صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> آخرین اخبار
تاریخ انتشار : ۳۰ ارديبهشت ۱۳۹۶ - ۱۰:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۱۸۱

فقط به خاطریک مشت رأی!
 

جعفر بلوری در کیهان نوشت:

دوازدهمین انتخابات ریاست جمهوری و پنجمین دور انتخابات شوراهای اسلامی شهر و روستا هم روز گذشته یعنی 29 اردیبهشت ماه 96 برگزار شد. شواهد و قرائن نشان می‌دهد، مشارکت در این دور از انتخابات «بسیار بالاست» طوری که دیروز حتی صحبت از تمدید انتخابات تا 3 صبح روز شنبه شد! مردم دیروز حقیقتا نیز سنگ تمام گذاشتند و به قول رهبر معظم انقلاب، حماسه آفریدند. این دور از انتخابات اما، با تمام فراز و نشیب‌هایی که پشت سر گذاشت، گفتنی‌هایی دارد که موضوع این نوشتار را تشکیل می‌دهد:
1- امروز دیگر هیچ کس حتی دشمن «قادر» نیست از نمایشی بودن انتخابات در ایران بگوید. مناظره‌های زنده و به شدت چالشی، طرح‌ها و برنامه‌های چالشی، سخنرانی‌های بی‌پرده و از همه مهمتر حضور حیرت‌انگیز مردم در صحنه نشان می‌دهد، انتخابات در جمهوری اسلامی ایران، در دنیا بدون اغراق بی‌نظیر است. این بار دیگر برای بدبین‌ترین افراد هم ثابت شده، جمهوری اسلامی ایران یکی از مردمی‌ترین حکومت‌های جهان را داراست. در هیچ کجای دنیا نمی‌توان کشوری را سراغ گرفت که به طور میانگین، در هر سال، یک انتخابات برگزار شده باشد. برخی پیش‌بینی‌ها میزان مشارکت در این دور از انتخابات را حدود «80 درصد» اعلام می‌کنند. در این صورت می‌توان با افتخار گفت، ایران عزیز، در دموکراسی و مردم سالاری، از بسیاری کشورهای دنیا فرسنگ‌ها فاصله دارد. داشتن چنین دموکراسی، امروز بین مردم‌کشورهای منطقه خودمان، یک «رویای دست نیافتنی» و به تعبیر رهبر عزیز«رشک‌برانگیز» است. شاید مقایسه دموکراسی در ایران با کشورهایی مثل عربستان، قطر، امارات و ... اهانت به کشورمان باشد اما به هر حال این سؤال، سؤال مهمی است که باید مردم به پاسخ آن فکر کنند: « در کدام کشور، چنین انتخاباتی برگزار می‌شود!؟»
2- این دور از انتخابات با وجود تمام این ویژگی‌های منحصر به فردش، «حاشیه‌های دوست نداشتنی» هم داشت. برخی بداخلاقی‌ها، برخی خبرسازی‌ها، اتهام‌زنی‌ها، لجن‌پراکنی‌ها و ناجوانمردی‌ها اگر نبود، قطعا، هم مردم راضی‌تر بودند و هم مشارکت بالاتر از این می‌رفت. فرهنگ ایرانی و اسلامی، مردم این مرز و بوم را به گونه‌ای بار آورده که اگر در حق کسی ظلمی شود، تهمتی زده شود و دریدگی صورت بگیرد، آنها را دلزده می‌کند. در مناظره‌ها هم دیدیم وقتی برخی نامزدها از خطوط اخلاق و نظام گذشتند و برای کسب یک مشت رای بیشتر پنجه بر صورت نظام کشیدند، چطور نتیجه عکس گرفتند.
3- برخی هنجارشکنی‌ها و بداخلاقی‌ها در مناظرات که برای نظام هزینه تراشید نشان می‌دهد، مسئولین محترم می‌بایست قوانینی را از رای بگذرانند تا ضمن حفظ طراوت و شادابی مناظرات، کمترین هزینه به کشور تحمیل شود. آیا اینکه یکی از نامزدها برای جذب آراء بگوید، در 38 سال گذشته برخی در کشور فقط حکم اعدام صادر کرده‌اند، نمی‌تواند پاس گلی باشد برای دشمن، دشمنی که مترصد فرصتی است تا با استناد به چنین اظهاراتی، به تحمیل تحریم‌های حقوق بشری اقدام نماید؟! شاید قوانینی در این باره تصویب شده باشد اما گویا، همت لازم برای اجرای این قوانین وجود ندارد. مسئولین مربوطه ممکن است این‌گونه استدلال کنند که، رسیدگی به چنین تخلفاتی که در فضای هیجانی جامعه صورت می‌گیرد، ممکن نیست و باید پس از عبور از چنین فضایی اقدام کرد که در پاسخ باید پرسید؛ وقتی کار از کار گذشت و متخلف به هدفی که از انجام چنین تخلفی داشت رسید، رسیدگی به این تخلف چه تاثیری خواهد داشت؟!
4- می‌گویند در مثل جای مناقشه نیست. بلاتشبیه، در انتخابات اخیر ریاست جمهوری آمریکا دیدیم که چگونه نامزدها به جنگ یکدیگر رفتند و برای رسیدن به قدرت، چطور حریم‌ها را دریدند. از اتاق خواب یکدیگر و از خصوصی‌ترین مسائل هم، فیلم و صدا تهیه کردند و آمریکا را در دنیا رسوا کردند. حتی بحث وقوع تقلب به کمک روس‌ها برای پیروزی ترامپ هم مطرح شد. هیلاری کلینتون می‌گوید روسیه با استفاده از اطلاعات فوق محرمانه ادوارد اسنودن توانست، در شکست او نقش موثری ایفا کند. سوای از این که این اتهامات وارد است یا خیر، وقتی ترامپ با آن ویژگی‌های غیر قابل تحملش پیروز شد، هیلاری کلینتون که قطعا بهتر از ترامپ نیست، پیروزی او را تبریک گفت! سال 88 جای چنین «فرهنگ سیاسی» در کشور واقعا خالی بود!
 امروز نتایج این دور از انتخابات رسما اعلام خواهد شد. ممکن است در اطراف نامزدهای محترم باشند افرادی که نخواهند به آراء مردم تمکین نمایند. اگرچه چنین احتمالی ضعیف است اما به هر حال این احتمال وجود دارد. پذیرفتن نتایج انتخابات شاید، جزو آن دسته از فرهنگ‌های سیاسی باشد که در کشور به آن نیاز داریم. چه خوب است در صورت پیروزی هر یک از نامزدها، نامزد دیگر تمام آنچه در ایام مبارزات انتخاباتی گذشت را فراموش کرده و به منتخب مردم تبریک بگوید تا از این فرهنگ زیبا نیز بی‌نصیب نمانیم. «مشارکت بالا» در انتخابات هر کشوری برای آن کشور یک فرصت است. دولتی که با آراء بالای مردمش روی کار بیاید، با اقتدار و قدرت بیشتری می‌تواند وارد معادلات سیاسی در جهان شود. در صورت عدم تمکین نامزدها به آراء مردم، این فرصت چه بسا به تهدید تبدیل شود؛ درست مانند آنچه در سال 88 رخ داد. خوب است نامزدهای محترم قبل از اعلام نتایج اعلام می‌کردند که نتایج هر چه باشد به آن تمکین خواهند کرد. هرچند این مسئله به این معنا نیست که نامزدها اگر دلایلی برای وقوع تخلف دارند از مسیر قانونی اقدام ننمایند.
5- سیستم خاص انتخاباتی که در ایران اجرا می‌شود اصولا طوری است که امکان وقوع «تقلب» در انتخابات را «در سطح موثر» نمی‌دهد. برخی کارشناسان و مسئولین گفته‌اند شاید بتوان با انجام «تخلف»، حداکثر چند صد هزار رای را جا به جا کرد اما بیش از این، «امکان وقوع» ندارد. نامزدهای شرکت‌کننده در انتخابات، شورای نگهبان، وزارت کشور و نیروی انتظامی هر یک در شعب اخذ رای، نمایندگان خود را دارند و در کنار ناظرها، تیم‌های بازرسی سیار هم هستند که سر زده به شعب اخذ رای سرکشی می‌کنند. در چنین سیستمی، امکان وقوع «تخلف موثر» فقط زمانی وجود دارد که رقابت بسیار نزدیک و به اصطلاح شانه به شانه باشد، چرا که در این صورت، جا به جایی تعداد نه چندان زیاد آراء می‌تواند جای دو نامزد را تغییر بدهد! شاید عده‌ای کارشکنی بکنند، اقدام به خرید و فروش رای نمایند یا حتی با شناسایی شهرهایی که رقیب در آن بیشترین رای را دارد، بخواهند شیطنت‌هایی نمایند تا بدین ترتیب با جمع‌آوری «آراء حرام» حق‌الناس را ضایع نمایند. دیروز برخی منابع رسمی از وقوع چنین تخلفاتی از سوی نامزد خاص خبر دادند. برای چنین مواقعی نیز، مسیر قانونی کاملا مشخص شده و نامزدهای محترم می‌توانند از این مسیر اعتراض خود را دنبال کنند.
6- جدای‌از اینکه چه کسی فردا رای خواهد آورد باید گفت، برنده انتخابات باشکوه دیروز، همانطور که رهبری عزیز هم فرمودند ملت و نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است و تا وقتی این ملت اینگونه در صحنه حاضر هستند، بزرگتر از آمریکا نیز هیچ غلطی نمی‌تواند بکند. با این ملت نه سایه جنگی می‌ماند و نه تحریمی موثر واقع می‌شود نه اقتصاد معطل می‌ماند. مردم اگر در کشوری در صحنه باشند، هیچ دشمن و هیچ مشکلی جلودار آن کشور نخواهد بود. دیروز مردم هم پیروز شدند و هم کشور و نظام را بیمه کردند:
«در انتخابات نامزدهای متعددی هستند؛ هرکدام حرف می‌زنند، نظر می‌دهند و هرکدام طرفدارانی دارند... روز جمعه با رأی مردم، در نهایت یک نفر از میان نامزدها انتخاب خواهد شد. من معتقد به برنده و بازنده در انتخابات نیستم زیرا هر کس رأی بیاورد، برنده اصلیِ انتخابات، نظام جمهوری اسلامی و ملت ایران است.» (رهبر انقلاب چهارشنبه 27 اردیبهشت 96 در دیدار اقشار مختلف مردم)


مردم را درک کنید

 امیرحسین یزدان پناه در خراسان نوشت:

در منطقه ای که رنگ جنگ و بلا گرفته است، مردم سربلند ایران دیروز در آرامش و امنیت پای صندوق رای رفتند و رئیس دولت دوازدهم را انتخاب کردند. در منطقه ای که انتقال قدرت در بسیاری از کشورهایش از این شاهزاده به آن شاهزاده و از این مَلِک به آن مَلِک رخ می دهد آن هم با دخالت و نقش تعیین کننده آمریکایی ها، مردم ایران با برگه هایی سفید از دورترین نقاط ایران تا کلانشهرهای کشور، «جمهوریت» نظام اسلامی را به رخ کشیدند. این حضور و قدرت نمایی را می توان از مناظر گوناگون نگریست اما  اگر از پنجره تحولات بین المللی و منطقه ای به آن نگاه کنیم دست کم 4 برداشت را می توان بیان کرد.

اول این که حضور مردم ایران پای صندوق رای برای تعیین سرنوشت کشور، نشان دهنده بلوغ سیاسی آن ها در عرصه ای است که غرب آن را دموکراسی می نامد و سال ها آن را به رخ دیگران کشیده و مبتنی بر توسعه آن به جوامع دیگر، فرهنگ غربی را نیز به آن جوامع گسیل داشته است. عرصه ای که مردم ایران آن را در چارچوب یک نظام دینی قریب به 4 دهه است که به منصه ظهور و بروز رسانده اند و در سخت ترین شرایط نیز از آن دست برنداشته اند. عرصه ای که مبتنی بر آن، تازه ترین تجدید عهد مردم با نظام را روز گذشته شاهد بودیم.

دوم این که برگزاری آرام و امن انتخابات نشان دهنده ثبات سیاسی یک کشور است. بدون شک در این ثبات مردم نقش اصلی را ایفا می کنند. آن جایی که حضور مردم و مشارکت باشکوه آن ها در سرنوشت شان در بستر یک کشور امن، نه تنها خود باعث قدرت افزایی برای کشور می شود بلکه باعث تثبیت امنیت و آرامش نیز می شود. لذا اگر می خواهیم این امنیت و لازمه آن یعنی حضور مردم همیشگی باشد باید به سراغ مردم رفت. بدون شک اکثر مردمی که دیروز پای صندوق های رای آمدند تا بلوغ سیاسی و  وابستگی شان به نظام اسلامی را نشان دهند همان هایی هستند که  اگر همین حالا پای درد دلشان بنشینیم، مشکلات و گرفتاری های متعددی دارند. گرچه مردم با ناهنجاری های اجتماعی و فرهنگی زیادی دست و پنجه نرم می کنند اما عمده مشکلات آن ها به حوزه اقتصاد به خصوص بیکاری و شرایط معیشتی خانواده ها برمی گردد. شفاف تر اگر بخواهیم حرف بزنیم،  مردم می خواهند دیده شده و درک شوند. آن ها می خواهند مسئولان شان، چه به آنها رای داده باشند و چه به  آنها رای نداده باشند، شرایط زندگی آن ها را ببینند و درک کنند و برای حل مشکلات و برداشتن سنگ ها از پیش پای شان به سرعت و با اولویت وارد عمل شوند.

سوم این که ساختن ایران نه یک پروژه حزبی و جریانی بلکه یک پروژه کلان است که نیاز به مشارکت همه جریان ها و احزاب و گرایش ها دارد. تک تک مردمی که دیروز رای دادند با برگه های رای خود مسیر ساخت ایران را رفته اند، کمااین که آن ها با تحمل مشکلات و صبوری دربرابر فشارها نیز همیشه در کنار مسئولان کشور بوده اند. لذا انتظار از کسی که دیروز با رای مردم انتخاب شده این است که به میان مردم رفته و منطبق بر نیازها و خواسته های عینی آن ها برنامه های کشور را مدیریت کند. بالاخره مردم در قبال حضوری که پای صندوق های رای داشته اند که هم حق آن هاست و هم تکلیف شان، حقی نیز برگردن دولت منتخب  دارند و دولت هم تکلیف متقابلی دارد. این حق و تکلیف را باید دولت به خوبی بشناسد و عمل کند تا از این راه بتواند مردم را به ادامه راهی که می روند و اعتمادی که دارند ترغیب و مطمئن کند.

چهارم این که حتی اگر بخواهیم از منظر بین المللی و منطقه ای به ایران نگاه کنیم، ایران را کشوری خواهیم یافت که به یک قدرت موثر و بازدارنده تبدیل شده است. آنچنان که در حوزه قدرت سخت، نفوذ و جایگاه ایران غیرقابل مقایسه با دهه های پیشین و نیز بالاتر از بسیاری از کشورهاست. قدرتی که غرب و متحدان منطقه ای اش تصور می کردند با ایجاد بحران های پس از بیداری اسلامی ممکن است فروکاسته شود اما به مدد فرماندهی دقیق و حکیمانه در عرصه های منطقه ای، ایران نه تنها توانست مرزهای پهناور خود را از لوث وجود اشرار و تروریست ها مبرا دارد بلکه با حضور به موقع خود در عراق و سوریه به عنوان کانون های تولید و توزیع ناامنی عملا نقش اصلی را در ایجاد امنیت در منطقه داشته است. لذا ادامه این قدرت افزایی و حضور پرقدرت نیازمند ساخت درونی کشور و توانمندی از درون است. مردم دیروز با رای های شان بازهم برای این توانمندی قدم های مستحکمی برداشتند و اکنون فارغ از آن که برگزیده آن ها کیست، خود مردم «برندگان اصلی» هستند؛ این برندگان باید در اداره و حل مشکلات کشور دیده شوند و مسئولان باید با درک این گام های مستحکم، پاسخی درخور به مطالبات برحق مردم بدهند؛ ان شاء ا... .


ملت عالی، دولت اما ...

حسین  قدیانی در وطن امروز نوشت:

این جمله بهشتی که «ای آمریکا! ‌از ملت ایران عصبانی باش و از این عصبانیت بمیر» دیروز در آخرین آدینه اردیبهشت به زیباترین شکل ممکن محقق شد. برای دشمن، اولین چیزی که مهم است عدم حضور ملت در صحنه است. دشمن می‌خواهد یوم‌الله 22 بهمن، حضور مردم، هر چقدر که ممکن است، کمرنگ‌تر باشد یا روز انتخابات، صفوف اخذ رای، هرچقدر که ممکن است، کوتاه‌تر باشد اما در کدام میدان بوده که حضور این ملت لازم بوده و هموطنان عزیز ما صحنه را خالی گذاشته باشند؟! شاید در گذر زمان، ذائقه‌ها عوض شده باشد و سلیقه‌ها جابه‌جا، لیکن به لطف و عنایت خداوند منان، دشمن هرگز نتوانسته از میادینی که علی‌القاعده برای جمهوری اسلامی در حکم «فرصت» هست، «تهدید» درست کند. «انتخاب» یک «فرصت» است؛ هم برای مردم و هم برای نظام، و دشمن اما بنا دارد همین «فرصت» را بدل کند به «تهدید»!‌ در وهله اول هم با تلاش برای بی‌رونق برگزار شدن انتخابات! «هدف اصلی» دشمن، همین است! همین که «انتخابات» باشد اما «ملت» آنچنان که شایسته و بایسته است، در صحنه نباشد! این اتفاقی است که الحمدلله تا به حال برای هیچ‌کدام از انتخابات‌های جمهوری اسلامی نیفتاده، لیکن اگر خدای نکرده انتخاباتی برگزار شود و حضور ملت، کمرنگ باشد، آن وقت خواهیم فهمید فلسفه اینکه خمینی و خامنه‌ای، این همه تاکید بر حضور باشکوه مردم پای صندوق آرا داشتند و دارند، دقیقا و مشخصا چیست! در آن روز که ان‌شاءالله هرگز نیاید، دشمن قسم‌خورده ناظر بر غیبت ملت، حکم به عدم اعتماد مردم به نظام مقدس جمهوری اسلامی می‌دهد! شما فکر می‌کنید سال 88 چه چیز باعث شد آن همه دشمن از ملت ما عصبانی شود و آن همه نقشه‌های جور واجور بکشد و آن همه فتنه‌های رنگارنگ طراحی کند؟! گمانم در وهله نخست، مشارکت بی‌نظیر 40 میلیونی! از رفراندوم 12 فروردین 58 صرف نظر کنیم، انتخابات 88 ناظر بر میزان مشارکت ملت، در قله انتخابات‌های جمهوری اسلامی بود. شوخی است مگر مشارکت 85 درصدی؟! چند کشور از دنیا چنین مشارکتی به خود دیده؟! همین حماسه باشکوه دیروز! دشمن خوب می‌داند که صرف حضور مردم در انتخابات، یعنی اعتماد همه ملت با هر گرایشی به نظام جمهوری اسلامی. القصه! دشمن وقتی می‌بیند که قادر نیست در رسیدن به «هدف اصلی» خود طرفی ببندد، بنا می‌کند به طراحی «اهداف فرعی» یعنی انجام توأمان 2 کار!‌ اولا ضمن سوءاستفاده از رواداری‌های بعضا بیجای شورای نگهبان مثل همین تایید صلاحیت آقای جهانگیری که خود از همان اول معترف بود آمده تا پوشش آقای روحانی باشد، بنا کند به یارگیری از میان نامزدهای انتخابات جمهوری اسلامی! این هم البته پدیده جالبی است برای خود! نامزدی باشد که هم صلاحیت او را شورای نگهبان خودمان تایید کرده باشد و هم البته آمریکا و اسرائیل و داعش و الباقی دشمنان بی‌رحم و بدعهد ما! در همین انتخابات دیروز، من حالا اسم نمی‌آورم اما همه خوب می‌دانند دشمنان ملت نستوه ایران و مشخصا همین تحریم‌کنندگان یانکی، پشت و پناه و پوشش کدام نامزد انتخابات بودند! و از آن سو، کدام‌یک از این حضرات نامزدها بود که در مناظره‌ها و غیر آن، دقیقا همان بیان دشمن را تکرار می‌کرد! و به جای پاسخگویی در قبال کارنامه نداشته، برای این نهاد و آن ارگان، چنان شاخ و شانه می‌کشید که تو گویی، به نمایندگی از شیاطین عالم، نامزد انتخابات نظام مظلوم جمهوری اسلامی شده! در این باره، عمری اگر باشد، حتما روزهای آینده، بیشتر و واضح‌تر سخن خواهیم گفت تا همه بدانیم تکلیف چیست و وظیفه کدام است و دقیقا چه باید بکنیم. قطع به یقین، اینگونه نمی‌شود که طرف، هم نفر اول اجرایی مملکت باشد، هم نامزد تایید صلاحیت شده توسط شورای نگهبان و هم قرقره‌کننده منویات دشمن! و تازه! با وجود همه این همنوایی‌ها و همراهی‌ها با دشمن، در نهایت وقاحت و در کمال پررویی، منتقدان خود را «همصدا با آمریکا و اسرائیل» بخواند! ‌از بحث دور نشویم! دومین هدف فرعی دشمن، فتنه در انتخابات است. همه باید هوشیار باشیم. «فتنه در انتخابات» اما تنها به روزهای بعد از رای‌گیری محدود نمی‌شود. حین و حتی قبل از آن هم، فتنه‌آفرینی ممکن است! دشمن اما فتنه خود را همچون همه این گذشته‌ها، با سوءاستفاده از جهالت افراد نادان یا استفاده از خیانت عناصر مغرض انجام می‌دهد!‌ به نمونه‌هایی اشاره کنم! چرا ارگان رسمی دولت فعلی یعنی ارگان رسمی دولتی که از قضا مجری انتخابات هم هست، همین پنجشنبه‌شب، به دروغ و در تلویحی متاسفانه آشکارتر از تصریح، از حمایت سردار سلیمانی از حسن روحانی سخن گفت؟! طرفه حکایت اینجاست که آقای روحانی، داعیه‌دار عدم ورود افراد نظامی به مسائل سیاسی نیز هستند! این خفت و ننگ بزرگ دولت موسوم به اعتدال را چگونه جواب می‌دهی آقای روحانی؟! آیا چون کاری و کارنامه‌ای برای ارائه نداری، جورش را باید محبوبیت حاج‌قاسم سلیمانی بکشد؟! آن هم با جعل خبر؟! و با دروغ؟! و آیا این اقدام زشت، برای حضرتعالی که حقوقدان بودی و نه سرهنگ، مایه خجالت و آبروریزی نیست؟!‌ نمونه‌ها مع‌الاسف فراوان است! دیروز به کرات گزارش‌ها آمد از کمبود تعرفه‌ها! یا ازتعرفه‌های بدون مهر! یا از حضور مقامات دولتی پای صندوق آرا و خرید و فروش رای! قطعا به این موارد تخلف که متعدد هم هست باید رسیدگی عاجل شود. دیروز، هرچه ملت، خوب و متین و آرام و موقر و مثل همیشه باشکوه، در صحنه حاضر شد، متاسفانه دولت نشان داد انتخابات را هم همانطوری برگزار می‌کند که با فساد و تبعیض مبارزه می‌کند!‌ و همانطور که با رکود و بیکاری مقابله می‌کند! ‌به این سخن وزیر ارشاد، آن هم در صف رای‌گیری توجه کنید: «آقای رئیسی اگر می‌خواهد، بگوید برایش هنرمند جور کنیم!» یک دولت و یک دولتمرد، چه توهینی از این بالاتر می‌تواند به جامعه هنری بکند که منزلت او را اندازه قیمت یک کالای قابل خرید و فروش پایین بیاورد؟! صدالبته دولتی که مستند به شواهد و اسناد، تلاش برای خرید رای ده و دهیار می‌کند، هرگز غافل از خرید و فروش هنرمندان نخواهد بود! شگفتا! با وجود این همه تخلف مشهود، تئوریسین تقلب در انتخابات 88 که البته بنا به اعتراف دوستش، «تقلب، تنها ادعایی دروغ برای آشوب بود»، عصر جمعه نوشت بنا به این دلیل و آن دلیل، اصلا و ابدا امکان تقلب در انتخابات 96 وجود ندارد!‌ ما البته دعا می‌کنیم که همین‌گونه باشد و مجریان انتخابات، آرای مردم را صحیح بشمارند و سالم بخوانند اما لازم اگر باشد، برخلاف داعیه‌داران رسوای سال 88، سخن به استناد اسناد و مستند بر دلیل و مدرک ارائه خواهیم کرد! باورم هست دیروز ملت ایران همان بود که بهشتی شهید می‌خواست اما دولت را ناچاریم دعوت کنیم به التزام بیشتر به قوانین و مقررات! انتخابات، متعلق به این مردم و متعلق به این نظام است و هرگز جای چشم‌پوشی از «حق‌الناس» نیست! آقای روحانی! دولت شما، فقط در یک قلم، حق‌الناس سردار محبوب حافظ امنیت را به هیچ گرفت! و به دروغ، از حمایت ایشان از شما، سخن گفت! برای این دروغ بزرگ که البته با هوشیاری مردم، هرگز نگرفت، در روزهای آتی منتظر پاسخ شما خواهیم بود! قدرمسلم، ما از شما، سوالات فراوانی داریم که همه را خواهیم پرسید!


رزمایش حماسی و عاشقانه حضور

سید عبدالله متولیان در جوان نوشت:

مردم ایران (سرزمین شیران و دلیران)، روز جمعه حقیقتاً گل کاشتند و جشن حماسی حضور را در سرتاسر ایران به پا کردند و یک بار دیگر شگفتی‌ساز شدند و زیباترین جلوه تمام عیار مردم‌سالاری دینی را فراروی جهانیان به نمایش گذاشتند و علاوه بر تضمین امنیت ملی، قدرت چانه‌زنی نظام را در عرصه بین‌المللی افزایش دادند.

اینکه مردم در این حماسه غرورانگیز و شکوهمند به چه اشخاصی رأی داده‌اند مسئله ثانوی است و مسئله اصلی و اولیه این است که مردم با این حضور پرنشاط یک بار دیگر به نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران رأی آری دادند و پیام روشن همبستگی و یکپارچگی و مقاومت در برابر زیاده‌خواهی و باج‌گیری استعمارگران غربی، به‌ویژه شیطان اکبر و طاغوت اعظم امریکا را به جهان مخابره کردند و گل لبخند رضایت را بر لب‌های حضرت امام خامنه‌ای نشاندند و قلب حضرت صاحب الامر (عج)را خشنود ساختند.

اما مردم در این انتخابات با صحنه‌های زشت و ناپسندی از بداخلاقی‌های انتخاباتی هم از سوی برخی از نامزدها مواجه شدند که موجب رنجش و آزردگی خاطر آنان شد و به‌واقع این اعتراض در متن رأی آنان نیز کاملاً مشهود بود. برای ملت انقلابی ایران به هیچ‌وجه پذیرفته نیست که یک نامزدِ پست ریاست جمهوری در ایران در قامت اپوزیسیون قد علم کند و با فرصت‌طلبی مذموم و با اعمال سیاست «یکی به نعل یکی به میخ» با مخالفان و معاندان نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران نرد عشق ببازد.

آرای میلیونی مردمدر آستانه 40 سالگی انقلاب اسلامی موجب تقویت استحکام درونی نظام شده یأس و ناامیدی دشمنان قسم خورده اسلام را در پی دارد و حربه‌های تهدید دشمن را ناکارآمد می‌کند و از این بابت خدای سبحان را شکرگزاریم.

حماسه حضور میلیونی مردم که پاسخی عاشقانه به دعوت ولی امر مسلمین جهان حضرت امام خامنه‌ای بود برای منتخبان ملت در پست ریاست جمهوری و شوراهای اسلامی شهر و روستا نیز دارای پیام صریح و روشن بود، مردم از برگزیدگان و منتخبان خود انتظار دارند به دور از شعارزدگی و حاشیه‌سازی فرصت خدمت به مردم، کشور و نظام مقدس اسلامی را مغتنم بشمارند و با روحیه‌ای با نشاط، انقلابی، جهادی و با تکیه بر  ظرفیت‌های داخلی و ملی و با رویکرد اقتصاد مقاومتی (اقتصاد درون زا و برون گرا) به حل مشکلات کشور و مردم همت بگمارند. مردم از رئیس‌جمهور دوازدهم انتظار دارند که از تجربه تلخ چهار سال گذشته عبرت گرفته و به جای نگاه به بیرون و دل‌بستن به حل مشکلات از طریق اعتماد به بیگانگان، به مردم اعتماد و با برافراشتن پرچم «ما می‌توانیم» نسبت به جبران نقص‌ها و کم‌کاری‌های گذشته تلاش مضاعف کرده و با کاشتن جوانه‌های امید در دل میلیون‌ها جوان جویای نام، دوباره درخت رونق تولید و اشتغال را در سرزمین ایران غرس نماید.

میزان اقبال مردم از رئیس‌جمهور یازدهم (آقای روحانی) در انتخابات دیروز نشان داد که مردم با هیچ‌کس عقد اخوت نبسته و کمتر تحت تأثیر جوسازی‌ها و وعده‌ها و وعیدها قرار می‌گیرند و رئیس دولت دوازدهم هم باید بداند که فرصت‌ها همچون ابر می‌گذرند و تا چشم روی هم بگذارد این چهار سال نیز تمام خواهد شد. تجربه چهار سال گذشته و نوع برخورد و انتظارات مردم نسبت به وعده‌های داده شده توسط نامزد برگزیده از بلوغ معرفتی و سیاسی مردم حکایت می‌کند و به‌خوبی نشان می‌دهد که از این پس مردم در دوره‌های کوتاه مدت انتظار تحقق بخشی از وعده‌های رئیس‌جمهور را داشته و صریحاً تحقق وعده‌ها و شعارهای انتخاباتی را از رئیس‌جمهور برگزیده مطالبه می‌کنند.

و در یک کلام مردم منتظر ناامیدی رئیس‌جمهور برگزیده از بیگانگان و هماهنگی حداکثری با مردم و حاکمیت، در راستای تحقق اهداف اسلامی و سیاست‌های کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران و حل مشکلات کشور و پیشرفت و اعتلای نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران هستند.


برنده اصلی انتخابات

محمدکاظم انبارلویی در رسالت نوشت:

انتخابات دوازدهمین دوره ریاست جمهوری همزمان با انتخابات شوراهای اسلامی برگزار شد و از نخستین ساعات بامداد دیروز حتی قبل از اینکه مسئولین ناظر و مجری در محل اخذ رای مستقر شوند، مردم در صفوف فشرده اشتیاق زایدالوصفی برای مشارکت نشان دادند. نزدیک به 4 دهه از پیروزی انقلاب اسلامی می‌گذرد. حضور مردم در پای صندوق‌های رای و مشارکت وسیع آنها در امر تعیین سرنوشت کشور ستودنی است چراکه طراوت و سرزندگی و بالندگی خود را حفظ کرده است. ظهور مردم‌سالاری دینی در عصرما پاسخی به پرسش‌های بی‌جواب فیلسوفان سیاسی در باب دموکراسی است. یکی از مشکلات یا بهتر بگوییم اندوه فیلسوفان سیاسی غرب در باب حکمرانی خوب همین کاهش روزافزون سطح مشارکت سیاسی است.انتخابات در ایران شبیه یک جشن ملی است، چراکه مردم با حضور گسترده خود امنیت و اقتدار ملی را تحکیم می‌بخشند و نشان می‌دهند به نظام سیاسی خود پایبندند.

انضباط برگزاری انتخابات و دقت مجریان و ناظرین در حفظ امانت برای مردم هم از مختصات مردم‌سالاری دینی در ایران است. قانون انتخابات و آیین‌نامه‌های مربوط به گونه‌ای است که احتمال تقلب را به کمترین حد خود کاهش می‌دهد و مردم با خیال راحت با علم به اینکه امانت آرای آنها محفوظ می‌ماند در انتخابات شرکت می‌کنند.این دوره از رقابت‌ها 6 نامزد دیدگاه‌های خود را در معرض داوری مردم قرار دادند. دو تن از آنها ترجیح دادند به نفع دو تن دیگر که یکی رئیس‌جمهور مستقر و دیگری نامزد تازه‌نفس و معتقد به تغییر بود، کنار بروند. انتخابات با حضور 4 نفر نامزد برگزار شد، اما رقابت اصلی بین دو تن که یکی معتقد به عدم تغییر و تداوم وضع کنونی و دیگری معتقد به تحول و تغییر برای رسیدن سریعتر به اهداف چشم‌انداز و برنامه پنجساله ششم و دیگر هدف‌گذاری‌های نظام در حوزه اقتصاد، فرهنگ و مشکلات اجتماعی بود. باید به انتخاب مردم احترام گذاشت ضمن اینکه به دیدگاه‌های هر طرف رقابت هم احترام نهاد.رئیس‌جمهور هر کس که باشد، باید در درجه اول امنیت و اقتدار ملی را پاس بدارد و در جهت همبستگی ملی و انسجام اسلامی گام بردارد. فصل پس از انتخابات، فصل برادری و رفاقت است با فصل قبل از انتخابات کاملا متفاوت است. فصل پس از انتخابات با سوگند رئیس جمهور مبنی بر پاسداری از مذهب رسمی و قانون اساسی شروع می‌شود و در ادامه ترویج دین، اخلاق و پرهیز از خودکامگی را دربر می‌گیرد.رئیس‌جمهور مستقر اگر رای آورد، باید به این سوگند وفادار باشد. اگر هم رای نیاورد، با توجه به همین سوگند باید قدرتی که ملت به عنوان امانتی مقدس به او سپرده به منتخب بعدی بسپارد.رئیس‌جمهور مستقر اگر رای آورد، باید دیدگاه‌های مشفقانه انتقادی رقیب را در دور دوم به کار ببرد و مشکلات مردم را حل کند و به مطالبات توده‌های میلیونی مردم که عمده در حوزه معیشت است، پاسخ مثبت دهد.اگر رقیب رئیس‌جمهور مستقر مورد اعتماد ملت قرار گرفت، باید وعده‌هایی که داده و امیدهایی که آفریده، پاسخگو باشد. او نباید فراموش کند که چهار سال بعد تمام وعده‌ها و سخنرانی‌های او را مردم در برابرش قرار می‌دهند و فریاد می‌زنند وعده‌هایی که دادیدچه شد؟رای بی‌سابقه این دوره که اغلب نظرسنجی‌ها قبلا آن را برآورد کرده بودند، نشان می‌دهد ابعاد مردمسالاری دینی، اندازه‌های مشارکت، پهنا و ژرفای دموکراسی در ایران فوق‌العاده است و می‌تواند مورد مطالعه و بررسی دپارتمان‌های علوم سیاسی در دانشگاه‌های معتبر جهان قرار گیرد. اساس و بنیان تئوری مردمسالاری دینی در ایران پاسخگوی پرسش‌های بی‌جواب آنها در باب فلسفه سیاسی است.دین می‌تواند چارچوب‌های درست و حقیقی دموکراسی را صیانت کند. فقط خداست که هم به فکر اقلیت است و هم به فکر اکثریت!وقتی کسی رئیس‌جمهور شود، باید از فردای رای‌گیری خود را رئیس‌جمهور اقلیت هم بداند و نمی‌تواند آنها را به عناوین ناروا بنوازد. آفتاب که هر روز طلوع می‌کند، بر همه چیز و همه کس می‌تابد. نور، روشنایی و انرژی خود را از هیچ کس دریغ نمی‌کند.با این دیدگاه است که گفته می‌شود: هر کس که رای بیاورد، برنده اصلی انتخابات، نظام و ملت ایران هستند. به همین دلیل صندوق‌های رای دیروز شاهد حضور همه‌ گونه سلیقه و گرایش فکری، سیاسی و اجتماعی بود.


ملت پیروز شد


سیدرضا صالحی امیری در ایران نوشت:


خیزش عظیم مردم آگاه کشورمان در انتخابات دیروز، حماسه‌ای بی‌نظیر را رقم زد. این بار مردم تصمیم گرفته بودند تا مسیر 4 سال آینده و ورود به قرن جدید شمسی را با رأی آگاهانه خود تعیین کنند و به زمامداران بگویند که کدام راه و گفتمان را پسندیده‌اند.
جامعه ایرانی از عصر مشروطه تا به امروز طی یکصد سال اخیر دوران پرفراز و نشیبی را از سر گذرانده، اما گویی عصاره تجربه همه این سال‌های دور و نزدیک را یکجا به آوردگاه بیست و نهم اردیبهشت آورده بود.
رأی مردمی که ساعت‌ها در صف‌های طولانی ایستادند و خسته نشدند، حاوی پیام‌های روشن و صریح به همه مسئولان و دولتمردان بود. اینکه مشارکت آنها بتدریج از وضعیت احساسی عبور کرده و به یک انتخاب آگاهانه و حق شهروندی تبدیل شده است و اینکه مردم برای هر تغییری، صندوق رأی را به‌عنوان گویاترین زبان و مناسب‌ترین شیوه بیان خواسته‌های خود پذیرفته‌اند، بزرگترین پیام انتخابات دیروز بود.
مردم در طول ایام تبلیغات انتخابات با بداخلاقی‌ها، وعده‌های فریبنده، سخنان غیر کارشناسی و تخریب و توهین برخی نامزدها مواجه شدند، اما در نهایت مسیر اخلاق و اعتدال و عقلانیت را بهترین راه برای عبور از این دوران و ورود به سده جدید شمسی دریافتند.
همچنان‌که رهبر معظم انقلاب با بیانات هدایتگرانه در ایام انتخابات بویژه سخنان آرامش بخش و اطمینان آفرین خود در روز چهارشنبه گذشته فرمودند، اینک ملت ایران انتخابات را به روز جشن و شادی تبدیل کرده‌اند. مسرور از اینکه با رأی چشمگیر خود، هم سرنوشت نیکویی برای این مرزوبوم رقم زده‌اند، هم با لبیک به فراخوان مقام معظم رهبری، اقتدار و انسجام ملی را به رخ جهانیان کشیده‌اند. حضور مردم قوام بخش امنیت ملی و پشتیبان مستحکم دولت دوازدهم شد. مردم ما امروز صداقت را به جای فریب، اخلاق مداری را به جای بداخلاقی و تعامل را به جای تقابل برگزیدند. باید این پیروزی بزرگ ملت را به همه مردمی که دیروز پای صندوق‌های رأی آمدند، تبریک گفت. حتی طرفداران سایر نامزدها هم پیروز این عرصه‌اند. چرا که سخن خود را از طریق صندوق رأی بیان کردند و ثابت کردند مردمسالاری دینی در این کشور نهادینه شده است. رئیس جمهوری منتخب نیز رئیس جمهوری همه ملت است و به دغدغه‌های همه مردم توجه دارد و بی‌تردید با این پشتوانه قابل اتکا، می‌توان امیدوار بود که مسیر توسعه و تعالی کشور را با سرعت و شتاب بیشتری طی‌کنیم.


روحانی، پیروز انتخابات

احمد غلامی در شرق نوشت:

فارغ از نتیجه انتخابات، اصلاح‌طلبان، خاصه حسن روحانی پیروز این میدان‌اند؛ میدانی که رئیسی و اصولگرایان در آن شکست خورده‌اند. شکست آنان جدا از برگه‌های رأی، نتیجه گفتمان‌شان بود. اصولگرایان بیش از آنکه به آموزه‌ها و اصول خود پایبند بمانند، برای رسیدن به پیروزی دست به هر کاری زدند. مایه خرسندی نیست جریانی که همواره می‌توانست با مجادله و مناقشه به آنتاگونیسمی سیاسی دامن بزند، این‌گونه از معنا تهی شود. شکست اصولگرایان با مواضع قالیباف در مناظره‌ها رقم خورد. تندخویی ستیزه‌جو که چاشنی کلامش تهمت بود و افترا. مردی که خود پرونده قابل دفاعی نداشت چنان با تکیه بر جایگاهش می‌تاخت که حتی اندک حامیان خود را هم بیمناک کرده بود که این مجادله را چگونه به انتها خواهد رساند. از این منظر کناره‌گیری کسی که این‌گونه پا به میدان گذاشته بود، ‌جز فرار معنای دیگری ندارد. قالیباف با این کار حامیانش را سرخورده کرد و بعید است دیگر کسی به او باور جدی داشته باشد. قالیباف عملیاتی ایذایی ترتیب داده بود و خطای بزرگش این بود که حامیان او نمی‌دانستند این عملیات، ایذایی است. قالیباف حامیانش را در میدان مین رها کرد و گریخت تا از مهلکه سیاست جان سالم به در برد. او بهتر از هرکسی می‌دانست در عقب‌نشینی، فرمانده آخرین نفری است که از میدان می‌گریزد. شکست گفتمان اصولگرایان از همین‌جا آغاز شد. اگر قالیباف می‌پذیرفت ‌همچون جهانگیری نامزدی پوششی باشد، اصولگرایان چنین بهای سنگینی را متحمل نمی‌شدند. 

آینده قالیباف تیره و مبهم است و بعید به نظر می‌رسد دیگر او در سِمت‌های انتخابی جایی داشته باشد. مصطفی میرسلیم روی دیگر سکه قالیباف است. مردی که یک‌تنه توانست مردم را از طیف مؤتلفه که جناحی تاریخی است، ناامید کند. او تعریف درستی از جایگاهش نداشت و به همین خاطر در میان اهل نظر، آرای میرسلیم حتی از هاشمی‌طبا هم کمتر است؛ اما او درست یا نادرست خود را رئیس‌جمهور آینده ایران می‌دید. باوری که تحقق آن، چنان دور از دسترس است که راه بحث و جدل در این زمینه را می‌بندد. میرسلیم با این باور مرزهای منطق و انصاف را زیر پا گذاشت. موضع‌گیری‌های او بیش از آنکه مبتنی بر واقعیات سیاسی باشد، نشئت‌گرفته از اعتمادبه‌نفسی کاذب بود؛ اعتمادبه‌نفسی که او را وا می‌داشت رئیس‌جمهوری را که هنوز آرای ١٨ میلیون نفر را در سبد خود دارد، به باد طعنه و انتقاد بگیرد. رویکردی که از عملکرد مؤتلفه بسیار بعید بود. اگر میرسلیم دوره ناموفق وزارتش در ارشاد را از یاد برده باشد، روشنفکران و نخبگان جامعه، آن دوران تلخ را هرگز از یاد نخواهند برد. آنچه میرسلیم از آن تخطی کرد فروتنی بود. فروتنی یکی دیگر از آموزه‌های اصولگرایان سنتی است که همواره خود را منتسب به نیروهای جبهه و جنگ‌ دانسته‌اند. میرسلیم نماینده خوبی برای مؤتلفه نبود و اغراق‌آمیز نیست اگر بگوییم او تمام داشته‌های تاریخی این طیف را به ثمن بخس فروخت. اما رئیسی بیش از همه به گفتمان اصولگرایی آسیب زد. او نتوانست خودش را از جایگاهش در آستان قدس رها و به عنوان مدیری اجرائی مطرح کند. شاید روحانی می‌دانست که پاشنه‌آشیل رئیسی کجاست؛ چیزی که می‌تواند مخاطبان او را برانگیزاند تا در رأی‌دادن به او تردید کنند. ازاین‌رو روحانی بی‌پرده از اصولگرایی در برابر اصولگرایان دفاع کرد و یادآور شد که رابطه امام رضا(ع) با مردم، رابطه‌ای دلی است نه سیاسی. اما زمانی کار از کار گذشت و اصولگرایی به ورطه بی‌بازگشتی پا گذاشت که رئیسی در جوار خواننده‌ای زیرزمینی قرار گرفت که نقیض گفتارها و کردارهای قبلی‌اش بود. آنچه از این دیدار به حق یا ناحق به‌دست می‌آید، نگاهی ماکیاولی به سیاست است که اصولگرایان همواره بی‌دلیل و بادلیل بر آن تاخته و تلاش کرده‌اند بگویند برای آنان هدف، وسیله را توجیه نمی‌کند. دیدار رئیسی با این خواننده، نقطه انقطاع اصولگرایان از اصولگرایی است که نشان می‌دهد آنان انسجام درونی‌شان را از دست داده و برای به چنگ‌آوردن قدرت و حفظ آن دست به هر کاری می‌زنند. اصولگرایان فارغ از نتیجه این انتخابات، دیگر به جایگاه قبلی خود باز نخواهند گشت. آنان بیش از هرچیز اعتماد و اعتقاد مؤمنان را به خود از دست داده‌اند. برعکس حسن روحانی که در این انتخابات دوباره متولد شد و شاید بتوان تاریخ تولد سیاسی او را اردیبهشت‌ماه ٩٦ دانست. مردی که به محافظه‌کاری و مصلحت‌اندیشی شهرت داشت، نشان داد در هنگامه نبرد اهل مبارزه است و با هیچ ترفندی نمی‌توان او را از حامیانش جدا و از میدان به‌ در کرد. روحانی پای باورهای خود ایستاد و نشان داد برای به سرانجام‌رساندن ایده‌هایش سخت جدی است. مناظره‌ها و سخنرانی‌های حسن روحانی در دوران تبلیغات انتخابات اخیر از او چهره‌ای متفاوت خلق کرد؛ چهره‌ای که مردم توانستند به او باور داشته باشند و تکیه کنند؛ و این دستاورد کمی نیست. ازاین‌رو حسن روحانی قبل از شمارش آرا پیروز این میدان است. اینک اصلاح‌طلبان و مردم چهره‌ای دیگر در کنار خود دارند که می‌توانند از طریق او مطالبات‌شان را پیگیری کنند.

نام:
ایمیل:
نظر: