اصلاحطلبان که مهمترين رقيب خود را اصولگرايان ميدانند، با بزرگنمايي رفتارهاي سياسي جريان انحرافي، تخريب اصولگرايان را هدف قرار داده اند. لذا با آب و تاب هر روز گزارشي از عملکرد انحرافيون ارائه ميدهند تا از همه فرصتهاي خود عليه رقيب سياسي شان بهره برده باشند! بخشي از افراطيون اصلاحطلبان حتي در نگاهي فراتر نظام را مسئول شکلگيري جريان احمدي نژاد ميدانند!
بازي جديد احمدي نژاد به عنوان يک بحث انحرافي مدتي است که مجددا بخشي از افکار عمومي را مشغول به خود کرده است. اين جريان که از افتادن در سراشيبي انفعال رنج ميبرد و نگران فراموشي از اذهان و پايان عمر سياسي خويش است، تلاش دارد تا بطور متناوب با اقداماتي خلاف عادت، توجهات و نگاههاي جامعه را به سمت خود جلب کند تا شايد در فرصتي مناسب، فرصت لازم براي بازگشت به قدرت را کسب نمايد. شرايطي که فعلا با توجه به عملکرد گذشته اين جريان با انسداد قانوني مواجه گرديده و منسوبين به اين جريان از ورود به مسئوليتهاي انتخابي به واسطه نظارت دستگاههاي قانوني چون شوراي نگهبان منع گرديدهاند. عملکردهاي ساختارشکنانه اين جريان در هفتههاي اخير نيز نه تنها به اهرم فشاري بر مراجع نظارتي بدل نگرديده، بلکه مستندات بيشتري را براي عدم احراز صلاحيت اين جريان فراهم ساخته و شيب فرورفتن در قهقرا را بيشتر کرده است.
وي به خوبي ميداند که اعضاي باند وي براي مشغوليت در نهادهاي انتصابي نيز اعتباري ندارند و دستيابي به قدرت از اين طريق نيز بسته است. لذا تنها راه باقي مانده حفظ پايگاه اجتماعي از طريق موج سواري و عوام فريبي است که اين روزها شاهد انواع و اقسام شوهاي تبليغاتي وي (از بست نشيني گرفته تا انتشار نامه سرگشاده به رهبري) هستيم.
اما آنچه در اين ميان قابل تامل است، توجهاتي است که بطور ويژه از جانب رسانههاي اصلاحطلب به اين جريان شده و تلاش دارند تا در بازي احمدي نژاد سهيم باشند! کافي است به روزنامههاي اين جريان در هفتههاي اخير مروري داشته باشيد تا مشخص گردد روزي نبوده که اصلاحطلبان تيتري را به احمدي نژاد و همراهانش اختصاص نداده باشند! اين همراهي دلايل متعددي ميتواند داشته باشد:
اصلاحطلبان که مهمترين رقيب خود را اصولگرايان ميدانند، با بزرگنمايي رفتارهاي سياسي جريان انحرافي، تخريب اصولگرايان را هدف قرار داده اند. اصلاحطلبان معتقدند که شکل گيري و بزرگنمايي جريان انحرافي محصول عمل سياسي اصولگرايان است و گافهاي امروز اين جريان را نيز بايد جزو هزينه هاي اصولگرايي نوشت. لذا با آب و تاب هر روز گزارشي از عملکرد انحرافيون ارائه ميدهند تا از همه فرصتهاي خود عليه رقيب سياسي شان بهره برده باشند! بخشي از افراطيون اصلاحطلبان حتي در نگاهي فراتر نظام را مسئول شکلگيري جريان احمدي نژاد ميدانند!
مواضع تخريبي جريان انحراف عليه مسئولين نظام و جريان اصولگرايي نيز حرفهايي است که اصلاح طلبان از شنيدن آن خشنودند! بخشي از اين اتهامات حرفهاي مجرمانهاي است که حتي اصلاحطلبان داخل جرات و جسارت طرح آن را نداشتهاند، و ترجيح ميدادند تا مواردي چنين را از زبان بخش خارجنشينشان (که در جرگه اپوزيسيون قرار دارند)، بيان کنند! اما امروز جريان انحراف به عمله بيمزدي تبديل شده که سخنان اصلاحطلبان راديکال و ضدانقلاب را با جسارت و جرات بيشتري بيان ميدارد!
از سويي ديگر دولت مورد حمايت اصلاحطلبان امروز در شرايط مناسبي در اذهان عمومي قرار ندارد و در بخش قابل ملاحظهاي از امور از حل مشکلات ناتوان بوده و اين ناکارآمدي اعتراضات مردمي را به همراه داشته است! به نحوي که بخشي از هواداران اين جريان از ميان برخي چهرههاي شناخته شده، رسما اعلام داشتهاند که از بهبود شرايط کشور توسط تدابير دولتمردان دولت اعتدال نااميدند! در اين شرايط که دولت به شدت مورد انتقاد افکار عمومي است، يکي از کمکهايي که ميتواند فراغت و فرصتي براي تنفس به دولت ائتلافي اصلاحطلبان اهدا کند، بزرگنمايي حاشيهها از جمله ماجراجوييهاي جريان انحرافي است! حواسها بايد به احمدي نژاد و جريانش مشغول گردد تا دولت بتواند کمي از انتقادات رهايي يابد و شايد با کاهش استرس و فشار؛ و همچنين بدست آوردن زمان، بر برخي مشکلات فائق آيد!
بعلاوه اين پرتي حواس افکار عمومي از مسايل اساسي کشور و مشغول شدن به حواشي بيخاصيت و شوهاي تبليغاتي جريان انحرافي ميتواند فرصتي را براي اصلاح طلبان نيز فراهم آورد و آن اينکه راهبرد سياسيشان براي گسترش قدرت سياسي و اجتماعي را نيز به آرامي و بدور از چشم منتقدان دنبال نمايند. اصلاحطلبان به چنين پوششهايي نيازمندند. اين جريان در هفتههاي اخير بدنبال بازتعريف مناسبات خود با نهادهاي مختلف نظام برآمده است و البته ترجيح ميدهد تا اين فرآيند چندان رسانهاي نشود، چرا که رسانهاي شدن اين اخبار موجب ريزش هواداران راديکال آنها خواهد شد! اختلافات موجود در درون اصلاح طلبان که گاه و بيگاه اخباري از آن بيرون ميآيد و حکايت از چالش جدي در درون اين اردوگاه نسبت به آينده سياسي اين جريان دارد نيز موضوعي نيست که کشيده شدن آن به افکار عمومي چندان مورد نظر عقلاي قوم باشد، لذا بزرگنمايي حوادثي چون ماجراي جريان انحرافي ميتواند بر اين اختلافات سرپوش بگذارد.
به هر حال بازي جريان انحرافي بيش از آنکه براي اين جريان سودمند باشد، اقدامي است که سود حداکثري آن به جيب اصلاح طلبان رفته است و به همين خاطر است که اصلاح طلبان با رويي گشاده به استقبال آن رفته اند.