یک اقتصاددان با بیان اینکه تعیین دستوری نرخ بهره بدون تعیین دستوری نرخ تسهیلات بی فایده است، گفت: بانک مرکزی مسیر اصلی خود را در تعیین سیاستهای مرتبط با «نرخ بهره» و «نرخ ارز» گم کرده است.
طبق آنچه بانک مرکزی نزدیک دو هفتۀ پیش در زمینه کاهش نرخ بهره سپرده های بانکی اعلام کرده، قرار بر این شده است که از تاریخ 11 شهریور 96 نرخ بهره سپردههای بانکی به زیر 15 درصد کاهش یابد. این سیاست را میتوان به عنوان نخستین سیاست اقتصادی دولت دوازدهم تلقی کرد.
حسین عبده تبریزی اقتصاددان حامی دولت که از مخالفان کاهش دستوری سود بانکی در دولت دهم بود، از این اقدام در دولت روحانی دفاع کرد و گفت: تفاوت قابلملاحظهای بین نرخ سود بانکی و نرخ تورم به وجود آمده که شرایط دشواری را برای اقتصاد ایجاد کرده است. در چنین شرایطی اقدام بوروکراتیک کاهش نرخ، تنها راهحل است و چارهای دیگر نداریم.
ولی الله سیف، رئیس کل بانک مرکزی نیز به تازگی یکی دیگر از الویتهای اقتصادی دولت را این گونه عنوان میکند که در اولین فرصت ممکن، سیاست تک نرخی شدن ارز را عملیاتی خواهیم کرد و امیدواریم این سیاست در طول سال 96 عملیاتی شود.
پُر واضح است که بازار ارز از جمله بازارهایی در اقتصاد کشورمان است که نوسان چند ریالی آن میتواند کل اقتصاد را تحت تاثیر خود قرار دهد و از آنجایی که ردّ پای ارز را میتوان در جای جای اقتصاد کشور یافت، حساسیتهای عمومی هم نسبت به آن بیشتر است.
به منظور بررسی پیامدهای سیاست کاهش دستوری نرخ بهره سپردههای بانکی و همچنین جهت واکاوی تبعات احیای نظام تک نرخی ارز که به عنوان سیاستهای اقتصادی دولت دوازدهم تا پایان سال 96 عنوان شدهاند، به سراغ آلبرت بغزیان، اقتصاددان برجسته کشور و استاد اقتصاد دانشگاه تهران رفتیم و با وی به بحث و تبادلنظر نشستیم.
آلبرت بغزیان، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی پایگاه خبری- تحلیلی بصیرت در خصوص سیاستهای پولی و بانکی دولت دوازدهم گفت: بانک مرکزی مسیر اصلی خود را در تعیین سیاستهای مرتبط با «نرخ بهره» و «نرخ ارز» گم کرده است.
وی اضافه کرد: با اتخاذ این نوع سیاست ها تنها جوّی نامطمئن در بازار ارز ایجاد میشود که نرخ ارز را افزایش میدهد و در نهایت مردم با احتمال سود بیشتر، سپردههای خود را به سمت بازارهای موازی انتقال میدهند. این در حالی است که هدف از کاهش نرخ سود سپردهها، کاهش نرخ سود تسهیلات است که در واقع به کاهش هزینه تولید منجر میشود.
وی در ادامه گفت: به واقع با کاهش هزینه تولید، افراد به سرمایه گذاری بخش تولید رغبت پیدا میکنند که در نتیجه مصرفکننده نهایی نیز تمایل به خرید تولید داخلی نشان میدهد.
استاد دانشگاه تهران خاطر نشان کرد: در حال حاضر بانکها برای اینکه تعهدات خود را در برابر سود سپردهها پاسخگو باشند، مجبور به پرداخت تسهیلات گران به وام گیرنده هستند که در اینصورت هزینه تولید به دلیل هزینه بالای سرمایهگذاری مقرون به صرفه نیست.
بغزیان با بیان اینکه بانک مرکزی برای اصلاح این رویه غلط به جای تفویض اختیارات به بازار باید از یک جایی به صورت دستوری عمل کند، گفت: کشورهایی که از اقتصاد با ثبات بهره میبرند، هیچ وقت تعیین دو نرخ « ارز» و «بهره» را به ساختار بازار که به دنبال سودآوری بیشتر و انحصار است، واگذار نمیکنند. در واقع دولتها مدیریت ارشادی انجام میدهند.
وی عنوان کرد: زمانیکه فدرال رزرو آمریکا تصمیم به کاهش 0.25 نرخ بهره بانکی میگیرد به صورت قاطع این اقدام را نهایی میکند، اما با استفاده از ابزارهای جایگزینی نظیر افزایش سود اوراق خزانه دولتی این اصلاحات را تعدیل میکند.
بنا به گفته این اقتصاددان به دلیل وجود بانکداری اسلامی امکان استفاده از ابزارهای سیاست پولی که خرید و فروش اوراق قرضه یکی از مصادیق آن است در کشور وجود ندارد اما باید برای اصلاح امور بانکی ابزار دیگری را به کار بگیریم تا بتوانیم با استفاده از ابزارهای جایگزین شرایط را مدیریت کنیم.
بغزیان ادامه داد: در این سال ها با جایگزینی اوراق مشارکت به عنوان ابزار جایگزین در سیاستهای پولی درصدد رفع این اشکال بودیم، اما غافل از اینکه نرخ سود علی الحساب آن هم قطعی شد و دیگر اوراق قرضه اسلامی محسوب نمیشود.
وی افزود: ابزاری دیگری که میتوان به آن اشاره کرد اوراق قرضه اسلامی یا همان صکوک است که تبلیغ آنچنانی بر روی این ابزار صورت نگرفته و حجم آن هم کم است. اوراق خزانه هم که به تازگی مطرح نشده است.
*تغییر رویکرد بانک مرکزی از حسابداری به اقتصادی
دکتر بغزیان معتقد است: بانک مرکزی برای مدیریت نظام بانکی باید از رویکرد حسابداری به اقتصادی تغییر جهت دهد تا شاهد آن باشیم که بانک مرکزی در هر نوبت که برای تعیین نرخها با رویکرد دستوری تصمیم میگیرد؛ دستاوردی به غیر از ایجاد هیجان و تشنج در بازار رقم بزند.
این اقتصاددان برجسته کشور تعیین دستوری نرخ بهره بدون تعیین دستوری نرخ تسهیلات را بی فایده دانست و گفت: اگر طرف دوم معادله یعنی نرخ تسهیلات را به حال خود رها کنیم، بی تردید این سیاست به دلیل اینکه به کاهش هزینه تولید منجر نمیشود، نتیجه بخش نخواهد بود.
* سلطهگری بانکها
وی با اشاره به مهلت 8 ماهه بانکها برای اعمال نرخ جدید تسهیلات متناسب با نرخ بهره گفت: همچنین تعیین فرصت ده روزه برای کاهش نرخ بهره نشان داد که نظام بانکی ما به جای بانک مرکزی زیر سلطه بانکها است. در این فرصت، بانکها با جذب سپرده با نرخهای قبلی برای یکسال خود آذوقه جمع کردند.
*سپردن تعیین قیمت ارز به بازار سم مهلکی برای اقتصاد است
آلبرت بغزیان در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به تک نرخی کردن ارز اظهار داشت: مدتی است به دنبال تعریفی از سیاست تک نرخی کردن ارز هستم. تک نرخی کردن ارز دقیق به چه معنایی است. برداشت اول این است که دیگر به هیچ فردی به جز نرخ دولتی ارز تعلق نمیگیرد. برداشت دوم یعنی تعیین قیمت ارز به بازار سپرده شود و به عنوان نرخ شناور عمل کند. بی شک برداشت دوم برای اقتصاد کشور سم مهلک است.
وی در پایان با اشاره به وجود حجم نقدینگی سرگردان، واردات بی رویه و قاچاق گفت: به طور مدام بازار دچار کمبود ارز میشود که بانک مرکزی باید به صورت یک نهاد ناظر با تزریق ارز به بازار، پاسخگوی تقاضا موثر باشد. بنابراین سپردن تعیین قیمت ارز به بازار سیاست غلطی است.
مصاحبه از: بهزاد حسینی آرا