صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

تاریخ انتشار : ۲۱ تير ۱۳۹۷ - ۲۱:۲۱  ، 
شناسه خبر : ۳۱۱۴۸۹
توافق سنگاپور در گفتگو با دکتر نوذر شفیعی
علی رغم خوش‌بینی‌های اولیه، وقتی که از کلیات وارد جزئیات می‌شویم وقتی از سطح به عمق حرکت می‌کنیم اختلافات و شکاف‌ها بیشتر نمایان می‌شود. تازه این بخشی از کار است. حتی وقتی درباره جزئیات به توافق برسید ممکن هست زمانی که پا به عرصه اجرای توافقات می‌گذارید در آنجا با چالش‌هایی جدید مواجه ‌شوید. تجربه آمریکا با دو کشور ایران و کره شمالی این موضوع را دقیقاً روشن می‌کند.
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل / گفتگو با دکتر نوذر شفیعی

یک ماه از دیدار دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا و کیم جونگ اون رهبر کره شمالی در سنگاپور می گذرد. دیداری پرهیاهو که در چند روزی در صدر اخبار رسانه های جهان نشست و با توافقی مبهم و کلی به پایان رسید. در حالی که امیدها برای حل و فصل بحران شبه جزیره کره افزایش یافته بود، هرچه زمان گذشت مشخص شد ماجرا به آن سادگی ها که ترامپ تصور و بیان می کرد نیست و پیونگ یانگ قصد ندارد به سادگی دست از قدرت اتمی خود بکشد. پس از دیدار اخیر پمپئو از کره شمالی، پیونگ یانگ اعلام کرد واشنگتن برخوردی گانگستری دارد! برای تحلیل آخرین وضعیت این پرونده به سراغ دکتر نوذر شفیعی، استاد دانشگاه و تحلیلگر مسائل بین الملل رفته ایم.


بصیرت: به تازگی پمپئو وزیر امور خارجه آمریکا سومین سفر خود به کره شمالی را انجام داد. او این سفر را سازنده خواند اما کره شمالی برداشتی منفی داشت و گفت آمریکا مثل گانگسترها برخورد می‌کند! علت این تفاوت در موضع گیری چیست؟

وقتی می‌خواهید وارد فرآیند یک مذاکره شوید در درجه اول اهداف خود را از مذاکره مشخص می‌کنید و بعد از آن انتظارات از مذاکره تعیین خواهد شد. این که اظهارنظرهای مقامات کره شمالی و آمریکا با هم متفاوت است ناشی از اهدافی است که آنها برای خودشان تدوین کردند و برآوردی است که از تأمین انتظارات خودشان دارند. بنابراین این دو نگاه باعث ایجاد دو نتیجه گیری می‌شود. ولی در هر حال یک مذاکره زمانی اهمیت دارد و می‌تواند به عنوان علامت مثبتی برای پیشبرد کار قلمداد شود که هر دو طرف نسبت به موضوع اعلام رضایت کرده باشند؛ بنابراین آنچه وزیر امور خارجه آمریکا و مقامات کره شمالی گفتند نشان می‌دهد بین انتظارات دو طرف فاصله وجود دارد و این به عنوان یکی از گره‌های کار و پیشبرد مذاکرات میان دو کشور می باشد.

بصیرت: با گذشت چند هفته از دیدار ترامپ و کیم رهبر کره شمالی، دورنمای توافق سنگاپور را چطور می‌بینید؟ خوش بینی‌های اولیه درباره این توافق چقدر با واقعیت نسبت داشت؟

توافقنامه ای که در سنگاپور امضاء شد، توافقنامه ای کلی بود و برای هر دو طرف امضاء کردن چنین توافقنامه ای ساده به نظر می‌رسید. ولی سختی کار در ورود به مذاکرات بعدی و رسیدن به جزئیات توافق است. در این جا بخشی از سختی کار مشخص می‌شود و تفاوت ذهنیت‌ها در ورود به مذاکرات جزئی بیشتر خودش را نشان می‌دهد. لذا به نظر می‌آید که علی رغم خوش‌بینی‌های اولیه، وقتی که از کلیات وارد جزئیات می‌شویم وقتی از سطح به عمق حرکت می‌کنیم اختلافات و شکاف‌ها بیشتر نمایان می‌شود. تازه این بخشی از کار است. حتی وقتی درباره جزئیات به توافق برسید ممکن هست زمانی که پا به عرصه اجرای توافقات می‌گذارید در آنجا با چالش‌هایی جدید مواجه ‌شوید. تجربه آمریکا با دو کشور ایران و کره شمالی این موضوع را دقیقاً روشن می‌کند. مقامات ایران و آمریکا در مورد برجام به یک توافقنامه تقریباً جزئی رسیدند یعنی از کلیات به جزئیات حرکت کردند و در نهایت توافقی به نام برجام شکل گرفت. ولی ملاحظه کردید در اجرای برجام آمریکایی‌ها پا پس کشیدند و در نتیجه این توافقنامه با مشکلات جدی در مرحله اجرا مواجه شد. در ارتباط با کره شمالی هم این تجربه وجود دارد تقریباً بعد از سال 1994 بود که توافقنامه‌ای را آمریکایی‌ها و کره شمالی تحت عنوان توافقنامه ژنو 1994 امضاء کردند. توافقنامه رفتار و کردار بازیگران را توضیح می‌داد و معلوم بود که هر کسی چه کاری را انجام دهد و چه تعهدات و حقوقی نسبت به همدیگر دارند. ولی وقتی پای اجرای به میان آمد آمریکایی‌ها پا پس کشیدند. بنابراین موضوع مذاکره آمریکا و کره شمالی با این که اولش خیلی آسان شروع شد و تا حدی به خوبی پیش رفت ولی هر چه به جلو حرکت کنیم قطعاً با موانع و مشکلات جدی‌تری مواجه می‌شویم.

بصیرت: سؤال اساسی این است که آیا رهبر کره شمالی حاضر است از سلاح اتمی خود بگذرد و آن را کنار بگذارد؟

این سؤال پر ابهام برای همه وجود دارد یعنی آن طور که رهبر کره شمالی گفته اگر قرار است مواردی که آمریکایی ها به آن اشاره کردند اتفاق بیافتد ما شاهد یک چرخش 180 درجه در مواضع و رفتارهای کره شمالی خواهیم بود. یعنی کره شمالی با این عملکرد باید بپذیرد که از سال 1953 که این حکومت پا به عرصه وجود گذاشته تا الآن هرچه درباره سوسیالیسم و امپریالیسم گفته فقط یک شعار بوده است. همین طور این سؤال در ذهن مردمش شکل می‌گیرد که اگر قرار بود با آمریکایی‌ها وارد مذاکره شویم چه دلیلی داشت طی این سال‌ها تحت تأثیر شدیدترین تحریم‌های آمریکا قرار بگیریم و همین طور اگر قرار بود خلع سلاح اتمی کامل شویم چه لزومی داشت این همه هزینه را بپردازیم. البته آن چیزی که در نهایت اتفاق می افتد این است کره شمالی خلع سلاح هسته‌ای می‌شود یعنی بمب‌های اتمی خودش را محو کند و تأسیسات هسته‌ای خودش را باید نقد کند که در مقابل آمریکایی‌ها فقط بر روی کاغذ امنیت کره شمالی را تضمین می کنند. چه کسی حاضر هست تأسیسات اتمی خودش را با یک برگه کاغذ که در شرایط بحرانی اهمیتی نخواهد داشت معامله کند؟ بنابراین به نظر می‌آید هنوز مبانی فکری رهبر کره شمالی در خصوص ورود مذاکرات با آمریکا با یک ابهام استراتژیک مواجه هست و این ابهام را فقط گذشت زمان روشن می‌کند.

توافقنامه رفتار و کردار بازیگران را توضیح می‌داد و معلوم بود که هر کسی چه کاری را انجام دهد و چه تعهدات و حقوقی نسبت به همدیگر دارند. ولی وقتی پای اجرای به میان آمد آمریکایی‌ها پا پس کشیدند. بنابراین موضوع مذاکره آمریکا و کره شمالی با این که اولش خیلی آسان شروع شد و تا حدی به خوبی پیش رفت ولی هر چه به جلو حرکت کنیم قطعاً با موانع و مشکلات جدی‌تری مواجه می‌شویم.

بصیرت: آمریکا می‌گوید اگر مذاکرات به نتیجه دلخواه نرسد به سراغ افزایش فشار می‌رود. آیا چنین امکانی برای آمریکا درباره کره شمالی وجود دارد؟

به نظر بنده پاسخ منفی است چون کره شمالی حجم قابل توجهی از مبادلات و روابط با دنیای خارجی ندارد. 90 درصد مبادلات کره شمالی با چین صورت می‌گیرد و چین به هیچ عنوان حاضر نخواهد شد حتی اگر شورای امنیت سازمان ملل تحریم‌هایی را علیه کره شمالی اعمال کند این تحریم‌ها را به اجرا در بیاورد. این تجربه ای است که در گذشته به کرار تکرار شده است. لذا به نظر می‌آید مسئله کره شمالی ممکن است متأثر از رویکردهای کلی آمریکا و چین باشد یعنی بحران کره شمالی بخشی از پازل روابط آمریکا و چین را تجدید کند. به نظر می‌آید سیاست خاصی در ارتباط با کره شمالی بدون این که نظر روسیه و به خصوص چین لحاظ شود، اعمال نخواهد شد.

در حال حاضر تحریم‌های آمریکا علیه کره شمالی وجود دارد و آثاری از کاهش آنها دیده نمی شود. با توجه به این که کره شمالی عمدتاً با چین در تعامل است تحریم‌های یک جانبه و چند جانبه آمریکا نمی‌تواند بر پیونگ یانگ تأثیر تعیین کننده ای بگذارد؛ بنابراین می‌خواهم به این نتیجه برسم آنچه که مذاکرات آمریکا و کره شمالی خوانده می‌شود بسیار پیچیده، رمزآلود و توام با ابهام های گسترده است.

بصیرت: به نظر شما کره شمالی از مذاکرات ایران و غرب که منتج به برجام و خروج ترامپ از آن شد، چه درس‌هایی گرفت؟

موارد را باید مصداقی و هر موضوع را در چارچوب خودش مورد بررسی قرار دهیم. نمی‌توانیم رابطه آمریکا با کره شمالی را به رابطه آمریکا با ایران ارتباط دهیم. هر کدام از این‌ها مقولات جداگانه با ویژگی‌های خاص خودش را دارد. با این حال یک سری نتیجه گیری ‌های کلی می‌شود به دست آورد. آنچه که مشخص است آمریکایی‌ها در ارتباط با ایران بد عهدی کردند لذا این احتمال وجود دارد آمریکایی ها در ارتباط با کره شمالی هم بدعهدی کنند. ضمن این که کره شمالی این تجربه را دارد. یعنی تجربه بدعهدی‌های آمریکا را سیاستمداران کره شمالی به کرات تجربه کرده اند.

مصاحبه از وحید قاسمی


نام:
ایمیل:
نظر: