صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

بین الملل >>  آمریکاواروپا >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۹ آبان ۱۳۹۵ - ۰۸:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۲۹۶۱۹۲
چرا اندیشکده‌های بروکینگز و واشنگتن به جنگ عشق می ورزند؟
اریک زوئس که تحلیل گران موسسه بروکینگر را «کارشناسان طبقه اشراف در آمریکا» می نامد، اقدام آنان را در ارائه اخبار دروغ و تفسیرهای غیر واقعی در موضوع دروغین استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی، شرح می دهد که چگونه دولت اوباما را تا مرز حمله نظامی به سوریه پیش برد. در این مقاله همچنین به برنامه های قطر جهت سلطه بر منابع نفتی سوریه و نیز تلاش آمریکا جهت سیطره بر خطوط نفتی اوکراین اشاره شده است.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل
اریک زوئس، نویسنده و تاریخ پژوه آمریکایی در مقاله ای که هفته قبل (24 اکتبر 2016)، در پایگاه خبری گلوبال‌ریسرچ در موضوع «نظامی‌گری و سلاح‌های کشتار جمعی، تبلیغات جنگی ناتو و آمریکا» منتشر کرد، به بررسی اقدامات کارشناسان موسسه بروکینگر در ارائه اخبار و تحلیل های دروغ از جمله در موضوع سوریه می پردازد و توضیح می دهد که چگونه این کارشناسان در جهت منافع مالی و دریافت پول از سرمایه داران آمریکایی، به این خبرسازی ها و تحلیل های دروغ روی می آورند تا زمینه دخالت نظامی امریکا در منطقه غرب آسیا را فراهم سازند. اریک زوئس که این تحلیل گران را «کارشناسان طبقه اشراف در آمریکا» می نامد، اقدام آنان را در ارائه اخبار دروغ و تفسیرهای غیر واقعی در موضوع دروغین استفاده دولت سوریه از سلاح شیمیایی شرح می دهد که چگونه دولت اوباما را تا مرز حمله نظامی به سوریه پیش برد. در این مقاله همچنین به برنامه های قطر جهت سلطه بر منابع نفتی سوریه و نیز تلاش آمریکا جهت سیطره بر خطوط نفتی اوکراین اشاره شده است.
در ذیل ترجمه کامل این مقاله را می خوانیم:

فعالیت‌های نهادهای روابط عمومی شرکت‌های پیمانکار نظامی در واشنگتن که بر اقدامات کنگره ایالات متحده سایه افکنده است، برای این نیست که شرکت‌های ذینفع از این روابط عمومی سود ببرند، بلکه در راستای منافع موسسات غیرذینفع و اندیشکده‌ها است؛‌ مراکزی که در پوشش نهادهای ناسودبر به نمایندگی از طرف‌های ذینفع واقعی از این فعالیت‌ها برای ترویج جلب رضایت افراد استفاده می‌کنند: ذینفعان واقعی شامل مالکان و هیئت‌‌مدیره‌های غول‌های عرصه صنعت دفاعی مانند لاکهید‌مارتین و بوزآلن همیلتون.
در میان طرف‌های پیشرو در زمینه تبلیغات مربوط به حمله به عراق در سال 2002، کن پولاک و مایکل اهانلون قرار دارند، که هر دو از اعضای ارشد موسسه بروکینگز هستند و هر دو همچنان به طور مکرر به اقدامات تبلیغاتی خود در مصاحبه‌هایشان با رسانه‌های خبری آمریکا ادامه می‌دهند؛ مصاحبه‌هایی که در آن به عنوان کارشناس روبط بین‌الملل حضور می‌یابند و این در حالی است که تنها کاری که این افراد انجام می‌دهند، تلاش برای جلب رضایت افکار عمومی در زمینه یورش‌های نظامی ایالات متحده از جمله حمله به عراق است؛ حمله‌ای که عراق را به نابودی کشاند و بین سه میلیارد تا 4.4 میلیارد دلار هزینه روی دست مالیات‌دهندگان آمریکایی گذاشت و در این میان تنها برای طرف‌های ذینفع جنگ و دلالان و نمایندگان آنان سودآوری داشت؛ افرادی مانند اعضای هیئت‌مدیره این نهادهای ناسودبر که سهم کوچکی از غنیمت‌های جنگی را به دست آورده‌اند، درست مانند خدمتکاران.
اخیرا در تاریخ 14 سپتامبر 2013 مقاله‌ای به قلم شادی حمید،‌ از اعضای موسسه بروکینگز و از خدمتکاران بخش روابط‌ عمومی این اندیشکده با عنوان «معامله آمریکا و روسیه بر سر سوریه: پیروزی برای اسد» منتشر شده است، که در آن آمده است: «بشار اسد، رئیس‌جمهور سوریه عملا به جای آنکه به دلیل استفاده از سلاح‌های شیمیایی مجازات شود (همانطور که از ابتدا برای آن برنامه‌ریزی شده بود) عملا تشویق شد،... اسد و حامیان روسی وی با بارزترین ضعف باراک اوباما بازی کردند، و از تمایل وی برای یافتن راهی (هر راهی) غیر از اقدام نظامی بهره‌برداری کردند... اگر این فکر در ذهن برخی ایجاد شود که این مسئله تماما نقشه اسد بوده که از سلاح‌های شیمیایی به عنوان طعمه‌ای برای توافق با ورود بازرسان سلاح‌های شیمیایی به سوریه پس از استفاده از این سلاح‌ها بهره گیرد و سپس به رویه قبلی خود یعنی استفاده از سلاح‌های متعارف برای کشتن بازگردد، نباید به آنان خرده گرفت.»
سه هفته پس از آنکه این «کارشناس» بروکینگز این مسئله را مطرح کرد، کریستوف لمان، خبرنگار پژوهشی برجسته آمریکایی در روز هفتم اکتبر مقاله‌ای را در شبکه خبری ان‌بی‌ْی منتشر و در آن حقایقی را فاش کرد که دقیقا در تضاد با مقاله بروکینگز بود: «مقامات ارشد ایالات متحده و عربستان مسئول حملات شیمیایی در سوریه هستند»، و در این مقاله بخش کوچکی از اسناد فراوان خود را به طور خلاصه ارائه داد: «مدارک ما را مستقیم به کاخ سفید و مارتین دمپسی، رئیس ستاد مشترک ارتش، جان برنان، رئیس سیا، شاهزاده بندر بن‌سلطان رئیس سازمان اطلاعات عربستان، و وزارت کشور عربستان رهنمون می‌کند.»
پس از آن و در تاریخ 14 ژانویه 2014 تئودور پستال، استاد موسسه فناوری ماساچوست و ریچارد لیوید، بازرس سابق تسلیحاتی سازمان ملل تحلیلی را درباره موشک‌هایی که گاز سارین را به محل وقوع حمله شیمیایی (در شهر غوطه سوریه در سال 2013) حمل کرده بودند، ارائه دادند که در آن جزئیات بیشتری ارائه شده بود، و این مسئله را کشف کردند که این موشک‌ها از منطقه‌ای که تحت کنترل شورشیان مخالف بشار اسد است، شلیک شده بود، نه منطقه تحت کنترل نیروهای اسد. پس از آن سیمور هرش، دیگر خبرنگار پژوهشی برجسته در روز 17 آوریل 2014 در دو هفته‌نامه London Review of Books مقاله‌ای با عنوان «خط قرمز و خط فرار: نوشته‌های سیمور هرش درباره اوباما، اردوغان و شورشیان سوری» منتشر کرد و در آن گزارش داد که چیزی که حقیقتا مانع از حمله اوباما به سوریه شد، شرم و خجالت وی از اقدام سازمان اطلاعات بریتانیا مبنی بر افشای این نکته بود که پرونده دولت آمریکا علیه اسد درباره حمله شیمیایی، یک گزارش جعلی و دروغین بود.
اوباما ناگهان نسبت به یک راه‌حل برای نجات خود احساس نیاز کرد تا با استفاده از آن برنامه از پیش‌اعلام شده خود مبنی بر بمباران سوریه توسط جنگنده‌های آمریکایی برای سرنگونی دولت اسد را کنسل کند، چرا که وی دیگر نمی‌توانست حتی حمایت انگلیس را برای این منظور جلب کند؛ در مقاله هرش در این‌باره آمده است: تغییر تصمیم اوباما (کاهش ذوق و شوق وی برای مقابله با اسد) ریشه در اقدام دفتر پورتون‌داون، مقر آزمایشگاه دفاعی بریتانیا در ویلت‌شایر دارد. این دفتر اطلاعاتی بریتانیا نمونه‌هایی از گاز سارین مورد استفاده در حمله شیمیایی روز 21 آگوست را به دست آورده بود و بررسی‌های انجام‌شده بر روی این نمونه‌ها نشان می‌داد که گاز مورد استفاده در این حمله با نمونه گاز شناسایی‌شده در زرادخانه سلاح‌های شیمیایی سوریه مطابقت نداشت. این پیغام به این معناست که دیگر امکان ادامه روند پرونده درست شده علیه سوریه وجود نداشت و باید بلافاصله این نتیجه به اطلاع رئیس ستاد مشترک ارتش آمریکا می‌رسید.
آیا دکتر حمید و یا هر یک از دیگر کارشناسان موسسه بروکینگز تا به حال درصدد تصحیح اشتباهات خود برآمده‌اند و به دروغ‌های خود تاکنون اشاره‌ای داشته‌اند، و یا اینکه به جای پنهان کردن واقعیت‌های مهم و حیاتی (مبنی بر اینکه نه‌تنها موشک‌هااز منطقه تحت کنترل شورشیان شلیک‌ شده بود، بلکه فرمول گاز سارین استفاده ‌شده در این حملات با گاز موجود در زرادخانه‌های سوریه متفاوت بود، و اینکه تامین‌کنندگان اصلی این سلاح آمریکا، سعود‌ی‌ها، قطری‌ها و ترک‌ها بودند) تلاش نکرده‌اند تفسیرهای جعلی و جنگ‌طلبانه پیشین خود را تصحیح کنند، و در عوض این حقیقت را پنهان کرده‌اند که اتهامات اوباما علیه دولت سوریه دروغ بوده و این خود اوباما بود که یکی از برنامه‌ریزان و طراحان پشت‌پرده حمله شیمیایی با گاز سارین بود؟ آنان حقیقت را پنهان کرده‌اند.
گروهی از کارکنان بروکینگز متشکل از بروز ریدل، دنیل ال.بیمان، مایکل دوران و تامارا کوفمان ویتز به سرپرستی دکتر حمید در روز 14 ژوئن 2013 مقاله‌ای با این عنوان منتشر کردند: «سوریه، ایالات متحده و تسلیح شورشیان: استفاده اسد از سلاح شیمیایی و خط قرمز اوباما»، و در این مقاله این ادعا را مطرح کردند که اگرچه «رئیس‌‌جمهور اوباما شدیدا نسبت به اینکه در سوریه دخالت کند، بی‌میل بود»، و اینکه «تغییر حکومت تنها راه‌حل پایان این مناقشه در سوریه است»، و در بخش دیگری از مقاله مسئله «تایید استفاده بشار اسد از سلاح‌ شیمیایی در سوریه» را در بوق و کرنا کردند، اما درباره اینکه اوباما سوریه را با شدت و دفعات کافی بمباران خواهد کرد، ابراز تشکیک کردند. پس از آن هیچ یک از آنان حتی به این مسئله اذعان نکردند که حقیقت را تحریف کرده بودند(و به دلیل دروغ دولت اوباما تحمیق شده بودند، حتی اگر بپذیریم که این دروغ را باور کرده بودند)، و اینکه اوباما در واقع این فریبکاری را شدیدتر از آن چیزی که به رئیس ستاد مشترک ارتش خود توصیه کرده بود، پیگیری و دنبال کرد.
این افراد همگی «کارشناسان» طبقه اشراف در آمریکا هستند: و اساسا دکترهایی هستند که به جنگ‌طلبان محضی تبدیل شده‌اند، در حالی که در این زمینه ذینفع نیستند (و یا دست‌کم جزئی از گروه‌ها و افراد معاف از مالیات از جمله موسسه بروکینگز و نهادهای روابط‌عمومی دیگر مراکز)، افرادی که به تندنویسی برای قدرتمندان و پنهان کردن حقیقت،‌ به جای افشا کردن آن مشغول هستند.
و البته در این مورد بخشی از این افراد هستند که پنهان و ناشناسند، اما با افتخار به سودآوری مشغولند و بخشی از این عملیات محسوب می‌شوند، آن بخشی که پول به سمت این افراد سرازیر می‌شود و میلیاردرها به مولتی‌میلیاردر تبدیل می‌شوند.
گزارش پایگاه خبری پابلیک اینتگریتی با عنوان «سرمایه‌گذاری در جنگ: منافع گروه کارلایل از دولت و تنش‌ها»  منتشر کرد که در آن آمده است: «شرکت کارلایل از زمان تاسیس خود در سال 1987 در زمینه سرمایه‌گذاری‌های دفاعی و امنیت ملی پیشگام بوده است، و از طریق بستن قراردادهای دفاعی به ارزش میلیاردها دلار با شرکت‌های مختلف، به یکی از فروشندگان اصلی کالاهای نظامی به ارتش ایالات متحده تبدیل شده است.» گروه کارلایل اکنون «بزرگترین شرکت خصوصی در دنیا محسوب می‌شود» که این مسئله نتیجه وقایع متعددی از جمله حمله به عراق در سال 2003 و روند رو به رشد تروریسم و واکنش‌های نظامی نسبت به آن بوده است که برای این شرکت بسیار سودآور بوده و در راستای منافع آن اتفاق افتاده است. برای مثال پدید آمدن داعش در عراق در سال 2006 مزیت بزرگی برای این شرکت بوده است، چرا که اکنون آمریکا مکررا در حال استفاده از بمب‌های خود برای مقابله با این معضل است.
تنش‌های نظامی در اوکراین نیز برای این گروه‌ سودآور بوده است، چرا که اکنون بار دیگر مکانی وجود دارد که آمریکا سلاح‌ها و مشاوران خود را به آنجا ارسال کند، پس از آنکه کودتای فوریه 2014 دولت اوباما در اوکراین این کشور را به تابع و پیرو ایالات متحده علیه همسایه‌اش یعنی روسیه تبدیل کرد (در حالی که پیش از این اوکراین تابع آمریکا نبود)؛ مسئله‌ای که به افزایش گستره تحت کنترل طبقه اشراف آمریکایی منجر شد.
در سال 2003 اقدام دن بریودی در افشای اسرار پشت‌پرده در مقاله‌ای با عنوان «مثلث آهنی: نقبی به دنیای اسرار شرکت گروه کارلایل» باعث شد جزئیاتی درباره اینکه چگونه دیوید ال.روبنستین، وکیل سابق وال‌استریت و مشاور امنیت ملی پیشین جیمی کارتر، با همکاری استفان ال.نوریس، از مقامات ارشد هیئت‌مدیره ماریوت کورپوریشن که از شرکت‌های حامی جمهوری‌خواهان است، توانست شرکت کارلایل را تاسیس کند، ارائه شود و همچنین توضیحاتی درباره اینکه چگونه وی توانست فرانک کارلوکی جمهوری‌خواه را که آخرین وزیر دفاع دولت رونالد ریگان بود و بسیاری از فعالیت‌های پنتاگون را به صورت انحصاری به شرکت بوزآلن همیلتون و دیگر شرکت‌های بزرگ سپرد، به عنوان رئیس این شرکت برگزیند.
کارلوکی «فرد مالک»، دوست دوران فعالیت خود در دولت‌های ریگان و بوش را به همکاری فراخواند و سپس جرج هربرت واکر بوش (بوش پدر)، جورج دبلیو بوش (بوش پسر)، جیمز بیکر، ریچارد دارمن، فیدل راموس، جان میجر، و دیگر افراد معتقد به خصوصی‌سازی دولت و دوستان آنان از جمله بسیاری از افراد دیگر به این شرکت افزوده شدند و با کمک آنان شرکت مزبور خصوصی شد. این افراد همه از طریق برقراری ارتباطات شغلی در محافل دوستانه و از طریق گرداندن امور خود با کمک پیمانکاران خصوصی و خدمتکاران عمومی زندگی خود را می‌گذرانند.
گزارش سالیانه فعالیت‌های اندیشکده بروکینگز در سال 2015 با پیغام روسای‌ آن در صفحه دو آغاز می‌شود، صفحه‌ای که در آن امضای دیوید ال.روبنستین و جان ال‌.تورنتون دیده می‌شود. تورنتون رئیس سابق شرکت گلدمن ساچز است. چنگ لی مدیرعامل دفتر جان تورنتون و همچنین دفتر بروکینگز در چین است، که در جلسات فوق‌محرمانه گروه بیلدربرگ (کنفرانسی غیررسمی که هر ساله به صورت کاملاً خصوصی و محرمانه در نقطه‌ای از جهان برگزار می‌شود. اعضای گروه بیلدربرگ تماماً انتصابی هستند و تعدادشان به حدود ۱۳۰ نفر می‌رسد. تمامی اعضا از قدرتمندترین و با نفوذترین افراد در زمینه‌های سیاست، اقتصاد و رسانه هستند. بسیاری از پادشاهان و اعضای خاندان‌های سلطنتی کشورهای غربی از اعضای دائم گروه بیلدربرگ هستند. اعضای گروه در کنفرانس سالیانه خود، در مورد مسایل جاری سیاسی و اقتصادی جهان به صورت محرمانه با یکدیگر تبادل نظر و مشورت می‌کنند.) در سال‌های 2012 و 2014 شرکت جست و بنابراین احتمال زیادی هست که وی نماینده تورنتون در این شرکت باشد. پیتر ساترلند، رئیس شرکت گلدمن ساچز اینترنشنال نیز در این نشست‌ها حاضر بوده است.
 موضوع اصلی در نشست برگزارشده در سال 2014 مسئله جنگ در اوکراین بود، اما در عین حال درگیری‌های دیگر از جمله جنگ سوریه و همچنین قراردادهای تجاری دولت اوباما شامل TPP، TTIP و TISA نیز در این نشست مورد بحث قرار گرفت. دیگر افراد مشهور حاضر در این جلسات عبارتند از تیموتی گایتنر، اریک اشمیت، رابرت رابین، لورنس سامرز، چارلز مورای و غیره. و البته اروپایی‌هایی مانند کریستین لاگارد و اندرس فوگ‌راسموسن. ممکن است در این نشست‌ها برخی موارد مربوط به فروش کالا و سلاح انجام شده باشد.
 در سال 2013 جف بزوس و دونالد گراهام در کنفرانس بیلدربرگ با یکدیگر دیدار کردند و دو ماه پس از آن بزوس با خرید روزنامه واشنگتن‌پست از گراهام موافقت کرد. کمتر از یک سال پس از آن شرکت آمازون متعلق به بزوس مناقصه قرارداد اجرای طرح رایانش ابری سیا و ان‌اس‌ای را از آن خود کرد؛ طرحی که برای ارتش آمریکا بسیار حیاتی بود. گفته می‌شود این قرارداد نظامی سودآورترین اقدام بزوس بوده است و روزنامه زیان‌ده واشنگتن‌پست نیز حامی طولانی‌مدت حملات نظامی آمریکا در دنیا بوده است؛ حملاتی که نیاز بسیاری به استفاده از طرح رایانش ابری دارد. برای مثال این روزنامه در سال 2002 برای تغییر حکومت در عراق اشتیاق بسیاری از خود نشان داد و همچنین اخیرا نیز برای بمباران مناطق مختلف لیبی، سوریه و بمباران پس از کودتا در جنگ داخلی اوکراین.
گزارش سالانه لیستی از ده نهاد خیریه را در طول سال ارائه می‌دهد که هر یک دو میلیون دلار و یا مبلغ بیشتری را به این اندیشکده کمک کرده‌اند، در این لیست نام دیوید ام.روبنستین و همچنین جام ال.تورنتون نیز دیده می‌شود. سفارت قطر نیز یکی دیگر از نام‌های موجود در لیست است، در حالی که قطر یکی از حامیان مالی اصلی گروه‌های بنیادگرای سنی از جمله اخوان‌المسلمین محسوب می‌شود،‌ این کشور همچنین یکی از دو سرمایه‌گذار عمده گروه‌های جهادی است که برای غلبه بر دولت سوریه که دارای حاکمان شیعی است و البته در جهت ترویج قوم‌گرایی و درگیری‌های قومی فعالیت نمی‌کند، تلاش می‌کنند. خانواده آل‌ثانی در قطر خواهان به دست گرفتن کنترل خطوط لوله نفتی سوریه هستند، اما تنها در صورتی قادر به انجام این کار خواهند بود که یک دولت بنیادگرای سنی در سوریه روی کار آید. علاوه بر این اقدام آمریکا در تحت کنترل درآوردن اوکراین باعث قطع شدن خط لوله گاز روسیه به اروپا می‌شود، که این مسئله باعث می‌شود اداره این خط لوله در اختیار اوکراین باشد. بنابراین بروکینگز به یکی از نهادهای روابط عمومی عمده در دنیا تبدیل می‌شود که در راستای هدف مزبور یعنی ترویج تبلیغات برای کنترل خاندان آل‌ثانی بر فروش نفت سوریه و قطع کنترل روسیه بر فروش گاز فعالیت می‌کند.
بروکینگز در فوریه 2015 گزارشی را از یکی از تیم‌های خود شامل ایوو دالدر، مایکل فلورنوی، جان هربست، جان لودال، استیون پیفر، جیمز استارریدیس، استروب تالبوت و چارلز والد منتشر کرد که عنوانش این بود: «حفاظت از استقلال اوکراین، مقاومت در برابر اقدامات متخاصمانه روسیه» و در آن مقاله از اوباما خواسته شده بود که تامین سلاح‌ برای استفاده در جنگ داخلی اوکراین را افزایش دهد. استروب تالبوت رئیس موسسه بروکینگز است، و یکی از افرادی است که در تمام عمر از روسیه و روس‌ها متنفر بوده است؛ بنابراین شاید وی در واقع از این فعالیت بی‌ارزش و پست خود برای کشتار جمعی لذت می‌برد./

مترجم: مصطفی افضل زاده

نام:
ایمیل:
نظر: