یادداشت: یکی از نقاط عطف تحولات سیاست خارجی دولتها در جمهوری اسلامی، به موضوع سفر رؤسایجمهور کشورمان به آمریکا و شرکت در مجمع عمومی سازمان ملل متحد مربوط میشود. حضور یا عدم حضور، نحوه ارائه نطق و اعلام مواضع کشورمان، چگونگی مواجهه با مقامات آمریکایی و... همواره پیش و پس از سفر محل بحثهای گوناگونی بوده است. سفر اخیر رئیسجمهور کشورمان به آمریکا نیز از این قاعده مستثنی نبود و شاید یکی از مهمترین و بحثبرانگیزترین سفرها در طی سالها و چند دهه اخیر به شمار رود.
نقطه تمایز سفر اخیر رئیسجمهور به نیویورک را باید در شرایط و بسترهایی دانست که سفر در آن انجام شده است. مهمترین موضوع در این زمینه آن است که سال گذشته ترامپ با اعلام خروج آمریکا از برجام، راهبرد فشار حداکثری را در پیش گرفت و به اعمال تحریمهای گستردهای علیه کشورمان دست زد. از دیگر سو، درست در سالروز خروج آمریکا از برجام، جمهوری اسلامی نیز راهبرد مقاومت فعالانه را اعلام و روند کاهش تعهدات هستهای را آغاز کرد، همچنین ساقط کردن پهپاد متجاوز آمریکایی و ماجرای توقیف نفت¬کش متخلف انگلیسی شرایط ویژهای را در روابط تهران و غرب ایجاد کرد.
سفر هیئت ایرانی با نمایش اقتدار کشورمان و تبیین صحیح و قاطعانه مواضع نظام توأم بود. تلاش و تقلای بیوقفه تروئیکای اروپا با هدف راضی کردن ایران به مذاکره با آمریکا، جدای از مسائل دیگر، نمایانگر اقتدار و موقعیت بینظیر جمهوری اسلامی محسوب میشود. این سفر نشان داد، راضی کردن ایران به مذاکره با دولت آمریکا قیمت بالایی دارد و ترامپ یکی از ارزشهای این مذاکره را تضمین قطعی کردن پیروزی خود در انتخابات 2020 میداند. در همین سفر هیئت ایرانی به خوبی از عهده کار برآمد و سرسختانه بر این نکته پای فشرد که مذاکره در شرایط فشار را نمیپذیرد. از دیگر سو ایران در مقابل تلاشهای نافرجام آمریکا برای به راه انداختن ائتلاف دریایی در خلیجفارس، طرح «صلح هرمز» را ارائه کرد، تا نشان دهد با وجود اهداف سیاستهای خصمانه آمریکا علیه ایران، اعتماد به نفس و قاطعیت جمهوری اسلامی دو چندان شده است و کمترین دستاورد سیاست مقاومت فعال ایران در مقطع کنونی، جدی و واقعی کردن صحنه تحولات سیاسی و دیپلماسی است و یقیناً این راهبرد جمهوری اسلامی را در مسیر تأمین حداکثری منافع ملی قرار داده است.