صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۱۲ خرداد ۱۳۹۵ - ۰۹:۳۷  ، 
شناسه خبر : ۲۹۱۶۵۷
چنین و چنان صفحه ای است که در آن داستان ها و حکایت های کوتا با موضوعات اخلاقی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و... برای استفاده مخاطبین به صورت روزانه بارگذاری می شود.
چنين نقل شده است كه؛ رندي را دو زن بود. روزى هر دوى آن‏ها نزد او آمدند و پرسيدند: كدام يك از ما را بيش‏تر دوست دارى؟ رند در تنگنا افتاد و جواب مبهمى داد. گفت: هر دوى شما را يك اندازه دوست دارم. اما آن‏ها قانع نشدند و رند را در فشار گذاشتند تا اينكه زن جوان‏تر گفت: اگر ما هر دو در دريا بيفتيم و در حال غرق شدن باشيم، تو كدام يك از ما را اول نجات مى‏دهى؟ رند سرگردان ماند. بالأخره به زن قديمش رو كرد و گفت: گمان مى‏كنم تو كمى شنا بلدى، آيا اين‏طور نيست، عزيزم!
نام:
ایمیل:
نظر: