به معراج شهدا میروم تا همچون هزاران زائر دیگر این لالههای وطن را زیارت کنم و از حضور نورانی شهدا تبرک جویم و با چند تن از حاضران در معراج نیز گفتو گو کنم تا از حال و هوای حضور در کنار شهدای تازه تفحص شده بگویند. به معراج شهدا می روم تا ضمن تبریک و زیارت این شهدا از نزدیک با حال و هوای آنجا انس پیدا کنم.
خودم را بیشتر شناختم
یکی از زائران شهدا که دانشجوی ترم 4 رشته پزشکی دانشگاه علوم پزشکی جندیشاپور اهواز است میگوید: به خاطر خودم به معراج شهدا آمدم و پیکرهای شهدا را زیارت کردم، وقتی بچهها گفتند که این شهدا را به اهواز آوردند باور نمیکردم، از اخبار و جای دیگر هم متوجه نشده بودم ولی وقتی به اینجا آمدم منقلب شدم.
این جوان لامردی با بیان اینکه در معراج شهدای اهواز خودم را بیشتر شناختم، اضافه میکند: قبلا درباره شهدا شنیده بودم ولی در اینجا آنها را با تمام وجود حس کردم.
علیرضا یکی دیگر از زائران شهدا که دانشجوی کارشناسی ارشد تربیت بدنی دانشگاه شهید چمران است نیز میگوید: وقتی که وارد حسینیه معراج شهدا شدم و با پیکر پاک این شهدا مواجه شدم واقعا شوکه شدم، چون حال و هوای اینجا با چیزی که فکر میکردم خیلی متفاوت بود، حس کردم زمان جنگ است این عزیزان تازه شهید شدند و ما به زیارت آنها آمدیم.
این دانشجوی همدانی در پاسخ به این سوال که چه حرفی با شهدا داری، بیان میکند: فقط میتوانم به شهدا بگویم شرمندهایم، شرمنده از وضعیت کنونی جامعه، شرمنده از اعمال خودمان، شرمنده از همه چیز، آنها برای چه رفتند و چه میخواستند! ما چه کردیم و در چه وضعیتی قرار داریم!!
حس و حال حضور در کنار شهدا قابل توصیف نیست
به سراغ یکی دیگر از زائران شهدا که خود را علی احمدی سواری 17 ساله و ساکن منطقه شهید باهنر اهواز معرفی میکند، میروم که میگوید: برای سومین بار است که به معراج شهدای اهواز میآیم ولی تا کنون این تعداد شهید را از نزدیک زیارت نکرده بودم، واقعا حس و حال حضور در کنار شهدا قابل توصیف نیست، از شهدا خواستم که کمک کنند بتوانم راهشان را ادامه دهم و همیشه در راه راست گام بردارم.
کیوان کوراوند دانشجو اهل شهرستان ایذه که به زیارت شهدای تازه تفحص شده آمده نیز بیان میکند: فضای معنوی خیلی خوبی در معراج شهدای اهواز حاکم است و من که برای نخستین بار شهدا را از نزدیک زیارت میکنم واقعا این معنویت را حس کردم.
این دانشجو ایذه ای در پاسخ به این سوال که از شهدا درخواستی هم داشتی عنوان میکند: چون بار اولم بود که به زیارت شهدا آمدهام هنوز مبهوتم و چیزی از آنها نخواسته ام.
دوست دارم شهید شوم
حسین اورنگی یکی از نوجوانانی که با خانواده از تهران به معراج شهدا آمده است نیز درباره حس و حالش در معراج شهدای اهواز میگوید: وقتی شهدا را از نزدیک زیارت کردم خیلی احساس خوبی به من دست داد و دوست داشتم جای آنها باشم زیرا مردم خیلی دوستشان دارند و عزیز همه هستند، فرقی هم ندارد که شهید را بشناسی یا نشناسی همین که نام شهید دارد همه او را گرامی میدارند و احترامش میکنند.
این نوجوان خوزستانی عنوان میکند: وقتی به ما گفتند شهید گمنام آوردند به همراه دوستان به معراج شهدا آمدیم و به آنها متوسل شدیم تا ما را در زندگی یاری کنند، خودم هم دوست دارم مثل اینها شهید شوم.
کفن های شهدای گمنام با ما حرفها دارند
محمدمهدی بهمئی، میگوید: زیاد به اینکه به زیارت شهدا بیایم اعتقاد نداشتم ولی به همراه دوستانم به معراج شهدا آمدم خیلی خوب است و حال و هوای عجیبی دارد، اولش که به اینجا میآیی فکر میکنی که با چند تکه استخوان رو به رو هستی ولی واقعا اینطور نیست، در واقع اینها بهترین بندگان خدا هستند.
وی ادامه میدهد: دایی خودم نیز سالها مفقودالاثر بود وقتی که پیکرش را آوردند اندازه یک قنداق نوزاد بود انتظار خیلی سخت است، برخی از این30 شهید شناسایی میشوند ولی برخی گمنام هستند که خدا به خانوادههای آنها صبر دهد.
خوش به حال شهدا
فضای سنگین و مبهوت کننده ای است ، کم کم باید از شهدا جدا شویم و با آنها خداحافظی کنیم اما ترک این فضا سخت است، یکی در گوشه ای نشسته و گریه می کند، دیگری آرام با شهیدی نجوا میکند، عده ای در دفتر مطالبی می نویسند به حق که اینان عند ربهم یرزقونند و بر سفره سید الشهدا مهمان و نظاره گر ما هستند. شهدا برای ما هم دعا کنیدکه ما مردگان و شما زندگانید.