صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

بین الملل >>  بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۰۳ خرداد ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۶  ، 
شناسه خبر : ۳۱۰۹۵۱
در صورت ناتوانی اروپا در دادن چنین تضمینی، ایران هم به شرایط پیش از برجام از حیث فعالیت‌های هسته‌ای بازگردد؛ زیرا منطقی و معقول نیست که ایران از یک سو، در برجام باشد و تن به محدودیت‌های هسته‌ای بدهد و از سوی دیگر آمریکایی‌ها با خروج از برجام فشارهای اقتصادی بدتر از دوران پیش از برجام را علیه ملت ایران اعمال کنند.
پایگاه بصیرت / دکتر یدالله جوانی
برجام یا «برنامه جامع اقدام مشترک» به عنوان یک توافق بین‌المللی بین ایران و کشورهای گروه 1+5،‌ موضوعی است که در چند سال اخیر، ‌علاوه بر تأثیرگذاری بر مسائل مختلف، به شدت ذهن ایرانی‌ها را به خود مشغول کرده است. با خروج آمریکا از برجام، بار دیگر این موضوع در اولویت تحلیلی رسانه‌ها و موضع‌گیری مسئولان کشور،‌ جریان‌های سیاسی و اصحاب رسانه واقع شد. چرایی خروج آمریکا از برجام و اهداف مورد نظر دولت ایالات متحده از این اقدام، پرسشی است که از منظرهای مختلف و عمدتاً با نگاه سیاسی و با رویکردهای جناحی در رسانه‌های داخلی به آن پاسخ داده شده است. برای پاسخ دقیق به چرایی خروج آمریکا از برجام، باید چرایی ورود آمریکا به برجام را مورد توجه قرار داد. به عبارت دیگر، بدون توجه به دلایل، انگیزه‌ها و اهداف راهبردی آمریکا از ورود به عرصه مذاکره با ایران و در نهایت شکل‌گیری برجام، ‌نمی‌توان دلایل و چرایی خروج را تحلیل کرد. ورود آمریکایی‌ها به مذاکره با ایران به دلیل تغییر راهبرد آنها در مواجهه با ایران پس از شکست راهبردهای براندازی و مهار جمهوری اسلامی ایران طی سه دهه است. آمریکایی‌ها پس از سه دهه تلاش برای براندازی در گام اول و مهار قدرت جمهوری اسلامی در گام دوم، بر راهبرد تغییر رفتار ایران از طریق سیاست «فشارـ مذاکره» متمرکز شدند. به عبارت دیگر، تصور آمریکایی‌ها این بود که با تبدیل سیاست و رویکرد تقابلی با ایران به یک رویکرد تعاملی با آغاز مذاکراه هسته‌ای، می‌توانند در نهایت جمهوری اسلامی ایران را وادار به تغییر رفتار در مسیر دلخواه خود کنند. در این رویکرد، ‌وارد کردن فشارها و تحریم‌های اقتصادی، عامل اصلی وادار کردن ایران به پذیرش مذاکره برای کاهش فشارها از طریق امتیازدهی و تغییر رفتار ارزیابی می‌شد. 
فشارهای اقتصادی آمریکا در نهایت، موجب شد تا در داخل کشور عده‌ای با کدخداپنداری آمریکا در جهان،‌ حل مشکلات اقتصادی را به مذاکره با این کشور گره بزنند. مبتنی بر چنین نگاهی مذاکرات مستقیم با آمریکا شکل گرفت و برجام هسته‌ای حاصل این مذاکرات شد. 
در حالی که تصور عده‌‌ای این بود که با برجام هسته‌ای تحریم‌ها از سوی آمریکا برداشته می‌شود، باراک اوباما با صراحت اعلام کرد، ایران در صورتی می‌تواند از منافع اقتصادی برجام برخوردار شود که به «روح برجام» عمل کند. از نظر دولت اوباما، روح برجام تغییر رفتار ایران در حوزه‌های مختلف منطقه‌ای، نظامی و موشکی، ‌تروریسم و حقوق بشر تفسیر شد. در واقع آمریکایی‌ها با برجام هسته‌ای و محدودسازی فعالیت‌های هسته‌ای ایران، ‌به دنبال شکل‌دهی به برجام‌های دیگری بودند که همگی، با منافع ملی، استقلال و عزت ملی ایرانی‌ها در تعارض بود. اینجا بود که رهبر حکیم و فرزانه انقلاب اسلامی با هدف حفظ منافع ملی و عزت ایرانی‌ها، ‌باب هرگونه مذاکره در دیگر موضوعات را با آمریکایی‌ها مسدود کردند. در چنین شرایطی آمریکایی‌ها، از یک سو خود را موفق به محدودسازی برنامه‌ هسته‌ای ایران می‌دیدند، لکن از سوی دیگر راهبرد تغییر رفتار ایران را در تمامی حوزه‌های مورد نظر ناکارآمد ارزیابی کردند. البته آمریکایی‌ها از این نظر در دستیابی به اهداف کامل از طریق مذاکره با جمهوری اسلامی مطمئن بودند که‌ در داخل ایران کسانی برای مذاکره در موضوعات مختلف با آمریکا اعلام آمادگی می‌کردند. به هر حال ناکام شدن آمریکایی‌ها از پیشبرد راهبرد تغییر رفتار ایران از طریق سلسله مذاکرات و برجام‌های زنجیره‌ای، آنان را به خروج از برجام برای افزایش فشارها با هدف براندازی جمهوری اسلامی سوق داد. البته آمریکا موقعی تصمیم به خروج نهایی گرفت که ‌مطمئن شد ایران در برجام خواهد ماند و محدودیت‌های هسته‌ای جمهوری اسلامی پا برجا خواهد بود.                           
 اگر آمریکا خروج خود را مرگ قطعی برجام ارزیابی می‌کرد، شاید خروجش به این شکل انجام نمی‌گرفت.
اکنون به نظر می‌رسد بین آمریکایی‌ها و اروپایی‌ها یک تقسیم‌کار صورت گرفته، آمریکا با ‌خروج از برجام به دنبال تشدید تحریم‌ها و اروپا با ماندن در برجام، به دنبال نگه داشتن ایران در برجام و وادار کردن جمهوری اسلامی ایران به تغییر رفتار تحت فشارهای سنگین آمریکا است. به عبارت دیگر، آمریکا با ورود به برجام، برنامه هسته‌ای کشورمان را محدود و با خروج از برجام بدون پرداخت هیچ هزینه‌ای، خود را در شرایط پیش از برجام قرار داد تا بتواند هرگونه فشار اقتصادی را به جمهوری اسلامی ایران تحمیل کند. بدیهی است که در چنین شرایطی، منافع جمهوری اسلامی و ملت ایران تنها در دو حالت زیر تأمین خواهد شد:
1ـ اروپای باقی‌مانده در برجام، تمام‌قد جلوی تمامی تحریم‌های آمریکا علیه جمهوری اسلامی ایران ایستاده، ‌تأمین منافع اقتصادی ایران در چارچوب برجام را تضمین کند.
2ـ در صورت ناتوانی اروپا در دادن چنین تضمینی، ایران هم به شرایط پیش از برجام از حیث فعالیت‌های هسته‌ای بازگردد؛ زیرا منطقی و معقول نیست که ایران از یک سو، در برجام باشد و تن به محدودیت‌های هسته‌ای بدهد و از سوی دیگر آمریکایی‌ها با خروج از برجام فشارهای اقتصادی بدتر از دوران پیش از برجام را علیه ملت ایران اعمال کنند.
نام:
ایمیل:
نظر: