درباره این دستور و واکنش های داخلی به آن چند نکته مهم قابل تامل است؛
1- همانطور که گفته شد این یک دستور موقت است و حکم دادگاه لاهه نیست. صدور حکم دادگاه ممکن است سال ها به طول انجامد. آمریکا اعلام کرده است که از عهدنامه مودت که بیش از 60 سال قدمت دارد خارج خواهد شد اما خروج آمریکا تغییری در مسیر پرونده ایجاد نخواهد کرد و صرفاً امکان شکایت های آینده بر اساس این پیمان را از میان خواهد برد.
2- سوالی که می توان مطرح کرد آن است که چرا دولت آقای روحانی بر اساس ساز و کارهای برجام از آمریکا شکایت نکرد و به پیمانی مربوط به بیش از 60 سال پیش متوسل شد؟ واقعیت آن است که برجام عملاً هیچ امکان حقوقی برای ایران به منظور شکایت از آمریکا –درصورت خروج یا عدم عمل به تعهدات خود- در خود ندارد. در برجام چند مرحله برای حل و فصل اختلافات پیش بینی شده که هیچ کدام الزام آور نیست و در نهایت طرف شاکی باید به شورای امنیت شکایت کند. شکایت ایران به این شورا با توجه به حق وتوی آمریکا، نه تنها آمریکا را محکوم نمی کرد بلکه با بلااثر کردن قطعنامه 2231، چهار قطعنامه تحریمی پیشین را نیز فعال کرده و تحریم های یک جانبه آمریکا را بین المللی نیز می کرد!
3- دستور موقت دادگاه لاهه و حتی رای نهایی –در صورت محکوم کردن آمریکا- از ضمانت اجرایی برخوردار نیست. لاهه هیچ ابزاری برای اجبار کشور محکوم شده، با هدف اجرایی شدن رای خود ندارد. تنها یک راه در این میان وجود دارد و آن ارجاع عدم تمکین طرف محکوم به شورای امنیت سازمان ملل است. چرا که در حقوق بین الملل تنها این شوراست که ابزار عملی و اجرایی قهریه –اعم از تحریم و حتی برخورد نظامی- را در اختیار دارد. با توجه به ساختار شورای امنیت و حق وتوی آمریکا، نتیجه از پیش روشن است.
4- همانطور که بسیار از کارشناسان نیز تاکید کرده اند، این دستور امکان مانور رسانه ای و سیاسی را برای ایران علیه آمریکا فراهم می کند و تصور اینکه می توان با آن جلوی اعمال تحریم های آمریکا را گرفت، ساده لوحانه و خوش خیالی محض است. رئیس جمهور کشورمان نیز به این نکته اذعان داشته و در دیدار اخیر با برخی چهره های اصلاح طلب در این مورد گفت: « رای تامینی امروز دیوان بینالمللی دادگستری نیز موفقیت حقوقی و سیاسی بزرگ و قابل ملاحظه ای است که اگر چه احتمالا دولت آمریکا از اجرای آن سر باز خواهد زد، اما به هر حال این پیروزی بزرگی برای ملت ایران است که توانسته در یک نهاد بین المللی، آمریکا را محکوم کند.»
5- برخورد رسانه های اصلاح طلب با این دستور موقت لاهه یادآور مواضع آنها در برجام است. این رسانه ها با بزرگنمایی این دستور موقت و فاقد ضمانت اجرایی چنین وانمود کردند که لاهه رای به توقف تحریم های آمریکا داده است. حال آنکه لاهه تنها در مورد بخش کوچکی از تحریم ها نظر داده ایت و همین نظر حداقلی و محتاطانه نیز متاسفانه ضمانت اجرایی ندارد. اینگونه برخورد با افکار عمومی و نگفتن تمام واقعیت، نتیجه ای جز تزریق امیدهای کاذب و زیان بخش و سرخوردگی زودرس نخواهد داشت.
6- علت اصلی بزرگنمایی و اغراق رسانه های اصلاح طلب و برخی چهره های حامی دولت درباره دستور موقت دادگاه لاهه را می توان در سه بخش ارزیابی کرد. نکته اول آنکه این عده می کوشند به این وسیله خطلای پیشین خود درباره بزرگنمایی برجام را لاپوشانی کرده و چنین وانمود کنند که اشتباهی در این مسیر مرتکب نشده و توافق هسته ای چنان قوت و قدرت دارد که لاهه نیز در بررسی آن به نفع ایران رای داده است. نکته دوم آنکه این عده می کوشند به این ترتیب برجام را زنده و پویا جلوه دهند و از مقابله به مثل ایران در برابر بدعهدی و خروج آمریکا از برجام خودداری کنند. نکته سوم تطهیر اروپاست. اروپایی که تا کنون بیشتر حرف زده و کار خاصی برای حفظ برجام منهای آمریکا انجام نداده است. نمونه این برخورد را می توان در موضع سفیر کشورمان در لندن و عضو تیم مذاکرات برجام دید. حمید بعیدی نژاد با انتشار پیامی در توئیتر نوشت: «رای دیوان دادگستری بینالمللی در مردود دانستن تحریمهای آمریکا علیه ایران، هم با تصمیم اخیر اتحادیه اروپا برای ایجاد یک سازوکار ویژه برای تداوم تجارت با تهران منطبق میباشد و هم واشنگتن را ملزم میکند که در تصمیم ماه آینده برای اعمال تحریم بر بخشهای اقتصادی ایران تجدیدنظر کند.»
7- نکته پایانی آن که جریان اصلاحات و حامی دولت در موضعی متناقض و عجیب می کوشد از این شکایت، پلی برای مذاکره با آمریکا بسازد! برای نمونه قائم مقام اسبق وزارت نفت گفته است: «حتی اگر قرار باشد با آمریکا مذاکره هم بکنیم امروز دست بالا را داریم و در موضع ضعف قرار نداریم. ما اکنون کشوری هستیم که حکم صریح دیوان دادگستری بین المللی را - به عنوان بالاترین مقام قضایی بینالمللی جهانی که طرفین به آن متعهد هستند- در اختیار داریم. حتی در مذاکره با دیگر کشورها هم در موضع بسیار برجستهای قرار گرفتیم.
معتقدم و پیشبینی می کنم که آمریکاییها برای پرهیز از درگیر شدن با صدها شرکت، بانک و موسسه مالی درگیر نشوند مجوزهایی را خواهند داد تا وجهه و اعتبار خود را حفظ کنند. ما برای شکل دادن به بازی میتوانیم از این موضوع استفاده کنیم. اکنون زمان آن است که شرکتهای تجاری-اقتصادی ما به ویژه در بخش نفت به سرعت با توجه به حکم صادر شده وارد مذاکرات تجاری شده و بستههای تجاری خود را ارائه کنند تا کاهشهای به وجود آمده را به حالت قبل بازگردانند.»
و یا روزنامه ارگان دولت روز پنج شنبه از قول یک حامی دولت نوشت: «رأی دیوان ممکن است این فضا را فراهم کند که مذاکرات بین ایران و آمریکا بهطور مستقیم صورت بگیرد تا این دو کشور مسائل اختلافی بین خود را حل کنند...معتقدم که رأی دیوان لاهه به نفع ایران فضایی را ایجاد کرده و در واقع طرفین به نوعی دعوت شدند تا از دست زدن به اقداماتی که وضعیت موجود را تشدید میکند، خودداری کرده و اختلافات را گسترش ندهند. این بهانه خوبی است که هر دو دولت ایران و آمریکا با استناد به رأی و موضعگیری دیوان بتوانند فضایی را برای مذاکرات ایجاد کنند. حتی ممکن است ایران هم مدعی شود که موضعش این بوده که مذاکره نکند اما دیوان بینالمللی بهطور بیطرفانه موضوع را بررسی کرده و رأی خود را به نفع ایران صادر کرده، مسئولان کشور ما هم به احترام این رأی یک بار دیگر تجربه جدیدی را که همانا مذاکره است، در دستور کار خود قرار دهند.»
استخراج و توصیه به مذاکره از طرح یک شکایت، تناقضی هنرمندانه است که تنها از شیفتگان رابطه با آمریکا برمی آید.