یادداشت: ميعادگاه انتخابات، فصل همگراييها و واگراييهاست! برخي احزاب و گروههاي سیاسی «انتخابات» را فرصتي براي ائتلاف و وحدت قرار ميدهند و برخي به انتخابات به مثابه زمانه لازم براي جدايي و اتمام ائتلاف و همگرايي مینگرند! معيار و مبناي هر دو راهبرد انتخاباتي نيز منافعي است که در پس اين قرابتها و فراقتها قرار دارد.
انتخابات اسفندماه 98 نيز به ظاهر ميتواند فصل جدايي در اردوگاه اصلاحطلبان باشد. فصلي که نشانههاي آن از مدتها پيش آغاز شده و اين روزها به اوج خود رسيده است، که يکي از مهمترين نمودهاي آن چگونگي مواجهه با «محمدرضا عارف» است!
در ماههاي اخير نقد عملکرد رئیس فراکسيون اميد به معياري براي واگرايي و مرزبندي احتمالي جديد در اردوگاه اصلاحطلبان بدل شده است. طيفي هجمه و نقدهاي تند به وي را در دستور کار خود دارند و برخي حمايت از عارف را برگزيدهاند. آخرين اظهارات در اين زمينه را ميتوان از زبان «غلامحسین کرباسچي» دبيرکل حزب کارگزاران شنيد که به بهانههاي گوناگون عارف را نقد کرده است. وي در آخرين اظهارات خود ميگويد: «آقاي عارف كه روزي در مقام رياست دانشگاه تهران مانع سخنراني آقاي عبدالكريم سروش شد يا آقاي سيدجواد طباطبايي را از معاونت پژوهشي برداشت يا روزي ديگر برخوردهايي با انجمن اسلامي داشته، چطور امروز به شخصيت محوري اصلاحات تبديل شده و از او براي هر منصب و مقامي صحبت ميشود.» پيش از اين نيز «محمد عطريانفر» عضو ارشد حزب کارگزاران سازندگي در مصاحبهاي گفت: «نقد لاريجاني را به نسيه عارف ترجيح ميدهيم» و اين از اختلافات جدي کارگزاران با عارف حکايت دارد.
در مقابل روزنامه «آفتاب يزد» نيز با دفاع از عارف، مينويسد: «کرباسچي از هر روشي براي خروج عارف از سرليستي اصلاحطلبان استفاده ميکند... وي مدتهاي زيادي است که شمشير را براي اصلاحطلبان از رو بسته و منتقد چهرههاي بارز اين جريان شده است.» البته عارف نيز پيش از اين به اين هجمهها پاسخ داده بود که «راه خود را از فرصتطلبان جدا ميکنيم.»
اظهارات اينچنيني حکايت از اين دارد که به احتمال زياد در انتخابات آتي تجميع همه اصلاحطلبان در پاي حمايت از يک ليست واحد ممکن نبوده و بايد در انتظار ارائه ليستهاي متعدد از اصلاحطلبان باشيم که اين روند ميتواند وضعیت جديدي را در انتخابات پيش رو رقم بزند.