شهید سلیمانی و راهبردهای امنیتساز منطقهای-پوزه آمریکا را پاک نکنید!-اين ماشه به سمت خود اروپا چکانده میشود!-چه شده که همه نفوذیها آمدهاند روی آب؟!!
تابلوی سیاسی 25 دیماه 1398-word
تابلوی سیاسی 25 دیماه 1398-pdf
شهید سلیمانی و راهبردهای امنیتساز منطقهای
جوان: از روزی که بوش با بهرهگیری از نظریه برخورد تمدنهای هانتینگتون، جهان اسلام را به عنوان یک دشمن آینده در ذهن دولتمردانش ترسیم میکرد، اتاقهای فکر استکبار جهانی، برنامههای طولانی مدت خود را برای نابودی این منطقه طراحی میکردند. با شروع بیداری اسلامی در منطقه، نظام استکباری فرصتی به دست آورد تا حضور خود را در قلب جهان اسلام تثبیت نماید، لذا پس از جنگ دوم خلیج فارس، تلاش فراوانی کرد تا در صورت امکان از طریق تجزیه عراق بتواند با بهرهگیری از اختلافات قومی و منطقهای، این منطقه را چند پاره کرده و از فضای آشوبی که خود به وجود آورده بود، سوءاستفاده نماید. اما هوشیاری مرجعیت شیعه در عراق و حمایت مردم از رهبران سیاسی و مذهبی، ناکامی امریکا را در پیاده کردن نقشههای خود در پی داشت، لذا با ایجاد داعش و سوق دادن نیروهای داعش به عراق و سوریه، تلاش کرد فضای آشوب زده را در منطقه گسترش دهد. ... ملاحظه میگردد که پس از ورود داعش به منطقه و حمایتهای آشکار و پنهان بعضی از دولتهای خودکامه منطقه و نظام سلطه از آن، بهانه لازم برای حضور امریکا و همپیمانانش در منطقه ایجاد شد، که در نهایت با یک فضای آنارشی در درون عراق و سوریه که منجر به از بین رفتن مرزهای جغرافیایی آنها شد و منطقه را دچار بحران امنیتی کرد، مواجه شدیم. در چنین شرایطی، گروه تکفیری داعش مرتکب جنایتهایی شد که واقعاً دل تمامی انسانهای آزاده و منصف جهان را به درد آورد، لذا ترس و وحشت داعش نهتنها در منطقه بلکه بر کل جهان اثر گذاشته و امنیت روانی انسانهای بی شماری را به خطر انداخته بود و با گستاخی و شعارهای ساختار شکنانه سودای جولان دادن در تهران را داده بودند و هدف اصلی را ایران معرفی میکردند. در این اوضاع و احوال، پاسداران صلح و امنیت ایران به فرماندهی سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، پای به میدان مبارزه با جنایتکاران داعش گذاشتند. تا زمان ورود جدی ایران به مبارزه با داعش، این گروهک توانسته بود با بهرهگیری از پول و سلاحهای پیشرفته حامیان خود، از جمله امریکا، رعب و وحشت را در دل ملتهای منطقه و جهان ایجاد نماید، به طوری که دولتهای منطقه گمان میکردند شکست این گروهک امکانپذیر نیست، بنابراین آنچه که شهید سلیمانی در اولین گام در منطقه ایجاد کرد، تولید امنیت روانی درون زا بود. دومین راهبرد امنیتساز شهید سلیمانی، خنثیسازی عملیات روانی بزرگ و القای توطئه اختلافتراشی بین شیعیان و اهل سنت و در نهایت جلوگیری از تبدیل شدن منازعات منطقه به اختلافات مذهبی و تبدیل شدن آن به جنگ شیعه و سنی بود.
پوزه آمریکا را پاک نکنید!
کیهان: ابتدا، آنچه در این نوشته کوتاه آمده است و فقط اندکی از بسیارهاست را بخوانید و سپس کلاه خود را قاضی کرده و درباره نتیجهای که در انتهای این وجیزه گرفته شده است قضاوت بفرمائید؛
۱- قتل عام دهها هزار انسان بیگناه، سربریدن اسیران، زنده زنده در آتش سوزاندن آنان، به اسارت بردن زنان و فروش آنها به عنوان برده و... فقط گوشهای از جنایات هولناکی است که تروریستهای تکفیری داعش مرتکب شدهاند. این جنایات هرگز قابل انکار نیست، چرا که داعشیها نه فقط، بدون کمترین پردهپوشی و یا احساس شرم و حیا، از تمامی این جنایات وحشیانه فیلم و عکس گرفته و منتشر کردهاند، بلکه با افتخار از این جنایات یاد کرده و میکنند.
۲- داعشیها، بارها به صراحت اعلام کرده بودند که هدف نهایی آنها مردم ایران هستند و حتی بعد از قتل عامها و جنایات وحشتناکی که در عراق مرتکب شده بودند تا ۷۵ کیلومتری مرزهای ایران هم آمده بودند.
۳- خانم هیلاری کلینتون، وزیر خارجه اوباما در کتاب خاطرات خود با عنوان «انتخاب سخت» - HARD CHOICE- تاکید میکند که به ۱۱۲ کشور سفر کرده بود تا از آنها بخواهد بعد از اعلام موجودیت این گروه، آن را به رسمیت شناخته و یا دستکم با آن مخالفت نورزند!
۴- ترامپ در تبلیغات انتخاباتی خود بیش از ۷ بار اعلام کرد که داعش را دولت اوباما و با تلاش هیلاری کلینتون ساخته است و این ادعای ترامپ حتی در اوج تبلیغات انتخاباتی نیز تکذیب نشد.
۵ - دهها فیلم و تصویر از کمکهای تسلیحاتی و تدارکاتی ارتش آمریکا به تروریستهای داعش در عراق و سوریه در دست است. این کمکهای تسلیحاتی در دوره هر دو رئیسجمهور آمریکا، یعنی اوباما و ترامپ بوده است.
۶- اسرائیل مجروحان داعش را به بیمارستانهای تلآویو و حیفا منتقل میکرد و عکسهای عیادت نتانیاهو از آنها را در رسانههای خود منتشر میکرد.هیچیک از آنچه در بندهای فوق آمده است، از نوع تحلیل! و حدس! و گمان! نیست، بلکه تماماً از نوع گزارشها و اخبار مستند است که کمترین تردیدی نمیتواند در آن راه داشته باشد. حالا به بندهای پایانی این وجیزه توجه کنید؛سردار شهید حاج قاسم سلیمانی نه فقط در میان مردم ایران و عراق و سوریه و لبنان، بلکه در میان تمامی ملتهای جهان و از جمله آمریکا و دولتهای اروپایی به عنوان قهرمان مبارزه با داعش و قلعوقمع کننده این گروه تروریستی شناخته میشود. آیا در این نکته بدیهی نیز میتوان کمترین تردیدی داشت؟!
حالا خودتان درباره یک مشت سلبریتی و به اصطلاح هنرپیشه دستچندم و شمار اندکی از همراهان آنها که این روزها با سردار سلیمانی دشمنی میورزند، قضاوت کنید! آیا آنها چه بخواهند و بدانند و چه نخواهند و ندانند، در نقش «تفالههای داعش» ظاهر نشدهاند؟! و آیا نمیدانند که اگر سردار سلیمانیها، سردار سلامیها و سردار حاجیزادهها و... نبودند امروز مردم ایران با چه فاجعه هولناکی روبهرو بودند؟! امید آنکه دشمنی این عده اندک و کمشمار با شهید سلیمانیها ناشی از کجفهمی و نادانی آنها باشد و نه وطنفروشی و کاسهلیسی برای دشمنان تابلودار ملت! ملتی که با حضور بینظیر و دهها میلیونی خود در تشییع پیکر پاک سردار سلیمانی پوزه آمریکا و اسرائیل و همه دشمنان اسلام و انقلاب و سپاه را به خاک مالیدند.
اين ماشه به سمت خود اروپا چکانده میشود!
رسالت: فعالسازي مکانيسم ماشه توسط تروييکاي اروپايي، بار ديگر ماهيت بازيگران اروپايي و تبعيت مطلق آنها از کاخ سفيد را در پروسه «بازي با توافق هستهاي» نشان داد. انگليس، آلمان و فرانسه با اين اقدام، نهتنها برجام را در آستانه مرگ و انهدام قرار دادهاند بلکه وابستگي خود به کاخ سفيد را علني ساختهاند. تجميع دو رخداد اخير، يعني «فعالسازي مکانيسم ماشه از سوي اروپا» و مواضع اخير نخستوزير انگليس، نشاندهنده پازل استراتژيک مشترکي است که واشنگتن و اروپاي واحد در تقابل با ايران طراحي کردهاند.نخستوزير انگليس، در تازهترين اظهارات خود به نکات قابلتوجهي در خصوص رخدادهاي تروريستي اخير در منطقه غرب آسيا و سرنوشت توافق هستهاي با ايران اشارهکرده است.بوريس جانسون در اين خصوص ميگويد:«خروج آمريکا از برجام علت اصلي تنشهاي اخير در خاورميانه است. لندن به همراه متحدان اروپايياش به آمريکا فهماند که آنها خواهان تنش در منطقه نيستند. بهتر است با همکاري يکديگر، «توافق ترامپ» را جايگزين توافق برجام کنيم.» در خصوص آنچه ميان ايران و اروپا ميگذرد، نکاتي وجود دارد که نميتوان بهسادگي از کنار آنها گذشت : نخست اينکه ميان «مقدمه» و « نتيجهگيري» جانسون در اظهارات اخيرش، کمترين تناسبي وجود ندارد! اينيکي از خصائص بارز ديپلماتها و مقامات انگليسي در طول تاريخ روابط بينالملل بوده است! اينکه ابتدا مقدمهاي را براي جذب افکار عمومي و اثبات تسلط خود بر واقعيت اوضاع بيان کرده و در ادامه، نتيجهگيري مطلوب خود را به مخاطبان القا ميکنند! در حال حاضر نيز بوريس جانسون ابتدا ريشه بحرانهاي اخير در منطقه را خروج آمريکا از برجام دانسته و بهگونهاي غيرمستقيم، ايالاتمتحده و دولت ترامپ را بابت اين موضوع مورد شماتتي نرم قرار ميدهد. شايد بابيان اين مقدمه، اهالي فکر و منطق انتظار داشته باشند که جانسون خواستار بازگشت همهجانبه آمريکا به توافق هستهاي شود اما نخستوزير انگليس به فکر بازي مکارانه ديگري است! او پس از متهم کردن آمريکا ، اينگونه نتيجه ميگيرد که اکنون بايد کاملا مطابق ميل و ذائقه دونالد ترامپ رفتار کرد و توافق برجام با توافقي ديگر، که دربرگيرنده تمامي دغدغهها و خواستههاي ترامپ است، جايگزين شود.دوم اينکه تروئيکاي اروپايي از ابتداي سال 2017 ميلادي تاکنون، در حال همکاري مستقيم با واشنگتن در خصوص اعمال محدوديتهاي بيشتر هستهاي، منطقهاي و موشکي عليه کشورمان هستند. اعمال محدوديتهاي فرازماني در برجام اعمال محدوديتهاي موشکي ايران بازرسي دائمي از اماکن نظامي ايران و درنهايت، تحديد قدرت منطقهاي کشورمان اصليترين مواردي هستند که ترامپ خواستار اعمال آنها در قالب يک توافق جديد يا همان «توافق جامع» بوده است. بنابراين، اظهارات نخستوزير انگليس ، نقطه آغاز بازي مستقيم اروپائيان در زمين کاخ سفيد ( در تقابل با کشورمان و در ذيل استراتژي مهار ايران قدرتمند ) نيست، بلکه «نقطه آشکارساز» آن است!نکته سوم اينکه دستگاه ديپلماسي و سياست خارجي کشورمان، هماکنون ميبايست ضمن اخراج سفير انگليس از خاک ايرا ن ( که محصول نقض کنوانسيون وين از سوي او بوده است)، پيام آشکاري را به لندن و متعاقبا پاريس و برلين در خصوص «توافق جديد»مخابره کند: اينکه ايران نهتنها پذيراي توافقي جديد با غرب بر سر فعاليتهاي هستهاي ، موشکي و منطقهاي خود نيست، بلکه مسئوليت و تبعات هرگونه اقدام تروئيکاي اروپايي در همراهي استراتژيک و تاکتيکي با ايالاتمتحده را مترادف با اعلانجنگ اقتصادي ،امنيتي و سياسي مشترک اروپا-آمريکا عليه ايران قلمداد خواهد کرد..بهتر است سران اروپايي بدانند که اگر قرار باشد ماشهاي درنهايت چکانده شود، طرف مقتول نه ايران، بلکه اتحاديه اروپاست...
ترور سردار سلیمانی بخشی از یک راهبرد کلان است!
اعتماد آنلاین: مایک پمپئو، وزیر خارجه آمریکا در سخنرانی تحت عنوان «احیای بازدارندگی: مثالِ ایران» که در مؤسسه «هوور» دانشگاه «استنفورد» داشت، مدعی شد شهادت سردار قاسم سلیمانی بخشی از راهبرد کلانتر مقابله با چالشهای برخاسته از دشمنان آمریکا از جمله چین و روسیه است.این اظهارات پمپئو را میتوان اذعان به این حقیقت تلقی کرد که آنگونه که دولت واشنگتن در توجیه سوءقصد به جان سردار سلیمانی مدعی است؛ وی تهدیدی قریبالوقوع علیه آمریکاییها نبوده و شهادت او در چارچوبی وسیعتر تدارک دیده شده است.گفتنی است حین سخنرانی در مؤسسه هوور نیز پمپئو به تهدیدهای قریبالوقوعی که به سردار سلیمانی نسبت میدهند؛ اشارهای نکرد و تنها وقتی که از وی در این باره سوال شد؛ مجدداً ادعای واشنگتن مبنی بر قصد سردار به حمله به منافع آمریکا را تکرار کرد.
چه شده که همه نفوذیها آمدهاند روی آب؟!!
فارس: همه مزدوران به صف شده اند تا به بهانه «هواپیمای اوکراینی» انتقام داعش و عین الاسد را از سپاه بگیرند. همه آنها که در ترور وحشیانه شهید سلیمانی لال بودند، و یک کلمه از کشتار ارباب شان در ترور مرد اول امنیت ایران، سخن نگفتند، حالا زبان باز کردهاند. اما چرا آنقدر کینههای بدریه و حنینیه علنی شده؟ آن هم درست بعد از تشییع میلیونی و عجیب شهید سلیمانی در ایران و جهان؟1. هدف اول لشکرکشی خیابانی، ناامنی فرسایشی در ایران (به سبک عراق)، کشته سازی، تخریب و برهم زدن مجدد آرامش جامعه است. در وضعیت ناامنی داخلی، ترور فرماندهان و مقامات دلسوز کشور یک به یک در این بستر مهیا می شود. و شرایط برای دخالت و جنگ خارجی کاملا آماده می شود. درست مثل عراق و سوریه و.. 2. هدف بعدیشان، تحریم هوایی و موشکی ایران است. به بهانه پدافند اشتباهی. تجربه نشان داده بعد از هر لشکرکشی خیابانی از 88 به بعد، یک تحریم جدید یک فشار جدید در راه است. 3.هدف سوم، دست و پا زدن برای بقای اسرائیل. این هدف غایی شبکه نفوذ است. جریان غربگرا با «بن بست ناکارآمدی» که به عقیده من کاملا هدفمند و عمدی صورت گرفته، هیچ اقدام مثبتی برای کشور نداشته، هیچ کس نمیتواند 5 مورد اقدام مثبت بزرگ دولت روحانی در این 6 سال را نام ببرد. اما کور خواندهاند. شهادت سردار سلیمانی، و دیگر شهدای مقاومت نشان داد هرگز نمیتوانند به خیالهای خامشان برسند.