صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

صفحه نخست >>  عمومی >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۵ تير ۱۳۹۹ - ۱۱:۴۱  ، 
شناسه خبر : ۳۲۳۳۶۷
اما در باره حادثه نطنز، ایدی کوهن روزنامه نگار جنجالی صهیونیست نخستین کسی بود که واکنش نشان داد و در توییتی ادعا کرد انفجار نطنز در اثر بمباران جنگنده های اف-16 اسرائیل بوده است!
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل/ فرزان شهیدی
   متاسفانه طی چند هفته گذشته شاهد حوادث متعددی اعم از آتش سوزی و انفجارات در گوشه و کنار کشورمان بوده ایم، موضوعی که موجب گمانه زنی های مختلفی به ویژه توسط رسانه های بیگانه شده است.

آن چه بیش از همه توجه محافل غربی و صهیونیستی را به خود جلب کرده است، انفجار در منطقه پارچین (شامگاه 5 تیر) و تاسیسات غنی سازی نطنز (بامداد 12 تیر) بوده است.

دلیل این اهتمام و متعاقب آن عملیات روانی علیه جمهوری اسلامی ایران  کاملا معلوم است، زیرا پارچین منطقه موشکی و نطنز مرکز غنی سازی اورانیوم است، دو مساله ای که از دیرباز مورد مخالفت و چالش جدی توسط دشمنان خصوصا رژیم صهیونیستی قرار گرفته است.

گزارش های رسمی جمهوری اسلامی حاکی از آن است که حادثه پارچین در اثر انفجار مخزن گاز بوده و علت انفجار نطنز نیز معلوم شده، اما به دلیل برخی ملاحظات امنیتی، فعلا اعلام نمی شود.

رسانه های معاند در گزارش رسمی تردید کرده و به ویژه گزارش دوپهلوی نطنز را که توسط سخنگوی دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی ارائه شد، زیر سوال بردند.

خبرگزاری آسوشیتدپرس با انتشار تصاویر ماهواره ای ادعا کرد انفجار در یک منطقه کوهستانی در شرق تهران (منطقه پارچین) ناشی از انفجار گاز نبوده، بلکه در اثر انفجار مهمات در سیستم تونل زیرزمینی و سایت‌ تولید موشک بوده است.

اما در باره حادثه نطنز، ایدی کوهن روزنامه نگار جنجالی صهیونیست نخستین کسی بود که واکنش نشان داد و در توییتی ادعا کرد انفجار نطنز در اثر بمباران جنگنده های اف-16 اسرائیل بوده است!

برخی رسانه ها نیز از احتمال حمله سایبری اسرائیل خبر دادند. اما روزنامه پرتیراژ اسرائیلی یدیعوت احرونوت بدون آن که به حادثه نطنز اشاره کند به نقل از سرویس های اطلاعاتی این کشور اعلام کرد انفجار خجیر و همچنین انفجار و حریق ترانس برق در شیراز، به علت نقص فنی بوده است.

این در حالی است که  روزنامه نیویورک تایمز در یک گزارش مفصل به نقل از یک مقام اطلاعاتی در غرب آسیا نوشت که انفجار و آتش ‌سوزی در تاسیسات نطنز نتیجه یک عملیات خرابکاری بوده است.

در این گزارش ادعا شده که یک وسیله انفجاری در داخل تاسیسات در سالن بالانس سانتریفیوژهایی که هنوز عملیاتی نشده بوده، نصب و منفجر شده است. به گفته نیویورک تایمز در کارگاه مونتاژ مواد قابل اشتعالی وجود ندارد که باعث بروز یک انفجار بزرگ شود، لذا انفجار در اثر خرابکاری بوده است.

روزنامه اسرائیلی «جروزلم پست» هم در گزارشی تحلیلی با عنوان سه انفجار مرموز در ایران، این پرسش را مطرح کرده که آیا انفجارهای مرموز اخیر در خجیر، یک درمانگاه در شمال تهران و همچنین انفجار در نطنز به همدیگر ارتباط داشته است؟

این روزنامه مدعی شد پیامی که مواضع و اقدامات ایران به جامعه جهانی و مردم داخل این کشور می ‌دهد این است که سعی دارد بر نگرانی که از وقوع این اتفاقات وجود دارد، سرپوش بگذارد و در عین حال نشان دهد که چیزی را پنهان نمی‌ کند.

برخی رسانه های اسرائیلی هم ادعا کردند حمله به نطنز در پاسخ به حمله سایبری ایران به شبکه آب شهری اسرائیل بوده است. این رسانه ها به نقل از «یگال اونا» رئیس اداره سایبری اسرائیل گفتند: ما این حمله فاجعه آمیز را خنثی کردیم، اما تحولات اخیر فصل تازه ای از جنگ پنهان را گشوده و زمستان سایبری در راه است!

با توجه به ابهامات موجود پیرامون این حوادث به ویژه انفجار نطنز، می توان نتیجه گرفت احتمال خرابکاری (اعم از نفوذی های داخلی و یا حمله سایبری) دور از ذهن نیست. گزارش مبهم دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی کشورمان نیز این احتمال را مفتوح نگاه داشته تا در صورت لزوم تدابیر لازم جهت پیگیری موضوع و احیانا عملیات مقابله به مثل اتخاذ شود.

سابقه حملات سایبری رژیم صهیونیستی نشان می دهد این رژیم از هیچ اقدامی جهت توقف یا کند کردن فعالیت های هسته ای ایران فروگذار نمی کند. از جمله طراحی بدافزار «استاکس‌ نت» که در سال 1389 که به شکل مشترک توسط آمریکا و اسرائیل طراحی شد و سامانه‌ های هدایتگر تأسیسات هسته ای جمهوری اسلامی را هدف قرار داد.

به هر حال سیاست ابهام رسانه ای، هر چند موجب تردید و گمانه زنی های متضاد حتی در داخل کشور می شود، اما به نظر می آید هدف از این گونه اطلاع رسانی، نوعی فشار روانی علیه رژیم صهیونیستی است، به ویژه آن که این رژیم هیچ گونه اظهار نظر یا اعلام مسئولیت رسمی نسبت به حادثه نطنز نکرده و بلکه در برابر واکنش احتمالی ایران به حال آماده باش درآمده است.

در واقع عملیات روانی میان دو طرف در سطح غیررسمی به شدت در جریان است و این کار به تحلیلگران، روزنامه نگاران و رسانه ها به ویژه شبکه های اجتماعی سپرده شده است.

یعنی همان طور که ایران به شکل رسمی اسرائیل را عامل انفجار نطنز اعلام نکرده، مقامات تل اویو هم نسبت به این مساله سکوت کرده اند، اما پیاده نظام سایبری دو طرف وارد این معرکه سخت شده اند.

در همین راستا پیش از انتشار نخستین خبر درباره حادثه نطنز، بیانیه‌ ای در برخی رسانه های بیگانه از جمله «بی ‌بی ‌سی» دست به دست شد که منتسب به یک گروه زیرزمینی ناشناخته با نام «یوزپلنگان وطن»  ادعا کرد ما مخالفانی هستیم که در دستگاه‌های امنیتی ایران حضور و فعالیت داریم و سازه جدیدالتاسیس مونتاژ نطنز را به عنوان هدف عملیات خود برگزیدیم! 

به هر حال، اگر رژیم صهیونیستی را در حوادث اخیر دخیل بدانیم، به نظر می آید سناریوی فشار حداکثری آمریکا با کمک رژیم غاصب وارد مرحله جدیدی شده است، خصوصا آن که واشنکتن تلاش زیادی به خرج می دهد تا با دور زدن قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت و تداوم تحریم تسلیحاتی ایران، حلقه های این فشار را کاملتر و تنگتر کرده و دونالد ترامپ رئیس جمهوری آمریکا به زعم خود تا پیش از موعد انتخابات در 13 آبان به دستاورد قابل توجهی در برابر ایران دست یابد.
با این حال ترامپ و نتانیاهو آب در هاون می کوبند، زیرا مشکلات و چالش های داخلی آنان به حدی است که قادر به تحقق هیچ دستاوردی نبوده و بلکه ناکامی های تازه ای را تجربه خواهند کرد
نام:
ایمیل:
نظر: