وی افزود: سرآغاز تمدنها را زمان شکلگیری شهرها به عنوان بستر و محصول تعامل نزدیک و همکاری آحاد مجتمع انسانی میدانند و آن را نقطه عطف تاریخ بشر تلقی میکنند. پیامبران الهی در شکلگیری تمدنها نقش اساسی داشتهاند و همه تمدنهای بزرگ، از یک سرچشمه دینی نشات گرفتهاند، چرا که همه عناصر اصلی برای ساختن یک تمدن در تعالیم الهی وجود داشته و نهادینه سازی روحیه همکاری و تعامل بدون مجوز وجود محور مشترک اعتقادی و اخلاقی ممکن نبوده است.
وی با بیان اینکه تمدنها در مسیر تحولات و پیشرفتهای بشری، تعین و پیچیدگی بیشتری یافتهاند، اظهارکرد: عناصر اصلی یک تمدن و عوامل شکلگیری آن را معمولا عناصر و عوامل جغرافیایی، طبیعی، مذهبی، فکری، فرهنگی، علمی، معماری، ابزاری و فناوری و سامان و ساختار اجتماعی و سیاسی دانستهاند.
معاون موسسه پژوهشی حفظ و نشر آثار مقام معظم رهبری اظهارداشت: آنچه مسلم است دین اسلام پس از آغاز بعثت پیامبر اعظم(ص)، تمدنی متفاوت با تمدنهای پیشین و بسیار پیشرفتهتر را پایه گذاری کرد که به تدریج علی رغم همه کاستیهایی که در تدین مسلمانان وجود داشت به دوران نضج و شکوفایی خود در قرون سوم، چهارم و پنجم هجری دست یافت و منشأ تحولات چشمگیر فکری، علمی و فرهنگی در سطح جهان گردید.
وی با اشاره به اینکه اگرچه مایههای اصلی تحول در دوران جدید مغرب زمین از تمدن اسلامی اقتباس شد، ولی عوامل مختلفی موجب انحطاط تمدنی مسلمانان گردید و به خصوص پس از شکلگیری تمدن جدید و آغاز دوران تجدد که سیطره استعماری غرب گسترش یافت، تصریح کرد: جوامع و کشورهای اسلامی از درون و بیرون دچار غفلت، رکود و عقب ماندگی شدند. قطعا اساسیترین عامل این انحطاط، فاصله گرفتن و دور نگهداشته شدن جامعه اسلامی از جهانبینی توحیدی ناب و تعالیم راستین اسلام بود، اما به تدریج و با تلاش مصلحان و عالمان دغدغهمند جهان اسلام، حرکت بیداری اسلامی شکل گرفت و نهضت بازگشت به قرآن و آموزههای اسلامی، منشا نهضتهای فکری، اجتماعی و سیاسی در جهان اسلام گردید.
عضو هیات علمی پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی بیان کرد: نقطه اوج این حرکت، پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۵۷ در ایران به رهبری قائد عظیم الشان حضرت امام خمینی(ره) که سرآغاز موج جدیدی از بیداری اسلامی با ابعاد و ژرفای کاملا متفاوت با امواج قبلی، جهان اسلام را تحت تاثیر قرار داد، پایهها و اندام مراکز سلطه جهانی را لرزاند و تمدن و اندیشه جدید غرب را با چالش جدی مواجه ساخت. این انقلاب تنها یک رویداد تاریخی و سیاسی نبود، بلکه نویدبخش تجدید حیات اسلام و سرآغاز دوران جدیدی برای مسلمانان بود. دورانی که با نقد و طرد تفکر و تمدن غربی و بهرهبرداری عمیق و همه جانبه از معارف و آموزههای اجتماعی اسلامی، نهال تمدن نوین اسلامی غرب میشود و به تدریج به بار و بر مینشیند.
وی با تاکید بر اینکه تفاوت اساسی تمدن نوین اسلامی، پایهریزی آن بر مبنای اندیشه و تفکر اسلام ناب محمدی(ص) است، گفت: اسلامی که بر پایه تفکر و عقلانیت فطری استوار است، ایمان عمیق به خدای متعال و قرآن و پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) براساس منطق و تعقل، انگیزه اصلی پویایی اجتماعی در آن است، دارای سرمایههای عظیم الهام بخش از قبیل فرهنگ عاشورا و فرهنگ انتظار میباشد، خردورزی، ولایتمداری، دانش جویی، تولید علم و نظریهپردازی، آزاداندیشی، آزادی مسولانه و مشارکت اجتماعی، تلاش و تدبیر توام با مجاهدت و مبارزه علیه ظلم و استکبار و دفاع از مظلوم، پاسداری از عدالت و پیشرفت، مردمسالاری، اخلاق حسنه و فضایل انسانی، وحدت و انسجام، معنویت و رابطه با خداوند متعال، توکل و اخلاص و تقوا عناصر اصلی آن میباشند و در کنار عقل، از منابع معرفتی و هدایتی عمیقی همچون قرآن کریم و روایات پیامبر اکرم(ص) و اهل بیت(ع) برخوردار است و با ساز و کار اجتهاد پویا و روشمند، نیازها و اقتضایات زمان و مکان را همواره لحاظ میکند و هرگز به بنبست فکری و اجتماعی و بحرانهای ناشی از نفسانیات و دنیاگرایی دچار نمیگردد.
بیداری اسلامی زمینه رشد و تعمیق عناصر تمدن اسلامی را فراهم خواهد کرد و از سوی دیگر تجارب و دانش متراکم در تجربه موفق ایران اسلامی زمینه طراحی الگوی اسلامی پیشرفت را به عنوان گفتمان توسعه و تعالی جهان اسلام فراهم نموده است.
ذوعلمبا بیان اینکه تمدن نوین اسلامی تنها به دنیای انسانها نمیاندیشد، آخرت و حیات جاودان را هم مد نظر دارد، تصریح کرد: تمدن نوین اسلامی تنها به ابعاد معیشتی و رفاهی جامعه فکر نمیکند؛ روح متعالی انسانی و فطرت پاک الهی را نیز مورد توجه قرار میدهد، هرگز به خودشیفتگی و تعصبات ملی و قومی و قبیلهای گرفتار نمیشود و در دام سلطهطلبی و توسعه سیطره خود بر دیگران فرو نمیغلتد.
وی با اشاره به اینکه موج جدید بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان، قطعا بر سرعت حرکت به سوی تمدن نوین اسلامی خواهد افزود، گفت: بیداری اسلامی زمینه رشد و تعمیق عناصر تمدن اسلامی را فراهم خواهد کرد و از سوی دیگر تجارب و دانش متراکم در تجربه موفق ایران اسلامی زمینه طراحی الگوی اسلامی پیشرفت را به عنوان گفتمان توسعه و تعالی جهان اسلام فراهم نموده است. از این رو هم توانمندی عینی و میدانی جهان اسلام و هم نقشه راه کلان تمدن اسلامی نویدبخش تسریع و توفیق تمدن نوین اسلامی است.
ذوعلمبا بیان اینکه ابعاد فرهنگی این تمدن و جوانب فکری و معنوی آن، با تلاش و مجاهدت جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی می تواند تحقق یابد، تأکید کرد: در عین حال همچنان به تلاشهای فکری و مدیریتی گسترده و عمیقی برای دستیابی به این آرمان دست یافتنی نیاز است.