تأثير برنامهريزي استراتژيك در سازمان هاي امروزي بر کسي پوشيده نيست، برنامهريزي استراتژيك را كوششي نظام يافته براي اجراي استراتژيهاي اصلي سازمان و بكارگيري آن در جهت تحقق مقاصد سازمان ميدانند. برنامهريزي استراتژيك، اهداف سازمان را با توجه به رسالت آن تعيين و از طريق مطالعات محيطي، فرصت ها، تهديدها، نقاط قوت و ضعف سازمان را شناسايي كرده تا از اين طريق هدف هاي واقعبينانهتري را تعيين و به اجرا درآورد. بكارگيري برنامهريزي استراتژيك توسط مديران ميتواند در دراز مدت ثمرات مثبتي براي سازمان ها به بار آورد.
ويژگي هاي برنامه ريزي استراتژيك:
بر پایه مطالعات مختلف انجام شده، ويژگي هاي سيستم برنامه ريزي استراتژيك به شرح زیر عنوان شده است:
ويژگي |
توضيح |
درون گرايي |
توجه عميق به تاريخ سازمان، موفقيت هاي فعلي، عملكرد گذشته و تجزيه و تحليل نقاط قوت و ضعف |
برون گرايي |
توانايي كسب اطلاعات تحليلي به موقع و قابل اطمينان به منظور شناخت فرصت ها و تهديدات محيطي |
يكپارچگي وظيفه |
ميزان همساني موجود بين نواحي وظيفه اي مختلف با ديدي مشترك كه موجب همسويي الزامات وظيفه اي متفاوت با ديدگاه كلي مديريت مي شود |
مشاركت افراد كليدي |
ميزان مشاركت و درگيري مديريت اعضاي هيئت مديره و مديران صف و ستاد در فرايند برنامه ريزي |
استفاده از تكنيك هاي تحليلي |
ميزان اعتماد به تكنيك هاي مناسب برنامه ريزي به منظور حل مسائل استراتژيك ساختاري |
خلاقيت در برنامه ريزي |
ميزان تأكيد تلاش هاي برنامه ريزي بر شيوه هاي جديد تفكر |
تمركز بر كنترل |
ميزان تاكيد بر برنامه ريزي به عنوان وسيله اي براي كنترل سازماني |
ویژگی های زیر از جمله مواردی هستند که در بحث ویژگی های برنامهريزي استراتژيك می توان اضافه نمود:
انعكاس ارزشهاي حاكم بر جامعه؛
توجه به سوال اصلي و اساسي سازمان؛
تعيين چارچوبي براي برنامهريزي و تصميمگيري مديريت؛
ديد درازمدت و توجه به افقهاي دورتر سازمان؛
ايجاد پيوستگي و انجام در عمليات و اقدامهاي سازمان در دورههاي زماني طولاني؛
فراگيري برنامهريزي عملياتي سازمان و جهت بخشي به آن.
ويژگي هاي يك برنامه ريزي استراتژيك موفق:
1- از پشتيباني راهبران و مديريت ارشد برخوردار است.
2- يك فعاليت مشاركتي است و فقط به گروهي به نام برنامه ريزان محدود نمي شود.
3- انعطاف پذير بوده و كاربرد دوستانه داشته و متناسب با ويژگي هاي سازمان طراحي مي گردد.
4- مسئوليت ها و زمانبندي فعاليت ها را به روشني بيان مي كند و قابل اعتماد بودن نتايج را تضمين مي كند.
5- مشاركت همگاني و تفاهم را ايجاد مي كند و گسترش مي دهد.
6- نسبت به محيط آگاه است و موضوعات محيطي را با حساسيت پيگيري مي كند.
7- درباره اهداف، اقدامات، نتايج و پيامدها واقع نگر است و موضوعات را به طور جامع و يكپارچه مورد بررسي قرار مي دهد.
8- شواهد انگيزه بخش براي توصيه هاي خود ارائه مي دهد.
9- براي رفع اختلاف نظرها روش مناسبي ارائه مي دهد.
10- پويا و جاري است، نه ايستا و راكد.
11- فرآيند برنامه ريزي و برنامه ها به طور منظم و مستمر بازنگري مي شود و بهبود مي يابد.
مزاياي برنامهريزي استراتژيك:
1- يكي از مزاياي برنامهريزي استراتژيك، هادي بودن آن است. اين نوع برنامهريزي جهت و مسير فعاليت ها و عمليات سازمان را مشخص ساخته و به عنوان راهنماي سازمان عمل ميكند.
2- جهتگيري آينده، اولويت ها را مشخص ميسازد و تصميم هاي امروز را در پرتو پيامدهاي آينده اتخاذ ميكند.
3- برنامهريزي استراتژيك نقش هماهنگكننده بين برنامههاي عملياتي سازمان را انجام ميدهد و اقدامات واحدهاي مختلف را در يك مسير جهت ميبخشد.
4- با اوضاع و شرايطي كه به سرعت دست خوش تغيير ميشوند، به روش كارساز برخورد كرده و كار تيمي و تخصصي كارشناسي ايجاد ميكند.
5- برنامهريزي استراتژيك با نگرش بلندمدت، به پيشبيني آينده ميپردازد و از اينرو اطلاعاتي را در خود دارد كه براي اقدامات درازمدت مديران مفيد است.
6- برنامهريزي و مديريت استراتژيك خواهان بينش استراتژيك در سراسر واحدهاي سازماني، و از جمله همه سيستمهاي اداري است و به جاي اين كه عملي مكانيكي باشد نقش محوري افراد، گروه ها و نفوذ فرهنگ سازمان را به رسميت ميشناسد.
محدوديت ها
با وجود مزاياي برشمرده شده برنامهريزي استراتژيك، بسياري از صاحب نظران نيز برنامهريزي استراتژيك را ناكارا و گاهي اوقات زائد ميدانند و محدوديت هايي را در جهت كاربرد آن بيان ميدارند كه عبارت است از:
1- بالا بودن هزينههايي كه جهت امر برنامهريزي نياز است و اغلب سازمان هاي كوچك امكان استفاده از آن را پيدا نميكنند.
2- از نظر زماني اين نوع برنامهريزي نياز به زماني طولاني دارد. سازمان ها براي برنامهريزي بايد مدت زمان زيادي وقت صرف كرده و مراحل مختلف اين فرايند را پشت سر نهند تا سيستم برنامهريزي استراتژيك بتواند شروع به كار كند.
3- فرايند برنامهريزي استراتژيك بيش از آنچه هست يا ميتواند باشد، منطقي و تحليلي ارائه شده است. طرح آن بيش از اندازه ذهني است و نميتواند پويائي هاي اجتماعي - سياسي كار در هر سازماني را ملحوظ دارد.
4- تصميمگيري در مورد مأموريت و اهداف، همواره ساده نيست و ممكن است معنايي نداشته باشد.
5- برنامهريزي استراتژيكي از نظر تخصصي نياز به نيروي انساني متخصص دارد كه در دسترس همه سازمان ها نيست.
6- عدم دسترسي سازمان ها براي رسيدن به اطلاعات جامع و به موقع در مورد محيط، تحولات و رويدادهاي كلان محيطي
7- عدم آشنايي مديران با مباحث مديريت استراتژيك و برنامهريزي استراتژيك و عدم اعتماد آنها به برنامهريزي استراتژيك.