صفحه نخست

بین الملل

سیاسی

چند رسانه ای

اقتصادی

فرهنگی

حماسه و جهاد

دیدگاه

آذربایجان غربی

آذربایجان شرقی

اردبیل

اصفهان

البرز

ایلام

بوشهر

تهران بزرگ

چهارمحال و بختیاری

خراسان جنوبی

خراسان رضوی

خراسان شمالی

خوزستان

کهگیلویه و بویراحمد

زنجان

سمنان

سیستان و بلوچستان

فارس

قزوین

قم

کردستان

کرمان

کرمانشاه

گلستان

گیلان

لرستان

مازندران

مرکزی

هرمزگان

همدان

یزد

صبح صادق

صدای انقلاب

صفحات داخلی

بین الملل >>  بین الملل >> اخبار ویژه
تاریخ انتشار : ۱۳ آبان ۱۳۹۹ - ۱۲:۳۵  ، 
شناسه خبر : ۳۲۵۸۹۹
جهان اسلام باید در مقابل توطئه هدفمند نهادهای سیاسی و امنیتی در غرب علیه مسلمانان آگاهانه و قاطعانه عمل کند و هرگز تصور نکند با عقب نشینی مکرون، این بازی به پایان رسیده است! 
پایگاه بصیرت / گروه بین الملل / فخرالدین اسدی
عقب نشینی  دیرهنگام  امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه از اظهارات وقیحانه خود در تقابل با مسلمانان، مولد دغدغه های تازه ای در خصوص ظهور و بروز "اسلام ستیزی سیستماتیک در غرب" بوده است.
اگرچه بروز اعتراضات گسترده در جهان اسلام در مواجهه با مواضع اولیه مکرون، در این عقب نشینی موثر بوده است اما نباید فراموش کرد که "اسلام ستیزی سیستماتیک" هنوز در فرانسه ، آمریکا، انگلیس، آلمان و دیگر کشورهای غربی متوقف نشده است.
یکی از مواردی که باید در این خصوص مورد توجه قرار گیرد، برهم کنش دو جریان " نژادپرستی افراطی" و" تروریسم تکفیری" نسبت به یکدیگر است. خاستگاه و مصدر هر دو جریان نیز مشخص است : غرب!

رشد اسلام ستیزی رسمی در غرب
در سال 2014 میلادی، زمانی که انتخابات پارلمانی اروپا برگزار شد، شاهد راهیابی بیش از یکصد نماینده راستگرای افراطی به پارلمان اروپا در بروکسل بودیم.
 
این پیروزی درست در شرایطی به دست آمد که به واسطه تبلیغات گسترده جریانهای راست افراطی علیه پدیده هایی مانند مهاجرت و مانور گسترده اسلام هراسانه آنها، بخش اعظمی از آرای خاموش( آرای سفید) به سود آنها به گردش در آمده بود. قدرت گیری جریان راست افراطی در اروپا، مصادف با ظهور داعش در سوریه بود. پس از سال 2014 میلادی، تهدید داعش در منطقه غرب آسیا از قبل نیز جدی تر شد.
 
همین مسئله برای احزاب دست راستی افراطی در اروپا کافی بود تا بتوانند افکار عمومی بیشتری را در سایه "اسلام هراسی" و " مقابله با پدیده مهاجرت" به سود خود جذب نمایند. پیروزی احزاب راستگرای افراطی در آوردگاههای سیاسی اروپا ( که همچنان ادامه دارد) در سایه همین رویکرد و روند حاصل شده است.
 
بنابراین، محصول  حضور داعش در منطقه غرب آسیا و کشیدن شدن دامنه تهدیدات امنیتی آن به اروپا، قدرت یافتن گروههای راست افراطی در غرب بوده است.
 
جریانهای راست افراطی که اکثر آنها تا قبل از سال 2014 میلادی به دلیل عدم اقبال مردمی حتی آرای لازم برای راهیابی به پارلمان کشورهایشان را به دست نمی آوردند، هم اکنون به احزابی مهم و تعیین کننده در کشورهایشان تبدیل شده است: حضور راستگرایان افراطی در دولت ائتلافی اتریش، کسب 90 کرسی پارلمان آلمان توسط جریان راست افراطی، راهیابی رهبر جبهه ملی فرانسه به مرحله نهایی انتخابات ریاست جمهوری این کشور در سال 2017 میلادی ، افزایش محبوبیت جریان راست افراطی در سوئد و .... نشان می دهد که جریانهای راست افراطی چگونه مرحله به مرحله در حال تسخیر اروپا هستند.

نقش دستگاههای امنیتی غرب در ترویج اسلام هراسی سیستماتیک
نقش دستگاههای امنیتی کشورهای غربی در ترویج اسلام هراسی سیستماتیک در غرب را نمی توان نادیده انگاشت. "بیگانه هراسی"،" نفرت از مهاجرین"،" نژادپرستی"، تحقیر دموکراسی" و .... از جمله اصول و مبانی فکری مشترک جریان راست افراطی در اروپا محسوب می شود.
 
بر همین اساس، آنها ساختار اروپای واحد را به علت آنکه بستری مناسبی را برای رشد جوامع چندفرهنگی فراهم می کند به چالش کشیده و در مقابل، نسخه ملی گرایی و بازگشت به دوران قبل از تشکیل اتحادیه اروپا را برای شهروندان خود ترویج می کنند.
 
در این میان، جریانهای نژادپرست و افراطی در کشورهای غربی جهت توجیه اسلام هراسی ، نیاز به یک خطر ملموس و زنده نگاه داشتن آن دارند زیرا در غیر این صورت، فلسفه وجودی خود را از دست خواهند داد و دیگر نمی توانند با استفاده از اسلوب و ابزار "تهدید "، دست به یارگیری فکری-سیاسی در غرب بزنند.از این رو دستگاههای امنیتی غرب پس از اینکه در سال 2013 رسما اصلی ترین مصداق تروریسم تکفیری، یعنی "داعش" را تاسیس کردند، همواره سعی در زنده نگاه داشتن آن داشته اند.

وجوه مشترک اسلام ستیزان غربی و تروریستهای تکفیری
پایگاه "گلوبال کامنت" در سال 2016 میلادی و در مطلبی به  به قلم "اریکا هلد والد، به ارتباط معنادار داعش و اسلام ستیزان غربی اشاره پرداختهاست.
 
در این خصوص مولفه هایی را مورد توجه قرار داده است:
- هر پیروزی جریان راست افراطی ( و شکست جریانهای میانه رو در اروپا) یک پیروزی برای داعش محسوب می شود. داعش و جریان راست افراطی اروپا هر دو به دنبال یک هدف هستند و آن جنگ اسلام و مسیحیت است.
-  داعش و جریان راست افراطی اروپا هر دو برای استخدام و جذب نیرو و بدنه ، از عنصر "ترس" استفاده می کنند. داعش سعی دارد افراد خشونت طلبی که از جامعه طرد شده اند را به سوی خود جذب نموده و انها را در خصوص مبانی و اهداف خود متقاعد نماید.

- جریان راست افراطی نیز سعی دارد افرادی که دارای روحیات خشونت طلبانه و دچار ترس اجتماعی هستند را نسبت به خطرات حضور مهاجرین، سیاهپوستان، مسلمانان در جامعه متقاعد نماید.

- دونالد ترامپ با تحریک مسیحیان سفید پوست و ایجاد ترس در خصوص از دست رفتن برتری آنها در آمریکا و جهان آنها را متقاعد کرد تا در انتخابات ریاست جمهوری سال 2016 ایالات متحده به وی رای دهند. جریانهای راست افراطی نیز با استناد به " ترس از مهاجرینی که از خاورمیانه می آیند " در حال فتح سنگر به سنگر کشورهای اروپایی هستند.

- هر بار که یکی از حملات داعش در ایالات متحده آمریکا یا اروپا رخ می دهد، رادیکالهای راست افراطی در غرب از آن به عنوان فرصتی برای انتشار ترس و نفرت از اسلام و مهاجرین استفاده می کند.
-  داعش و جریان راست افراطی هر دو مصمم هستند تا زمینه ایجاد جنگ جهانی میان اسلام و مسیحیت را فراهم سازند و در این خصوص اساسا اهمیتی به " هزینه های انسانی" نمی دهند.

رمزگشایی از عملیات ضد اسلامی مکرون
اصلی ترین هدف مکرون ( رئیس جمهور فرانسه) از اظهارات اسلام ستیزانه اخیر خود،تقویت بر هم کنش دو جریان وابسته به غرب ( تروریسم تکفیری و اسلام ستیزی) را داشته است.
 
مسلم است اینکه "داعش " و جریان راست افراطی در غرب" حیات خود را معلول حیات دیگری می بینند. به عبارت بهتر، آنها نقش مکمل یکدیگر را در معادلات فکری و امنیتی ایفا می کنند. داعش در یارگیری خود از جوانان اروپایی و خصوصا مهاجرین ( که دچار آسیبهای اجتماعی بیشتری هستند)، آدرس جریانهای راستگرای افراطی در غرب را به آنها می دهد و به این ترتیب، با تکیه بر  نفرت نهادینه شده جریانهای راست افراطی از مهاجرین، افراد مستعد را جذب خود می سازد.
 
در مقابل، جریانهای راست افراطی نیز با مانور بر روی "خشونت طلبی داعش" و ماهیت این گروه و دیگر گروههای تکفیری و تروریستی، افکار عمومی غرب را در مقابل یک " ترس واقعی" قرار می دهد و سپس، خود را نماد و مصداق مقابله با این ترس قلمداد می کند.
 
این پروسه، به صورت وقیحانه از سوی سیاستمداران غربی و دستگاههای امنیتی در ایالات متحده آمریکا و اتحادیه اروپا در حال مدیریت و هدایت می باشد.بدون شک مواضع وقیحانه مکرون، آخرین پرده از این بازی هدفمند و خطرناک نخواهد بود. لذا جهان اسلام باید در مقابل توطئه هدفمند نهادهای سیاسی و امنیتی در غرب علیه مسلمانان آگاهانه و قاطعانه عمل کند و هرگز تصور نکند با عقب نشینی مکرون، این بازی به پایان رسیده است! 
نام:
ایمیل:
نظر: