سیزدهمین اجلاس دوره ای سازمان کنفرانس اسلامی با عنوان « وحدت و همبستگی به خاطر عدالت و صلح » با حضور 50 کشور اسلامی در شرایطی در استانبول ترکیه برگزار گردید که جهان اسلام و به خصوص مسلمانان خاورمیانه با بحران های چند لایه ای و خانمان سوز مواجه هسنتد.
انتظار می رفت سازمان مذکور با رویکرد رهیافت گرانه، حداقل پیامی را در جهت حل این بحران ها به جامعه مسلمین می رساند، اما آنچه به نمایش گذاشته شد تصویر یک تابوتی بود که قرار است فلسفه وجودی یک سازمان را که ادعای نمایندگی یک و نیم میلیارد مسلمان را دارد، دفن کند. در این اجلاس مقامات عربستان سعودی تلاش کردند با در حاشیه قرار دادن جنایت رژیم صهیونیستی، مخالفت با جمهوری اسلامی ایران و حزب الله لبنان را به موضوع فعال اجلاس تبدیل کنند و با این وضعیت تابلویی از فرقه گرایی افراطی را به نمایش گذارند. اقدامات عربستان و همراهانش باعث شد که از طرف صهیونیست ها و غربی ها، اجلاس سازمان کنفرانس اسلامی به مثابه فرصتی تحلیل شود و در مقابل توده های اجتماعی و نخبگی جهان اسلام از تداوم حیات سازمانی که با ادعای مبارزه با صهیونیست ها شکل گرفته بود، نا امید شوند. با این اوصاف در این یاداشت ضمن اشاره به فلسفه وجودی سازمان کنفرانس اسلامی، به دلایلی که منجر به رویکرد مغرضانه عربستان گردیده است اشاره می شود.
فلسفه سازمان کنفرانس اسلامی
جنگ شش روزه اعراب با رژیم صهیونیستی در 1967 و شکست ناباورانه کشورهای عربی در این جنگ و از دست رفتن بخش های وسیعی از اراضی آنان، از جمله بیت المقدس از یک سو و به آتش کشیدن مسجد اقصی توسط رژیم صهیونیستی از سوی دیگر، عواملی بود که زمینه ساز تاسیس سازمان کنفرانس اسلامی در گردهمایی سران کشورهای اسلامی در 23سپتامبر 1969 در رباط پایتخت مراکش شد. سازمان مذکور با 60 کشور عضو، با شعارهایی همچون ایجاد همکاری و تفاهم اسلامی و کوشش در راه همبستگی امت اسلام برای اهداف مشترک، تکیه بر حفظ ارزش های معنوی، استحکام پیوندهای برادری و دوستی و مذهبی بین کشوهای مسلمان و مهم تر از همه حمایت از ملت فلسطین برای آزادی اراضی اشغالی از دست صهیونیست ها، تاسیس شده است.
این اهداف تا کنون حداقل در اجلاس های سازمان کنفرانس اسلامی دنبال شده و حداقل اعضایی این سازمان که سعی بر عادی سازی روابط خود با اسرائیل دارند، در ظاهر از فلسطین و آرمان های سازمان کنفرانس اسلامی حمایت می کردند، اما در اجلاس دو روز قبل در ترکیه، برخی از اعضا همچون ترکیه، عربستان و برخی کشورهای حوزه خلیج فارس، با اقداماتی که گذشت، اهداف اصلی سازمان کنفرانس اسلامی را از اساس زیر سوال بردند و ظلم بزرگی در حق ملت های اسلامی مرتکب شدند. آنان به جای محکوم کردن رفتاری که این روزها صهیونیست ها در زمینه گسترش شهرک سازی و ادامه محاصره غزه دارد، بر اختلاف افکنیدر جهان اسلام و خشنود کردن صهیونیسم اصرار کردند.
دلایل رفتار ساختار شکن سعودی ها
رفتار عربستان از آن روی ساختار شکن بود که کاملا متعارض با اصل فلسفه وجودی و اصول شناخته شده سازمان کنفرانس اسلامی بود، از این رو فرصت های متصور از این گونه رویکرد برای صهیونیست ها راهبردی می باشد. رفتارهای به نمایش گذاشته شده توسط سعودی ها دلایل مختلفی داشته که در ذیل به مهم ترین آنها اشاره می گردد.
1- منحرف نمودن افکار عمومی از جنایات صورت گرفته در یمن و سوریه؛ اقدامات غیر انسانی سعودی ها در یمن و سوریه انزجار ملت های مسلمان جهان را برانگیخته است، تا جایی که چهره آل سعودی جلوه هایی از ماهیت صهیونیست ها را به نمایش می گذارد. با این اوصاف دیپلماسی زرمدار این رژیم توانست سران کشورهای فقیر مسلمان را قانع سازد که در جنجال سازی علیه جمهوری اسلامی ایران و خط مقاومت، آن ها را همراه کنند.
2- پیام به صهیونیست ها به عنوان متحد منطقه ای؛ سعودی ها در مقاطع مختلف با صهیونیست ها علیه مقاومت اسلامی همکاری کرده اند که جنگ 33 روزه بارزترین آن بود، اما در شرایط نوین منطقه ای به خصوص برای ضربه زدن به حکومت سوریه در سطح شریک راهبردی عمل می کنند. با این تفسیر رفتار سعودی ها پیام مهمی می تواند به تل آویو محسوب شود.
3- فرورفتن در فرقه گرایی جاهلانه مذهبی؛ سعودی ها در سال های اخیر چنان در باورهای وهابیت تکفیری غرق شده اند که قادر به تعامل انسانی با سایر مذاهب و فرق های اسلامی نیستند و از هیمن رو میلیارد ها دلار هزینه برای شیعه هراسی کرده و می کنند. به همین جهت تحمل دیدن اقتدار جامعه و رهبران تشیع را ندارند. جو سازی علیه حزب الله لبنان از این دیدگاه نشات می گیرد.
فرجام سخن
اقدام عربستان در این اجلاس هرچند علیه اقتدار جمهوری اسلامی ایران در یک سازمان بین المللی بود، اما در ماهیت امر اقدام علیه موجودیت و فلسفه وجودی سازمان کنفرانس اسلامی است، البته با این اقدام مدیریت دولت ترکیه نیز که میزبان دوره ای سازمان کنفرانس اسلامی بود زیر سوال رفت، زیرا سعودی ها در جایگاهی نیستند که در مورد حقوق بشر، همبستگی اسلامی و مقاومت اسلامی برای سازمان کنفرانس اسلامی دستور کار تهیه کنند.
امروزه این رژیم مظهر جاهلیت و قهقرایی است. پس انتظار غالب از جامعه اسلامی با دولت های ملی این است که تحرکات سعودی ها را با دقت بیشتری رصد کنند و اجازه ندهند منافع صهیونیست ها را با ادله های طایفه گرایی خود تقویت نمایند. دولتمردان جوامع اسلامی همواره به یاد داشته باشند که موضوع فعال این سازمان مبازره با رژیم صهیونیستی است و نباید اجازه داد که صهیونیست ها با تفسیر تضادهای موجود بین کشورها، اهداف راهبردی برای خود تعریف کنند.
نکته مهم دیگر این که چنان چه برخی دولت های اسلامی روند تطمیع شدنشان را در مقابل دلارهای نفتی عربستان متوقف نکنند، ریاض همه سرمایه های جهان اسلام را در خدمت صهیونیسم قرار خواهد داد. وقتی ژنرال مصری دو جزیره راهبردی کشورش را به خاطر یک مشت دلار به سعودی ها هدیه می دهد، یکه تازی عربستان افزایش می یابد و مسلما این یکه تازی یا در خدمت تروریست های تکفیری خواهد بود و یا در خدمت صهیونیسم. امروز آل سعود، تروریسم تکفیری و صهیونیسم، حکم مثلث شومی همچون مثلث برمودا را دارد که سرمایه های جهان اسلام را درون خود به نابودی می کشاند و مواجهه اخیر عربستان با سازمان کنفرانس اسلامی از این قبیل بود./