مجله فارسپلاس: تایوان از اولین کشورهایی است که بیمار مبتلا به کرونا در آن شناسایی شد؛ فقط ۱۰ روز پس از اعلام شناسایی این بیماران در چین. این جزیرهٔ ۲۳ میلیون نفری فقط ۱۳۰ کیلومتر با چین فاصله دارد و بین دو کشور پروازهای رفتوبرگشت مدام در جریان است و صدها هزار تایوانی در چین کار و زندگی میکنند. طی سال گذشته ۲.۷ میلیون نفر از چین به تایوان سفر کردهاند.
همهٔ نشانههای مرتبط با ویروس کرونای جدید برای تایوان خبر بد محسوب میشد. اما تا ۵۰ روز بعد (۲۰ اسفند)، فقط ۴۵ مورد ابتلا به ویروس کرونا (کووید-۱۹) و فقط یک مرگ گزارش شد. تایوان اکنون و پس از همهگیری کرونا در جهان هم همچنان یکی از موفقترین کشورها در کنترل بیماری کروناست: فقط ۲۸۳بیمار و ۲جانباخته. کارشناسان بهداشتی باور ندارند که تایوان مواردی را از قلم انداخته باشد. تعداد مبتلایان در تایوان بسیار کمتر از همسایگانش، ژاپن و کرهٔ جنوبی، است. کشور هلند، با همین مقدار جمعیت و علیرغم تعداد کمترِ سفرهای مستقیم و مداوم به چین، حدود ۴۰ برابر بیش از تایوان درگیر شده است.
جیسون وَنگ، محقق سیاستهای سلامت در دانشگاه استنفورد، به همراه چون نگ، از تایوان و رابرت بروک، از دانشگاه کالیفرنیا در لسآنجلس، در مقالهٔ جدیدی برای ژورنال انجمن پزشکی امریکا به بررسی علل موفقیت تایوان در کنترل بیماری همهگیر کرونا پرداختهاند.
تشکیل مرکز فرماندهی ملی سلامت
شروع مدیریت کوید ۱۹ در تایوان عملاً از سال ۲۰۰۴ شروع شد! از زمان اپیدمی سارس!
مهمترین بخش مدیریت بحران این است که برای بحران بعدی آماده شوید؛ و آنها هم چنین کردند. یک مرکز فرماندهی درست کردند – مرکز فرماندهی ملی سلامت – و سازمانهای مختلف را یکپارچه کردند.
این مرکز فرماندهی هفت روز هفته ۲۴ ساعته کار میکرد. در این مرکز، اتاق رسانه، اتاق داده (که اطلاعات و دادهها از مراکز استانهای مختلف به آن میرسد) و اتاق استراحت برای کارکنان در نظر گرفته شده است؛ بنابراین آنها میتوانند شبها همانجا بمانند. دادهها آنجا تحلیل میشوند. کارشناسان متعددی وجود دارند، کسانی هستند که مسئول مصاحبه با رسانهها هستند و قسمت لجستیک مدیریت کارکنان وجود دارد. در بقیهٔ کشورها، حتماً ستادهای مقابله با کرونا تشکیل شده، اما شاید مرکزی واقعاً فیزیکی برای فرماندهی کار وجود نداشته باشد. اگر نیست، بهسرعت باید درست شود. در هر کشور باید بتوان اطلاعات و دادهها را بهسرعت و دقت از استانهای مختلف گرفت. باید از مردم برای کووید-۱۹ تست بگیریم و این اطلاعات را برای اقدامات عملی آتی به مرکز فرماندهی بفرستیم.
اطلاعرسانی در مورد مناطق پرخطر
لازم است مردم بدانند در فلان مرکز خرید یا مجتمعی که تجمع زیادی از مردم در آن هستند، چند مورد ابتلا پیدا شده و سعی کنند آنجا نروند. بدین ترتیب کسانی که به این مکانها رفتهاند، اگر علائمی نداشتند، خودشان را قرنطینه میکنند. اگر هم علائم داشتند، به مراکز درمانی اطلاع میدهند. البته بهتر است به مراکز درمانی نروند، چون ممکن است به دیگران منتقل کنند. بهتر است با پزشک تماس بگیرند. به نظرم در کل بهتر است رویکرد ما بیشتر پیشگیرانه باشد.
جمعآوری و تحلیل دادههای موثق
اگر بتوان اطلاعات و آمار درست را از همهٔ استانها دریافت کرد و در مرکزی واحد تحلیل نمود، شاید بتوان نموداری برای پیشبینی رسم کرد و برایش پیشاپیش راهحلی یافت. بهاینترتیب میشود در استفاده از منابع محدود صرفهجویی کرد.
اقدام سریع
نکتهٔ جالب اینجاست که وقتی فقط چند مورد بیمار مبتلا به کرونا در چین دیده شده بود، مقامات وزارت بهداشت تایوان شروع کردند به گشتن به دنبال علائم در میان مسافران همهٔ پروازهای ورودی از ووهان چین. در بسیاری از کشورها به مرحلهٔ شیوع در جامعه رسیدهایم (مردم مبتلا میشوند بدون اینکه سفری رفته باشند یا حتی با موارد مشکوک به ابتلا تماس داشته باشند که نشان میدهد از منشأهای ناشناس در جامعه مبتلا میشوند). این یعنی مدتی از ورود ویروس گذشته است؛ و حالا با این سؤال مواجهیم که «چند نفر را باید تست کنیم؟» و بنابراین باید ظرفیت بسیار بالایی داشته باشیم.
در کشور تایوان از آخرین روز دسامبر تست را شروع کردند. به محض اینکه شنیدند نوع جدیدی از ویروس در حال شیوع است، نگران شدند. فکر کردند شاید دوباره سارس باشد؛ بنابراین پیشگیرانه اقدام کردند. به نظرم راه درست برخورد با چنین اپیدمیهایی همین است. ایرادی ندارد کمی زیادی احتیاط کنیم. اگر معلوم شود چیزی نبوده، خب آسودهخاطر میشویم. ولی وقتی اصلاً معلوم نیست با چه چیزی طرف هستید و چقدر جدی است، بهتر است محتاط باشید. این نقطهٔ تعادل بین بیخیالی و ایجاد وحشت عمومی است. قرار نیست چون نمیدانیم چیست، ترس به دل مردم بیندازیم.
شناسنامهدار کردن افراد مبتلا
دولت خیلی سریع برگزاری کنفرانسهای خبری هر روزه را در دستور کار قرار داد. گاهی حتی بیش از یک بار در روز. به مردم میگفتند که الان یک مورد ابتلا پیدا شده، حالا دو مورد شدند... و همهٔ این مسافران از ووهان بودند.
ده مورد ابتلا بین مسافران پیدا شد و بعد به افرادی از اقوام این مبتلایان سرایت کرد که از آنها نگهداری میکردند؛ بنابراین میدانستند کدام یک از افراد مبتلا، مسافر و کدام یک محلی بودند و این بیماری را از مسافران گرفته بودند. میشد همه را ردیابی کرد و زیر نظر داشت. به اینترتیب، سردرگمی پیش نمیآمد. میشد گفت: «بله این خانم از شوهرش گرفته. شوهرش مورد شمارهٔ ۱۰ بوده و این خانم شمارهٔ ۱۱.» بنابراین، برای هر مورد مبتلا در تایوان الان مشخص است که چطور به بیماری مبتلا شده است. در بسیاری از کشورها موارد بسیاری از مبتلایان هستند که اصلاً معلوم نیست از کجا گرفتهاند.
آموزش عمومی به مردم
باید عموم مردم را آموزش بدهیم. با مردم بیشتر در ارتباط باشیم. چون بسیاری از مردم سردرگماند. اگر بهطور تصادفی از افراد در کوچه و خیابان سؤالی دربارهٔ این ویروس بپرسید، اغلب جواب درستی ندارند؛ بنابراین باید اطلاعات درست و کافی را به مردم داد و این کار شدنی است. مثلاً به مردم پیامک ارسال شود. حتی برای هشدار موارد جدید ابتلا در شهرهای مختلف و محلهها و... اصلا چرا سیستمهای هشدار برای این موضوع درست نشود؟
نکته آخر اینکه، لازم نیست مبتلا شویم تا درس بگیریم! ما در دهکدهٔ جهانی زندگی میکنیم و این اپیدمی جهانی است و همهمان باید پیشگیری بیشتری داشته باشیم و فکر نکنیم «ما در امانیم».
ترجمه: شادی حامدی