صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

فرهنگی >>  فیلم وسریال >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۵ خرداد ۱۳۹۶ - ۲۳:۴۱  ، 
شناسه خبر : ۳۰۱۳۷۷
نقد و تحلیل فیلم سینمایی «ویلایی‌ها» اثر منیر قیدی
«ویلایی ‌ها» فیلمی به کارگردانی منیر قیدی، نویسندگی منیر قیدی و ارسلان امیری و تهیه‌کنندگی سعید ملکان است که در واپسین روزهای اردیبهشت ۱۳۹۵ در اندیمشک کلید خورد و تیر ماه 1395 فیلمبرداری اش پایان یافت. این فیلم برای نخستین بار در سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر به نمایش درآمد.
پایگاه بصیرت / گروه فرهنگی/محمدرضا محقق
ویلایی ها یکی از مهم ترین آثار سینمای دفاع مقدس ماست. این «مهم بودن» به چند دلیل قابل توصیف است. این فیلم البته از برخی جهات هم یگانه است. و از آن جمله اینکه تقریبا تنها فیلم سینمای ایران است که تصویری قابل توجه، دقیق، بکر و خلاقانه، از پشت جبهه و درون جبهه با محوریت زنان و خانواده های رزمندگان پدید آورده و این نکته بسیار بدیع و مهمی است؛ یک نکته مغفول مانده و فراموش شده و در عین حال مهم وخطیر و اساسی در تمام طول این سال ها.
در همه این سال ها چه در دوران جنگ و در دوران پسا جنگ، تصویر سینمای ایران معطوف به میدان جنگ، رزمندگان و در نهایت تبعات جنگ در شهرها بوده و کمتر فیلمی را سراغ داریم که به دل خانواده ها رفته باشد و ماجرای آنها را با همه دردها، زیبایی ها، مشکلات، محرومیت ها و فراز و فرودهای آن سال ها برایمان به نمایش کشیده باشد. ویلایی ها از این جهات اهمیت محتوایی و مضمونی دارد.
فیلم، یک فیلم زنانه است، به چند معنا و زن در آن محور است. چه زن در قامت همسر، چه در قامت مادر، چه در قامت دختر و چه در سیمای فرمانده مکانی که سرپرستی خانواده های رزمندگان را عهده دار است.
زن در همه انواع و جهات و سیماهایش در این فیلم حضوری جدی، اصلی، محوری و جذاب دارد.


در واقع در ویلایی ها ما با یک رویکرد «زن شناسانه» روبرو هستیم و روحیات و عواطف و خلقیات و نگرشش را در نمونه های مختلف می بینیم؛ البته در میدان و با محوریت جنگ، و متن و حواشی اش.
ویلایی ‌ها قصه خانواده ‌های فرمانده‌ هان سپاه و ارتش در سال ۱۳۶۵ است. عزیز، زن ۵۰ ساله‌ای است که همراه نوه ‌هایش وارد مجموعه ویلاها می ‌شود. الیاس نیز راننده بسیجی است که هر وقت وارد مجموعه می ‌شود همه نگران این می‌ شوند که شاید خبر شهادت یکی از فرمانده ‌هان را بدهد. پس از مدتی سیما که عروس عزیز است از تهران می ‌آید تا بچه ‌های خود را به خارج از کشور ببرد.
نکته کلیدی در روایت ویلایی ها، اما این است که فیلم ساز توانسته رویکرد زن شناسانه اش را در ترکیب و تلفیق با بحث جنگ و مختصات فضای جنگی به شکل باورپذیر و البته مبدعانه ای به تصویر بکشد.


مهم این است که آن مرکز ثقل و نکته اصلی و نقطه طلایی در فیلم به خوبی تصویر شده است: هول و هراسی که با آمدن هر باره پیک جبهه و اینکه خبر شهادت چه کسی را به همراه دارد در سیره و سیمای همه اهالی آن قلعه بزرگ نمایان می شود.
ویلایی ها ابداً از کلیشه های رایج و تصویر تخت و بی انعطاف و باورناپذیر آثار این گونه سینمایی هم پیروی نمی کند. این یکی دیگر از نقاط مثبت و ارزش های محتوایی فیلم است.
فیلم مجموعه وقایع و رخدادهای طبیعی این آدم ها و این موقعیت ها را بدون ممیزی و سانسور به نفع شعارهای غیر قابل باور، به شیوه ای در دسترس و قابل لمس تحویل مخاطب می دهد. چه بسا همراهی مخاطب تا به انتها هم از همین آبشخور تغذیه کرده باشد.
ما در ویلایی ها هم با تاریخ روبرو هستیم - جنگ- هم با انسان – زن و مرد حاضر و غایب- هم با ساختار سینمایی – نماها و حرکت های جسورانه دوربین- هم با روایت – روند مدرج فیلم در نزدیک شدن به وقایع و شخصیت ها- هم با اشاره و لطافت انسانی – کنش و واکنش عروس و مادر شوهر یا درنگ و جستجوی واکاوانه‌ ی همسر در غیاب شوهر- هم حتی با تلنگرها و اشاره های سیاسی- وسایل و امکانات میدانی؛ ماسک و... و نحوه تقسیم بندی عادلانه یا تبعیض آمیز آن در بین خانواده ها.
و این همه در حالی است که فیلم رویکردی کاملا مومنانه نسبت به جنگ – دفاع- دارد و ابداً «ضد جنگ» نیست و در مرز میان آرمان و واقعیت، و زیبایی باطنی و تلخی ظاهری، حرکت می کند و به سمت ادا و اطوارهای معمول و مأنوس جریان شبه روشنفکری نمی لغزد.
فیلم در عین حال بسیار عاطفی و زنانه است. زن و عاطفه، لطافت و سکینه، آن هم در وسط معرکه و میدان جنگ، یک کنتراست خیلی جذاب و تباین خیلی دیدنی و معنادار فراهم کرده و موقعیتی ملهم از خوف و رجا، شادی و غم، خشم و راحت، عشق و سوز، وصل و هجران و بالاخره مرگ و زندگی تدارک دیده است.
اما در پایان این نوشتار بد نیست اشاره ای هم به یکی از حواشی فیلم ویلایی ها که مربوط به حضورش در جشنواره سی و پنجم فیلم فجر می شود داشته باشیم. خلاصه کنم: این فیلم با بی مهری مطلق و بایکوت داوران رو به رو شد و در اوج ناباوری در هیچ یک از رشته ها لایق توجه و ستایش از سوی آنان قرار نگرفت! در این باره نکته و تحلیل های بسیاری هست که ترجیح داده شده به جای ذکر آنها، به یادآوری متن نامه منیر قیدی در همان موقع بسنده کنم که گرچه کوتاه اما بلند است و خیلی حرف های نگفته و نهفته و درس های عبرت آموز در خود دارد.


نامه شرافتمندانه، تکان دهنده و رسواگرانه منیر قیدی، کارگردان فیلم شریف و نجیب ویلایی ها، بی تردید برگ زرینی در کارنامه سینماگران مستقل و مومن سینمای ایران و خاصه در میان بانوان فیلم ساز ثبت وضبط نمود:
حضور در هر رقابتى و تن دادن به قواعد داورى بخشى مهم از روحيه كمال طلبى و حتى جاه طلبى هر هنرمندى است. اما اين حضور هنگامى ارزش دارد كه در مواجهه با حسادت و جهالت و بلاهت و حذف، قربانى نشود. فيلمنامه ويلايي ها روايتي است كه به قدر بضاعت خود و به گواه آراء و نظرها و بازخوردهاي متنوع، فروتنانه و بي ادعا بر دلِ مخاطبانِ أصليِ آن نشسته است و سهمِ هنرمندانِ اين فيلم را در ادايِ دِين به مقطعِ مهمي از تاريخ اين سرزمين و به دست آوردن دلِ خانواده هاي شهدا و جانبازان ِ دريا دل برآورده كرده است. من اين دستاوردِ آسماني را با جدال هاي حقيرانه و كوربينانه رقابت هاي زمينيانِ در گِل مانده، تاخت نمي زنم و به ياد و خاطره همان «ياراني كه غريبانه رفتند از اين خانه»، ارزش و حرمتِ غريبانگي هايي از اين دست را در تنهايي خود با زيبايي بيشتري احساس مي كنم و اين حال را به نامزدي ها و مرتبه هاي ديگري كه در دستِ آدميانِ رياكار ، حقير شده است نمي دهم؛ و از سعيد ملكانِ عزيز تمنا و استدعا دارم با همان نگاهِ مؤلفانه و حسنِ نيتي كه به سينماي ايران دارد، همچنان به خطر كردن در آزمودن عرصه ها و استعدادهاي جديد بپردازد و دل قوي داشته و راهش را ادامه دهد كه ؛ «خداوند عزت دهد».
آری؛ گفتیم که ویلایی ها یکی از مهم ترین آثار سینمای دفاع مقدس ماست. این «مهم بودن» به چند دلیل قابل توصیف است. این فیلم البته از برخی جهات هم یگانه است. و از آن جمله اینکه تقریبا تنها فیلم سینمای ایران است که تصویری قابل توجه، دقیق، بکر و خلاقانه، از پشت جبهه و درون جبهه با محوریت زنان و خانواده‌های رزمندگان پدید آورده و این نکته بسیار بدیع و مهمی است. یک نکته مغفول مانده و فراموش شده و در عین حال مهم وخطیر و اساسی در تمام طول این سال ها.
و بجاست تأکید کنیم که سینمای ایران اگر بنا دارد زنده بماند و با مردم، هیچ چاره ای جز قدم گذاشتن در مسیری که ویلایی ها پیمود ندارد! مسیری که با مردم و برای مردم و مماس با دردها و مسایل آنهاست. وگرنه می شود همان سینمای گلخانه ای بی مخاطبی که بوی الرحمانش بلند است! الف/ی

نام:
ایمیل:
نظر: