صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

محرومیت زدایی

صفحات داخلی

کهگیلویه و بویراحمد >>  عمومی >> یادداشت سیاسی
تاریخ انتشار : ۱۲ فروردين ۱۳۹۹ - ۲۲:۰۵  ، 
شناسه خبر : ۳۲۱۵۱۲
در شرایط کنونی همه منافع اقتصادی و پایگاه‌های کشور آمریکا در خاورمیانه، خصوصاً غرب آسیا، در تیررس کامل جبهه مقاومت قرار دارند و یک تصمیم نابجا علاوه بر وارد نمودن خسارات جانی به سربازان امریکایی، میلیارد‌ها دلار خسارت اقتصادی به آن‌ها وارد می‌کند که تحمل چنین هزینه سرسام آوری برای اقتصاد رو به زوال امریکا بسیار سخت بوده و آینده ترامپ را در انتخابات، متزلزل‌تر از همیشه خواهد کرد.
پایگاه بصیرت / محمد علی آرمیده
طی ۲۴ ساعت گذشته اخبار زیادی مبنی بر حمله قریب الوقوع آمریکایی‌ها به مواضع حزب الله عراق، تحت عنوان ((طلوع نو)) تیتر اکثر رسانه‌های داخلی و خارجی، خصوصاً سایت‌های محلی کشور عراق بوده است.
آیا احتمال حمله گسترده به مواضع ارتش وحزب الله عراق در چنین شرایطی (ویروس کرنا، انتخابات پیش روی ریاست جمهوری در آمریکا، مشکلات داخلی کشور آمریکا و...) متصور است؟

درپاسخ به این سوال می‌بایست به سوابق جنگ‌های گذشته آمریکا علیه کشور‌ها و همچنین قوانین داخلی این کشور مراجعه کرد.
اصولاً آغاز جنگ رسمی علیه کشور‌ها از سوی امریکا مستلزم چند پروتکل در این کشور است که به بخشی از آن‌ها اشاره می‌کنیم:
۱- لزوم همراهی و موافقت مجلس نمایندگان و کنگره با رئیس جمهور، جزء در انجام عملیات‌های محدود مانند (ترور سردار دل‌ها حاج قاسم سلیمانی و یا بمباران مواضع حزب الله عراق، سوریه و سایر کشور‌های مقاومت) که اخیراً و بعد از شهادت سردار سلیمانی، کنگره و مجلس نمایندگان این اختیار تام را از رئیس جمهور آمریکا سلب کردند.
۲- آمریکایی‌ها قبل از حمله به کشور هدف، تبلیغات رسانه‌ای گسترده‌ای برای آمادگی و همراهی افکار عمومی داخل این کشور و افکار عمومی در فضای بین‌المللی انجام می‌دهند، خصوصاً شورای امنیت را (ولو از روی شکل ظاهری) در جریان امر قرار می‌دهند. هر چند امریکا اگر قصد حمله به کشوری را داشته باشد، منتظر موافقت این نهاد‌های بین المللی نمی‌ماند؛ اما با این حال، چنانچه قصد حمله به این گستردگی را داشته باشد با هیاهوی زیاد این موضوع را رسانه‌ای و حداقل قبل از اقدام نظامی با سیاه نمایی در جلسه علنی شورای امنیت مطرح می‌نماید که تا امروز چنین اقدامی از جانب آمریکا مطرح نشده است.
 ۳- در شرایط کنونی همه منافع اقتصادی و پایگاه‌های کشور آمریکا در خاورمیانه، خصوصاً غرب آسیا، در تیررس کامل جبهه مقاومت قرار دارند و یک تصمیم نابجا علاوه بر وارد نمودن خسارات جانی به سربازان امریکایی، میلیارد‌ها دلار خسارت اقتصادی به آن‌ها وارد می‌کند که تحمل چنین هزینه سرسام آوری برای اقتصاد رو به زوال امریکا بسیار سخت بوده و آینده ترامپ را در انتخابات، متزلزل‌تر از همیشه خواهد کرد.
۴- تجربیات نشان می‌دهد آمریکایی‌ها بیشترین بهره را از عملیات‌های روانی بدست می‌آورند؛ همانطور که اشاره شد، موتور محرکه موفقیت آمریکا علیه کشور‌ها در عملیات روانی است، بطوری که در غرب آسیا قریب به ۸ هزار نیروی عملیات روانی پرورش داده اند و کار آن‌ها پردازش داده‌ها و بکارگیری علیه کشور‌های هدف است.
۵- هیاهوی چند روزه پنتاگون و فرماندهی سنتکام در خاورمیانه با پرواز جنگنده و بمب افکن‌های B۵۲ بر فراز آسمان بغداد، با هدف ایجاد رعب و وحشت، فقط در جهت متقائد نمودن گروه‌های سیاسی عراقی و صرفنظر از مصوبه پارلمان این کشور مبنی بر خروج نیرو‌های نظامی آمریکا از عراق است؛ لذا با توجه به بررسی‌های دقیق و متقن مبتنی بر قوانین حاکمیتی کشور آمریکا و سوابق جنگ‌های این کشور علیه کشور‌های هدف، به نظر من وقوع جنگ تمام عیار علیه عراق امکان پذیر نبوده، ولی احتمال انجام عملیات محدود با هدف تضعیف قدرت نظامی الحشد الشعبی و سایر گروه‌های جبهه مقاومت در عراق متصور می‌باشد که در آن صورت باز هم ترکش هر گونه حماقت متوجه آمریکایی‌ها شده و پایگاه‌های آن‌ها مورد هدف قرار خواهد گرفت. ذکر این نکته مهم است که در شرایط کنونی حزب الله عراق در بهترین شرایط آمادگی بسر برده و با بهره بردن از دکترین دفاعی کارآمد و بسیج مردمی خویش، آمادگی هر گونه مقاومت و پاسخ دندانشکن به متجاوز را داراست.
نام:
ایمیل:
نظر: