؛ آنها بيشتر لازم است مراقب باشند. مراقبت کنند آنچه ميدانند خواست دشمن است انجام نگيرد.
ضرورت برائت جستن از حمايتهاي دشمن
وقتي ميبينيد که دشمن يک حرفي ميزند براي ايجاد دودستگي [مثلاً] از شما تعريف ميکند، اين ميخواهد ايجاد ترديد بکند؛ خب دشمن که دوست شما نيست، وقتي شما ميبينيد که دشمن يک چنين ترفندي را دارد به کار ميبرد، بلافاصله و بيدرنگ ابراز بيزاري کنيد، بگوييد نخواستيم. شما که ميگوييد دشمن با اين کار قصد تفرقهافکني دارد، خب نگذاريد ذهن مردم مردّد شود. اين چيزها را بايد توجّه داشت. برميگرديم به فرمايشات امام؛ امام ميگفتند آنوقتي که دشمن از شما تعريف کرد، در رفتار خودتان و کارهاي خودتان ترديد پيدا کنيد و مراجعه کنيد ببينيد چه اشتباهي کردهايد که دشمن خوشش آمده و از شما تعريف ميکند.
دستورالعمل انقلاب اينها است، اينجوري بايد عمل کرد، اينجوري بايد پيش رفت؛ نبايد غفلت کرد. ادارهي کشور کار آساني نيست؛ پيش بردن يک ملّت به اين بزرگي، با اين عظمت و با اين رشادت کار يکذرّه دوذرّه نيست؛ بايد مواظب بود، بايد مراقب بود، بايد با چشم باز حرکت کرد، بايد با عزم راسخ در مقابل دشمن حرکت کرد. اين هم يک نکتهي مهمّي است که عرض کردم.
از ادبيات سياسي دشمن استفاده نکنيم
يک نکتهي ديگر اين است که ما از ادبيات سياسي دشمن استفاده نکنيم؛ من اين مسئله را، بخصوص به دوستان و برادران محترم خودمان در مشاغل گوناگون سياسي و دولتي و غير دولتي و مانند اينها تأکيد ميکنم؛ از ادبيات دشمن استفاده نکنيد.
تبين دو اصطلاح تندرو و ميانه رو مبتني بر ادبيات دشمن و ادبيات اسلامي
دشمنان انقلاب از روز اوّل آمدند تعبير ادبيات تندرو و ميانهرو را مطرح کردند؛ فلاني تندرو است، فلان جريان تندرو است، فلان جريان ميانهرو است. آن روز، از همه تندروتر هم از نظر آنها امام بزرگوار بود؛ امروز هم از همه تندروتر، به نظر آنها اين بندهي حقير هستم. ميانهرو حرف قشنگي است امّا اسلام اينجوري حرف نميزند؛ بفهميم معارف اسلامي را. اسلام، طرفدار ميانه و طرفدار «وسط» است: وَ کَذلِکَ جَعَلنٰکُم اُمَّةً وَسَطًا.(۳) امّا «وسط» در اسلام چيست؟ در مقابل تندرو است؟ نه، «وسط» در مقابل منحرف است: اَليمينُ وَ الشِّمالُ مَضَلَّةٌ وَ الطَّريقُ الوُسطيٰ هِي الجادَّة؛(۴) اين نهجالبلاغه است. راه ميانه يعني راه مستقيم، راه جادّه. اگر از اين راه مستقيم منحرف شديد -چه به اين طرف و چه به آن طرف- اين غير ميانه است. پس در مقابل ميانهرو تندرو نيست؛ در مقابل ميانهرو منحرف است. آن کسي ميانهرو نيست که منحرف از راه و منحرف از جادّه است؛ امّا در جادّه، بعضيها تندتر ميروند و بعضيها کندتر ميروند. تند رفتن در صراط مستقيم چيز بدي نيست؛ سابِقوا اِلي مَغفِرَةٍ مِن رَبِّکُم؛(۵) جلوتر برويد. آنهايي که امروز در بيرون از مرزهاي کشور ميگويند تندرو، مقصودي دارند و معنايي مورد نظرشان است. دوستان ما و برادران ما در داخل مراقب باشند آنچه مقصود او است تکرار نکنند. آنهايي که ميگويند تندرو، منظورشان کساني است که در راه انقلاب مصمّمتر و پايدارترند؛ حزباللّهيها را ميگويند تندرو. ميانهرو [هم] کسي است که در مقابل آنها تسليم باشد. در ادبيات سياسي آمريکا و انگليس و امثال اينها، معناي تندرو و ميانهرو اين است: تندرو کسي است که پايبند انقلاب است، ميانهرو کسي است که در مقابل خواستههاي آنها تسليم است. حالا چه کسي در مقابل آنها تسليم است؟ خوشبختانه خودشان هم اعتراف دارند و ميگويند در ايران ميانهرو نداريم، همه تندروند. اين حرف حرف درستي است؛ در ملّت ايران هيچکس طرفدار وابستگي به اينها نيست. گاهي غفلت ميشود، لغزش بهوجود ميآيد و بعضي اشتباه ميکنند، امّا قاطبهي ملّت ايران طرفدار انقلابند، دنبالهروِ انقلابند و پافشاري بر انقلاب ميکنند؛ آنها به اين ميگويند تندرو. چرا ما تکرار کنيم حرف آنها را؟ به داعش هم ميگويند تندرو؛ داعش تندرو است؟ داعش منحرف است؛ منحرف از اسلام است، منحرف از قرآن است، منحرف از صراط مستقيم است. ما به اين معنا تندرو نداريم. توجّه کنند ادبياتي که دشمن به کار ميبرد و معناي خاصّي را که در نظر دارد ما تکرار نکنيم.
کار انتخاب را درست انجام دهيد
من يک نکتهي ديگر هم عرض بکنم که نکتهي آخر باشد. برادران عزيز، خواهران عزيز، فرزندان عزيز من، جوانان! هرچه انتخاب کنيد براي خودتان انتخاب کردهايد. انتخاب خوب شما به خود شما برميگردد؛ اگر انتخاب با غفلت انجام بدهيد که انتخاب بدي از آب دربيايد و از کار دربيايد، بدياش به شما برميگردد؛ خاصيت کار اين است. با اختيار و با اراده داريد يک اقدامي را انجام ميدهيد، سعي کنيد کار را درست انجام بدهيد. اگر درست و با دقّت انجام داديد، دو فايده ميبريد:
اوّلاً خداي متعال از شما راضي ميشود که کار را درست انجام دادهايد؛
ثانياً نتيجهي کار به احتمال زياد نتيجهي درست خواهد بود. اگرچنانچه کار را با ملاحظه و با دقّت انجام بدهيم، ممکن هم هست يکوقتي نتيجه خوب از آب درنيايد امّا آن اجر اوّلي وجود دارد؛ وقتي کار را شما با دقّت و با بصيرت انجام داديد، خداي متعال از شما قبول ميکند، ولو يک اشتباهي هم انسان در اثنا کرده باشد؛ امّا اگر بيدقّت انجام داديد، نه؛ خداي متعال هم ناراضي ميشود، احتمال مصادف شدن با حق هم کم ميشود.
انتخاب که ميخواهيد بکنيد، بشناسيد و انتخاب کنيد؛ بشناسيد. به دينشان، به تعهّدشان، به وفاداريشان به انقلاب، به ايستادگيشان در راه انقلاب، به عزم و ارادهشان، به شجاعتشان و به مرعوب نشدنشان خاطرجمع بشويد، [آنوقت] رأي بدهيد؛ چه در انتخابات مجلس شوراي اسلامي، چه در انتخابات مجلس خبرگان؛ فرقي نميکند، هر دو مهم است، که من قبلاً دربارهي اهمّيت هر دو صحبت کردهام.
جايي که نميشناسيد به افراد مطمئن رجوع کنيد
آنجايي هم که نميشناسيد، نگوييد من نميشناسم پس رأي نميدهم؛ نه، برويد سراغ کساني که به دين آنها، به تعهّد آنها و به بصيرت آنها اطمينان داريد، از آنها سؤال کنيد؛ اين راه علاج است.
نصرت الهي براي مومنين
بنابراين، راه روشن است، هدف روشن است، وظيفه و تکليف روشن است، کار هم بزرگ است. و وقتي انسان کار بزرگ را و کار خدايي را درست انجام داد، اِن تَنصُرُوا اللهَ ينصُرکُم؛(۶) وقتي شما در راه نصرت الهي قدم زديد، خداي متعال قطعاً شما را نصرت خواهد کرد. در آن صورت، نتيجهي انتخابات نتيجهاي خواهد بود که انشاءالله به نفع کشور است هرچه باشد.
و بدانيد من اعتقاد راسخ دارم با همهي تلاشي که دشمن دارد ميکند -که در اين ۳۷ سال، دشمن دائماً تلاش کرده است- براي ضربه زدن به انقلاب، و انقلاب و کشور دائماً بهرغم اَنف او(۷) پيش رفته است، بدانيد بعد از اين هم خداي متعال پيروزي نهايي را براي شما ملّت ايران و براي اين کشور مقدّر فرموده است و انشاءالله شما به نتيجه خواهيد رسيد و خداي متعال دشمنان شما را مغلوب خواهد کرد و به فضل الهي دشمن نخواهد توانست به اين انقلاب و به اين نظام اسلامي هيچگونه ضربهاي وارد کند.
از خداوند متعال علوّ مقام شهيدان عزيز را و علوّ مقام امام بزرگوار را که اين راه را در مقابل ما گشودند، مسئلت ميکنيم و توفيقات ملّت ايران را در همهي مسائلشان، بخصوص در اين مسئلهاي که انشاءالله دو روز بعد با آن مواجه هستند، از پروردگار عالم مسئلت ميکنيم.
والسّلام عليکم و رحمةالله و برکاته
۱) در ابتداي اين ديدار، حجّتالاسلام مصطفي حَسناتي (امام جمعهي نجفآباد) مطالبي بيان کرد.
۲) شهيد احمد کاظمي (فرمانده نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي)
۳) سورهي بقره، بخشي از آيهي ۱۴۳؛ «و بدينگونه شما را امّتي ميانه قرار داديم ...»
۴) نهجالبلاغه، خطبهي ۱۶
۵) سورهي حديد، بخشي از آيهي ۲۱؛ «[براي رسيدن] به آمرزشي از پروردگارتان، بر يکديگر سبقت جوييد ...»
۶) سورهي محمّد، بخشي از آيهي ۷
۷) برخلاف ميل و خواستهي او