حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور کشورمان صبح دیروز به منظور دیدار با محمد جواد ظریف راهی وزارت امور خارجه شد . روحانی در این دیدار که برای اعلام حمایت از وزیر امور خارجه و محکومیت تحریم او از سوی آمریکا صورت گرفته بود، بار دیگر به دستاوردتراشی برای توافق شکست خورده و خسارت محض برجام رو آورد و در سخنرانی طولانی خود بازهم منتقدانی که دلسوزانه این روزها را پیشبینی میکردند در کنار صهیونیستها و رژیم آمریکا قرار داد!
اصرار به دستاوردتراشی برای برجام در حالی است که مرداد ماه 96 و در زمان آغاز به کار دولت دوازدهم دانشگاه میرلند با انتشار نتایج یک نظرسنجی اعلام کرد 63 درصد از ایرانیها معتقدند که توافق هستهای وضعیت اقتصادی کشورشان را بهبود نبخشیده است و از هر 10 نفر 7 نفر معتقدند که برجام باعث تغییر اوضاع زندگی مردم عادی نشده است.
روحانی برای اثبات کارآمدی خود به سند پاره شدهای استناد کرده که امروز خود به محل مناقشه ایران و غرب تبدیل شده است. او که ناتوان از ارائه آمار و برنامه اقتصادی برای نجات مردم از وضعیت رکود تورمی فعلی است، با انتقادات فراوانی در خصوص بیبرنامگی در حوزه معیشت مردم دست و پنجه نرم میکند. با این حال دوباره صحبتهای تکراری و خلاف واقع خود را تَکرار کرده است؛ صحبتهایی که بارها برای جلوگیری از انحراف افکارعمومی به آنها پاسخ داده شده است.
حجتالاسلام روحانی رئیسجمهور در دیدار با وزیر و اعضای ارشد وزارت خارجه گفت: خوشحالم که امروز فرصت دیدار با وزیر و معاونین، مدیران و مقامات ارشد وزارت خارجه را داشتم.
وی ادامه داد: سیاست خارجی ویژگی خاصی دارد، یک روابط تنگاتنگی با ملت دارد. ملت مشخص شده در یکجا محدودهای است که داخل را از خارج جدا میکند و در واقع مرزهای جغرافیایی و مرزهای سیاسی داخل و خارج خودی و بیگانه ملیت ما را و همبستگی ما را کاملتر میکند.
روحانی تاکید کرد: وقتی ما میگوییم این سیاست خارجی یعنی نحوه تعامل کل یک ملت یک کشور با دیگران؛ پس بنابراین سیاست خارجی نمیتواند سیاستی باشد که در یک جناح و حزب جمع باشد سیاست خارجی مربوط به کل ملت ایران است.
رئیس جمهور اظهار داشت: وزارت خارجه و شخص وزیر امور خارجه وقتی در سیاست بیرونی و خارجی ما حرف میزند و حضور پیدا میکند به عنوان نماینده کل ملت ایران است و نه نماینده یک گروه و جناح. به همین دلیل دیپلماسی و سیاست خارجی ما باید یک پارچه باشد.
چنین ادعایی از سوی رئیسجمهور در حالی مطرح میشود که محمد جواد ظریف به عنوان مسئول سیاست خارجی کشور بارها از مواضع حزبی خود سخن گفته است . ظریف در شورای روابط خارجی آمریکا در پاسخ به سؤال هاله اسفندیاری مبنی بر اینکه آیا شکست در مذاکرات هستهای بر سیاست خارجی ایران تاثیرگذار خواهد بود؟ اگر بله، چگونه؟ میگوید شکست توافق باعث روی کار آمدن آمریکاستیزان در ایران خواهد شد! رفتاری که عینا در جریان مذاکرات سعد آباد نیز تکرار شد و ظریف صراحتا به البرداعی گفت اگر مذاکرات به نتیجه نرسد رقبای سیاسی ما در کشور پیروز خواهند شد.
مجتهد سیاسی که معنای تعلیق را نمیداند!
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود خاطرنشان کرد: وزارت خارجه دو جا امانتدار هستند. سفیر، وزیر و معاون وزیر باید در جمع نظر کارشناسیاش را بدهد؛ مخصوصا ظریف که یک نخبه و مجتهد سیاسی است. برخیها در سیاست درس خوانده و تجربه هم دارند ولی به مقام اجتهاد نرسیدند، ولی وزیر امروز خارجه ما یک مجتهد سیاسی است.حالا یک عده درس سیاست خواندهاند و تجربه هم دارند اما به مقام اجتهاد نرسیدند.
پیشتر و در جریان نشست خبری ظریف نیز یکی از روحانیون اصلاحطلب از وی به عنوان اولیاء الهی ! یاد کرده بود . این عبارت غلوآمیز، تصنعی و عجیب و غریب در وصف وزیر امور خارجه در حالی است که سال 96 و 21 ماه پس از انعقاد خسارت محض برجام وندی شرمن مذاکرهکننده سابق آمریکا ضمن تحقیر ظریف به خاطر عدم فهم زبان انگلیسی از دلیل باقی ماندن تحریمها در متن برجام رمزگشایی کرده بود . وی طی سخنانی با تمسخر و پوزخند گفته بود :« 5+1 و اتحادیه اروپا توافق کردند که تحریمهای هستهای را (موقتا متوقف کنند)، lift لغتی است که در زبان انگلیسی به معنی (معلق نگاه داشتن ,و یا موقتا متوقف کردن) است اما طرف ایرانی lift را به معنی (پایان دادن و خاتمه دادن ترجمه میکرد و به همین دلیل هم ما از این لغت استفاده کردیم - یکی از کارهایی که شخص در دیپلماسی انجام میدهد این است که توجه کند زبان اهمیت دارد -»
این در حالی است که محمد جواد ظریف 30 تیر 1394 و بعد از انعقاد توافق هستهای در مجلس حضور پیدا کرده و گفته بود : «اصلا تعلیق در هیچجا نیامده است در هیچ جای برجام واژه تعلیق نیامده و هرکس تعلیق ترجمه کرده اشتباه ترجمه کرده است. در برجام اصلا تعلیق وجود ندارد و تاریخ اجرای لغو هم زمانی است که آژانس گزارش دهد که ایران این اقدامات کمی را انجام داده است.» نه چرخ سانتریفیوژها چرخید و نه چرخ اقتصاد!
روحانی در ادامه به موضوع شعارهای تبلیغاتی در انتخابات بویژه در موضوع سیاست خارجی پرداخت و گفت : وی خاطرنشان کرد: برای دولتی که از آغاز تبلیغاتش با مردم سیاست خارجی را به رای مردم گذاشته مسئله مهمی است. در دولتهای قبلی هم سیاستهای خارجی قاعدتا در چارچوب منافع ملی اتخاذ میشده که من به آنها کاری ندارم اما در دولت ما هم اول و هم دوم نظرم را در سیاست خارجی به رای مردم گذاشتهام.
گفتنی است یکی از وعدههای مهم روحانی در انتخابات سال 1392 این بود که هم چرخ سانتریفیوژ باید بچرخد و هم چرخ زندگی مردم. این وعده رئیسجمهور که در اعتراض به سیاست خارجی دولت قبلی عنوان شده بود، باعث شد مردم به راه جدیدی که وی معرفی کرده بود اعتماد کنند تا شاید با استراتژی جدید، مشکلات کشور کاهش پیدا کند.
با این حال، طی شش سال گذشته، دولتمردان تلاشی برای تحقق یافتن این گفته نکردند؛ البته طبیعی بود که با مدیریت نامناسبی (که دولت در حوزههایی مثل اقتصاد) داشت، جایی برای محقق شدن وعده مذکور باقی نمیماند. به عبارتی آنچه تاکنون اتفاق افتاده این بوده که در این دولت به بهانه چرخیدن چرخ زندگی مردم چرخ سانتریفیوژها کند شده و از طرف دیگر، همان چرخ زندگی مردم هم نه تنها بهتر نچرخیده بلکه چرخش آن کندتر هم شده است.
بنویسید تعامل گسترده با جهان بخوانید با آمریکا و اروپا!
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود همچنین گفت: یکی از شعارهای اصلی در انتخابات تعامل سازنده با جهان بود. شاید یکی از دلایل کسانی که به من رای دادند همین اصل تعامل سازنده با دنیا باشد.
روحانی افزود: تعامل سازنده با جهان کار دشواری است؛ تقابل با جهان آسانترین کار است، فحاشی و سخنرانی علیه دنیا هنر نیست و تقابل با دنیا هنرمندی نمیخواهد. ممکن است در برههای کشوری در برابر جمع یا کشور دیگری مسیر تقابل را انتخاب کند اما اساس در روابط و سیاست خارجی تعامل سازنده است. مقام معظم رهبری در دور دوم دولت هم تعبیر تعامل گسترده با جهان فرمودند و بنابراین این سیاست نظام و خواست مردم است.
رئیسجمهور در حالی سخن از تعامل سازنده با دنیا به میان میآورد که طی شش سال گذشته هرگاه چنین واژهای استفاده شده منظور و هدف اصلی آمریکا و کشورهای اروپایی بودهاند و به عبارتی یکی از دلایل عدم موفقیت سیاستهای وزارت امور خارجه وی خلاصه کردن دنیا در آمریکا و اروپا بوده است که نتیجه آن پس از 6 سال چیزی جز اتلاف و هدررفت عمر و منابع انرژی ملت ایران نبوده است.
حفظ ارزش پول ملی با رونق تولید یا حذف ۴ صفر!
رئیسدولت تدبیر و امید در ادامهگریزی هم به مسائل اقتصادی زد و با اشاره به مصوبه هیئت دولت در تبدیل ریال به تومان گفت: استدلال من درباره مصوبه اخیر دولت و تبدیل پول ملی از ریال به تومان این بود که ما باید با زبان مردم حرف بزنیم. امروز در گفتوگوی مردم ریال جایگاهی ندارد و بیشتر در بانکها و مکاتبات رسمی ریال نوشته میشود.
رئیسجمهور با اشاره به اینکه تفاوت میان ریال و تومان برای مردم دشواری به وجود آورده است، گفت: کمتر کشوری را سراغ دارم که پول ملی با آنچه گفته میشود و آنچه نوشته میشود تفاوت داشته باشد. ما باید تابع مردم باشیم.
رئیسجمهوری گفت: اگر در بانک بگویید ۱۰هزار تومان میخواهیم، در سند بانکی مینویسند ۱۰۰هزار ریال؛ در مکاتبات رسمی و در بانک به یک گونه حرف میزنیم اما مردم به گونهای دیگر حرف میزنند که این موضوع برای مردم دشواری ایجاد کرده است. ما باید تابع مردم باشیم، کمتر کشوری را سراغ داریم که زبان مردم در پول ملی با آنچه که مینویسند تا این اندازه تفاوت داشته باشد.
روحانی در شرایطی که مردم به شدت در تنگنای اقتصادی و مشکلات معیشتی گرفتار شدهاند و از سوی دیگر ساختار اقتصادی کشور دچار مشکلات عدیده ناشی از سوء مدیریت است، در استدلالی عجیب ، دلیل حذف 4 صفر از پول ملی را سخن گفتن از زبان مردم عنوان میکند!
این در حالی است که چنین اقداماتی جدا از بحث رویکردهای عوامانه و سطحی، صرفا یک کار اسمی بوده و تاثیر واقعی در متغیرهای اقتصادی نخواهد گذاشت. به عبارت دیگر، با حذف صفرهای پول ملی، تنها واحد هزینههای مردم کوچک نمیشود، بلکه واحد درآمدها نیز به تناسب آن کاهش مییابد؛ بر همین اساس، تاثیر اصلی این اقدام صرفا جنبه روانی داشته و معنای دیگری که حاکی از بهبود متغیرهای اقتصادی یا تغییر وضع معیشت مردم باشد را نمیتوان از آن استنباط نمود.
دستاورد تماس تلفنی با اوباما چه بود؟
رئیسجمهور در ادامه به موضوع تماس تلفنی بین خود و رئیسجمهور سابق آمریکا اشاره کرد و مدعی شد: اگر در نیویورک وزیر امور خارجه ما با وزیر امور خارجه آمریکا دیدار نکرده بود و من به تلفن اوباما جواب نمیدادم، این کار با سختی و کندی انجام میشد. اینکه در کمتر از ۱۰۰ روز با شش قدرت بزرگ به توافق موقت ژنو برسیم در برخی از مواقع دشوار بود. ساعت ۵ صبح برای پذیرش نهایی این توافق صحبت میکردیم که گرفته شد و عمل شد، آسان نبود. این یک توافق بزرگ بود.
چنین ادعایی در حالی مطرح میشود که آنچه پس از این تماس، رخ داد، آن بود که علیرغم این امتیاز بزرگی که دولت یازدهم در اولین ماههای فعالیت خود به آمریکاییها داد در مقابل، طرف آمریکایی با خلف وعدههای فراوان در مسیر اجرای توافق هستهای و وضع مجدد انواع تحریمها قانون تمدید تحریمهای ایران و همچنین توهینهای پیاپی به مردم ایران نظیر سخنان وندی شرمن که فریبکاری را بخشی از ژن ایرانیان عنوان کرد روبرو شد.در عرصه بینالمللی نیز این اقدام تاثیرات منفی در میان انقلابیون و آزادیخواهان جهان داشت و تا مدتها زمینهساز تبلیغات آمریکاییها در سطح جهان را فراهم کرده بود.
ضمن اینکه رهبر معظم انقلاب نیز اندکی پس از بازگشت رئیسجمهور و هیئت همراه از نیویورک از برخی اقدامات نظیر تماس تلفنی و مذاکره مستقیم وزیران خارجه ایران و آمریکا انتقاد کردند و فرمودند: «از آنچه دولت ما انجام میدهد و تلاشهای دیپلماتیک و تحرّکی که در این زمینه میکنند، حمایت میکنیم. البتّه برخی از آنچه در سفر نیویورک پیش آمد، به نظر ما بجا نبود».
تهمت حسادت به منتقدان به خاطر دادن امتیازهای یکطرفه!
روحانی در ادامه با بیان اینکه قبل از آن (توافق ژنو) هشت سال مذاکره شده بود و در هشت سال پیشرفتی حاصل نشد، خاطرنشان کرد: فرض کنید ناگهان در ۱۰۰ روز پیشرفت عظیمی انجام شد. تحمل این مسئله از سوی برخیها سخت بود. همه ما در یک نوع رقابت و حسادتی قرار داریم. وقتی یک دولت و افرادی ادعا کنند مسئلهای قابل حل نیست و میز مذاکرهای که هشت سال وجود داشت، فایده ندارد. من نمیگویم تقصیر این طرف بود یا آن طرف. طبیعی است که از این مسئله حرف و حدیث درمیآید.
این اظهارات رئیسجمهور در حالی است که وی پاسخ نمیدهد از کدام فایده و دستاورد برجام سخن میگوید؟ همان برجامی که قرار بود تحریمها را بردارد اما عراقچی گفت «ایران برجام را داستانی موفق نمیداند چراکه ایران از آن بهرهمند نشده و تحریمها برداشته نشده است»؟ و افزود که «برجام برای ایران موفق نبوده است؛ حتی متن و کلمات برجام نقض شده اند»؟ همان برجامی که ظریف گفت: «ما هنوز نمیتوانیم در انگلیس یک حساب بانکی باز کنیم»؟ همان برجامی که سیف رئیسکل بانک مرکزی گفت دستاورد آن تقریبا هیچ بوده؟ یا همان برجامی که شخص او راه طی شده در رسیدن آن مذاکره با آمریکا را دیوانگی خواند؟
روحانی پاسخ نمیدهد از کدام دستاورد سخن میگوید که حسادت منتقدان دولت به آنها سبب مخالفتشان با برجام شده؟ حقوقهای نجومی؟ قراردادهای محرمانه؟ رکود؟ گرانی؟ تورم؟ بیکاری؟ تعطیلی کارخانهها و بنگاههای تولیدی؟ حاشیهسازی؟ کاهش ارزش پول ملی؟ بحرانهای ارزی؟... اصلا محملی برای حسادت میتوان در نظر گرفت؟
هدف برجام اثبات دروغگویی آمریکا و اروپا بود؟!
رئیسجمهور با اشاره به اینکه در توافقها، مطالبات حداکثری را مطرح و اصرار میکند ولی در نهایت در نقطهای به توافق میرسند، خاطرنشان کرد: هدف ما برای ما آن بود که به دنیا بگویم آمریکا و برخی از غربیها میگویند ایران به دنبال منطق نیست و تنها با زور و جنگ میتوان با ایران برخورد کرد، این حرفشان دروغ است. میخواستیم نشان بدهیم اهل قدرت مذاکره، تعامل و منطق هستیم که این کار شهامت میخواهد. روحانی که بارها دستاورد توافق کردن با آمریکا را به زندگی و اقتصاد مردم گره زده بود و حتی آب خوردن را مشروط به توافقنامه هستهای کرده بود به تحریف هدف برجام روی آورده و در چرخشی آشکار دستاورد برجام را به شکست سیاسی و اخلاقی آمریکا و منزوی شدن این کشور محدود میکند! امری که پیشتر با واکنش رهبر انقلاب نیز روبهرو شده است.
رهبر انقلاب با اشاره به تجربههایی که باید از شکست برجام گرفت، «دلخوش کردن به چیزهای کماهمیت را محکوم کردند» و فرمودند: « اگر چنانچه از این تجربهها استفاده نکردیم، به چیزهای کماهمیت دلمان را خوش کردیم [ضرر میکنیم]. همینطور که آقای رئیسجمهور گفتند واقعاً آمریکاییها در این قضیّه از لحاظ اخلاقی، از لحاظ حقوقی، از لحاظ آبروی سیاسی در دنیا شکست خوردند؛ خب بله، آمریکا بیآبرو شد؛ این یک واقعیّتی است و در این تردیدی نیست امّا من میخواهم این را مطرح کنم که آیا ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه آمریکا بیآبرو بشود؟ هدف مذاکره ما این بود؟ ما مذاکره را شروع کردیم برای اینکه تحریمها برداشته بشود - و شما ملاحظه میکنید که بسیاری از تحریمها برداشته نشده،حالا هم دارند تهدید میکنند که تحریمهای چنینوچنان را بر ایران تحمیل خواهیم کرد؛ همان تحریمهای ثانویّهای را که با مصوّبه برجام و با قطعنامه شورای امنیّت سازمان ملل برداشته شد، همانها را دوباره میخواهند اینها برگردانند- هدف، این بود؟»
به خاطر همین بود که اوباما پس از توافق جشن گرفت؟
رئیسقوه مجریه در بخش دیگری از سخنان خود تاکید کرد: توافقی امضا کردیم که دوست و دشمن نتوانست بگوید این توافق به ضرر ایران است. آنهایی که با ما مخالف بودند میگفتند خیلی به نفع ایران است آنهایی که با ما موافق بودند میگفتند توافقات خوبی است. یک نفر نگفت این توافق بد است آنها که دشمن ما بودند از اول میگفتند که این توافق برای ما بد است و از آن به نفع ایران است، ترامپ هم همین را گفت یک شعری گفت که یک مصرعش درست بود که« ایرانیها در هیچ مذاکرهای شکست نخوردند.»
این ادعای رئیسجمهور در حالی است که هنوز تصاویر مربوط به شادی و سرور باراک اوباما و همراهان وی در کاخ سفید پس از شنیدن خبر توافق هستهای با ایران در آرشیو رسانهها موجود است . ضمن اینکه اصرار آمریکا و اروپا برای تحمیل برجامهای 2 و 3و .. پس از تحمیل توافق هستهای به خوبی نشان میدهد که برجام تا چه میزان به نفع ایران بوده و به ضرر آنها.
موضوع خسارتهای برجام است یا درصد پیروزی؟
روحانی در ادامه گفت: ما شکست نخوردیم و همه قبول دارند که ما پیروز شدیم. ولی در عین حال ممکن است کسی بگوید که این پیروزی حداکثری و صددرصدی نبوده است که به اعتقاد من شدنی نیست که حتی اگر با یک کشور دوست راجع به یک موضوع اختلافی مذاکره انجام گیرد بتوان به موفقیت حداکثری و صددرصد رسید. خیلی بتوان موفق بود ۹۰ درصد. ما در طول تاریخ، با خیلیها مذاکره کردهایم و فقط ۱+۵ نبوده.
رئیسجمهور در حالی با فرافکنی و بازی با الفاظ از میزان درصد موفقیت و پیروزی در برجام سخن میگوید که امروز ، باید از تجربه گران تمامشده و نادرست خود در اعتماد مطلق به آمریکا و اروپا را برای آحاد ایرانیان توضیح دهد.
اغتشاش آماری درباره جذب سرمایهگذاری خارجی
رئیسجمهور در بخش دیگری از سخنان خود اظهار داشت: علاوه بر اینکه فروش نفت و میعانات را به نزدیک ۳ برابر افزایش دادیم، کار بزرگی نیز انجام گرفت. ما بعد از برجام موفقیتهای بسیاری به دست آوردیم. این موفقیتها از لحاظ اقتصادی به قدری بود که بعضیها عصبانی شده بودند و میگفتند چه خبر شده چرا اینقدر هتلهای ما پر شده است نزدیک ۷۰- ۸۰ نفر از یک کشور آمدهاند.
چنین ادعایی در حالی مطرح میشود که مسئولان دولت دوازدهم طی ماههای اخیر آمارهای متناقضی درباره رقم جذب سرمایهگذاری خارجی مطرح کردهاند که نشانه نادرست بودن آنها است. بر اساس آمارهای رسمی در دولت روحانی روند سرمایهگذاری خارجی در کشور با افت فاحش ۵ میلیارد دلاری و حدودا ۴۷ درصدی رو به رو شده است. این در حالی است که آمارهای سازمان کنفرانس تجارت و توسعه ملل متحد (آنکتاد) نیز نشان میداد دولت یازدهم نیز تقریبا نصف دولت دهم، سرمایهگذاری خارجی جذب کرده.
حماسهسرایی دوباره درباره هواپیماهای برجامی
روحانی با اشاره به انتقادات در برجام، گفت: ما هواپیما میخریدیم آنها عصبانی میشدند و میگفتند که این هواپیماها کاغذی است. این افراد میتوانند بروند به فرودگاه مهرآباد و امام خمینی سوار شوند و ببینند، هواپیماهای خریداری شده چگونه هستند. ما ناوگان هوایی و ریلیمان را تقویت کردیم و از لحاظ بانکی و اقتصادی نیز حرکتهای بسیار مهمی را انجام دادیم.
گفتنی است سال 95 و تحت تأثیر توافق برجام، شرکتهای هواپیمایی ایران قراردادهای مختلفی را با دو غول هواپیماسازی دنیا یعنی ایرباس و بوئینگ به امضا رساندند. براساس این قراردادها شرکت ایرانایر 100فروند انواع ایرباس را به این کمپانی اروپایی سفارش داد و متعاقب آن نیز قرارداد خرید 80فروند بوئینگ را با کمپانی آمریکایی بوئینگ به امضا رساند. قراردادهایی که با آب و تاب فراوان در رسانههای داخلی بازتاب داده شد و آن را «دستاورد بزرگ برجام» خطاب کردند.
اما در شرایط فعلی، ایران در حالی پرونده کوتاه مدت برجامی خود را بسته است که از ۲۰۰ فروند خرید، تنها ۱۶ فروند آن تحویل شده و این به معنای آن است که ایران از نیاز روز خود تنها هشت درصد را وارد کرده است.
آیا در برجام به دنبال «کاپ اخلاق» بودیم؟
رئیسقوه مجریه با بیان اینکه یک امتیاز دیگر غیرقابل بازگشت به دست آوردیم و آن وفای به عهد است، ابراز داشت: دنیا فهمید اگر ایران عهدی بست و پیمانی را امضا کرد، پای پیمانش میایستد. این مسئله جاودانه و امتیازی است که هیچ وقت از بین نمیرود. وی اضافه کرد: طرف مقابل از توافق خارج شد و طرفهای دیگر به تعهداتشان عمل نکردند ولی ما یک سال صبر کردیم و نشان دادیم ملتی هستیم که به عهدش میایستد. امتیاز دیگر ما انزوای آمریکا بود، مگر در این یک سال آمریکا تنها نبوده است؟ مگر کسی بوده است که بگوید آمریکا کار درست کرده است؟
رئیسجمهور نتیجه مهمترین دستاورد دولتش، را اثبات اخلاقمداری ایران در عرصه بینالمللی میداند. حال سؤال اساسی اینجاست آیا هدف از برجام و چندسال تلاش برای دستیابی به نتیجه در مذاکرات هستهای که متحمل هزینههای زیادی هم برای کشور شد، این بود که ایران اخلاقمدار بودن خود را به نمایش بگذارد؟ این در حالی است که نگاهی به اظهارات گذشته روحانی در خلال انجام مذاکرات از سال 92 تاکنون نشان میدهد، وی اهداف بلندتری را دنبال میکرد.
مجموعه این اظهارات از سوی بلندپایهترین مقام دولت نشان میدهد، دولت تدبیر و امید تا حد زیادی همچنان دل در گرو سراب برجام دارد و حاضر به دیدن واقعیات صحنه نیست.
واقعیتهایی مثل گوشت 100 هزار تومانی و پراید 50 میلیونی که مردم عادی با آن دست به گریبانند و البته طبیعی است این واقعیتها از چشم دولتی که نظرسنجی خودرویی میکند، پنهان بماند.