صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۲۴ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۰۵۰
 رسول سنائی‌راد/ یکی از سؤالات اساسی در زمان رقابت‌های انتخاباتی ریاست‌جمهوری این است که آیا یک جریان سیاسی، بهتر است با نامزد واحد شرکت کند، یا با چند نامزد؟ اهمیت این سؤال زمانی روشن‌تر می‌شود که هواداران جریانات سیاسی بر اساس حافظه تاریخی خود، یکی از دلایل ناکامی جریان مورد حمایت خود را در گذشته تنها تکثر نامزدهای انتخاباتی آن جریان ذکر کنند؛ چرا که از نگاه هواداران، تکثر نامزدها موجب پراکنده شدن سبد رأی آن جریان می‌شود که وقتی جریان مقابل با یک نامزد حضور یافته و آرای حامیان خود را روی همان نامزد واحد متمرکز می‌کند، پیروزی در عرصه رقابت را از آن خود می‌کند.
البته، چنین انتظاری در وضعیت و شرایط عادی منطقی است؛ اما همیشگی و یک رویه ثابت به شمار نمی‌آید و به وضعیت جریان سیاسی شرکت‌کننده در رقابت‌ها و نوع رأی نامزدها بستگی دارد؛ لذا اگر؛
1ـ جنس رأی آن جریان سیاسی یکدست‌تر، مثلاً اکثریت آن رأی توده‌ای یا خاکستری باشد؛
2ـ میزان رأی یک نامزد به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک برسد؛
3ـ فضای سیاسی ـ تبلیغی برای نامزد مورد نظر از ثبات نسبی برخوردار باشد؛
4ـ امکان انتقال آرای نامزدها به نفع یکدیگر وجود داشته باشد؛
وحدت بر روی نامزد واحد و کناره‌گیری یا کنار گذاشتن سایر نامزدها موجب تمرکز بر روی یک نامزد و پیروزی یک مرحله‌ای می‌شود.
اما چنانچه؛
1ـ نامزدهای همسو ویژگی‌های شخصیتی و سیاسی متفاوت داشته باشند که هر یک بتوانند اقشار و گروه‌های اجتماعی خاصی را نمایندگی کنند؛
2ـ جنس رأی متفاوت نامزدهای همسو، امکان انتقال آن را به نامزد دیگر در صورت کناره‌گیری ندهد یا درصد کمی قابل انتقال باشد؛
3ـ مجموع آرا در صورت انتقال هم به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک نرسد؛
در این صورت با وجود چند نامزد و استفاده از جنس رأی متفاوت آنان، به ویژه در شرایطی که یک نامزد قدرت جلب آرای حوزه مشترک با جریان رقیب را دارد، با حضور نامزدهای چندگانه ضمن حفظ پایگاه ثابت اجتماعی رأی برای تراش رأی از حوزه مشترک یا همان آرای شناور و خاکستری اقدام شده و برای دو مرحله‌ای کردن انتخابات اقدام می‌کنند که در این صورت هر یک از نامزدها که رأی بیشتری داشته باشد، در مرحله دوم با نامزد رقیب رقابت خواهد کرد.
به نظر می‌رسد، در شرایط پیش رو جریان اصلاحات ـ اعتدال بر روی آقای روحانی به اجماع برسد، چون عبور از وی به نفع نامزد دیگر به معنای پذیرش ناکارآمدی و شکست است. ضمن اینکه در قدرت بودن و در اختیار داشتن ابزارهایی برای تبلیغ و اعمال نفوذ هم شانس بیشتر را به رئیس‌جمهور مستقر می‌دهد.
اما جبهه مردمی نیروهای انقلاب، در وضعیتی است که احتمالاً با دو نامزد خود، یعنی آقای رئیسی که واجد آرای ایدئولوژیک و سیاسی و آقای قالیباف که بیشتر واجد آرای توده‌ای و خاکستری هستند، به میدان آمده و برای دو مرحله‌ای شدن انتخابات تلاش می‌کند؛ چرا که مجموع آرای این دو نامزد از مجموع آرای آقای روحانی، حتی در صورت کناره‌گیری جهانگیری به نفع وی بالاتر است. اما احتمال رسیدن آرای هر یک از نامزدهای این جبهه حتی در صورت کناره‌گیری یکی به نفع دیگری هم به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک قطعی نیست. بنابراین شرکت با یک نامزد، نوعی ریسک سیاسی با نتیجه نامعلوم به شمار می‌آید. ولی حضور آقای رئیسی برای حفظ آرای ایدئولوژیک و سیاسی و حضور آقای قالیباف برای حفظ آرای توده‌ای ـ خاکستری و حتی تراش آرای رقیب در این حوزه یک ضرورت برای وجهه مردمی نیروهای انقلاب است که با ارائه دو کالای اساسی و جلب مشتری‌های خاص هر یک، بخشی از مشتری‌های مشترک با جریان رقیب را نیز به سوی خود کشانده و اجازه رسیدن به حد نصاب 50 درصد به علاوه یک را از نامزد رقیب سلب می‌کند.
مگر آنکه در روزهای پیش رو، فعالیت‌های تبلیغاتی نامزدها یا نتایج مناظره موجب افزایش رأی یکی از نامزدها به میزان قابل توجه شود، به گونه‌ای که با کناره‌گیری یکی به نفع دیگری و انتقال همان بخش قطعی به نفع او، حد نصاب پیروزی، یعنی 50 درصد به علاوه یک را تضمین کند.
به نظر می‌رسد جریان اصلاحات ـ اعتدال چاره‌ای جز آمدن با یک نامزد، یعنی آقای روحانی نداشته و جبهه مردمی نیروهای انقلاب نیز احتمالاً آمدن با دو نامزد برای حفظ هر دو نوع آرای مربوط به این دو نامزد را ترجیح دهد. در این صورت بین نامزدها، اصلی ـ فرعی وجود نداشته و هر یک از آنها در مرحله اول رأی بیشتری داشته باشد، رقیب آقای روحانی در مرحله دوم خواهد بود. بدیهی است در این صورت هم جمنا و هم هواداران هر یک از نامزدها؛ آقای قالیباف و آقای رئیسی برای اثبات توانمندی‌ها، برنامه‌ها و عملکرد آنها و بیان ضرورت‌ها برای تغییر وضع موجود تلاش خواهند کرد. همان‌گونه که جریان اصلاحات ـ اعتدال در دفاع از وضع موجود به نفع روحانی تلاش خواهند کرد.
نکته پایانی اینکه؛ این مردم هستند که با بهره‌گیری از حق انتخاب و با آنچه در تعرفه‌های رأی ثبت می‌کنند، رئیس‌جمهور آینده را برخواهند گزید و نظام نیز انتخاب مردم را به رسمیت شناخته و آن را خواهد پذیرفت

نام:
ایمیل:
نظر: