1- دو قطبی سازی و یا به طور کلی
چند قطبی سازی در صورتی که رقبا دارای وزن سیاسی نسبتا یکسانی در افکار عمومی
باشند فضای انتخابات را پر شورنموده و حضور پای صندوق های رأی را افزایش می دهد.
در این حالت رقابت به معنای واقعی کلمه شکل می گیرد. رقبای سیاسی در جریان مناظره
ها و میتینگ های تبلیغاتی در صورتی که به اخلاق پایبند باشند برنامه های رقیب را
نقد نموده و به چالش می کشند که مطرح شدن چنین بحث هایی سطح دانش سیاسی مخاطبین که
مردم هستند را بالا می برد. با این نگاه چند قطبی بودن انتخابات لازمه یک رقابت و
بخش جدایی ناپذیر آن است.
3- دو قطبی سازی فرصتی را در اختیار اپوزیسیون
داخلی و خارجی قرار می دهد که جهت این دوقطبی را عوض کنند یعنی رقابت بین جریان ها
را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل کنند. یکی از آن کارها این است که یک جریان
را منسوب به نظام و نماینده نظام عنوان نموده و جریان دیگر را مخالف نظام معرفی می
کنند. در این حالت رقابت به بازی در زمین دشمن تبدیل می شود. بدترین نوع دوقطبی
سازی همین نوع است و منعی که مقام معظم
رهبری برای جلوگیری از دوقطبی سازی انجام داد نیز معطوف به همین نگاه است. در این
حالت دشمنان، پیروزی جریان منسوب به نظام را به فرمایشی بودن انتخابات و یا
انتخابات سازمان یافته تفسیر می کنند و پیروزی جریان رقیب را به معنی شکست نظام
تلقی نموده و به دنبال تعمیق شکاف اجتماعی بین مردم و حاکمیت هستند. بنابراین هم
نامزدهای انتخابات و هم طرفداران آنها باید متوجه این خطر باشند و رقابت بین
جریانی را به رقابت بین یک جریان و نظام تبدیل نکنند.
4- چهارمین نکته در این خصوص به
موضوع دوقطبی سازی برمی گردد. در حقیقت همواره فضای دو قطبی مبتنی بر یک محتوا شکل
می گیرد. اگر این محتوا مبتنی بر نیازهای واقعی مردم باشد دوقطبی شکل گرفته سودمند
خواهد بود و اگر این دوقطبی مبتنی بر نقاط ضعف طرفین و گاهی مدیریت شده توسط دشمن
باشد کاملا مضر و بر خلاف منافع ملی است. به عنوان نمونه تلاش گسترده جریان های ضد
نظام در خارج از کشور و در فضای مجازی برای تطهیر منافقین در جریان انتخابات و
محور قرار دادن اعدام منافقین در سال 1367 به جای رقابت بر سر حل مشکلات اولویت
دار مردم (که قطعا رکود اقتصادی و مسأله معیشت است) در این راستا قابل تفسیر است.
بنابراین لازم است جریانات داخلی هوشیاری خود را حفظ کرده و در دام آن نیفتند و به
آن دامن نزنند. شاید بتوان یکی از دلایل مطرح شدن اقتصاد مقاومتی، تولید و اشتغال به
عنوان شعار سال 96 را تلاشی برای جهت دادن صحیح به رقابت های انتخاباتی و محتوایی
برای دوقطبی ها دانست.