صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۵ آبان ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۹  ، 
شناسه خبر : ۳۰۶۲۹۶
غلامعلی دهقان، عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه
اشاره: غلامعلی دهقان از اعضای ارشد حزب اعتدال و توسعه در گفت‌و‌گو با «آسمان آبی» معتقد است ائتلاف رخ داده از سال 92 تاکنون ائتلافی میان سه جریان اصلاح‌طلبان، اعتدال‌گرایان و اصول‌گرایان‌معتدل بوده که البته مقتضیات زمانی ایجاب می‌کند همچنان این ائتلاف سه‌گانه تداوم یابد. او همچنین مطرح می‌کند صحبت از ائتلاف‌نکردن ناشی از دست‌کم‌گرفتن رقباست درحالی‌که نباید 16 میلیون رأی تجمیع شده قالیباف و رئیسی را نادیده گرفت. از سویی، دهقان بر این باور است که اصلاح‌طلبان نباید تجربه سال 1384 را نادیده بگیرند، ضمن این‌که نباید رقبا را دست‌کم بگیرند. با این حال، دهقان در پاسخ به این سوال که آیا اعتدال و توسعه حاضر به حمایت از لاریجانی در 1400 است، می‌گوید آن‌ها احتمالا نامزدی حزبی خواهند داشت.
(روزنامه آسمان آبي - 1396/06/26 - شماره 65 - صفحه 8)

* محمدرضا عارف اخیرا در مصاحبه‌ای مطرح کرد اصلاح‌طلبان برای انتخابات آتی ائتلاف نخواهند کرد. به نظر شما چنین استراتژی‌ای عملیاتی است؟

** در توضیح نسبت میان جریان اصلاحات یا اصلاح‌طلبان و اعتدالیون باید به چند نکته توجه داشت؛ در این‌که می‌توان هر کدام از این دو جریان را جریان فکری-سیاسی با مختصات خود معرفی کرد، تردیدی نیست. هرکدام از این دو جریان ویژگی‌های خاص خود را دارند و نقطه نظرات‌شان یک شبه هم شکل نگرفته ‌است بلکه به چهار دهه پس از انقلاب مربوط می‌شود. نکته بعدی این‌که شرایط سیاسی می‌طلبد برخی مواقع ائتلاف‌های سیاسی شکل بگیرند که این موضوع هم از ویژگی‌های جامعه‌ای رو به پیشرفت و تکامل در عرصه سیاست است و به نوعی نشان از پختگی و درایت کنشگران سیاسی دارد. اصلاحات و اعتدال بنابر شرایط زمانی و ضروریات جامعه ایرانی در انتخابات 1392 به همسویی و هم جهتی رسیدند، تا این حد که یکی از نامزدها یعنی محمدرضا عارف در مقطعی با صلاح‌دید اصلاح‌طلبان به نفع گزینه اعتدالی یعنی حسن روحانی کنار کشید و همین یکی از مهم‌ترین عوامل رأی‌آوری روحانی بود؛ چراکه اگر این اتفاق نمی‌افتاد بخشی از آرا به صندوق رأی عارف می‌رفت و بخش دیگری به صندوق روحانی و درنهایت انتخابات به مرحله دوم کشیده می‌شد.

بنابراین نقش آقای عارف و اصلاح‌طلبان در انتخابات 92 را نمی‌توان کتمان کرد. دو سال بعد از آن در جریان انتخابات مجلس هم این دو جریان کامل‌تر شدند؛ چراکه اصول‌گرایان معتدل هم با محوریت علی لاریجانی در موضع‌گیری‌های سیاسی به این مجموعه اضافه شدند. نقطه برجسته این ائتلاف در برجام بود؛ درست است که این ائتلاف نانوشته بود، اما عملا صورت گرفت و خروجی آن برجامی بود که 139 موافق و 100رأی مخالف داشت. در انتخابات اخیر ریاست‌جمهوری هم این سه جریان (اصلاح‌طلبان-اعتدال‌گراها و اصول‌گرایان نزدیک به لاریجانی) هر کدام تلاش کردند حسن روحانی پیروز شود. اصلاح‌طلبان با بدنه اجتماعی به ادامه این راه کمک کردند.

اعتدال‌گرایان هم کنار اصلاح‌طلبان ایستادند و اصول‌گرایان معتدل نزدیک به لاریجانی هم با موضع‌گیری‌هایی که داشتند، تلاش کردند راه روحانی را راه درست معرفی کنند؛ بنابراین عملا این ائتلاف شکل گرفت و به نظر می‌رسد ضرورت‌های جامعه ایرانی همچنان اقتضا می‌کند این ائتلاف ادامه داشته ‌باشد؛ چون هم خروجی خوبی همچون برجام داشته و هم جریانی که به تصمیمات کارشناسی و تعامل با جهان بی‌توجه است، به حاشیه رفته و چرخ سیاست روی ریل اعتدال و عقلانیت قرار گرفته ‌است. به نظر می‌رسد با توجه به پختگی این سه جریان و سران آن‌ها در انتخابات آینده، همچنان شاهد پابرجایی این ائتلاف باشیم.

* با این حال لااقل در مجلس شاهد این بودیم که بسیاری از چهره‌هایی که با فهرست امید به مجلس راه یافتند بعد از ورود به مجلس به فراکسیون امید پشت کردند. آیا راهکاری جز امتناع از ائتلاف برای اصلاح‌طلبان وجود دارد؟

** واقعیت این است که در عرصه سیاسی تفکری شکل می‌گیرد، بعد آن حاملان و عاملان آن تفکر نوعی سازماندهی را شکل می‌دهند و آن سازماندهی می‌تواند یک تشکیلات باشد. در این‌که اصلاح‌طلبان سازوکار سازمانی مختص خود را دارند شکی نیست و نکته مثبتی است همان‌طور که اعتدالیون سازوکار و تشکیلات خاص خود را دارند. آن‌چه مهم است نگاه مشترک این دو جریان است که می‌تواند ائتلاف را شکل دهد. درست است که در انتخابات ریاست مجلس دو مصداق (لاریجانی و عارف) وجود داشت و آن‌چه تعیین‌کننده بود رأی مجلسی‌ها بود که 160 نفر به لاریجانی و 105 نفر به عارف رأی دادند، اما به نظر می‌رسد اصل رقابت درون ائتلاف یک واقعیت است و نمی‌توان آن را نادیده گرفت، اما این‌که چقدر این شکاف و ترک سیاسی به یک گسل تبدیل شود بستگی به کارکرد کنشگران این ائتلاف دارد. به نظر می‌رسد این مجموعه باید از گذشته به‌ویژه از انتخابات 1384 درس بگیرد. مجموعه نیروهای همسو در آن مقطع هریک مستقل آمدند.

نتیجه این اتفاق هم پدیده احمدی‌نژاد بود که آرای خرد و دوقطبی ایجاد شد که احمدی‌نژاد با رأی سلبی نسبت به آقای هاشمی رأی بالاتری بیاورد. نباید هرگز انتخابات سال 84 را فراموش کنیم و اختلافات را دامن بزنیم ضمن این‌که این اختلافات را نمی‌توان از بین برد. فراموش نکنیم هشت سال کشور دچار چه مشکلاتی در عرصه داخلی و جهانی شد. به نظر می‌رسد اگر با این دید نگاه کنیم، باز هم می‌توان در انتخابات مجلس 1398 و ریاست‌جمهوری 1400 به نوعی ائتلاف رسید. رقیب هم با 16 میلیون رأی سیدابراهیم رئیسی نشان داد رقیب دست‌بسته‌ای نیست. با این نگاه، سه جریان فوق الذکر همچنان باید به ائتلاف فکر کرد؛ البته ممکن است مصادیقی در هر کدام از این سه جریان این تحلیل را داشته‌باشند که دیگر خطر جریان رقیب وجود ندارد و به حاشیه رفته‌است، ولی به نظر می‌رسد رقیب قدرتمند است و به این راحتی‌ها هم به حاشیه نخواهد رفت.

* درواقع فکر می‌کنید امتناع از ائتلاف در راستای دست‌کم گرفتن رقبا است؟

** قطعا، سال 1384 هم این موضوع ثابت شد. ضمن این‌که همیشه کسانی که در قدرت بوده‌اند باید پاسخگو باشند. اگر به ادوار گذشته مجلس هم نگاه کنید برای مثال اصلاح‌طلبان (چپ‌های مجلس سوم) با همین دیدگاه از مجلس چهارم باز ماندند و مجلس چهارم مجلس اصول‌گرایان یا محافظه‌کار یا راستی‌های آن زمان شد. مجلس ششم هم 95 درصد از فهرست جبهه مشارکت بودند، اما سه سال بعد در شورای دوم آقایان دچار توهم قدرت شدند. یکی از بزرگان که حالا از اجماع و ائتلاف استراتژیک صحبت می‌کند آن زمان می‌گفت حالا نوبت وزن‌کشی میان اصلاح‌طلبان است.

پنج فهرست انتخاباتی منتشر شد. یک فهرست کارگزاران با محوریت آقای عاشوری، یک فهرست جبهه مشارکت با محوریت آقای تاج‌زاده، فهرست دیگری با محوریت آقای اصغرزاده منتشر شد و دو فهرست هم ملی-مذهبی‌ها ارائه کردند. نتیجه این شد که آقایان چمران و شیبانی با 160 هزار رأی وارد شورا شدند و نفر سوم آقای زریبافان 95 هزار رأی داشت. آقای تاج‌زاده و عاشوری و. . . که سر فهرست بودند هر کدام بین 50 تا 60 هزار رأی داشتند. ما باید از این مصادیق تاریخی درس بگیریم و به اختلافات جزئی دامن نزنیم و انحصارطلبی را کنار بگذاریم. اگر با این نگاه تحلیل کنیم اختلافات درون جبهه‌ای قابل حل است.

* با این حال برخی بر این باورند که علی لاریجانی در حال برنامه‌ریزی برای ریاست‌جمهوری 1400 است و از همین‌رو با دولت تعامل خوبی دارد؛ چراکه انتظار دارد دولت در سال 1400 بدنه اجتماعی خود را خرج او کند و روحانی پشت او بایستد. به نظر شما، چقدر این امکان مهیاست و واکنش اصلاح‌طلبان و اعتدالیون به این اتفاق چه خواهد بود؟

** البته چو فردا شود فکر فردا کنیم. هنوز چهار سال زمان باقی است، اما به‌صورت کلی قطعا اصلاح‌‌طلبان گزینه‌های خود را دارند. اعتدال‌گراها و اصول‌گرایان معتدل هم به همین شکل. در حال حاضر هر کدام از این سه جریان به صورت بالقوه پتانسیل این را دارند که نامزد خود را داشته‌باشند. قطعا جریانی که رقیب این ائتلاف سه‌گانه بوده‌است (جریانی که رئیسی و قالیباف آن را نمایندگی می‌کردند) پایگاه رأی دارند. من فکر می‌کنم انتخابات 1400 هم همچون 1396 می‌شود. همانطور که اصلاح‌طلبان جهانگیری را معرفی کردند و اعتدال‌گرایان از روحانی حمایت کردند.

* البته به نظر می‌رسد گزینه دیگری هم به در انتخابات 1400 اضافه خواهد شد و آن گزینه اصول‌گرایان معتدل طیف لاریجانی است که با گزینه اعتدالیون متفاوت خواهد بود. به نظر شما در این شرایط امکان ائتلاف وجود دارد؟

** این دو جریان می‌توانند گزینه‌های متفاوتی داشته‌باشند. اصول‌گرایان معتدل هم بخش انشعابی اصول‌گرایان هستند که در این حال به اعتدال‌گرایان هم نزدیکند، اما لزوما اصول‌گرایان معتدل و اعتدال‌گرایان گزینه مشترک ندارند. همانطور که اعتدالیون هم به اصلاح‌طلبان نزدیک شدند. از سویی گزینه‌های مستقل مثل آقایان هاشمی‌طبا و غرضی در دو انتخابات گذشته هم حضور داشته‌اند. رقیب ائتلاف سه‌گانه هم قطعا گزینه‌های جدی خواهد داشت. به احتمال بسیار زیاد، سیدابراهیم رئیسی با توجه به رأی قابل‌توجه نامزد خواهد شد. سعید جلیلی در حال انجام‌دادن کار تشکیلاتی است. تحلیل من این است که گسل سیاسی جامعه ایرانی همین گسلی است که از 1392 شکل گرفته‌است، یعنی یک‌طرف اعتدال به معنای عام و گفتمانی که مصادیق آن اصلاح‌طلبان امروز و میانه‌روها و اصول‌گرایان معتدل هستند. یک سو غیر‌اعتدالیون که نگاه‌های بسته‌تری به فرهنگ و سیاست خارجی دارند.

* شما در مصاحبه‌ای تأکید داشتید سیاست اعتدال و توسعه، همین و هم آن است. از همین‌رو شاید بعد از اتمام دوره حسن روحانی این جریان بتواند میان اصلاح‌طلبان و اصول‌گرایان معتدل نقش مهمی ایفا کند. آیا اعتدال و توسعه که به بال راست هاشمی‌رفسنجانی معروف بود بیشتر گرایشات اصول‌گرایانه دارد و کفه اصول‌گرایان در این حزب سنگین‌تر است؟

** در انتخابات 92 از ماه‌ها قبل این صحبت بود که بالاخره طیف اعتدال و توسعه از نامزدی اصول‌گرا حمایت می‌کند یا اصلاح‌طلب اما آن‌چه در عالم واقع اتفاق افتاد این بود که اصلاحات از نامزدی اعتدالی یعنی حسن روحانی حمایت کرد. در واقع براساس مقتضیات زمان، تصمیم‌گیری نهایی صورت خواهد گرفت. این‌که از حالا بگوییم 1400 اعتدال و توسعه به سمت اصول‌گرایان معتدل می‌رود یا به سمت اصلاح‌طلبان، زود قضاوت کردن است.

* به‌صورت کلی و با نگاهی به مانیفست حزب، کفه راست یا چپ این حزب سنگین‌تر به نظر می‌رسد؟ اگر لاریجانی نامزد باشد اعتدال و توسعه از او حمایت می‌کنند؟

** یک فرضیه دیگر هم وجود دارد که اعتدال و توسعه نامزد خود را داشته‌باشد.

* یعنی در انتخابات آتی، اعتدال و توسعه نامزد حزبی دارد؟

** بله. با توجه به این‌که اعتدال و توسعه مدتی است مطرح شده و برای خود جایگاهی دارد،چنین پتانسیلی دارد که گزینه خاص خود را داشته باشد؛ البته طبیعی است که همه شخصیت‌ها در یک حد و ردیف نیستند. به همین دلیل این ائتلاف سه‌گانه می‌تواند به گزینه برسد. همانطور که در انتخابات گذشته اسحاق جهانگیری دقیقه 90 کنار کشید. درواقع با یک بازی سیاسی تلاش شد تا کفه دیدگاه اعتدالی-اصلاحی در مناظرات قوی باشد؛ بنابراین قطعا این سه جریان هریک نامزد خاص خود را داشتند و براساس بازی رقیب و نظرسنجی‌ها به گزینه واحد رسیدند.

* اما به هر حال اعتدال و توسعه بدنه اجتماعی قوی ندارد و نیازمند قانع کردن بدنه اجتماعی اصلاح‌طلبان است. با این توصیف فکر می‌کنید مدل انتخابات 1400 به 92 شبیه خواهد بود؟

** بله قطعا همین‌طور است؛ ضمن این‌که کار تشکیلاتی بدون سازماندهی و ائتلاف سخت می‌شود؛ البته مدل 92 هم پیش روی ماست. ماه‌ها مانده به انتخابات 92 اصلاح‌طلبان تصور نمی‌کردند از روحانی حمایت کنند. الان هم از این تصمیم راضی هستند و کارکرد دولت روحانی را فراتر از انتظار می‌دانند. همانطور که اشاره کردم بستگی به شرایط زمانی دارد. این جریانات چون هم افق هستند باید این ظرفیت را داشته‌باشند که بتوانند در مواقعی عقب‌نشینی تاکتیکی کنند همانطور که عارف تن به این کار داد. این عقب‌نشینی تاکتیکی مختص اصلاحات نیست و ممکن است اعتدال تن به این کار دهد یا اصول‌گرایان اعتدالی این استراتژی را محقق کند. سیاست جنگ است. در جنگ هم عقب‌نشینی داریم، اما چون همه افق مشترکی داریم تلاش می‌کنیم آن را فراموش نکنیم.

https://asemandaily.ir/post/2479

ش.د9602580

نام:
ایمیل:
نظر: