صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

بین الملل >>  آمریکاواروپا >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۲ مهر ۱۳۹۵ - ۰۹:۰۰  ، 
شناسه خبر : ۲۹۵۵۹۲
در دو سال اخیر و به دنبال افشا شدن نقش عربستان در حوادث 11 سپتامبر روابط ریاض و واشنگتن اندکی تغییر پیدا کرد و رسانه ها و افکار عمومی بر قانونگذاران آمریکایی فشار آوردند تا حق شکایت خانواده های قربانیان 11 سپتامبر از عربستان را به رسمیت بشناسند. این موضوع که در کنگره تبدیل به مصوبه شد و وتوی اوباما نیز نتوانست مانع آن شود، آیا می تواند روابط عربستان و آمریکا را دچار تنش کند؟
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/یوسف شفیعی
بازیگران بین المللی معمولا برای تحقق اهداف خود اقدام به اتحاد و ائتلاف می کنند، اما این اتحادها و ائتلاف ها هیچ گاه دائمی نیست و معمولا کشورهای ضعیف در این ائتلاف ها تنها ابزاری در خدمت منافع قدرت های بزرگ هستند و تاریخ مصرف آن ها تا زمان مفید بودن آن هاست.
روابط عربستان و آمریکا نیز که از فردای جنگ جهانی دوم شکل گرفت، بر اساس همین قاعده بوده است. در واقع عربستان که به جز نفت هیچ گونه ابزار قدرت دیگری در دست ندارد به عنوان یک کشور ضعیف با آمریکا وارد اتحادی شد که منافع آمریکا را محقق می کرد و آمریکا نیز امنیت سعودی ها را تامین می کرد. در طول 7 دهه گذشته آمریکا از عربستان به بهترین شکل ممکن در راه منافع خود بهره برداری کرده است، اما در سال های اخیر اختلافاتی بین دو کشور به وجود آمده است که این اختلافات اخیر با مصوبه جدید کنگره وارد فاز جدیدی شد.
در دو سال اخیر و به دنبال افشا شدن نقش عربستان در حوادث 11 سپتامبر روابط ریاض و واشنگتن اندکی تغییر پیدا کرد و رسانه ها و افکار عمومی بر قانونگذاران آمریکایی فشار آوردند تا حق شکایت خانواده های قربانیان 11 سپتامبر از عربستان را به رسمیت بشناسند. این مسئله جنجال زیادی به پا کرد و عربستان تهدید کرد که در صورت تصویب این قانون، 700 میلیارد سرمایه خود را از آمریکا خارج خواهد کرد، اما در نهایت کنگره آمریکا، حق شکایت خانواده‌های قربانیان حملات 11 سپتامبر از دولت عربستان را به رسمیت شناخت. مطابق این مصوبه اگر نقش دولت عربستان در حملات ۱۱ سپتامبر اثبات شود، خانواده‌های قربانیان اجازه دارند که از این دولت شکایت کنند. "باراک اوباما"، همان طور که از پیش گفته بود، مصوبه کنگره را وتو کرد، اما کنگره آمریکا با اصرار بر مصوبه خود، چهارشنبه هفته گذشته، قانون عدالت علیه حامیان تروریسم (جاستا) را به تصویب رساند و بدین ترتیب وتوی باراک اوباما را لغو کرد.
 سنای آمریکا با رای قاطع ۹۷ به یک، علیه وتوی "باراک اوباما" در مصوبه شکایت خانواده‌های قربانیان ۱۱ سپتامبر از عربستان رای داد. مجلس نمایندگان نیز با اکثریت قاطع ٣٣٨ به ۷۴، تصمیم سنا را تایید کرد. این اولین بار است که کنگره آمریکا اکثریت لازم را برای لغو وتوی "باراک اوباما" داشته است. طبق قوانین آمریکا، قانونگذاران در دو مجلس نمایندگان و سنا می‌توانند با کسب رای موافق بیش از دو سوم اعضای خود، وتوی رییس‌جمهور این کشور علیه مصوبات کنگره را لغو  کنند.  دولت باراک اوباما نگران آن است که این مصوبه روی روابط آمریکا و عربستان تاثیر منفی بگذارد.



سناتورهای حامی مصوبه اعلام کردند که به رسمیت شناختن حق شکایت، احترام به خانواده‌های قربانیان بوده است. ۱۵ نفر از ۱۹ هواپیماربایی که حملات به برج‌های تجارت جهانی را در 11 سپتامبر انجام دادند، شهروند سعودی بودند. بر اساس قانون موسوم به جاستا، هر کسی می‌تواند از کشورهایی که به اصطلاح از ‌آنها به عنوان حامیان تروریسم یاد می‌شود، شکایت کند. رئیس‌جمهور آمریکا با بیان این که کنگره با شکستن وتوی او مرتکب «اشتباه» شده، گفت قانون تعقیب قضایی دولت‌های خارجی می‌تواند آمریکایی‌ها را به دردسر اندازد. در مقابل وزارت خارجه عربستان هم تصویب قانون «عدالت علیه حامیان تروریسم» (جاستا) در کنگره آمریکا را محکوم کرد، و به آمریکا هشدار داد که خود این کشور از این قانون متضرر خواهد شد. روزنامه المصریون اعلام کرد که ریاض این اقدام آمریکا را همچون «خنجری از پشت» تلقی می کند. تصویب این قانون در حالی است که رویترز در گزارشی اعلام کرد، دولت عربستان علیه این مصوبه، یک کارزار لابیگری به راه انداخته بود.
این مصوبه چه تاثیری بر آینده روابط دو کشور دارد و آیا باید شاهد فاصله گرفتن عربستان و آمریکا از یکدیگر بود؟

سرچشمه اختلافات
نقطه آغاز اختلافات میان آمریکا و عربستان به بیداری اسلامی در منطقه باز می‌گردد. واشنگتن در سال 2011 برای نجات حسنی مبارک – دیکتاتور سابق مصر – به رغم سال ها وفاداری او به آمریکا و خدمت به منافع این کشور در منطقه، هیچ تلاشی انجام نداد و با این کار، تلویحاً به عربستان فهماند با تداوم موج این انقلاب ها ممکن است سرنوشتی مشابه مصر در انتظار نظام پادشاهی سعودی باشد. اما از بخت مساعد عربستان، این موج پیش از رسیدن به عربستان از ریل خارج شد و کودتای نظامی «عبدالفتاح السیسی» در مصر نیز وضع این کشور را مجدداً به نفع عربستان تغییر داد. با این حال، نارضایتی آشکار دربار سعودی از بی‌تفاوتی آمریکا نسبت به سرنوشت متحدان منطقه‌ای خود همچنان به قوت خود باقی ماند تا این که اجتناب اوباما از اقدام نظامی علیه دولت بشار اسد - رئیس جمهور سوریه - در سال 2013، ریاض را با تمام هزینه‌هایی که برای براندازی دولت مشروع سوریه صرف کرده بود، بیش از پیش در تداوم اتکایش به آمریکا ناامید کرد. پس از آن بود که عربستان در سال 2014 برای زمین‌گیر کردن صنعت نفت ارزان (شیل) آمریکا وارد یک جنگ نفتی آشکار با این کشور شد و با افزایش تولید خود، بهای 120 دلاری نفت را به زیر 40 دلار رساند؛ اقدامی که باعث تعطیلی بسیاری از سکوهای نفتی آمریکا به قیمت کاهش درآمدهای نفتی عربستان و در عین حال، دوری بیشتر دو کشور از یکدیگر شد.  
در این بین، به نوشته گاردین، امضای توافق هسته‌ای با ایران در سال 2015 نیز تقریباً به مقامات ریاض ثابت کرد واشنگتن دیگر مانند گذشته معتقد به نقش محوری عربستان در منطقه نیست و به دست آوردن ایران را بر از دست دادن عربستان ترجیح می‌دهد. به نوشته این روزنامه انگلیسی، در چارچوب سیاست خاورمیانه‌ای جدید اوباما، گشایش در روابط با ایران ایده خوبی برای واشنگتن بود؛ اما برای عربستانی که ایران را دشمن همیشگی خود، و خود را محور اصلی مناسبات منطقه می‌داند، به هیچ وجه خوشایند نبود. در چنین فضایی اوباما در آوریل سال جاری (اردیبهشت 95) برای دیدار با پادشاه عربستان و شرکت در اجلاس سران شورای همکاری خلیج فارس برای چهارمین بار در طول دوران ریاست جمهوری خود وارد ریاض شد؛ اما توافق هسته‌ای با ایران، پا پس کشیدن از بحران سوریه و زمزمه‌های اولیه‌ای که در آن زمان درباره لزوم سلب مصونیت قضایی از دولت عربستان به دلیل مشارکت در حملات تروریستی 11 سپتامبر در کنگره آمریکا به گوش می‌رسید، تماماً با استقبال سرد عربستان از اوباما پاسخ داده شد. 



ملک سلمان – پادشاه عربستان – در اقدامی که به وضوح حاکی از ناخشنودی وی از عملکرد دولت اوباما بود، در حالیکه پیشتر استقبال گرمی از همتایان عرب خود در فرودگاه ریاض به عمل آورده بود، از رفتن به فرودگاه برای استقبال از اوباما امتناع کرد. به نوشته سی‌ان‌ان، حتی تلویزیون دولتی عربستان نیز لحظه ورود اوباما به خاک عربستان را تحت پوشش خبری خود قرار نداد. در مقابل اقدام اخیر کنگره آمریکا نیز به عنوان مهمترین ضربه آمریکا به عربستان تحلیل می شود.

پیامدهای مصوبه جدید کنگره
با توجه به اهمیت استراتژیک عربستان در سیاست خارجی آمریکا و منافعی که روابط عمیق و دوستانه با ریاض برای آمریکا دارد، نباید مصوبه اخیر را به معنای یا تیرگی روابط طرفین قلمداد کرد. هرچند ممکن است مصوبه اخیر کنگره در خصوص دریافت غرامت از عربستان برای آسیب دیدگان حادثه 11 سپتامبر، سردی در روابط طرفین ایجاد کند و رنجش مقامات سعودی را در پی داشته باشد، ولی بی تردید باعث سردی طولانی مدت روابط و یا کاهش روابط بین طرفین نخواهد شد، به ویژه اینکه اوباما و دولت او به شدت با مصوبه کنگره برخورد کردند و تصمیم اعضای کنگره را احمقانه توصیف کردند . عربستان برای آمریکا لنگرگاه سیاست خارجی اش به حساب می آید و کاخ سفید از داشتن رابطه با عربستان سودها و منافع کلانی را نصیب خود ساخته است. عربستان بزرگترین خریدار تسلیحات آمریکا در منطقه است و بعد از چین  بزرگترین سپرده گذار مالی در بانک های آمریکا نیز می باشد.  از همه مهمتر  اینکه عربستان در کنار رژیم صهیونیستی مهمترین مجری سیاست ها و خواسته های آمریکا در منطقه است.

هدف مصوبه
با این حال هدف اصلی این مصوبه کنگره چیست؟ عربستان در سال های اخیر با حمایت از تروریست ها و دخالت در کشورهای دیگر باعث ایجاد موج جهانی تنفر علیه خود شده است. حمله به یمن تیر خلاصی بر جایگاه عربستان در نزد افکار عمومی در کشورهای مختلف بود، چرا که این تجاوز هزاران غیر نظامی را به خاک و خون کشید و بیش از 1000 کودک قربانی این جنگ شدند. این تجاوز در حالی اتفاق افتاد که آمریکا و انگلیس بزرگترین تامین کنندگان تسلیحات نظامی عربستان بودند و آل سعود با این سلاح ها به کشتار مردم یمن پرداخته و می پردازد. این امر  باعث شد تا تنفر عمومی نسبت به آمریکا و انگلیس نیز افزایش یابد و قانونگذاران آمریکا خود را تحت فشار افکار عمومی ببینند، به ویژه این که گزارش های مختلفی از نقش عربستان در حادثه 11 سپتامبر نیز منتشر شده بود و کنگره آمریکا در مورد اعلام جرم علیه عربستان هیچ کاری انجام نداده بود. بنابراین مصوبه اخیر کنگره با هدف کاهش فشارهای افکار عمومی انجام گرفت. از سوی دیگر آمریکا برای تحت فشار قرار دادن عربستان به اعطای امتیازات بیشتر  و همچنین همراهی در پرونده های منطقه ای به سمت تصویب این لایحه رفت؛ نوعی نمایش برای تبرئه کاخ سفید از جنایات عربستان در منطقه. این همان نمایشی است که امروزه انگلیسی ها نیز با اعلام قطع فروش سلاح به عربستان به راه انداخته اند، در حالی که اصل قضیه می تواند چیز دیگری باشد.

پایان سخن
مصوبه جدید کنگره آمریکا نمی تواند 70 سال روابط عربستان و آمریکا را با چالش اساسی مواجه کند و نیاز دو طرف به یکدیگر فراتر از این اختلافات است. عربستان برای تامین امنیت خود و همچنین به دست آوردن سکوت و حمایت آمریکا در مورد نقض حقوق بشر حاضر به تبعیت از آمریکا تحت هر شرایطی است و آمریکا نیز به نفت و موقعیت جغرافیایی عربستان و همراهی این کشور با رژیم صهیونیستی برای پیشبرد منافع خود نیازمند است. در مجموع باید گفت که این مصوبه کنگره دو هدف را دنبال می کند از یک سو پاسخی به فعالان حقوق بشری و همچنین نهاد های مردمی مختلف است که به همراهی آمریکا با جنایت های عربستان معترض هستند و از سوی دیگر این مصوبه فشار لازم را برای گرفتن امتیازات بیشتر آمریکا از عربستان و همراهی این کشور در سیاست های خاورمیانه ای به ریاض وارد می کند. بنابراین نباید این مصوبه را یک تنش در روابط دو کشور تفسیر و تحلیل کرد./

نام:
ایمیل:
نظر: