1378سال است که طنین «هل من ناصر ینصرنی» امام عاشورا و سیدالشهدای کربلا در گوش انسانهای آگاه و بصیر طنینانداز است. حدود 14 قرن از حماسه ماندگار عاشورا میگذرد و راه سرخ حسین(ع) با گذر از فراز و نشیبها و پیچوخمهای تاریخ، وجدانهای بیدار و انسانهای تشنه حقیقت را به سرمنزل مقصود برساند[...]
یادداشت: 1378سال است که طنین «هل من ناصر ینصرنی» امام عاشورا و سیدالشهدای کربلا در گوش
انسانهای آگاه و بصیر طنینانداز است. حدود 14 قرن از حماسه ماندگار
عاشورا میگذرد و راه سرخ حسین(ع) با گذر از فراز و نشیبها و پیچوخمهای
تاریخ، وجدانهای بیدار و انسانهای تشنه حقیقت را به سرمنزل مقصود برساند.
عاشورا
تابلوی تمامنمای بیداری در برابر حاکمانی است که پایههای قدرت خود را بر
جهل ملتها بنا کرده و میکنند؛ ظالمانی که نشانی آنها را نه تنها در
تاریخ گذشته، بلکه امروز و در عصر دموکراسی هم به وضوح میتوان مشاهده کرد.
پادشاهانی که با نظام قبیلهای و پوسیده هنوز هم از یکدیگر حکومت به ارث
میبرند و حقی برای مردم قائل نیستند.
عاشورا مبدأ عشق است و اربعین
مقصد عاشقان. از عاشورا تا اربعین راهی است به وسعت تاریخ که آن را خط
پایانی نیست. اربعین فرصت حضور و لبیک جاماندگان و دلدادگان به امام عشق
است. عاشقانی که برای رسیدن سر از پا نمیشناسند. رهروانی که با پای دل قدم
در مسیر میگذارند که جز محبت اهل بیت(ع) چیز دیگری نمیتواند این اراده و
انگیزه را ایجاد کند.
عاشورا اوج ایثار و تجلی شهادت است و اربعین کلاس
تبیین و تبلیغ آن. عاشورا نقطه اتفاق است و اربعین گزارشی است که
هیچگاه کهنه نمیشود و هر سال نو به نو نگارش و ثبت میشود.
عاشورا
چشمه جوشان حقخواهی و عدالتطلبی است و اربعین جویبار جاری حقیقت است که
دلهای غبارگرفته در عصر پیشرفتهای مادی را صیقل میدهد و نور ناب معنویت
و انسانیت را بر قلبهای خسته و بیمار از جور زمان میتاباند.
عاشورا
کتاب قطور مقاومت و ایستادگی در برابر ظلم و جور است و اربعین پژواک فریاد
دادخواهی ملتهای مسلمان و آزاده سراسر جهان که خیزش و حرکت برای رسیدن به
قلههای شرف و انسانیت را فریاد میکند. حرکتی که سردمداران کاخهای سفید و
سیاه را نگران کرده و در فکر فرو برده است.
در یک جمله عاشورا و کربلا قطبنما است و اربعین راه رسیدن.
خوشا به حال آنان که رفتند...