(روزنامه جوان ـ 1395/06/09 ـ شماره 4898 ـ صفحه 5)
«اين نيست كه ما خيال كنيم دشمني امريكا با جمهوري اسلامي ايران به خاطر مسئله هسته‌اي است، نه، مسئله مسئله ديگري است؛{مسئله اين است كه} ملت ايران به خواسته‌هاي امريكا نه گفت، ملت ايران گفت امريكا عليه ما هيچ غلطي نمي‌تواند بكند. اينها با موجوديت جمهوري اسلامي مخالفند. با نفوذ و اقتدار جمهوري اسلامي مخالفند.»
اين بخشي از سخنراني مقام معظم رهبري در سال93 و در كوران مذاكرات هسته‌اي بود كه نشان مي‌داد ايالات‌متحده امريكا فارغ از حزب و تشكيلات سياسي جمهوري اسلامي ايران را دشمن درجه يك خود در منطقه استراتژيك غرب آسيا می‌داند و از تمام ابزار ممكن جهت ضربه‌زدن به نظام جمهوري اسلامي ايران استفاده مي‌كند.
معظم‌له در اين سخنراني از بهانه بودن موضوع هسته‌اي ياد كرده و خواهان دشمني‌شناسي مناسب كارگزاران نظام در مواجهه با امريكا شدند و مبناي مخالفت كشورهاي غربي و به ويژه امريكايي‌ها را هويت و اصالت انقلاب اسلامي دانسته و تنها راه پايان دشمني اين كشور با جامعه ايراني را تغيير ماهيت انقلاب اسلامي و فروپاشي- يا تغيير موجوديت - می‌دانند و در صورتي كه اين تغيير و دگرگوني اتفاق نيفتد، دشمني امريكايي‌ها با جامعه ايراني همچنان پابرجا و دامنه‌دار است.
رهبر معظم انقلاب در ادامه همين سخنراني تأكيد مي‌كنند كه با توافق بر سر پرونده هسته‌اي نيز دشمني غربي‌ها با جمهوري اسلامي ايران ادامه‌دار خواهد بود، آنگونه كه طي ماه‌هاي پس از روز اجراي برجام چنين روندي را مي‌توان به سهولت درك كرد كه از «جنگ‌هاي سايبري» و«استاكس‌نت» تا «جنگ ارزي» را شامل مي‌شود كه به‌كارگيري هر كدام با هدف زير سؤال بردن موجوديت جمهوري اسلامي ايران و تضعيف قدرت كشورمان است: «همين اواخر يكي از سياستمداران و عناصر فكري امريكا گفت- و گفته او پخش شد، اين مسئله پنهاني هم نيست- كه ايران چه اتمي باشد، چه اتمي نباشد، خطرناك است. اين شخص صريحاً گفت نفوذ و اقتدار ايران- به قول خودشان هژموني ايران- در منطقه خطرناك است. ايراني كه امروز از اعتبار برخوردار است، از احترام برخوردار است، از اقتدار برخوردار است. آنها با اين دشمنند، با اين مخالفند. آن روزي اينها راضي مي‌شوند كه ايران، يك ملت ضعيف، كنار مانده، منزوي، بي‌اعتبار و بي‌احترام باشد، مسئله مسئله هسته‌اي نيست.»
از خرابكاري در تأسيسات هسته‌اي تا تغيير حاكميت سياسي در ايران
به عنوان مثال مي‌توان از فيلم مستند جديدي به نام «روزهاي صفر»، ساخته «آلكس گيبني»، كارگردان مشهور امريكايي ياد كرد كه حاوي جزئيات تازه‌اي درباره پروژه خرابكارانه مشترك كشورهاي غربي و رژيم‌صهيونيستي عليه تأسيسات هسته‌اي ايران است كه طبق مستندات وي انگشت اتهام در شكست اين پروژه مشترك به رهبري ايالات‌متحده امريكا را به سمت اسرائيل مي‌گيرد.
تاكنون نه امريكا و نه رژيم‌صهيونيستي هيچ‌كدام به مشاركت در توليد و توزيع اين ويروس در عملياتي كه قرار بود سال 2010 تأسيسات هسته‌اي نطنز را هدف بگيرد، اعتراف نكرده‌اند. به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، فيلم «روزهاي صفر» علاوه بر بيان ادعاهاي ديگر، براي اولين بار از همكاري سازمان‌جاسوسي انگليس با رژيم‌صهيونيستي و امريكا براي حمله به تأسيسات هسته‌اي ايران با ويروس استاكس‌نت در سال 2010 پرده برمي‌دارد. «روزهاي صفر»، مطابق گزارش‌هايي كه رسانه‌هاي مختلف بين‌المللي تا كنون از آن ارائه كرده‌اند، آشكار مي‌كند كه پروژه خرابكارانه حمله به تأسيسات هسته‌اي ايران با بدافزار «استاكس‌نت» در واقع تنها بخشي از عمليات سايبري گسترده‌تر مشترك اسرائيل و امريكا براي انجام اقدامات خرابكارانه در زيرساخت‌هاي نظامي و غيرنظامي ايران بوده است.
شكست استاكس‌نت براي امريكا و رژيم‌صهيونيستي بسيار گران تمام شد و بدتر از همه، باعث افشاي روش ساخت و ايجاد كرم‌هاي رايانه‌اي نزد عامه مردم شد. ايراني‌ها نيز در جوابي بسيار سريع، چندين تأسيسات امريكايي از جمله بازار سهام و بانك‌هاي اصلي آن را هك كردند.
رويه مورد اشاره دولت امريكا منجر به آن مي‌شود كه مقام معظم رهبري در ديدارهاي مختلف از لزوم شناخت تاكتيك‌ها و استراتژي‌هاي دشمن و از ضرورت دشمني‌شناسي مناسب سخن به ميان آورند، آنگونه كه ايشان با مطرح كردن دو سؤال مبني بر«1-لانه اصلي توطئه بر ضد‌ملت ايران كجاست؟ 2- دشمنان اين ملت چه كساني هستند؟ مي‌فرمايند: مركز اصلي توطئه‌ها بر ضد ملت ايران، امريكاست و امروز بعد از گذشت 34 سال، هر گاه كه نام دشمن برده مي‌شود، ذهن ملت ايران به سرعت متوجه امريكا مي‌گردد. ايشان افزودند: مسئولان امريكا بايد در مورد اين موضوع به‌دقت تأمل كنند و از خود بپرسند كه چرا ذهن ملت ايران در خصوص دشمن، همواره متوجه امريكاست؟»
تنوع تاكتيك‌هاي غرب براي مقابله با ايران
تنوع تاكتيك‌هاي غرب براي مقابله با ايران تا آنجا‌ست كه مي‌توان مؤلفه‌هاي مختلفي را براي آن برشمرد از جمله جنگي كه جيمز ريكاردز از آن ياد مي‌كند.
جيمز ريكاردز نويسنده كتاب پرفروش «جنگ‌هاي ارزي» در سال 2012 در انديشكده كارنگي امريكا مي‌گويد: هم اكنون كه صحبت مي‌كنيم، جنگ ارزي عليه ايران در حال صورت گرفتن است. امريكا تحريم‌ها عليه ايران را افزايش داده و اين روند ادامه دارد. اخيراً رئيس‌جمهور امريكا دسترسي بانك مركزي ايران را به سيستم مالي دنيا قطع كرده است. وي همچنين مي‌افزايد: در اين حالت به بانك‌هاي ديگر مي‌گوييم كه اگر با بانك مركزي ايران مراودات مالي داشته باشيد، همكاري با امريكا را از دست مي‌دهيد. بانك‌هاي بزرگي همچون بانك دويچه، يو بي‌اس و... نيازي نيست كه به آنها دوبار گفته شود. امريكا در اين مورد جدي است. به گزارش فارس، اين كارشناس امريكايي افزود: «اين اقدام امريكا باعث شد كه 40 درصد ارزش ريال در يك روز كاهش يابد. حقيقت اين است كه انتخابات ايران نزديك است و جالب است كه امريكا اين اقدام را در نزديكي انتخابات ايران انجام مي‌دهد. اهداف اين اقدام مي‌تواند تأثيرگذاري بر انتخابات ايران، تحريك دوباره جنبش سبز و ايجاد نارضايتي گسترده باشد!»
تغيير رژيم در كشورمان يكي از اهداف عمده امريكايي‌هاست كه ريكاردز اينگونه از آن ياد مي‌كند: «بهترين راه بي‌ثبات‌سازي استفاده از افزايش تورم است. تغيير رژيم اسم همين بازي است كه در ايران در حال اجراست. هيچ كس جنگ را دوست ندارد، اما مي‌توانيم كاري كنيم كه گروه ديگري در ايران به قدرت برسند و مسئله هسته‌اي را از طريق ديگري حل كنيم.»
دنيس رايس مشاور سابق اوباما اما راهكاری جامع را براي مقابله با ايران پيشنهاد مي‌دهد: « دولت بعدي نياز دارد تا بر اراده ايالات‌متحده بر عمل به تعهداتش تحت برجام در صورت عمل ايران به تعهدات خود، تأكيد كند. دولت بعدي همچنين نياز دارد تا بازدارندگي را در برابر هرگونه فريب از طرف ايران كه طي آن جهان را دريك عمل انجام شده هسته‌اي قرار دهد، ارتقا دهد.»
وي ادامه مي‌دهد: «واشنگتن بايد با همان منطقي كه ايراني‌ها را پاي ميز مذاكره آورد، ادامه دهد: به خاطر عدم‌تغيير رفتار ايراني‌ها هزينه اعمالي را افزايش دهد اما هنوز سردرگم و معطلشان نگه دارد. اين يعني مخاطب قراردادن اقدامات تهران در عراق و سوريه، يمن و گروه‌هاي مبارز فلسطيني. ايران مي‌تواند در نظام امنيت منطقه‌اي جايي براي خود داشته باشد، به شرطي كه همسايگانش را تهديد نكند و به دنبال برتري نباشد. هزينه بالاي تحريم‌ها براي ايران، عاملي بود كه باعث شد در قالب انتخاب روحاني، نشاني از تغيير در سياست اين كشور ديده شود.»
آنچه مي‌توان از دسيسه‌هاي متنوع و شگردهاي متفاوت مقامات امريكايي درك كرد، اين مسئله است كه «تغيير حاكميت اسلامي» نظام جمهوري اسلامي ايران تنها هدفي است كه تحقق آن باعث خواهد شد دشمني غربي‌ها عليه جامعه ايران خاتمه يابد و جامعه ايراني با رويگرداني از دين و انقلاب، زندگي زیر سلطه استکبار را بار دیگر تجربه كند!
http://www.javanonline.ir/fa/news/808205
ش.د9504492