اين روزها ترامپ با طرح مذاکره بدون پيششرط با مقامات ايران مرحله جديدي از عمليات رواني با هدف اجماع و فضاسازي عليه ايران را کليد زده است، آيا وي موفق به اين امر ميشود؟
آمريکاييها برخي خصوصيات يکساني دارند؛ اما از زماني که آقاي ترامپ به قدرت رسيد، اساساً يک نوع جبههبندي و سهمبندي جديدي شکل گرفت. او تاجر است و فکر ميکند با منطق تجارت ميتواند در عرصه سياست جهاني حاضر شود. بر همين اساس، حتي با کانادا هم مشکل پيدا کرد و با چين جنگ تعرفهاي راه انداخت. مشکلاتي هم با اروپا پيدا کرد، بر اساس اين روند را اينگونه ميبينيم که آمريکا با اين وضعيت روز به روز ظرفيت اجماعسازي عليه جمهوري اسلامي را از دست ميدهد؛ به ويژه آنکه به طور يکطرفه از برجام خارج شد. برجام يک توافق بينالمللي بود که يک طرف آن ايران و يک طرف ديگر آن گروه ۵+۱ بود که آمريکاييها از آن خارج شدند و نقض تعهد کردند. اين نشان داد، آمريکاييها اعتبارشان را در گذر زمان از دست ميدهند. بنابراين با کم شدن اعتبارشان توان عمل عليه کشورهاي ديگر را هم از دست ميدهند. به هر حال ميتوان گفت آمريکاييها مانند گذشته قدرت اجماعسازي عليه ايران را ندارند.