صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۳۹۶ - ۰۹:۳۸  ، 
شناسه خبر : ۳۰۵۰۵۲
ترکیه و ایران مکمل ژئوپلیتیکی-اقتصادی یکدیگر هستند و ضمن پیوستگی اجتماعی موثر، کانون بحران مشترکی (قوم گرایی کردی) را پیش رو دارند، همچنین ترمینولوژی سیاسی «همکاری در حین رقابت» در فرهنگ راهبردی دو کشور نهادینه شده است و هر دو کشور مولفه های قدرت منطقه ای دارند و درصدد اند در چشم انداز مشخص به آن نائل شوند
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/رحمت الله فلاح
تحرکات اخیر کردستان عراق، تعاملات ترکیه و جمهوری اسلامی ایران روابط دو کشور را وارد مرحله مهم و کاربردی کرده است. سفر رئیس ستاد کل نیروهای مسلح جمهوری اسلامی ایران به ترکیه در مرداد ماه سال جاری و متعاقبا سفر رئیس ستاد ارتش ترکیه به تهران و توافقات و تفاهمات صورت گرفته در زمینه همکاری های نیروهای مسلح دو کشور و همچنین اتخاذ مواضع همسو در مورد مسائل منطقه ای از جمله در مورد یکپارچگی سرزمینی عراق و سوریه و مبارزه با تروریسم و افراط گرایی، عرصه جدیدی برای همکاری های نظامی و امنیتی دو کشور بوجود آورده است؛ عرصه ای که برخلاف حوزه اقتصادی و سیاسی نزدیک به چهار دهه است (بعد از انقلاب) که راکد مانده و تاکنون اقدام مؤثری از سوی طرفین برای فعال کردن آن صورت نگرفته بود.
سفر اردوغان  رئیس جمهور ترکیه به ایران در زمانی که حلوصی آکار، رئیس ستاد کل ارتش ترکیه، در تهران مشغول مذاکرات در مورد مسائل منطقه ای و روابط دو جانبه تهران و آنکارا بود بر سرعت تحولات در محیط روابط دو کشور افزود.


برگزاری چهارمین نشست همکاری راهبردی ایران و ترکیه، و  دیدار اردوغان با مقام معظم رهبری و مواضع روشن ایشان در مخالفت با پدیده همه پرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق و تاکید بر ضرورت مبارزه با تشکیل «اسرائیل جدید» در منطقه در کانون توجه رسانه های ترکیه و منطقه قرار گرفت. البته اظهارات اردوغان نیز مبنی بر ضرورت ایجاد اتحاد قدرتمند بین ایران و ترکیه در منطقه و همچنین اشاره وی مبنی بر توطئه های اسرائیل، آمریکا و فرانسه در مورد تجزیه کشورهای منطقه نشانگر آن است که در ادراک امنیتی دولت آنکار دگردیسی های صورت گرفته که ظرفیت ایجاد تحول در راهبردهای منطقه ای  آنکارا را خواهد داشت. با این اوصاف پرسش بنیادی این است که چه عوامل و شرایطی در دگردیسی های بوجود آمده در مبانی معرفتی کارگزاران نظامی و سیاسی آنکار نسبت به تحولات منطقه ای دخیل بوده است؟
قبل از پرداختن به ذکر عوامل و شرایط موثر در طراحی های نوین ترکیه در تعاملات منطقه ای این کشور به خصوص در مورد ایران، اشاره به این نکته مهم است که ترکیه نیز به مانند سایر کشورها در طراحی راهبرد و سیاست  خارجی خود اصل و دال مرکزی را منافع ملی عینی و فوری خود قرار می دهد و متناسب با تغییرات و تحولات صحنه،  رویکردهای خود را تنظیم می کند. البته یکی از ویژگی های سیاست خارجی ترکیه در چند سال اخیر، سهولت در  جابه جایی پارادایمی است؛ یعنی برخلاف رویکردهای جمهوری اسلامی ایران که  در عرصه منطقه ای و جهانی  از الگوی «ثبات راهبردی» پیروی می کند، سیاست خارجی ترکیه در یک دهه اخیر ماهیت گذار داشته و با وضعیت «ثبات راهبردی» فاصله پیدا کرده است. با این حال با رویکرد هنجاری و با کاربرد  ترمولوژی «قابل اعتماد» و یا «غیر قابل اعتماد» که در مقالات تحلیل گران ایرانی در روزهای اخیر در مورد ترکیه دیده می شود، نمی تواند رویکرد رئالیستی کارگزاران حاکمیتی آنکار را تحلیل کرد.

عوامل و شرایط موثر در رویکرد نوین ترکیه
عوامل و شرایط مختلفی در طراحی های نوین ترکیه در توسعه همکاری های منطقه ای به خصوص در حوزه همکاری های امنیتی با جمهوری اسلامی ایران تأثیر داشته که در ذیل به مهم ترین آن اشاره می شود:
1- رویکرد آمریکا به تضعیف دولت های ملی در منطقه؛ در رویکرد جدید آمریکا اقلیت های قومی در بازی های منطقه ای اهمیت راهبردی پیدا کرده اند. در این راستا می توان به حمایت های نظامی واشنگتن از جریان کردی پ.ی.د در سوریه که عملا شاخه سوری پ.ک.ک (حزب کارگران کردستان ترکیه) محسوب می شود، اشاره کرد. با وجود اینکه ترکیه عضو ناتو و متحد منطقه ای آمریکا محسوب می شود در این مورد، اقدامات آمریکا دقیقا امنیت ملی ترکیه را هدف قرار داده و به نوعی اقدام مرحله به مرحله در تضعیف حاکمیت ملی ترکیه در مناطق قومی این کشور می باشد. طبق راهبردهای اعمالی واشنگتن، کردهای سوریه ضمن این که ظرفیت های ژئوپلیتیک قومی خود را به حداکثر خواهند رساند به نوعی به دروازه کردهای منطقه در دسترسی به دریای مدیترانه نیز تبدیل خواهند شد؛ عواملی و شرایطی که برای آنکارا غیر قابل قبول و حاوی تعارضات راهبردی است.

2- همه پرسی استقلال اقلیم کردستان عراق؛ غالب تحلیل ها نسبت به همه پرسی استقلال در اقلیم کردستان عراق مؤید آن است که جغرافیای سیاسی منطقه با طراحی نوینی از الگوی سایکس- پیکو مواجه گردیده است. هرچند فقط اسرائیل از همه پرسی استقلال حمایت علنی کرد، اما بی تردید بستر ساز این وضعیت و ترسیم چشم انداز های آن مستقیم به کانون های سیاسی و فکری غرب بر می گردد. وضعیت فعلی اگر کم هزینه باشد، مسلما ریسک ژئوپلیتیک اکثر کشورها از جمله ترکیه افزایش خواهد یافت. آنکارا برای پُرهزینه کردن این روند مجبور است با قدرت های منطقه ای از جمله ایران و عراق وارد همکاری های راهبردی –موضوعی گردد.

3- بحران در بلوک بندی بازیگران سنی مذهب؛ ایجاد بلوک بندی های منطقه ای بر مبنی مذهبی سنی، ضمن اینکه در اهداف راهبردی عربستان سعودی بود، اما دولت آنکارا در مقاطعی سعی می کرد مبتنی بر آن، چارچوب مطلوبیت و منافع منطقه ای خود را تعریف کند. غرب نیز از طراحان و حامیان اصلی این بلوک بندی بود و از گام های سعودی در عملیاتی شدن آن حمایت می کرد، اما روندهای امنیتی سیاسی منطقه عملا این بلوک بندی را در شرایط «از هم پاشی»، «در هم پاشی» و فروپاشی قرار داده است. ناهمسویی و اختلاف ترکیه با مصر به خاطر مسائل اخوان المسلمین، چالش های آنکارا با ریاض در بحران قطر، آشکار شدن حمایت مالی امارات متحده عربی در کودتای نافرجام ترکیه در 2016، عدم دسترسی به اهداف از پیش تعیین شده در سوریه مجموعا باعث گردید که ترکیه از چارچوب های مذهب گرایانه عربستان دوری کند.

4- دگردیسی در رویکردهای نظامی – امنیتی ترکیه؛ تحلیل نشانه شناسی از مبانی معرفتی و رفتاری نهادهای نظامی و امنیتی ترکیه بیانگر آن است که دیگر کارکرد ارتش ترکیه به عنوان «پایانه شرقی ناتو» نیست. ترک ها درصدند از دریافت کننده خدمات امنیتی از غرب به تولید کننده خدمات امنیتی در منطقه، متناسب با واقعیت ها و اولویت های منطقه ای تبدیل شوند. در این راستاف تنوع بخشیدن و چند جانبه کردن همکاری های نظامی با بازیگران مختلف را در دستور کار قرار داده اند. انعقاد قرارداد خرید سپر ضد موشکی اس-400 از روسیه با وجود مخالف های ناتو و آمریکا عملیاتی شد. البته مهندسی های اخیر در شکل بندی های نوین در ارتش ترکیه بعد از کودتای نافرجام 2016 که منجر به اخراج بیش از 40 درصد ژنرال ها و هزاران نفر از افسران ارشد و میانی گردید، موئد این تحلیل است که در آینده ارتش ترکیه در جایگاه مدافع سرسخت سکولاریسم کمالیستی نخواهد بود و با روندهای اجتماعی-هویتی جامعه ترکیه بیشتر هماهنگ خواهد شد. در مورد نهادهای امنیتی نیز تحولات رویکردی و معرفتی،  بیشتر صدق می کند. از سال 2005 به بعد سازمان های اطلاعاتی ترکیه اقدامات مشخص برای کاستن نفوذ موساد و سیا و  ملی کردن کارکردهای سازمان استخبارات شان انجام داده اند. مجموعه این روندها نیز در رویکرد ترکیه به همکاری های منطقه ای دخیل بوده است.

سرانجام سخن
در تحلیل و تبیین روابط ایران و ترکیه، چند گزاره باید به عنوان تابلوی راهنما مدّ نظر قرار گیرد؛ نخست اینکه ترکیه و ایران مکمل ژئوپلیتیکی-اقتصادی یکدیگر هستند و ضمن پیوستگی اجتماعی موثر، کانون بحران مشترکی (قوم گرایی کردی) را پیش رو دارند. دوم آنکه ترمینولوژی سیاسی «همکاری در حین رقابت» در فرهنگ راهبردی دو کشور نهادینه شده است؛ هر دو کشور مولفه های قدرت منطقه ای دارند و درصدد اند در چشم انداز مشخص به آن نائل شوند. در چنین شراطی، انکار رقابت، منطبق با واقعیت های موجود نیست، اما مدیریت رقابت و تعمیق همکاری منطق راهبردی است. سوم آنکه مطلوبیت غرب ایجاد تعارض بین دو قدرت مهم همسایه مسلمان است. غربی ها متوجه این امر هستند که بدون ایران، ترکیه و مصر روابط بین المللی جهان اسلام مفهوم عینی نخواهد داشت. چهارم اینکه رژیم صهیونیستی درصدد است با تفسیر تضادهای منطقه ای، هارمونی امنیتی موجود بین ایران و ترکیه را با چالش راهبردی مواجه سازد.


با فرض موضوعات مطرح شده بهتر است در شرایط فعلی تعاملات دو کشور در مسائل منطقه ای در چند محور متمرکز گردد؛
1- حمایت از تمامیت ارضی کشورهای منطقه؛ اگر موزایک قومی منطقه بشکند، مسلما ژئوپلیتیک اکثر کشوهای منطقه موضوع مذاکره بازیگران بین المللی از جمله قدرت های غربی قرار خواهد گرفت. بنابرانی موضوع وحدت ارضی کشورها باید به کانون همکاری راهبردی تهران-آنکارا تبدیل شود.
2- مبارزه با جریان تکفیری؛ این جریان آشوب بدون مرز را در سرلوحه فعالیت های خود قرار داده و نتیجه فعالیت اش در سوریه مطلوبیت راهبردی رژیم صهیونیستی را تامین نمود. برخورد امنیتی و نظامی با این جریان می تواند در تعمیق روابط نظامی – امنیتی ایران و ترکیه موثر واقع شود.
3- ترسیم مدل صلح سازی در منطقه؛ مذاکرات آستانه در مورد سوریه بین ایران، روسیه و ترکیه تاکنون نتایج ملموسی در صحنه بحران سوریه داشته است. اگر این روند بتواند به الگوی مشخص و نهادینه شده تبدیل شود در آن صورت می توان در مورد سایر بحران های منطقه ای نیز آن را اعمال کرد./

نام:
ایمیل:
نظر: